این جملهای بدیهی است که شعر بهعنوان شناسنامه فرهنگ و تاریخ سترگ و عمیق ایران در شاهراه تمدنسازی جهان شناخته می شود. از هزارههای دور تا به امروز در فراز و فرود سیر تحول و تطور فرهنگ تمدنساز ایرانی همواره شاعران؛ عارفان و ادبای بزرگ این مرز و بوم در حوزه فرهنگ بهعنوان قافلهسالار و پرچمدار تمدن ایران و ایرانی در جهان شناخته میشدند و از آنان به نیکی یاد شده و میشود.
جایگاه تقرب شعر میان ایرانیان تا بدان حد است که حتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) که از او بهعنوان یکی از کاریزماتیکترین؛ تأثیرگذارترین و پیشروترین رهبران جنبشهای انقلاب مردمی در قرن بیستم در جهان یاد میشود؛ بعد از رحلت جانگدازش و فقدان غیرقابل جانشینش، مخاطبان خود را اینبار با وجهی دیگر از وجوه متبلورش آشنا کرد.
همزمان با چاپ دیوان اشعار امام خمینی مخاطبان ایرانی و مردمان آزادیخواه جهان متوجه شدهاند که رهبر یکی از بزرگترین انقلابهای مردمی جهان در قرن بیستم در کنار نگرشهای سیاسی و منویات معنوی و دینی خود، نگاهی عارفانه و سلوکی شاعرانه نیز داشته است.
به همین جهت شکلگیری و تکوین ادبیات انقلاب بهویژه بعد از وفات حضرت امام خمینی(ره) و چاپ دیوان اشعار ایشان؛ درخشش و جرقهای که در عرصه شعر انقلاب همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی خورده بود را چنان شعلهور ساخت و آن را به نهضت و مکتبی شناخته شده نهتنها در ایران که در جهان بدل کرد.
ادبیات انقلاب در بُعد بینالمللی خود نام ادبیات مقاومت و پایداری به خود گرفت و بار دیگر پرچمداری و قافلهسالاری ایران و ایرانی در عرصه شعر را به رخ جهانیان کشید.
این روزها درحال سپری کردن سالروز رحلت جانگداز بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) هستیم؛ بر آن شدیم تا این بار نگاهی متفاوت به جنبه شعر انقلاب اسلامی و زیرشاخههای شناختهشده آن یعنی اشعار فجریه؛ امامیه و سوگوارههای وفات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بپردازیم.
در این راستا با یکی از شاعران، منتقدان و پژوهشگران عرصه شعر انقلاب؛ دکتر رضا اسماعیلی رئیس شورای شعر سازمان بسیج هنرمندان و از اعضای هیات مدیره انجمن قلم ایران به گفتوگو نشستیم که حاصل این گپ و گفت در سیر تحول و تطور شعر انقلاب در گذار بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی از خاطر شما میگذرد.
ایرنا: یکی از راههای معرفی فرهنگ انقلاب به نسل جوان و جهانیان بدون شک ادبیات است. اتفاقی که در همه جهان درحال شکلگیری است و ما هم ازین قاعده مستثنی نیستیم. همگی وظیفه داریم بهعنوان شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و چهرههای فرهنگی؛ شخصیتهای انقلاب اسلامی مانند حضرت امام خمینی(ره) را به جهانیان معرفی کنیم. اجازه بدهید بحث را اینگونه مطرح کنم که زمانی که آمدیم تا از شیرینی و شعف پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۱۳۵۷ بهره ببریم، ناخواسته وارد جنگی تلخ، ویرانگر و تحمیلی شدیم. بالطبع ادبیات، شعر و شاعران ما نیز به سمت آثار دفاع مقدس رفتند. بهعنوان پرسش نخست؛ دیدگاه خود را در حوزه ادبیات، شعر و زیرشاخههای ادبی انقلاب اسلامی تبیین میفرمایید؟
اسماعیلی: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بالندگی و زایندگی شاخهای از ادبیات به عنوان شعر انقلاب اسلامی بودیم. اگر بخواهیم روی تاریخ تولد انقلاب اسلامی دست بگذاریم، گمان من بر آنست که مناسبترین مقطع را باید ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بدانیم و بنامیم. چرا که از آن زمان شعر انقلاب پا گرفت و تا به امروز این شجره طیبه روزبهروز بالندهتر شده و برگ و بار بیشتری بر آن نشسته است.
اما در مواجهه جریان رسمی شعر انقلاب همانطور که اشاره کردید شعر و شاعران این نهضت بلافاصله با دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی مواجه شدند. به همین سبب سمت و سوی شعر انقلاب به سمت دفاع مقدس رفت و امروز اگر بخواهیم در اشعاری که بهعنوان پیشانینوشت شعر انقلاب شناخته میشوند رصدی داشته باشیم، شاید وزنه اشعار دفاع مقدس بسیار سنگینتر باشد.
آثاری که شاعران با موضوع دفاع مقدس خلق کردند بسیار بیشتر است؛ اما درعینحال شعر انقلاب زیر شاخههایی دارد که ازجمله آن فجریه است.
شعرهایی که شاعران با موضوع پیروزی انقلاب، دهه فجر و ورود حضرت امام(ره) به ایران سرودهاند؛ مجموعه آثاری را شکل میدهند که از آنها بهعنوان فجریه نام میبریم. دفاتر زیادی تحت این عنوان شعر فجر منتشر شده است.
شاخه دوم امامیه است. امامیهها اشعاری هستند که شاعران انقلاب از نسل اول و دوم تا به امروز در ستایش شخصیت معنوی حضرت امام(ره) سرودند و سعی کردند سجایای اخلاقی و سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) را در این اشعار به تصویر کشند.
مثلاً ویژگیهایی مانند ساده زیستی، مردمداری، توجه به ارزشها و کرامتهای انسانی در این اشعار موج میزند. شاعران این دست از آثار سعی کردند در قاب شعر، سیمای امام(ره) را به تصویر کشند.
بعد از امامیهها ما مواجه می شویم با ایام ارتحال حضرت امام(ره) که بازهم موج بسیار بزرگی در ادبیات ما درگرفت و موجی که از آن با عنوان سوگ سرودهها و مرثیههایی که برای حضرت امام(ره) سروده شده، یاد میشود.
یادم است در آن دوران بعد از ارتحال حضرت امام(ره) تا یک سال این جریان با شدت بالایی ادامه داشت. در آن تاریخ طوفانی به پا شده بود که در بطن آن شاعران انقلاب، دیگر شاعران و حتی شاعران پیش از انقلاب و پیشکسوت نیز با موضوع امام(ره) دست به سرودن اشعاری زدند و در مواجهه با رحلت حضرت امام خمینی(ره) تأثرات عاطفی خود را بیان میکردند.
در آن ایام اشعار بسیار فراوانی سروده شد که اگر بخواهیم این اشعار را گردآوری و چاپ کنیم شاید متجاوز از صدها دفتر شود. شاخصترین این اشعار در مجموعههایی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ حوزه هنری و نهادهای فرهنگی چاپ و منتشر شدهاست. همچنین بسیاری از این اشعار در روزنامهها و خبرگزاریها منتشر شده و هنوز در قالب کتاب به چاپ نرسیده است و امیدواریم در صورت فراهم شدن فرصتی مغتنم در آینده این اشعار گردآوری و بهعنوان یادگار آن دوران ثبت شود.
بسیاری از مردم با سیمای عرفانی حضرت امام آشنایی ندارند
ایرنا: وقتی درباره نسل شاعران انقلاب بهویژه شاعرانی که در حوزه امامیه و سوگ سرودهها فعالیت داشتند صحبت میکنیم با نامهای بزرگی چون زندهیادان سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، مهرداد اوستا، حمید سبزواری و نظائری از این دست تا شاعران نسل امروز مواجه هستیم. در آثار تمامی این شاعران همواره شاهد موجی پویا هستیم؛ اتفاقی که شاید در جریانهای دیگر شعر کشور برعکس آنرا شاهدیم و بیشتر ناظر روند سینوسی در شعر شاخههای شاعران هستیم. دلیل این پویایی آیا نهفته در همان شخصیت کاریزماتیک حضرت امام خمینی(ره) و گفتمان عمیق انقلاب است، یا شور و حرارت دیگری است که در جوشش شاعران انقلاب اینگونه به بار نشسته؟
اسماعیلی: حضرت امام(ره) درواقع شخصیتی بودند با ابعاد مختلف؛ درعینحال که ما ایشان را بهعنوان یک سیاستمدار بزرگ و مرجع دینی بسیار برجسته میشناسیم در کنارش برخی از ابعاد شخصیتی حضرت امام(ره) آنگونه که شایسته و بایسته است معرفی نشده است. به عنوان مثال سیمای عرفانی و ادبی امام جزو این دسته قرار میگیرد. هرچند دیوان ایشان منتشر شده اما بسیاری از مردم با سیمای عرفانی حضرت امام خمینی(ره) آشنایی ندارند. کتابهایی که حضرت امام(ره) در حوزه عرفان قلمی کردهاند کتابهای بسیار ارزشمندی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین اشعار امام نیز به همین شکل؛ آنچنان که حضرت امام(ره) هیچگاه ادعای شاعری نداشتند اما درعینحال دیوانی که بعد از ارتحال حضرت امام خمینی(ره) منتشر شد، دربردارنده غزلهای ارزشمندی است که جامعه در مواجهه با آنها از این نکته شوکه و حیران شد که رهبری مانند حضرت امام(ره) با تمام مشغلههای سیاسی و دغدغههایی که داشتند به ادبیات بپردازند.
اما دلیل این نکته بسیار واضح است و این از همان نکات مغفولی است که در شناختن ابعاد متفاوت شخصیت حضرت امام خمینی(ره) به آن پرداخته نشده است.
معتقدم دلیل این امر همان تعلق خاطری است که مقام معظم رهبری به حوزه ادبیات و شعر دارند؛ همان تعلق خاطری که باعث شکلگیری جریانی ادبی چون ادبیات و شعر انقلاب شود.
ادبیات انقلاب به عنوان نهضت و گونه ادبی روزبهروز برجستگی بیشتری پیدا میکند و از گستردگی بیشتری برخوردار میشود. امروز نیاز داریم تا در نشستها و جلسات متعدد و تخصصی آن غزلها بازخوانی شود و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
البته که در شکلگیری این نهضت ادبی شخصیت کاریزماتیک حضرت امام خمینی(ره) نیز تاثیرگذار است؛ اما نباید فراموش کنیم که حضرت امام بهعنوان یک شخصیت انقلابی و سیاسی بزرگ و دینی، خودشان را از جنس مردم میدانستند، در کنار مردم زندگی میکردند و لهجه مردمی داشتند.
همه این صفات و ویژگیهاست که باعث شد تا در قلب و دل مردم جای ماندگار و جاودانه داشته باشند و مردم ایشان را نه بهعنوان یک رهبر که بهعنوان یک انسان بزرگ که از جنس خودشان است، با زبان خودشان سخن میگوید و در کنار آنها قرار دارد به میشناسند و به امام نگاه میکنند.
مردم احساس میکردند ایشان انسانی است که همدرد آنها و از قبیله آنهاست؛ آنها را درک میکند و میفهمد. همین عوامل باعث شده بود هنرمندان و شاعران جریانهای انقلاب و جریانهای آزاد در آثارشان به امام(ره) بپردازند و سعی کنند سیمای راستین و واقعی حضرت امام خمینی(ره) را در اشعارشان متجلی سازند.
دقت کنید؛ زمانی که اشعار شاعران انقلاب درباره حضرت امام را میخوانیم به وضوح در مییابیم که این اشعار مداحی نیست؛ این شاعران با تمام وجود این اشعار را سرودند و با اعتقاد و باورمندی، بر صفاتی دست گذاشتهاند که امام نماینده آن ویژگیها و صفات اخلاقی بود.
نثر شاعران اول و دوم انقلاب اینها را دیده و امام(ره) را درک کرده بودند؛ اما نسلهای بعدی با شناختی که بر اثر مطالعه آثار امام داشتند آن شناخت را پیدا کردند. شناختی که به آنها آموخته بود که امام انسانی متعالی و معنوی است و سرودن از امام سرودن از ارزشهاست.
مهر امام خمینی(ره) با خون و رگ مردم ایران آمیخته شده
ایرنا: پرسش بعدی را با این مقدمه مطرح می کنم؛ در تمام دنیا اگر بگردیم کشوری را نمیبینیم که رهبر آن شاعر باشد و بنیانگذار نظام سیاسی آن کشور شاعر و عارف باشد. همه اینهاست که باعث میشود زمانی که میگوییم انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است، حرفمان شعاری نباشد. با نگاه پژوهشی وقتی به مسیر شعر و ادبیات در کشورمان نگاه میکنیم لب کتابهای مستقل شاعران درباره حضرت امام برخورد میکنیم. میتوانم به کتاب خانم فاطمه راکعی اشاره کنم. یا در نسل دوم جریان شعر انقلاب به شاعر آوانگاری مانند سعید میرزایی برخورد میکنیم که او نیز اثر و کتاب مستقلی درباره حضرت امام خمینی(ره) دارد. این روند ادامه دارد و میان نسل نوجوان و جوان امروز نیز ما این جریان را شاهد هستیم که آثار متعددی درباره شخصیت حضرت امام در حال نگارش و چاپ دارند. آیا دلیل این امر که در بین دیگر جریانهای جاری در شعر معاصر کشورمان، نظیرش را شاهد نیستیم متاثر از همان وجوه شخصیتی و معرفتی حضرت امام خمینی(ره) است که پیش از این به آنها اشاره کردید یا دلیل دیگری دارد؟
اسماعیلی: بله بیهیچ تردیدی مجموعههای مستقل فراوانی از شاعران نسل اول و دوم تا شاعران نسل چهارم و جوانان و نوجوانان امروزی را با محوریت سیره؛ شخصیت؛ نگاه معنوی و عرفانی حضرت امام خمینی(ره) شاهد هستیم.
این نشاندهنده آنست که این مهر با خون و رگ مردم ایران آمیخته شده است. مردن ایران امام را بهعنوان یک رهبر نمیشناسند؛ بهعنوان یک شخصیت سیاسی نمیشناسند؛ بهعنوان انسانی میشناسند که بزرگواری و کرامت انسانی آنها را احیا کرد. زمانی که حضرت امام(ره) به ایران آمدند و در بهشتزهرا(س) سخنرانی کردند در جملات بسیار ارزشمندی فرمودند آمدهام که بزرگواری شما را حفظ کنم.
حضرت امام(ره) برای احیای این کرامت و ارزشهای اخلاقی آمدند؛ جمله این سجایای اخلاقیست که باعث می شود بیش از هر چیزی زبان مردم به ستایش امام باز شود.
«از جنس باران»؛ مطالبه قلب و احساسم از من بود
ایرنا: در میان دفاتر شعر متعدد شما؛ مجموعه «از جنس باران» اثری است از سرودههای کلاسیک تا قالب نو، سپید و نیمایی اشعار شما در حوزه سیره، شخصیت سیاسی و نگاه عرفانی حضرت امام خمینی(ره)؛ مجموعهای که از زمان انتشارش در سال ۱۳۸۴ تا به امروز جریان مهمی در عرصه اشعار امامیه ایجاد کرده است. درباره این اشعار و شکلگیری این دفتر توضیح میفرمایید؟
اسماعیلی: دفتر شعر «از جنس باران» مجموعه شعری است که تمام اشعار آن درباره شخصیت حضرت امام(ره) و وقایع و حوادثی است که به شکل مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با ایشان است. در حقیقت به تعبیر خود حضرت امام(ره) رویدادهایی که از آنها به عنوان ایامالله یاد فرمودند و تمامی آنها به شکل مستقیم و غی مستقیم با حضرت امام در ارتباط است به عنوان محور سرایش اشعار این مجموعه شناخته می شوند.
اشعار این مجموعه در قالبهای غزل، رباعی، چهارپاره و قالبهای سپید و نیمایی است که در سال ۱۳۸۴ توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) به چاپ رسید.
در آن سال موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) بهتازگی فعالیت خود را در مسیر گردآوری اشعار و دفاتر شعر شاعران با محوریت حضرت امام(ره) آغاز کرده بود و تلاش داشتند تا آن اشعار را در قالب منجلدات مجزا به چاپ برسانند.
در گفتگو و تعاملی که با من داشتند، اشعارم را به همکاران در بخش فرهنگی موسسه ارائه دادم و در کمتر از شش ماه در نهایت مجموعه «از جنس باران» متولد شد.
اگر درباره دغدغه سرودن این اشعار بخواهم صحبت کنم باید به این نکته اشاره داشته باشم که وقتی بهعنوان یک شاعر به سراغ سرودن شعر می روم در وهله نخست باید حرفی برای گفتن داشته باشم. اتفاقاتی که در جامعه می افتد و نظایری از این دست... شعر سفارشی به این معناست که شاعر از جامعه سفارش میگیرد. در همین اواخر اتفاقاتی که در کشور افتاد و شاعران به صورت خودجوش قلم در دست گرفتند و بر اساس سفارش اجتماع و انتظاری که مردم از آنها داشتند و دارند دست به سرایش شعر زدنند.
ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حادثهای بسیار سنگین و جانگداز و با سرنوشت مردم در ارتباطی تنگاتنگ بود. همه شاعران حتی شاعران برجسته پیش از انقلاب بدون اینکه کسی به آنها خواسته و سفارشی داده باشد دست به قلم بردند و اشعاری را تقدیم حضرت امام(ره) کردند؛ حتی شاعران غیرایرانی نیز در این ردیف قرار میگیرند.
اشعار حاضر در مجموعهای «از جنس باران» در کنار مطالبه مردم؛ بازتاب دغدغه و سفارشی بود که دل و روح من در مواجهه با این شخصیت بزرگ از من مطالبه کرده بود.
وقتی مردم را میدیدم که با چه عشق و معرفتی درباره حضرت امام(ره) صحبت می کنند و زمانی که نام مبارک امام را بر زبان آنها میآمد اشک از چشمانشان جاری میشد، وقتی در مواجهه با این احساسات قرار میگرفتم و همه اینها را در کنار درک و دیداری که با شخصیت امام داشتم قرار می دادم، نتیجه آن به چاپ کتاب از جنس باران انجامید.