کوروش محمدی روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: اگر همه زوایای مساله را موشکافی کنیم میبینیم شاید الان در مورد رومینا، جامعه متوجه چنین حادثهای شده ولی نباید فراموش کنیم که موارد مشابهی هستند که هنوز به قتل جانی کشیده نشده ولی به قتل شخصیت منجر شده است.
این جامعهشناس با اشاره به بروز فاجعه قتل فرزند به عنوان مذموم ترین جنایت غیرقابل بخشش گفت: با این وجود نباید هیجانی وارد عمل شد و بدون ریشهیابی این ماجرا و در نظر گرفتن ساختارهای غلط جامعه به سرعت به مجازات مقصر این جنایت بپردازیم.
به گفته وی در پرونده این جنایت هم باید نهاد خانواده، مدرسه، خدمات اجتماعی، روانشناسی، انتظامی و قضایی پاسخگو باشند.
رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران تصریح کرد: ما سالهاست که با این گونه قتلها روبرو هستیم ولی هرگز برای بررسی و ریشهیابی این آسیبها وارد عمل نشدهایم.
وی اضافه کرد: جامعه امروز در موضوع رومینا و این جنایت هولناک با قتل یک نسل مواجه شده است، هم نسلیهای رومینا به انحای مختلف با نادیده گرفتن نیازها، شخصیت و نفهمیدن زبان کودکانه آنها، مورد تهدید قرار دارند.
محمدی ادامه داد: در جامعهای زیست میکنیم که سالهاست با چنین مواردی شامل روابط نامتعارف دختر و پسر و قتلهای خانوادگی و به نوعی ناموسی مواجه است.
این جامعهشناس تاکید کرد: باید در ابتدا به بررسی نقش نهاد خانواده بپردازیم و به آن خانواده باید به عنوان نماینده بخشی از خانوادههای جامعه نگاه کنیم و همچنین به آن دختر و پسر نیز به عنوان نماینده یک نسل بنگریم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید بررسی شود که خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی در ارتباط با فرزندان و بهطور مشخص با رومینا چگونه عمل کرده است که این کودک از ۲ سال پیش و در دوران کودکی به این ارتباط نامتعارف وارد شده است.
به گفته وی باید ریشهیابی شود که آبا برای این کودک توانایی تشخیص عشق و دوست داشتن تعریف شده و یا در اصل قادر به تحلیل این مسائل هست و همچنین
باید دید در خانواده رومینا چه گذشته که حتی مادر او نتوانسته با فرزند خود ارتباط صمیمانه برقرار کند و در جریان این مساله قرار بگیرد.
رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران ادامه داد: میتوان این گونه نتیجه گرفت که این قطع ارتباط در فضای خانواده آسیب جدی برای این نهاد مهم اجتماعی است که نتیجه آن در قتل رومینا بسیار مشهود است.
وی، نهادهای اجتماعی دیگر مانند آموزش و پرورش را که مسئولیت ویژهای در تربیت نوجوانان دارد را نیز در این قضیه مسئول دانست و گفت: اگر خانواده بنا به دلایلی نتوانسته با کودک خود ارتباط درست و موفق برقرار کند، خانواده دوم او که همانا متولیان مدرسه هستند باید در این مهم نقشآفرینی میکردند.
محمدی با بیان اینکه رومینا حداقل ۶ تا هفت سال در اختیار آموزش و پروش بوده ولی به ظاهر آنها نتوانستند با استفاده از نظام مشاورهای و تعامل با دانشآموز به شناسایی نیازها و خلاءها و رفع آنها اقدام کنند.
وی همچنین نهادهای دیگر شامل نظام خدمات اجتماعی و روانشناسی که متولی آموزشهای اجتماعی و تربیت و هدایت خانوادههاست را نیز در این مهم مسئول دانست.
وی بهمن خاوری را به عنوان نماینده نسلی عنوان کرد که کودکی ۱۲ ساله را فریب داده و او را وادار به فرار از خانواده و خانه خود میکند باید بررسی شود که چه عواملی باعث شده که امثال این جوان به این شیوه ارتباطگیری وارد شوند.
وی با بیان اینکه در هیچ عرف خانوادهای به فرد دیگری اجازه نمیدهند که فرزند آنها را به این بهانه از خانواده رها کند که رفتار پدر به او تهدیدآمیز است گفت: اگر در این مورد دلسوزانه عمل میشد می توانستند از اورژانس اجتماعی و دستگاه قضایی کمک بگیرند تا از بروز چنین حادثهای پیشگیری شود.
این جامعهشناس تصریح کرد: ضعف ما این است که رویکرد هیجانی به این قضیه داریم و افکار عمومی در فضای مجازی حکم به اعدام پدری میدهند که خانواده و زندگی خود را از دست داده و حتی همسرش که نتوانسته فرزندش را به سمت خود جذب کند تقاضای قصاص او را کرده است.
وی یادآور شد: به هر حال امروز جامعه کارکرد ضعیف و غلطی از خود در حوزه مسائل تربیتی و ارتباطی اعضا نشان داده است .
محمدی با اشاره به بروز جنایاتی اینگونه در چند دهه گذشته گفت: نباید با رفتار هیجانی و به جای آسیبشناسی و ریشهیابیی علل و همه عوامل مرتبط باآن به پاک کردن صورت مساله بپردازیم.
به گفته وی به هر حال قاتل در این قضیه مجازات می شود ولی نباید همانند جنایات دهههای قبل مانند خفاش شب، فاجعه خمینیشهر و سعادتآباد، بدون تحلیل و واکاوی دقیق علتها به سرعت به مجازات مجرم پرداخته و در نهایت پس از مدتی به فراموشی سپرده شود.
این جامعهشناس بیان کرد: باید ابعاد و عوامل این جنایت در حوزه اجتماعی و از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
قتل رومینای ۱۳ ساله از اهالی یکی از روستاهای شهرستان تالش به دست پدرش در هفته گذشته، واکنشهای بسیاری را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است.
بنا به گفته روانشناسان، آنچه در ماجرای قتل رومینا روی داد تلنگری به جامعه و حوزه خانواده بود که ما خلاهایی را در مدیریت روابط، مدیریت کنترل خشم، مدیریت تعارضات و اختلافاتی که به وجود میآید، داشته باشیم.
پیشگیری از وقوع و وخامت چنین حوادثی مستلزم تدوین برنامهها و تصویب لوایح و قوانینی است که امکان وقوع آنها را به حداقل برساند،.