حجتالاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی چهارشنبه در گفتوگو با ایرنا ضمن تسلیت ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی و سالروز قیام ۱۵خرداد بیان داشت: افزونبر اینکه امام، فقیهی بزرگ و مرجع تقلید بودند، به علت برخورداری از دیدگاه حکیمانه و ذهنی باز که غور در مسائل حکمی و عرفانی آن را باعث شده بود، فقه را بسیار گسترده میدیدند و بر آن اساس، فلسفه فقه را در جهان اسلام کشف کردند.
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه رهبر انقلاب به حکومت و حکمرانی فقه در سطح جامعه معتقد بودند، گفت: ایشان ولایت فقه را بر همهکس از جمله بر خودشان لازم و واجب میدانستند؛ در عین حال عارفی بزرگ بودند که سعهصدر و تساهل و تسامح عرفان، گشودگی سینهای به ایشان بخشیده بود که در مسائل مختلف غیر خدا را نمیدیدند.
کاکایی اظهار داشت: اسما و صفات الهی به عنوان یک عارف و ولی خدا در وجود امام جلوهگر بود؛ لذا میدیدیم که امام اصلاً حب نفس نداشتند و به تعبیر مرحوم آیتالله نجابت نفس را زیر پای خود له کرده بودند. چون نفس نداشتند آینه خدانما شده بودند و خدا را نشان میدادند، برای خدا همهچیز را دادند از همهچیز گذشتند و خود و خانوادهشان تبعید شدند، زندان کشیدند، زجر تحمل کردند و چون از ایمان و عمل صالح برخوردار بودند، خدا هم حب و ودّ ایشان را در دل مردم انداخت.
رئیس بخش الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز با اشاره به تعبیری از قرآن که "انالذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا" عنوان کرد: خداوند به علت ایمان و عمل صالح امام مودت ایشان را در دل مردم انداخت. همچنین در روایت آمده است"مَن کان لله کان الله له" یعنی کسی که برای خدا باشد، خدا هم برای اوست؛ لذا اینها دو روی یک سکهاند؛ یعنی اگر کسی نفس نداشت و از خود هیچ نداشت و عبد مطلق خدا بود، خدا همه چیزش را به او میدهد؛ از جمله جاذبه و زیبایی و جمال الهی را.
وی افزود: از سوی دیگر، مردم در فطرت خود خدا را دوست دارند و خداخواه هستند؛ از همینرو اگر خدا جایی تجلی کند، مثلا در وجود حضرت امام (ره) مردم به همین شکل او را دوست میدارند.
کاکایی رابطه امام و مردم را بر پایه محبت دانست و گفت: چه قبل و چه بعد از انقلاب بهخصوص در میان جوانان رابطهای برمبنای محبتی خدایی بین مردم و امام برقرار بود؛ از همین رو باید گفت آنچه انقلاب را بر پا کرد، عشق الهی بود.
این عرفانپژوه اظهار داشت: یاد خدا در تمام گفتهها و سخنرانیهای امام جاری بود، امام مصداق آیه ۹۱ سوره انعام بود که میفرماید "قل الله ثم ذرهم" یعنی بگو خدا و بعد همهچیز را رها کن؛ بدینترتیب ایشان چیزی غیر از خدا را در نظر نداشتند.
وی عنوان کرد: نه تنها کسانی که مقلد امام بودند، بلکه کسانی که حتی امام مرجعشان نبود با تمام جان از ایشان پیروی میکردند زیرا ایشان را عارفی بزرگ میدانستند که رهبری جامعهای را بر عهده گرفته است، حتی اگر مسلمان نبودند، چون آزادگی و آزادمردی را دوست داشتند، امام را نیز دوست داشتند.
به گفته این استاد دانشگاه، پیشوای انقلاب میخواستند با ترکیب استادانه جمهوریت و اسلامیت، مسائل اسلام در رگهای جامعه جریان یابد.
وی ادامه داد: امام در راستای تداوم و حفظ آزادگی با اقلیتهای دینی وحتی با مارکسیستها در رابطه و تعامل انسانی بودند؛ البته اگر مسئله جایی از جنس توطئه و امنیت ملی بود بهشدت با آن برخورد میکردند؛ بدینمعنا ایشان از قاطعیت لازم برای رهبری انقلاب برخوردار بودند؛ برای مثال در برابر رژیم شاه با احترام میگفتند "آقای شاه من شما را نصیحت میکنم" و آنجا که میبایست با قاطعیت برخورد شودٰ میگفتند "من تو دهن این دولت میزنم" بدینمعنا امام مراتب را رعایت میکردند.
کاکایی عنوان کرد: امام چیزی را از مردم پنهان نداشتند، ظاهر و باطن را با مردم در میان میگذاشتند و همین صفا و صداقت موجب دوستی مردم با ایشان میشد و انقلاب اسلامی نیز برهمین مبنا برپا شد و در ادامه، در طول هشت سال دفاع مقدس نیز جوانان با همین عشق به امام ایستادند، جنگیدند و شهید شدند.