تاریخ معاصر ایالات متحده با پدیده نژادپرستی و برتری ذاتی سفیدپوستان بر دیگر نژادها به عنوان میراث برجای مانده از زمان بردهداری در این کشور همزاد است. اگرچه سیاهپوستان آمریکا از قرن نوزدهم به صورت نسبی آزادیهایی را کسب کردند اما این گروه نژادی حتی در نیمه دوم قرن بیستم هم از بسیاری از حقوق معمولی و آزادیهای اجتماعی برخوردار نبودند.
جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا در اواسط نیمه دوم قرن ۲۰ و پس از تنشهای بسیار توانست به صورت قانونی بسیاری از بیعدالتیها علیه رنگین پوستان به ویژه آفریقاییتبارهای این کشور را مرتفع سازد.
البته از همان زمان این آزادیها به صورت عمده تنها بر روی کاغذ بود و به صورت نانوشته برتری سفیدپوستان بر دیگر نژادها عیان بود. اگرچه اینگونه تصور میشد حضور «باراک اوباما» در کاخ سفید به عنوان نخستین رئیس جمهوری سیاهپوست آمریکا، تاحدود زیادی از سایه سنگین تبعیض کاسته است، اما واقعیت چیز دیگری بود.
دوره ریاست جمهوری، افکار، سخنان و سیاست های «دونالد ترامپ» باعث شد تا بار دیگر سیاهان آمریکا خود را در محاصره افکار نژادپرستانهای ببینند که با خشونت و حمایتهای رسمی دولت همراه شده است. نمونه بارز این تبعیض نانوشته اما مشهود، تفاوت فاحش در آمار مبتلایان به بیماری کرونا و تلفات آن در میان دو نژاد سیاه و سفید بود، زیرا تعداد افراد سیاهپوستی که از این بیماری جان خود را از دست دادند دو برابر سفیدپوستان ایالات متحده بیان شده است.
موسسه «پیو» نیز چند ماه قبل در یک نظرسنجی نشان داد که حدود ۶۰ درصد مردم آمریکا اعتقاد دارند رنگ سیاه افراد در این کشور از همان ابتدا یک نکته منفی در استخدام یا برخورد اجتماعی با افراد مطرح است. از نظر این افراد وقتی شما سفیدپوست باشید امتیازی را دارید که به شما در پیمودن بخش مهمی از مسیر و عبور از موانع کمک میکند.
رسانهها و افکار عمومی ایالات متحده نیز این نکات را درک کرده و به نوعی با آن کنار آمدهاست. روزنامه «وال اسریت ژورنال» چند روز قبل در گزارشی همین ویژگی در آمریکا را نکتهای میبیند که باعث تمایز ایالات متحده میشود. این گزارش اذعان دارد که چنین شرایطی اما باعث تناقض شدید در نحوه رفتار با گروههای قومی به ویژه سیاهان شدهاست.
نکته جالب در نظرسنجی موسسه معتبر فوق اینجاست که برای ۶۵ درصد مردم آمریکا بیان دیدگاه نژادپرستانه نسبت به سیاهان امری متداول است. همین میزان از افراد اعتقاد دارند بیتفاوتی نسبت به تبعیض در جامعه آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ افزایش یافتهاست. ۴۵ درصد افراد حتی میگویند این پدیده در سه سال اخیر پذیرفتنیتر شدهاست.
نابرابری در جامعهای دوقطبی شده
به نظر میآید در کل سیاستگذاران ایالات متحده تمایل یا توانایی کافی را برای رفع کامل تبیعض های موجود علیه سیاهان ندارند و ساختار این کشور خود را با تبعیض وفق دادهاست. مرگ دردناک و غیرانسانی «جورج فلوید» به دست نیروهای پلیس این کشور اما موجب شد تا به نوشته تحلیلگران آمریکایی تاریکترین تجربههای تاریخی از تبعیض علیه سیاهان در این کشور یادآوری شود؛ روزنامه وال استریت ژورنال حتی کشته شدن فلوید و اعتراضات پس از آن را باعث زندهشدن خاطره «مارتین لوتر کینگ» عنوان کرد.
موسسه پژوهشی «Urban Institute» مدتها قبل از حوادث اخیر در گزارشی در مورد وجود تبعیض نژادی ساختاری در ایالات متحده اعتراف کرد نابرابری قومی و نژادی در جامعه آمریکا بسیار برجسته است. رنگ صورت افراد یک مانع ساختاری در زمینه بهرهمندی از امنیت، زندگی باکیفیت، دریافت مراقبت های بهداشتی، اشتغال و آموزش به شمار میآید. نابرابریهای نژادی حتی در ساختار قضائی ایالات متحده هم رسوخ پیدا کرده و اثربخشی آن را کاهش دادهاست.
این مرکز تحقیقاتی مجموعهای از خط مشیهای تاریخی، اجتماعی و عمومی در کنار رویههای نهادینه و روایتهای فرهنگی را محرکی برای تشدید نابرابری نژادی به ویژه بر پایه رنگ افراد در آمریکا میداند. برای دهها سال است که پژوهشگران به وجود و تاثیر نقش نژاد در نهادهای دولتی و خصوصی آمریکا پیبردهاند و راهحلهایی را برای رفع این موضوع به دستگاه حاکم ارائه کردهاند .
محققان دانشگاهی تقویت گفتمان عمومی پیرامون نژاد و نابرابری در آمریکا را ضروری میدانند. با اینحال و با وجود همه آگاهیهایی که در بدنه سیاسی این کشور وجود دارد اما اقدام عملی کارآمدی برای رفع مساله در پیش گرفته نشده است. نه تنها چارهای برای کاهش شکافها اندیشیده نمیشود بلکه رفتار و سیاستهای یک رئیس جمهور همچون ترامپ بر عمق اختلافات و تبعیضها افزوده و زمینه را برای وقوع یک آشوب و بحران تمام عیار در سراسر آمریکا فراهم کردهاست. حتی اگر در آینده نزدیک ناآرامی ها پایان یابد اما مرگ یک آمریکایی آفریقاییتبار به علت خشونت ماموران دولتی زخمی است که به واسطه دیدگاه برتری نژادی حاصل شده است.
اندیشکده «بروکینگز» بر این اعتقاد است که در شرایط کنونی حامیان برتری سفید بر رنگین پوستان از نحوه رفتار خشن پلیس با آشوبها راضی و خوشحال هستند. این دیدگاه رادیکال باور دارد شورشها عاملی برای تسریع (کاتالیزور) دوقطبی شدن وسیعتر و سریع جامعه است که میتواند به اجرای قانون مدنی متعالیتری منجر شود که در آینده به گروهها و نهادهای حامی برتری نژادسفید، قدرت بیشتری میدهد.
برخی بر این اعتقاد هستند که چنین فرایندی میتواند بر میزان حمایت سفیدپوستان از ترامپ بیافزاید و رئیس جمهوری هم قادر خواهد شد به پشتوانه آن در انتخابات ۵ ماه آینده حضوری موفقتر داشته باشد. به اعتقاد این تحلیلگران شرایط اخیر باعث شتاب تحولات به سمت قطبیشدن سریعتر نظم سیاسی کنونی میشود زیرا ساختار و وضع موجود حامیان پرقدرتی در آمریکا ندارد. این کاتالیزور در نهایت به مجموعهای از واکنشهای زنجیرهای خشونتبار منجر میشود که حتی افراد خنثی را به واکنش وادار میکند. اگر خشونت به اندازه کافی افزایش پیدا کند، سیستم فرو میپاشد و جنگ نژادی آغاز میشود. از نگاه این گروه سیاستهای سنتی باید نابود شود زیرا آنها همچون ترامپ با گفت وگو، مصالحه و پیشرفت آهسته امور مخالف هستند. به همین دلیل به نظر میرسد بخش مهمی از این فرایند از بالا هدایت میشود و از رئیسجمهوی آمریکا هم انتظار نمیرود فعلا به دنبال یک آمریکای منسجم باشد.
افکارعمومی آمریکا اکنون بر این اعتقاد است که رهبر اخلاقی این کشور پشت ابری خود را مخفی کرده و بر ادامه نابرابری سیستماتیک در ایالات متحده تاکید دارد. شبکه خبری «پی.بی.اس» میگوید اثری از ترامپ برای همصدایی با افکارعمومی علیه نژادپرستی در آمریکا دیده نمیشود. این درحالی است که «جورج دبلیو. بوش» رئیس جمهوری پیشین آمریکا هم با صراحت بر ضرورت پایان دادن به نابرابری سیستماتیک در این کشور تاکید کرد. حتی «میچ مک کانل» رئیس جمهوریخواه سنای آمریکا هم به شدت نسبت به نابودی برابری و عدالت به علت تفاوت در رنگ پوست افراد هشدار داده است اما هنوز ترامپ واکنش قاطعی را برای مقابله با نژادپرستی در آمریکا و خاموش کردن آتش خشم مردم نشان ندادهاست. وی اوج همدردی خود را تنها به بیان مباحث کلی و تلاش برای ایجاد جامعهای برابر نشان دادهاست.
به همین دلایل است که روزنامه «واشنگتن پست» ترامپ و برخی حامیان وی در حزب جمهوریخواه را با عنوان «مخالف ضدنژادپرستی» (anti- anti-racism) نامیده است.
طبق تحلیل روزنامه منتقد ترامپ، این بحرانها هستند که عیار و شخصیت افراد به ویژه رئیس جمهوری را مشخص میکنند. اکنون به طرز فاجعهآمیزی مردم شاهد شکست ترامپ هستند و افکار عمومی هم از پیامدهای این امر رنج میبرد. تا سه ماه قبل رئیس جمهوری با یک بحران بزرگ و جدی روبرو نشد و همه چیز خوب بود اما اکنون وی در دو آزمون شکست خوردهاست: همه گیری کووید ۱۹ با پیامدهای ویرانکننده آن بر اقتصاد و شورشهای اجتماعی ناشی از مرگ یک سیاهپوست.