طی دو ماه گذشته، دو رخداد مشکوک، فرصت طلبان را بر آن داشت تا در روابط میان ایران و افغانستان اختلال ایجاد کنند. در نخستین حادثه که بیش از ۴۰ روز پیش رخ داد بر اساس ادعای طرف افغانستانی شماری از اتباع این کشور که قصد ورود غیرقانونی به ایران را داشتند در رودخانه هریرود غرق شدند. در آن حادثه که به مدد رسانههای معاند فارسی زبان بازتاب گستردهای پیدا کرد، جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا تمام تلاش خود را به کار بست تا ابعاد کامل و دقیق موضوع، فارغ از هیاهوی رسانهای بررسی و واقعیت ماجرا مشخص شود.
حادثه دوم اما ۱۴ خرداد در یزد اتفاق افتاد و یک خودروی حامل اتباع افغانستانی که به صورت غیرقانونی وارد کشور شده و توسط قاچاقچیان انسان در حال انتقال به شهرهای دیگر بودند، پس از مشکوک شدن پلیس و بیتوجهی راننده به فرمان ایست از ناحیه چرخ عقب مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفت و به دلیل سرعت بسیار بالا نهایتا پس از طی ۸ کیلومتر بدلیل اصطکاک رینگ خودرو با آسفالت دچار آتشسوزی شد و چند سرنشین آن کشته و مجروح شدند.
این واقعه نیز بلافاصله از سوی رسانههای معاند و برخی اکانتهای وابسته به آنها در شبکههای اجتماعی تبدیل به موجی سنگین علیه کشورمان شد و با واکنش غیر دیپلماتیک مسئولین افغانستانی، فضایی هیجانی ایجاد کرد.
این در حالی است که در اتفاق قبلی، مسئولین ایرانی ضمن ابراز همدردی با سانحه دیدگان، تمام تلاش خود را برای بررسی اصولی موضوع به شکل مشترک و به دور از هیجانات کاذب القایی از سوی رسانههای مغرض به کار بستند اما متاسفانه جریانی در داخل افغانستان مانع از تحقق این مهم شد.
با توجه به وجود اسناد و شواهد متعدد در رد هرگونه کوتاهی قانونی یا اخلاقی از سوی ماموران ایرانی و البته موضعگیریهای نه چندان دوستانه مقامات افغانستان که به نظر میرسد بدون ارتباط با فشارهای برخی کشورهای معاند جمهوری اسلامی نیست لازم است برخی ملاحظات در این خصوص مورد توجه قرار بگیرد:
اول؛ موضوع احترام به اتباع بیگانه در ایران به ویژه مردم افغانستان به عنوان همسایگان هم زبان و هم فرهنگ، همواره مدنظر مسئولین و مردم ایران بوده است. نباید از نظر دور داشت که مهاجران افغانستانی ساکن ایران، همچون یک شهروند ایرانی از تمامی حقوق انسانی و شهروندی از جمله آموزش، بهداشت، تحصیل رایگان، خدمات اجتماعی، یارانههای پنهان و... برخوردارند تا جایی که رهبر انقلاب سالها قبل حتی دستور ایجاد امکان تحصیل برای کودکان مهاجر غیرقانونی را نیز صادر کردند.
دوم؛ تحقیقات در خصوص حادثه هریرود با دقت انجام شده و سردار حسین اشتری فرمانده ناجا نیز مجددا توضیحاتی را در مورد رخداد منطقه مرزی هریرود ارائه کرد و گفت: «با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر کشور دوست و همسایه افغانستان و فشارهای احتمالی به این کشور در عدم همکاری با کمیته کارشناسی، احساس میشود عملا قصدی برای بررسی مشترک ادله موجود و روشن شدن ابعاد حادثه وجود ندارد. غرق شدن چند تبعه افغانستانی در رودخانه مشترک مرزی و در خاک کشور افغانستان ارتباطی با مرزبانی نداشته و در بررسیها مشخص شد که قصوری از سوی مرزبانان ایران، صورت نگرفته است.»
موضع گیری رسمی عالی ترین مقام انتظامی جمهوری اسلامی ایران در کنار تحقیقات گسترده و متعددی که در این رابطه از سوی نهادهای مسئول صورت پذیرفته، نشان دهنده اهمیت رخدادهای اخیر برای ایران است اما آنچه که این روزها با آن مواجه هستیم بیانات تند مقامات رسمی افغانستان درباره این حوادث و جابجا شدن جایگاه طلبکار و بدهکار در وقایع اخیر است.
سوم؛ باید به مسئولین افغانستان یادآوری کرد راه حل مشکلاتی از این دست، همکاری دوستانه و مشترک میان دو کشور و به دور از جنجالهای رسانهای و القائات دشمنان مشترکی است که به دنبال بر هم زدن روابط میان این دو همسایه هستند. سرویسهای بیگانه در تمامی این سالها نشان دادهاند به دنبال فرصتی هستند تا با بر هم زدن روابط استراتژیک میان ایران و همسایگانش از جمله افغانستان بحرانهای ساختگی را بر روابط گرم دو کشور حاکم نمایند. به همین دلیل باید مقامات سیاسی توجه داشته باشند که در بازی طراحی شده از سوی دشمنان وارد نشده و مستقلاً در جهت رفع ابهامات و اتخاذ تمهیدات مشترک برای جلوگیری از وقوع رخدادهای مشابه اقدام کنند.
چهارم؛ هر دو حادثه که منجر به حساسیتهایی در دو کشور شده است به موضوع مشترک ورود غیرقانونی اتباع افغانستانی به داخل خاک ایران مرتبط است. در این خصوص باید یادآور شد که عبور افراد از مرزها باید توسط هر دو کشور کنترل شود و مرزبانی ناجا دقیقا به وظیفهاش مطابق قوانین داخلی و بین المللی عمل کرده و خواهد کرد. این در حالی است که مرزبانان افغانستان به بهانههای واهی از عمل به وظایف خود در این حیطه سر باز زدهاند.
نباید از نظر دور داشت که عبور غیرقانونی از مرزهای یک کشور در هر نقطهای از دنیا جرم محسوب میشود و تمامی نیروهای مرزبانی در سراسر دنیا مانع از وقوع آن میشوند. ضمن اینکه این حق برای ایران محفوظ است که برای جلوگیری از ورود مواد مخدر، گروههای تروریستی و... به دقت و با حساسیت از مرزهای خود دفاع کند.
پنجم؛ از آنجا که اصل اخلاق و حفظ حقوق انسانها همواره یک اصل و اولویت برای ایران بوده در مرزبانی ایران تحقیقات کاملی در این زمینه انجام شد تا در صورت هرگونه خطا یا کوتاهی از سوی مامورین ایران با آن مطابق قانون برخورد شود و بر همین اساس مشخص شد که هرگونه خطا یا قصوری از طرف ایران منتفی است، لذا بدیهی است که دولت افغانستان نیز باید با ارائه اسناد و شواهد محکمه پسند مدعیات خود را ارائه و پیگیری نماید.
ششم؛ به طور طبیعی اینگونه رفتارهای نه چندان سازنده از سوی مسئولین افغانستانی میتواند پیچیدهترشدن موضوع را بدنبال داشته و در طول زمان موجبات برهم خوردن امنیت روانی چند میلیون مهاجر افغانستانی ساکن در ایران را نیزبه مخاطره بیاندازد.
طی سالهای پس از انقلاب، ایران بهترین میزبان برای همسایگان شرقی خود بوده و این مسئله به خوبی در جامعه قابل مشاهده است. حضور اتباع رسمی افغانستانی در محیطهای کاری و تحصیلی در کنار مردم ایران موید این نکته است که ایران بر اساس اصل نوع دوستی و تکریم همسایگان، همواره مقصدی امن برای اتباع همسایگان خود بوده و این رویکرد هیچگونه مشابهی در سایر کشورهای مدعی دفاع از حقوق مهاجرین ندارد.