تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۰

جهش تولید، نیازمند تغییرات نهادی گسترده اقتصادی‌حقوقی، سیاسی، اجتماعی‌فرهنگی و دگرگونی‌های عمیق در زمینه تولید علم و اندیشه و تولید کالا و خدمات است.

جهش  (Jump)در لغت به معنای پریدن، جهیدن و خیزیدن است. تولید (Production) نیز به معنای فرایند تبدیل نهاده‌ها به ستانده‌هاست. این فرایند را می‌توان "جعبه‌سیاه تولید"  نام نهاد؛ بنابراین جهش تولید، به‌معنای برداشتن خیز اقتصادی در فرایند تولید نهاده‌ها به ستانده‌ها است.
برای تحقق این خیز، به رمزگشایی این جعبه سیاه نیاز داریم. رمزگشایی این جعبه سیاه ساخت ایران نشان می‌دهد که جهش تولید، نیازمند تغییرات نهادی گسترده در حوزه‌های مختلف اقتصادی‌حقوقی، سیاسی و اجتماعی‌فرهنگی است؛ همچنین به دگرگونی عمیق در زمینه تولید علم، تولید اندیشه و تولید کالا و خدمات نیازمند است؛ به عبارت دیگر در یک کلمه تحقق انقلابی نهادی.
اما پیش از پرداختن به مفهوم عبارت یادشده بهتر است به نام‌گذاری سال‌ها توسط مقام معظم رهبری، به‌عنوان عالی‌ترین مقام نظام جمهوری اسلامی ایران، توجه کنیم.

این سال‌ها را می‌توان برحسب اولویت توجه به نهادها بدین‌صورت دسته‌بندی کرد:
توجه به نهادهای سیاسی و مذهبی: سال های ۸۱-۱۳۷۸ و ۸۶-۱۳۸۵؛  توجه به پارادایم حکمرانی (خوب): سال های ۸۴-۱۳۸۲ و ۱۳۹۴؛ توجه به نهادهای اقتصادی: سال‌های ۹۲-۱۳۸۷ و ۹۹-۱۳۹۵ ؛ توجه به نهادهای اجتماعی: سال‌های ۸۱-۱۳۷۸ و ۸۶-۱۳۸۵.

حاصل مرور و دسته‌بندی نامگذاری این سال‌ها و همچنین درنظر گرفتن بیانیه گام دوم انقلاب نشان می‌دهد که نیت و هدف سیاست‌گذار، توجه به ایجاد تغییرات نهادی گسترده و عمیق در اقتصاد ایران در زمان حال و آینده برای شکوفایی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کشور است.
برای تاریخ اقتصادی ایران می‌توان از دسته‌بندی‌های متعددی استفاده کرد و با ملاک‌ها و معیارهای مختلف از دوره‌های زمانی متفاوت نام برد.

باتوجه‌به همه‌گیری ویروس کرونا و برجا گذاشتن آثار مخرب اقتصادی در ایران و جهان، بدون شک می‌توان اقتصاد ایران را از این منظر به اقتصاد ایران پیشاکرونا و اقتصاد ایران پساکرونا تقسیم کرد و سال ۱۳۹۹ را نقطه عطف تغییرات نهادی نامید.
کرونا تکانه عظیمی به عرضه و تقاضای اقتصاد ایران و جهان وارد کرده است. این ویروس را می‌توان عامل عمیق ترین رکود اقتصادی تاریخ جهان شناخت. اقتصاد ایران باید در شرایط پساکرونا، علاوه بر مشکلات قبلی و تحریم‌ها، به آثار زیان‌بار تکانه عظیم وارده بر پیکره خود نیز توجه داشته باشد.
در بهترین پیش‌بینی که سناریویی بسیار خوش بینانه است می توان تصور کرد که تغییری در نهاده‌ها ایجاد نخواهد شد. اما با وجود مشکلات قبلی و مشکلات داخلی و خارجی ایجادشده به واسطه شیوع کرونا و به فرض ادامه تحریم‌های ظالمانه اقتصادی آمریکا، باید پذیرفت که در خوانش جعبه سیاه تولید ایران و برای تحقق شعار جهش اقتصادی باید طرحی نو درانداخت.

مشکل تولید و معمای موجود در جعبه سیاه تولید ایران را می‌توان به معضل تولید اندیشه، تولید علم و تولید کالا و خدمات نسبت داد و از همین رو جهش تولید، به خیز بزرگ در سه مورد یادشده نیاز دارد.
حال باید به مفهوم انقلاب نهادی پرداخت. انقلاب در لغت به معنای تغییر اساسی، تحول و نقطه‌عطف است؛ اما برای نهاد تعاریف بسیاری وجود دارد. ساده ترین و قابل فهم‌ترین تعریف را داگلاس نورث، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳، مطرح کرده است. از دیدگاه وی، نهادها قوانین بازی در جامعه هستند؛ به عبارت دیگر، نهادها قید و شرط‌هایی هستند که روابط متقابل انسان‌ها را با یکدیگر شکل می‌دهند و این قید و بندها توسط خود افراد وضع و اعمال می‌شوند؛ در نتیجه نهادها باعث می‌شوند انگیزه‌های نهفته در مبادلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشری ساختارمند شوند.
نهادها با سازمان‌ها متفاوت‌اند؛ درواقع، سازمان‌ها گروهی از افراد با اهداف مشترک هستند، براین اساس، انقلاب نهادی به معنای دگرگون شدن، متحول شدن و تغییر اساسی در نهادهای اقتصادی- حقوقی مانند سازوکار بازار، سازوکار قیمت، حاکمیت قانون، ساختار حقوق مالکیت، و...؛ اجتماعی مانند عقاید، فرهنگ، باورها، اعتقادات، نهادهای خانوادگی وخویشاوندی، نهادهای مذهبی،  نهادهای آموزشی، نژاد و زبان، و... و سیاسی شامل انواع مختلف حکمرانی مانند دموکراسی، دیکتاتوری، هرج و مرج طلبی، جمهوری‌خواهی، آزادی‌های مدنی و حقوق سیاسی، بی ثباتی سیاسی، و محدودیت‌های اعمال شده بر سیاستمداران و نخبگان سیاسی است.

این نهادها بر شیوه تولید اندیشه، تولید علم و تولید کالاها و خدمات اثرگذار هستند و انواعی دارند. در ساده‌ترین و قابل فهم ترین دسته‌بندی، نهادها را می‌توان به نهادهای رسمی و نهادهای غیررسمی تفکیک کرد. نهادهای رسمی به‌صورتی ساده به قوانین نوشته‌شده و رسمی مانند قانون اساسی و قوانین و مقررات و نهادهای غیررسمی به قوانین نانوشته مانند آداب و رسوم و سنت‌ها و... اشاره می‌کنند. بسیاری از نهادهای رسمی به آسانی تغییر می کنند؛ اما اغلب نهادهای غیررسمی به سختی تغییر می‌یابند.
کل هزینه‌های تولید را می‌توان به هزینه‌های تبدیل و هزینه‌های مبادله دسته‌بندی کرد. هزینه‌های تبدیل هزینه‌هایی هستند که در فرایند تبدیل نهاده‌ها به ستاده‌ها به لحاظ فنی ضروری‌اند؛ اما هزینه‌های مبادله هزینه‌هایی هستند که در این فرایند، به لحاظ فنی لازم نیستند. برای مثال در تولید پفک نمکی به  مواد اولیه  وعوامل تولید مانند نیروی کار و سرمایه و ماشین آلات نیاز داریم؛ اما فشار برای استخدام افراد ناکارا، پرداخت رشوه، هزینه های مربوط به پیگیری و وصول چک بلامحل، دوربین های مدار بسته و... هزینه‌های غیرضروری یا هزینه‌های مبادله‌اند.
وجود هزینه‌های مبادله فرایند تبدیل نهاده‌ها به ستانده ها را به یک جعبه سیاه تبدیل کرده است. یکی از اصلی ترین نقش‌های نهادها، شکل‌دهی درست روابط متقابل بین افراد و کنشگران اقتصادی و بنابراین کاهش نااطمینانی ها و در نتیجه کاهش هزینه های مبادله است.
ایران کشوری است با منابع طبیعی، فیزیک و انسانی بسیار غنی و بنابراین هزینه های تبدیل زیاد نیست؛ اما آنچه که مانع رونق و جهش تولید در ایران شده است، زیادتر بودن هزینه های مبادله است.  این هزینه ها به واسطه نبود بسترهای لازم برای اندیشیدن، تولید علم و نبود دانش کافی برای تولید کالاها و خدمات است. برای کاهش این هزینه ها، باید انقلاب نهادی در نهادهای اقتصادی‌حقوقی، اجتماعی‌فرهنگی و سیاسی صورت گیرد.

به قلم دکتر علی‌حسین صمدی دانشیار و عضو هیات علمی بخش اقتصاد دانشگاه شیراز