دکتر سعید عطار روز سهشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه برخی سیاست مداران، کرونا را بزرگترین بحران جامعۀ خود در دهههای اخیر میدانند، افزود: اگر بحران را این طور تعریف کنیم که تغییراتی اتفاق بیفتد که اجرای روشهای سابق یا انجام کارهای معمول در گذشته را سخت یا ناممکن کند، بله الان زندگی معمول بسیاری از آدمها و روشهایی که در زندگی استفاده میکردند و کارها را با استفاده از آن روشها انجام میدادند، دیگر یا شدنی نیست یا خیلی سخت شده که این نشان میدهد طیف وسیعی از مردم دنیا در بحران به سر میبرند.
وی اظهار داشت: انجام کارها به روال معمول هم دیگر در بسیاری از اقتصادها، ممکن نیست، پس اقتصاد جهانی در بحران است، برای اینکه بهتر متوجه شویم که چرا اقتصاد دنیا در بحران فرورفته باید در نظر داشته باشیم که از نیمه دوم قرن ۲۰ بدین سو، هسته اصلی اقتصاد جهانی بر محور ارتباط شکل گرفته و از خلق ایده تا تولید کالا، همه چیز بستگی به ارتباط دارد.
عطار تصریح کرد: کلمه زنجیره در اقتصاد بسیار استفاده میشود، زنجیرۀ مثلا تولید به معنی ارتباط است مثلا ماده اولیه ای که استرالیا تولید میکند، به کارخانه آمریکایی میرود و در آنجا به یک قطعه تبدیل شده سپس آن قطعه به آلمان ارسال شده و تبدیل به یک دستگاه میشود و آن دستگاه به چین ارسال و در یک کارخانه چینی توسط این دستگاه کالایی تولید میشود، سپس کالای تولید شده به عربستان صادر میشود، تمایم این موارد مبین آن است که دنیا چطور به هم وصل شده و هم اکنون کرونا، ارتباط درون کشورها و بین کشورها را تضعیف کرده است کع باعث اختلال در زنجیره تولید جهانی و ارتباطات میان کشورها شده است.
وی خاطر نشان کرد: مشکل وقتی شدیدتر میشود که برای مهار بحران، باید ارتباطات را باز هم کمتر کرد، مثلا شهرها قرنطینه، ارتباطات میان آدمها قطع و مرزها بست شود و ارتباط میان کشورها هم به شدت محدود میشود، این اتفاقات در کشورهای مهمی که سهم بالایی در تولید جهانی دارند، نتیجهاش بحران در اقتصاد جهانی میشود و این را هم باید اضافه کنید که بیش از نیمی از تولید جهانی و تجارت جهانی متعلق به ۱۵ کشور بالای جدول درگیری در بحران کرونا است.
دکتر عطار تصریح کرد: از طرف دیگر، در حوزه سیاسی، دولت در کانون مباحث است، این دولت مثل یک انسان، ۲ پا دارد: کارآمدی و مشروعیت و دولتی که خدمات خوبی ارائه دهد در چشم مردمش، صاحب حق و موجه جلوه میکند و دولتی پایدار است، بحران کرونا برای دولتها یک آزمون است مانند ویروسی که وارد بدن یک انسان می شود و قدرت سیستم ایمنی آن بدن را مشخص میکند.
بحران کرونا آزمونی برای دولت
این استاد دانشگاه یزد اضافه کرد: بحران کرونا، آزمونی است که نشان میدهد دولتها چقدر میتوانند خدمات خوبی ارائه یا خدمات را به خوبی و با هزینه کم انجام دهند و چقدر به فکر مردم هستند و برای کاهش هزینههای زندگی آنها تلاش میکنند اینها سوالاتی است که روی میز ملتها قرار دارد و با آنها، دولتهایشان را ارزیابی کنند.
وی گفت: اگر بدن دولتها ضعیف باشد و در این آزمونها نمره خوبی نگیرند، بحران کرونا میتواند به بحرانی سیاسی تبدیل شود، روشن است که در این آزمون، ترتیبات دولتی برای ارائه کالاهای اقتصادی و کالاهای حوزه سلامت، در کانون ارزیابی مردم هر کشوری قرار دارد به بیان سادهتر بحران کرونا، یک بحران قطعی اقتصادی در کوتاه و میان مدت و یک بحران احتمالی سیاسی در میان و بلندمدت است.
دانشیار گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه یزد در مورد اینکه آیا جهان پس از کرونا، از نظر اقتصادی و سیاسی، متفاوت از جهان پیش از کرونا خواهد بود، تصریح کرد: ما هم اکنون در درون بحران هستیم و نمیتوانیم تحلیل دقیقی از فردای پس از بحران داشته باشیم. با این حال میشود در مورد چالشها و فرصتهای بحران کرونا فکر کرد و بر مبنای آنها آینده احتمالی را ترسیم کرد در مجموع چیزهای بسیاری تغییر خواهند کرد اما احتمالاً نه به آن حد که جهان پس از کرونا، جهانی متفاوت با قبل از آن شود. تغییر عادتها اگر در مورد تکتک انسانها به ممارست در طول چند ماه زمان نیاز داشته باشد در مورد ملتها، این تغییرات به سالها زمان نیاز دارد.
عطار اضافه کرد: برخی پیامدهای این بحران، احتمالا باعث تقویت برخی حوزههای اقتصادهای کشورهای صنعتی و پیشرفته میشود. مثلاً با کاهش بهای نفت، بخشی از هزینههای صنایع کشورهای مصرف کننده نفت مثل آمریکا، چین و کشورهایی از این دست را کاهش داده است، هرچند باید در نظر داشته باشیم که صنعت نفت کشوری مثل آمریکا به خصوص نفت شیل که تولید آن گران درمیآید مثلا ۳۰ دلار هزینه هر بشکه است، هم با کاهش بهای نفت ضربه میخورد، اما در مجموع، میانگین کاهش بهای نفت برای اقتصادی با مصرف ۲۰ میلیون بشکه و تولید ۱۲ میلیون بشکه، مثبت خواهد بود، این کاهش بهای نفت، ضربه بدی به سرمایه گذاری در حوزه انرژیهای پاک خواهد زد و نفت ارزان به معنی انرژی پاکِ گران است.
وی تصریح کرد: شاید برخلاف تصورها، حداقل برای سالهای آینده نفت ارزان بر آرزوهای محیط زیستی کشورها غلبه پیدا کند و کشورها، بیشتر به سمت استفاده از انرژی ارزان نفت بروند، این را هم اضافه کنید که بحران کرونا، به نوعی باعث تشدید مقابله دو نیروی همکاری میان ملتها و بین المللی گرایی و اتکاء به درون و ملی گرایی شده است، من نمیدانم در نهایت کدام نیرو برنده خواهد شد اما حدس میزنم احتمال برنده شدن نیروی ملی گرایی بیشتر باشد، اگر چنین شود، نیروهای ملیگرا بیشتر به انرژیهای ارزان اهمیت خواهند داد و موج محیط زیستگرایی را در جهان کُندتر خواهند کرد.
رییس دبیرخانه کانونهای تفکر دانشگاه یزد اضافه کرد: هم اکنون در عصر انقلاب صنعتی چهارم قرار داریم، در سویه احتمالا مثبت میتوان گفت که کرونا، سرعت تحولات در عصری که در آن بودیم را بیشتر میکند، مثلا احتمالا کاربرد هوش مصنوعی را در زندگی ما تقویت خواهد کرد، این میتواند سویۀ منفی هم داشته باشد زیرا میتواند به ظهور پدیدههای جدیدی مثل دیکتاتوریهای دیجیتال منجر شود یعنی ظهور دولتی سراسر بین که کنترل تمام عیاری بر تکتک شهروندان اِعمال میکند یا در نمونهای دیگر، مثلا حوزههایی که با وجود تولید بالا، نیروی کار کمتری داشتند یا تکنولوژیهای تقویت کننده دورکاری، احتمالا با سرعت بیشتری رشد خواهند کرد.
وی افزود: کرونا، احتمالا جامعه نسل پنجم که طرحی است که دولت ژاپن بیش از یک سال پیش داده بود یعنی جامعه مبتنی بر IoT یا اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و اتوماسیون را جهانیتر خواهد کرد، در یک کلام، بحران کرونا، نیروهای متضادی را آزاد خواهد کرد، اینکه کدام نیروهای خیر یا شر غلبه پیدا کنند بستگی به اتفاقات متعدد و البته گزینش ملتها دارد، در کنار ایجاد یک موج جهانی انتخاب، خود ملتها هم میتوانند به انتخابهای متفاوتی دست بزنند و سرنوشت خود را تا دهههای بعد تعیین کنند.
دکتر عطار در مورد اینکه همهگیری کرونا تغییراتی در سطح ملی و در سطح استانی به لحاظ اقتصادی ایجاد کرده، گفت: به دلیل اینکه ما الان در درون بحران هستیم و دادههای آماری زیادی هم در دسترس نیست، خیلی سخت است که در مورد تغییرات در کشورمان صحبت کنیم. اما شاید بشود بخشهایی از تغییرات احتمالی را دید، ما از ۲ سال پیش و با دور جدید تحریمها، کمتر میتوانستیم نفت بفروشیم با بحران کرونا و پیامد آن بر بازار نفت، حالا به مرحله ای رسیده ایم که فروش نفت و مشتقات نفتی، درآمد بالایی عاید دولت نمی کند.
بهبود محیط کسب و کار منجر به تغییرات شگرف در اقتصاد
وی اضافه کرد: الان دولت بیش از گذشته مجبور است به حوزه های دیگر توجه کند مثلا دولت بیش از گذشته بر روی بهبود محیط کسب و کارها متمرکز شده، ظاهرا دولت قرار است بزودی تغییراتی را در صدور کدهای اقتصادی، حذف گواهی ارزش افزوده برای ثبت شرکت و ایجاد پنجره واحد فیزیکی ایجاد کند، همین تغییرات میتواند در زمان و هزینه کسب و کارها تاثیر مثبتی بگذارد.
عطار گفت: این تغییرات ملی میتواند به بهبود نسبی محیط کسب و کارها در استان ما هم کمک زیادی کند هرچند در شرایط تشدید نااطمینانی در اقتصاد کشور، اقدامات به مراتب بیشتری باید انجام شود در پس زمینه بهبود محیط کسب و کارها، بهبود مناسبات دولت و جامعه قرار دارد. اگر تغییرات در قانون بهبود محیط کسب و کارها به تغییر الگوی دخالت دولت در اقتصاد و جامعه منجر شود، میتواند تغییرات شگرفی در اقتصاد را موجب شود.
رییس دبیرخانه کانونهای تفکر دانشگاه یزد اضافه کرد: بازطراحی مناسبات دولت و کسب و کارها در بطن بازطراحی مناسبات دولت و جامعه قرار دارد، نمی شود رابطه دولت و کسب و کارهای تولیدی خوب اما رابطه دولت با بخشهای مختلف جامعه، بد باشد، تغییر قوانین مربوط به بهبود محیط کسب و کارها میتواند به تامل در مورد مناسبات کلی تر دولت و جامعه منجر شود اما برای قضاوت در مورد اینکه چنین میشود یا نه، هنوز باید صبر کرد.
افزایش نقش مجامع کسب و کارهای استان در تصمیم سازیهای محلی
عضو هیات علمی گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه یزد گفت: در برش استانی، اگر نقش مجامع کسب و کارهای استان در تصمیم سازی های محلی افزایش پیدا کند، ثمرات زیادی برای استان خواهد داشت، این کار باید همزمان با تقویت تشکلهای بخش خصوصی و افزایش کارآمدی آنها باشد، من هنوز شواهد محکمی در استان نمیبینم که ما در این مسیر قرار گرفته باشیم.
عطار ادامه داد: برای بهبود کسب و کارها باید در زمینه محیط فعالیت اقدامات بیشتر و موثرتری انجام گیرد و با حل چالشهای بین المللی، به سمت همکاری مشترک بین المللی میان شرکتهای داخلی و خارجی حرکت کنیم بدون وجود شرکتهای بین المللی، آینده اقتصاد کشور روشن نخواهد بود.
وی تصریح کرد: بدون همکاریهای بین المللی نمیتوان انتظار ظهور شرکتهایی در مقیاس جهانی در کشور داشت، تمرکز دولت بر تقویت کسب و کارهای داخلی و نیاز بیشتر دولت به ارز صادراتی در دوران بحران کرونا، شاید زمینهای فراهم کند که تا به سمت حل چالشهای دیگر حوزهها هم حرکت شود که در این مورد نیز باید کمی بیشتر صبر کرد.
افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در بحران کرونا
دکتر عطار ادامه داد: یا در نمونهای دیگر افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی کشور، در طول سالهای اخیر رشد خوبی داشته که با آغاز بحران کرونا و ضرورت ایجاد شده، این بخش افزایش بسیار خوبی داشته به طوریکه به نسبت ۲ سال پیش، سهم این بخش از اقتصاد ملی ۲ برابر شده، مشاهدات میدانی من نشان میدهد که در استان یزد نیز کم و بیش همین رشد اتفاق افتاده است.
وی گفت: با این حال، در مورد این تحولات نباید اغراق کرد، مثلاً با وجود رشد خوب بخشهایی مانند ای تی و ای سی تی (IT & ICT) در اقتصاد ملی و احتمالاً استان یزد، هنوز سهم سایر بخشهای به قدری زیادتر است که نمیتوانیم بگوییم اقتصاد ایران و البته استان، وارد پارادایم شیفت شده مثلاً سهم حدود ۶ درصدی اقتصاد دیجیتال در سال جاری را با سهم بیش از ۱۷ درصدی نفت و گاز (میانگین ۷ سال اخیر) مقایسه کنید یا سهم صنایع سنگین و معادن از تولید ناخالص داخلی استان را با سهم اقتصاد دیجیتال مقایسه کنید.
این استاد دانشگاه افزود: در عربستان سعودی هم سهم ICT از تولید ناخالص داخلی آن کشور، حدود ۵ درصد است، یعنی تفاوت چندانی با ما ندارد اما سهم امارات متحده عربی از کل اقتصاد دیجیتال منطقه خاورمیانه، بیش از ۱۸ درصد است، این اعداد را که کنار هم بگذارید متوجه می شوید ما با وجود رشد خوب در سالهای اخیر، هنوز در مقیاس منطقهای هم جایگاه ویژهای در حوزههای جدید اقتصادی نداریم.
وی تصریح کرد: هنوز پایههای اقتصاد ایران و استان تغییر نکرده و با وجود رشد خوب در این سالها به خصوص سال بحران کرونا، ما تا تبدیل کردن اقتصاد دیجیتال و حوزههای نوآور اقتصادی به پایه اقتصاد یا حداقل یکی از پایههای اصلی اقتصاد کشور و استان فاصله زیادی داریم با توجه به ظرفیتهای بالای ملی و استانی در حوزه های اقتصادی جدید، سرعت پیشرفت بسیار کند است و برای افتادن در مدار رشد بالاتر، نیاز به رخدادهای بسیار جدی تر و البته اراده قوی سیاسی در سطح ملی است که اقتصاد کشور را در جاده دیگری قرار دهد.
دکتر عطار گفت: اینکه تغییرات ناشی از بحران کرونا، پایدار خواهد ماند یا نه، تا حد زیادی بستگی به مکانیزمهای یادگیری دارد جوامع هم مانند آدمها، در مواجهه با بحران چند راه پیش رویشان باز می شود: دسته ای از آدمها، از بحران چیزهایی یاد میگیرند و با حفظ ارزشهای مفید مرحله قبلی، روشهای جدیدتری را در زندگی انتخاب میکنند و این بحران، هرچند هزینههایی داشته اما این افراد و این جوامع، قویتر از قبل به زندگی شان ادامه میدهند این مسیر را میتوان «تغییر گزینشی و نوشدن» نامید.
وی خاطر نشان کرد: دسته ای دیگر از آدمها و جوامع، از بحرانها درس نمیگیرند و بیش از گذشته به روشها و سبکهای قدیمی میچسبند و درجا میزنند این مسیر را میتوان «درجازدن» نامید و دسته سوم از آدمها و جوامع هم به شیوههای جدید اما بدتر از سابق رو میآورند و به نوعی، خودکشی میکنند. این مسیر را میتوان «تخریب» نامید.
عطار ادامه داد: تاریخ قرن بیستم نشان میدهد که بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مسیر اول را انتخاب کرده بودند، مثلا به بحران جهانی قبلی در حوزه سلامت نگاه کنید، در سال ۱۹۱۹-۱۹۱۸ اغلب کشورهای جهان گرفتار ویروس کشنده آنفلوآنزای اسپانیایی شده بودند. ۵۰۰ میلیون نفر آنفلوآنزا گرفتند، این بحران یکسال طول کشید و در طول این مدت، بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر در جهان فوت کردند، فقط در آمریکا بین ۵۰۰ تا ۸۵۰ هزار نفر از بین رفتند این بحران در کشورهای مختلف، پیامدهای مختلفی داشت جوامع در آن زمان هم به یک سه راهی رسیدند، کشورهای توسعه یافته امروز مسیر یک را انتخاب کردند پس از آن بحران، آنها پراکندگی نظام بهداشت را بررسی و آسیب شناسی کردند و برای اولین بار یک نظام بهداشت و سلامت عمومی منسجم و ملی پایهریزی شد.
پایهریزی یک نظام سلامت همگانی
وی ادامه داد: این نظام ملی بهداشت و سلامت همان نظامی است که الان تقریبا در همه کشورهای جهان میبینید، مهمترین درس آن بحران این بود که باید به صورت نظاممند و سازمان یافته، یک نظام سلامت همگانی را در کل کشور پایهریزی شود، به نظرم اگر بحران کرونا، کمی طولانی شود، دسته بزرگی از کشورهایی که نظام یادگیری خوبی داشتهاند، احتمالا درسهای پایداری میگیرند اما این حکم نمیتواند در مورد همه کشورها و همه مناطق صادق باشد.
دکتر عطار افزود: ایالت کالیفرنیا با جمعیت ۴۰ میلیون نفر، نزدیک به ۹۰ هزار مبتلا و بیش از ۳۶۰۰ نفر فوتی به خاطر کرونا دارد این ایالت مدتها در قرنطینه سفت و سختی بود یعنی سختگیرانهترین قواعد در آن ایالت اجرا میشد و هنوز هم بسیاری از آن قواعد برقرار هستند آیا همه کسب و کارهای مطرح دنیا که در این ایالت هستند، زیان دیدهاند؟ بدون تردید، بسیاری زیان دیدهاند اما بخشی دیگر هم سودهای زیادی میبرند و بردهاند.
بحران کرونا یک تهدید مشترک برای دولت و جامعه
وی ادامه داد: در بحران کرونا، بسیاری از کسب و کارها در قلب نوآوری دنیا، رشد کردهاند؛ به عنوان یک نمونه، استارت آپهای حوزه توزیع مواد غذایی یا شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات، سودهای نجومی کردند، نتیجه اینکه، این بحران برای مهمترین اقتصادهای جهان، زیان بسیاری داشته ولی برای آنها فرصتها و سودهای زیادی هم داشته است.
دانشیار دانشگاه یزد اضافه کرد: به طور کلی، هر کسب و کاری که خودش را آماده بحران کرده یا زیرساختهای لازم را فراهم ساخته باشد و هر کسب و کاری که در حوزه برقراری ارتباط میان آدمها فعال بوده، بهتر توانسته بقاء و سود خودش را تضمین کند، در حوزه سیاسی هم، بحران کرونا یک تهدید مشترک برای دولت و جامعه بوده است، اگر این بحران بتواند به همکاری بیشتر درون دولت و میان دولت و مردم منجر شود، میتواند به فرصت سیاسی ارزشمندی تبدیل شود.
گردشگری، بزرگترین بازنده بحران کرونا
وی خاطر نشان کرد: زیستن در شرایطی که بحران کرونا ادامهدار شود، نیازمند استفاده حداکثری از فرصتهای بحران است، همزمان با اینکه باید برنامههایی برای رفع چالشها داشت و ادامهدار شدن بحران کرونا به معنی تشدید ضربات به برخی از بخشهای اقتصاد کشور است، مثلاً بخش گردشگری، بزرگترین بازنده این بحران است.
این استاد دانشگاه افزود: دولت باید برای رفع چالش بخشهایی مانند گردشگری تلاش کند، دولت اگر «ظرفیت استخراجی» کمی دارد (توانایی گرفتن پول از جامعه مانند مالیات) یا اگر «ظرفیت بازتوزیعی» کمی دارد (توانایی برای توزیع مجدد ثروت و درآمد در میان طیف وسیعی از شهروندان جامعه)، حداقل میتواند بر روی بهبود عملکرد «ظرفیت تنظیمی» کار کند.
وی گفت: دولت میتواند مقررات را تسهیل کند، صدور مجوزها را آسان کند یا قوانین را به شکلی تغییر دهد که کسب و کارها آزادتر شوند، در حوزه گردشگری، دولت میتواند دست کسب و کارهای این حوزه برای طراحی رویدادهای مختلف گردشگری را باز بگذارد، بدین ترتیب اگر دولت در حوزه ایجابی نمیتواند کاری انجام دهد، حداقل در حوزه سلبی فعال شود و یک سری از کارهایی که در گذشته انجام میداد و مانع بهبود وضعیت کسب و کارها می شد را انجام ندهد.
رییس دبیرخانه کانونهای تفکر دانشگاه یزد گفت: این بحران، فرصتی است برای بازاندیشی در مورد کارهای منفی دولت در گذشته و تغییر گزینشی. کسب و کارهای اقتصادی، اگر دولت مزاحم آنها نشود، خودشان میتوانند بقایشان را تضمین کنند، این تغییر گزینشی نه تنها میتواند به بازطراحی نقش دولت در اقتصاد و جامعه منجر شود بلکه می تواند با برقراری ارتباطات جدید میان دولت و کسب و کارها، به افزایش اعتماد میان دولت و جامعه منجر شود. روشن است که شرایط، تغییر کرده و نمیتوان با همان روشها و الگوهای قبلی، کارها را انجام داد، بدون تغییر گزینشی در الگوهای حکمرانی، ضربات کرونا به تن اقتصاد و جامعه بیشتر خواهد شد.
توسعه زیرساختهای اینترنتی و اقتصاد دانش بنیان
دکتر عطار در پاسخ به اینکه آیا ایران پس از کرونا، از نظر اقتصادی، متفاوت از پیش از کرونا خواهد بود، افزود: این بستگی دارد که از میان سه مسیر «تغییر گزینشی»، «در جا زدن» و «تخریب»، کدام یک را مسیر آینده جامعه ایران بدانید. به جز در مسیر «درجا زدن»، ما هر کدام از دو مسیر «تغییر گزینشی» و «تخریب» را که انتخاب کنیم با جامعهای متفاوت با جامعه امروز مواجه خواهیم بود؛ در یکی به جلو میرویم و متفاوت میشویم و در دیگری به عقب پرتاب می شویم و بازهم متفاوت میشویم.
وی اضافه کرد: ما شاید اکنون بسیار بیشتر از گذشته متوجه شویم که کم کاری در مورد توسعه زیرساختهای اینترنتی و اقتصاد دانش بنیان، چطور میتواند در زمانه بحران ما را دردسر بیندازد. شاید الان در سطح ملی بهتر بفهمیم که باید کسب و کارهای دانشی را جدیتر بگیریم، شاید الان بهتر بفهمیم که توسعه زیرساختهای لازم برای دور کاری، چقدر مهم هستند. شاید الان بهتر بفهمیم که تقویت اعتماد عمومی چقدر در زمانه بحرانها به درد کشور میخورد. شاید الان بهتر بفهمیم که تقویت تشکلهای مدنی چقدر میتواند در زمانه بحران به کمک دولت بیاید و همین طور درسهای بیشمار دیگر را میتوان گرفت.
نقش دانشگاهها و مجامع فکری در نظام یادگیری ملی
رییس دبیرخانه کانونهای تفکر دانشگاه یزد افزود: بر این اساس همه چیز به برقرار بودن یا نبودن نظام یادگیری ملی در کشور ما دارد، دانشگاهها و مجامع فکری اگر بتوانند از استقلال کافی برخوردار باشند، میتوانند در شکل دادن به نظام یادگیری ملی نقش مهمی داشته باشند، رشد و توسعه جامعه ما، بستگی زیادی به برقراری این نظام یادگیری دارد، همان طور که آدمها با کسب تجربیات از دل بحران ها در زندگی شان، بزرگ میشوند و بهتر میتوانند چالشهای بعدی را مدیریت کنند، جوامع هم در صورتی بزرگ میشوند که بتوانند ظرفیتهای لازم برای آموختن از بحرانها را ایجاد کنند.