در گزیده ای از گفت و گوی روزنامه آرمان با فعالان سیاسی، می خوانیم: از این رو هر روز از نامهایی مثل عارف، ظریف، جهانگیری و حتی لاریجانی برای نامزدی اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ مطرح میشود. این در حالی است که عبدالله ناصری مشاور رئیس دولت اصلاحات معتقد است: «دوره همه این آقایان گذشته و اصلاحطلبان باید با چهرههای جدیدی مثل آقایان معین و صفاییفراهانی در انتخابات شرکت کنند».
کنش اصلاحطلبانه در ۱۴۰۰
اصلاحطلبان در مقاطع مختلف انتخاباتی بسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توانستهاند با حمایت سرمایه اجتماعی خود موفقیتهایی را حاصل کنند. هر چند در برخی اوقات از این موفقیتها بهره برده و شرایط را بهبود بخشیدهاند و در زمانی دیگر این فرصت بهدست آمده را قدر ندانسته یا به خوبی از آن استفاده نکردهاند. با این حال به قرائت برخی کارشناسان و صاحبنظران اصلاحطلبان آنطور که باید نتوانستهاند از فضای بعد از انتخابات ۹۶ استفاده کنند و به جای اینکه در راستای مطالبات مردمی حرکت کنند و سرمایه اجتماعی را افزایش دهند و سرمایه اجتماعی خود را نیز به طور محسوسی از دست دادهاند. هر چند اتفاقات دیگر در ساحتهای اجتماعی و اقتصادی مثل حوادث آبان و دی نیز مزید بر علت شد تا رویکرد جامعه نسبت به تاثیر اصلاحطلبان در آینده بهتر تغییر کند و اساسا با نگاهی بدبینانه به آنها بنگرند. کاهش مشارکت در انتخابات ۹۸ نیز به خوبی موید این سخن بود که جامعه از جریانات سیاسی عبور کرده و دیگر امیدی به تحقق مطالبات خود از کانال جریانهای سیاسی ندارد. نتیجه این شرایط نیز پیروزی آسان اصولگرایان و تصاحب مجلس یازدهم بود.
حال همه این مسائل در شرایطی رقم میخورد که چیزی حدود یک سال دیگر انتخابات سرنوشتساز ۱۴۰۰ در پیش است اما پاسخ چند سوال هنوز مبهم است. اینکه شرایط جامعه در ۱۴۰۰ و رویکردشان نسبت به انتخابات چگونه خواهد بود؟ اصلاحطلبان چه برنامهای برای حضور در ۱۴۰۰ دارند؟ اساسا حاکمیت چه نگاهی به انتخابات ۱۴۰۰ خواهد داشت. اینها مسائلی است که اگر پاسخ قابلتحلیلی در خصوص آنها وجود داشته باشد میتوان با روشنی بیشتری انتخابات ۱۴۰۰ را به تحلیل نشست. قطع به یقین اگر اصلاحطلبان میخواهند که در انتخابات پیشرو حرفی برای گفتن داشته باشند و کنشگری کنند باید چند نکته را برای خود و جامعه مشخص کنند. اینکه ابتدا در رویکردهای خود تجدیدزنظر کنند، استراتژی مدون و مشخصی را به جامعه ارائه دهند و بگویند اگر در ۱۴۰۰ دولت را در دست گرفتند قرار است چه کنند و در حوزههای مختلف چه تحولاتی ایجاد خواهند کرد. البته مهمتر از این مساله باید ابتدا جامعه را با صندوق رای آشتی داد و بر این مهم که همه تغییرات از صندوق رای میگذرد تاکید کرد. همچنین نباید از مسائل مهمی همچون حضور مستقل یا ائتلافی در انتخابات غافل شد.
دوره تمام شده
یک فعال سیاسی اصلاحطلب درباره سناریوی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، اظهار داشت: از نظر شخصی معتقدم اصلاحطلبان فارغ از آنکه چه سناریویی را برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برمیگزینند، باید نخست بتوانند مردم را برای شرکت در انتحابات سال ۱۴۰۰ متقاعد کنند؛ چون اگر همین روند فعلی تا آن زمان باقی بماند و اتفاق خاصی رخ ندهد، هرگز نمیتوان پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را متقاعد به مشارکت کرد. نامهنیوز نوشت؛ عبدا... ناصری درباره تکرار سناریوی سال ۹۲ و انتخاب یار قرضی از اردوگاه اصولگرایان تأکید کرد: اگر فضای اجتماعی مناسب باشد، معتقدم اصلاحطلبان باید با نامزد اصلی خود بیایند. عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره احتمال حمایت اصلاحطلبان از ظریف، جهانگیری، عارف و محسن هاشمی یا حمایت از لاریجانی و ناطق نوری بیان کرد: باز هم یادآور میشوم تا نتوان جامعه را برای ضرورت رایدهی و مشارکت در انتخابات قانع کرد، به نظرم هیچ فرقی بین حمایت از میان ظریف، جهانگیری، عارف، محسن هاشمی، لاریجانی و ناطقنوری وجود ندارد. ناصری تصریح کرد: من موکدا معتقدم دوره همه این آقایان گذشته است. هر دو جریان بعد از بررسی زمینه رای باید با چهره نو و اصلی به میدان بیایند. مثلا اصلاحطلبان اگر قرار باشد بیایند، باید با چهرهایی مثل آقایان معین و صفاییفراهانی که کاملا بر سر پیمان خود میمانند در میدان انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ حضور پیدا کنند.
سکوت اصلاحطلبان؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص کنش سیاسی اصلاحطلبان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ اظهار کرد: باید ببینیم کدام طیف از اصلاحطلبان به دنبال حضور در ۱۴۰۰ هستند؛ چون در حال حاضر مجموعهای در پرانتز تحتعنوان اصلاحطلب حاضر هستند که طیفهای مختلف و متنوعی را دربر میگیرند. هدایتا... آقایی به «آرمان ملی» گفت: بخش عمدهای از اصلاحطلبان نسبت به این روند برای نهادهای انتخابی مثل مجلس یا رئیسجمهور مبنی بر اینکه اختیاری برای آنها باقی نمانده و چه تایید شوند، چه نشوند جوابی برای مردم ندارند، همنظرند.
این چهره اصلاحطلب ادامه داد: به نظرم بهتر است اصلاحطلبها در انتخابات آینده سکوت کنند. البته بخشی از اصلاحطلبان انتسابی مثل حزب کار، خانه کارگر، حزب اعتدال و توسعه یا حزب ندا با تعریفی که از این نوع اصلاحطلبی داریم همراهی ندارند و در چارچوبهای سنتی سیر میکنند؛ لذا با یکی از کاندیداها نزدیک خواهند شد و ائتلاف خواهند کرد، اما عمده اصلاحطلبان پیشرو سکوت خواهند کرد و روی هیچ گزینهای تمرکز نخواهند کرد.