ساخت فیلم در جزیره زیبای کیش یک بازی دو سر سود است. گنجاندن تصاویر کیش در یک فیلم سینمایی جذابیت بصری اثر را بالا میبرد. چون بسیاری از مخاطبان ایرانی از گوشه و کنار این جزیره خاطرات خوشی دارند و با دیدن اثر به یاد روزهای خوب زندگیشان میافتند. از طرف دیگر سینما و گردشگری پیوند نزدیکی با هم دارند. سینما میتواند در خدمت رونق گردشگری قرار بگیرد و مردم یک کشور را به سفر و گشت و گذار تشویق کند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم فیلمهای سینمایی میتوانند گردشگران بینالمللی را به سمت یک منطقه جذب کنند.
در طول چند دهه گذشته بسیاری از فیلمسازان برای ساخت فیلم در جزیره کیش اعلام آمادگی کردهاند. اما چندین بار پروژه فیلمسازی در کیش نصفه کاره رها شده است. فیلمهای سینمایی ساخته شده در کیش را میتوان در دو دسته کلی مورد بررسی قرار داد. در دهه هفتاد و هشتاد جزیره کیش پاتوق فیلمسازانی بود که میخواستند آثار روشنفکرانه، مخاطب خاص و جشنوارهپسند بسازند. این اتفاق با دو مجموعه قصههای کیش و داستانهای جزیره کلید خورد و بعدها با فیلمهای جایی دیگر و بر باد رفته ادامه پیدا کرد.
در اواخر دهه هشتاد و دهه نود به یک باره ورق برگشت و فیلمسازان کمدی جزیره کیش را کشف کردند. کیش محل رفت و آمد فیلمسازانی شد که قصد ساخت کمدیهای تجاری و گیشهای را داشتند. حتی سریالهای تلویزیونی مثل هتل پیادهرو، سریال موج و صخره وتعطیلات رویایی نیز لحنی کمدی دارند و برای روایت داستانهای بامزه لوکیشن «کیش» را انتخاب کردند.
در این میان جای فیلمهای ارزشمندی که بتوانند جذابیتهای کیش را به عنوان یک جزیره رویایی معرفی کنند خالی است. در این جزیره زندگی عادی مثل هر جای دیگر با تلخیها و شیرینیهایش جریان دارد. کیشوندانی که مشکلات خاص خودشان را دارند در آیینه فیلمهای سینمایی هیچگاه دیده نشدهاند.
در این مطلب به جزییات تعدادی از فیلمهای ساختهشده در جزیره «کیش» پرداختهایم.
جایی دیگر؛ کیش به عنوان مبدا مهاجرت
در فیلم «جایی دیگر» ساخته مهدی کرمپور جزیره کیش به عنوان مبدا مهاجرت معرفی میشود. چندین زن و مرد که هر کدام صاحب شغل متفاوتی هستند در یک خانه ویلایی در جزیره کیش اقامت دارند. آنها در انتظار مهاجرت مخفیانه از جزیره به کشوری دیگرند. کیش برای آنها حکم یک گذرگاه را دارد. فیلمساز به همین دلیل روی این سکونتگاه موقت تمرکز نمیکند و بیشتر درباره انگیزههای مهاجرت این افراد و مقصدی که میخواهند بروند حرف میزند. «جایی دیگر» را به خاطر زبان پیچیده و جنس روایتش نمیتوان متعلق به سینمای بدنه دانست. با وجود آنکه جمع زیادی از ستارگان سینما در این فیلم حضور داشتند، کلیت این محصول عامه پسند نبود و نتوانست در اکران نگاه مخاطب عام را به سمت خودش جلب کند. این اثر تلفیقی از سینمای زنده و انیمیشن است.
ایلا با بازی برزو ارجمند که نوازندهٔ راک و خواننده است، معتقد است در ایران هیچ وقت جدی گرفته نشده و حالا قصد دارد با مهاجرت در کشوری دیگر به خواننده ای معروف تبدیل شود. او در رستورانهای جزیره آواز میخواند. در این فیلم اشارهای به جزیره «کیش» نمیشود و انگار همگی در یک ناکجا آباد در جستجوی مهاجرت هستند.
علی مصفا، کتایون ریاحی، احمد نجفی، چکامه چمن ماه، برزو ارجمند، همایون ارشادی از جمله بازیگران این فیلم هستند. جایی دیگر محصول سال ۱۳۸۱ با دو سال تاخیر اکران شد.
کلوپ همسران؛ خوشگذرانی مردهای زن ذلیل
سه مرد میانسال (محمدرضا شریفی نیا، علی انصاریان و بیژن بنفشه خواه) که به اصطلاح زنذلیل هستند و به شدت از همسرانشان ترس و هراس دارند از خانه فرار میکنند و راهی جزیره کیش میشوند. در این سفر یک مرد دیگر با بازی محمدرضا هدایتی نیز آنها را همراهی میکند.
مهدی صباغزاده با این خط داستانی نیمی از فیلم «کلوپ همسران» را در جزیره کیش جلوی دوربین برده است. این فیلم ظاهری کمدی دارد اما محتوایش خستهکننده و ملالآور است و به همین دلیل تصاویر جذابیتهای جزیره کیش توانسته تا حدودی از دشواری تماشای آن بکاهد.
در این فیلم یک ترانه غیرمجاز درباره «کیش» با صدای محمدرضا شریفینیا بازخوانی میشود. همچنین سکانسهایی از لب ساحل خلیج فارس نشان داده میشود که چهار مرد خوشگذران داستان آنجا مشغول بازی فوتبال هستند. راه رفتن کنار ساحل کشتی یونانی نیز یکی دیگر از تفریحات مردان متاهل داستان در جزیره کیش است. فیلمنامه بر پایه متنی ضعیف بنا شده و به نظر میرسد شوخیهای چهار بازیگر مرد و آوازخوانیهایشان کاملا بداهه هستند. سه بازیگر مرد را در چند سکانس در حال قلیان کشیدن و پفک خوردن و رقصیدن در آپارتمانی میبینیم که رو به دریاست.
با سفر سه بازیگر زن (میترا حجار، شقایق فراهانی، سمیرا حسن پور) به جزیره کیش نیز اتفاق خاصی نمیافتد و چیز بیشتری از این جزیره نمیبینیم. فیلم «کلوپ همسران» به عنوان یک کمدی سطحی در خنداندن مخاطب و جذب گیشه توفیقی کسب نکرد و خیلی سریع راهی شبکه نمایش خانگی شد.
هر چی خدا بخواد؛ ستارههای ناکام
تمامی اتفاقات فیلم «هر چی خدا بخواد» به کارگردانی «نوید میهندوست» در کیش رخ میدهد و همه سکانسهای آن دراین جزیره تصویربرداری شده است. تهیهکنندگی فیلم را «پرویز شهبازی» بر عهده دارد که از او فیلم درخشان «نفس عمیق» را در مقام کارگردان دیدهایم. حاصل تلاش گروه یک کمدی پیشپا افتاده بود که خیلی زود فراموش شد.
رضا عطاران، ترانه علیدوستی، سعید آقاخانی و بهاره رهنما بازیگرانی هستند که هر کدام به تنهایی میتوانند یک فیلم را سرپا نگاه دارند. اما در این اثر ترکیبشان حول محور فیلمنامهای آشفته نتیجهای در برنداشت. ترانه علیدوستی چندی پس از اکران فیلم بابت حضور در «هر چی خدا بخواد» از مردم عذرخواهی کرد و گفت که بابت بازی در این فیلم پشیمان است.
یکی از عوامل فیلم در نشست نقد و بررسی «هرچی خدا بخواد» گفته بود: «وقتی چک ها برگشت می خورند، فیلم ساز مجبور به تغییر ژانر (گونه) می شود!» از همین عبارت افشاگرانه میشود فهمید که هدف گروه بابت ساخت فیلم صرفا تجاری و پاس کردن چک برگشتی بوده است.
گره اصلی فیلم این است که جنازه مادر یکی از شخصیتها در تهران دفن شود یا در جزیره کیش. از آنجا که برای معرفی این شخصیت مقدمهچینی لازم انجام نشده دفن او در تهران یا هر جای دیگری برای مخاطب بیاهمیت است. بنابراین هیچ کشش و تعلیقی در مسیر داستان ایجاد نمیشود.
در بخشی از داستان شخصیتها با قایق داخل دریا دنبال جنازه فرد غرق شده میگردند. گره اصلی درام با دریا و غرق شدن پیوند خورده و انتخاب کیش به عنوان لوکیشن اصلی اینگونه توجیه میشود. سفر دریایی یک فرد کلاهبردار (با بازی رضا عطاران) از جزیره کیش به چارک نیز بهانه دیگری است برای نمایش دادن زیباییهای خلیج فارس.
نماهای مربوط به بازی دلفینها و کشتی آکواریوم بخش دیگری از جذابیتهای کیش را نشان میدهند. در مجموع این فیلم بیش از دیگر آثار سینمایی گوشه و کنار جزیره کیش را به تصویر کشیده است.