بندرعباس- ایرنا- شماره اش یک ایرانسل ناشناس بود و صدایش عصبانی، تند و بریده کلماتی می گفت که از بین آنها" توانیر"، قطع درخت" و" فضای سبز راحت تر از بقیه قابل تشخیص بود و برای همین ناخودآگاه شعر زنده یاد فریدون مشیری به خاطرم آمد و باخود گفتم لابد باز "جنگل را بیابان می کنند."

بعد ناگهان نوک پیکانش به سمت رسانه ها برگشت: "خبرنگاران چون پول و کارت هدیه می گیرند این مطالب را منتشر نمی کنند..."

از آنجایی که کلیت موضوع را متوجه شده بودم پرسیدم قبل از این با رسانه دیگری هم تماس گرفته اید؟ خبرنگار دیگری هم در جریان اتفاقی که مدعی آن هستید هست؟

وقتی پاسخ منفی داد و گفت ایرنا اولین رسانه ای است که با آن تماس گرفته ،مجبور شدم تذکر بدهم که حق ندارد قصاص قبل از جنایت کند.

یادآوری کردم خبرنگاران حتی اگر رقیب رسانه ای باشند اما همکار هستند و اجازه تهمت زدن بی اساس به آنان را ندارد.

این ها را که گفتم کمی آرام‌تر شد و عذرخواهی نصفه نیمه ای کرد و ماجرا را این گونه شرح داد که در شرکت تولید برق هرمزگان صدها اصله درخت را از بین برده است که بین آنها تعداد زیادی مرکبات و نخل هم بوده است.

قرار شد برای اثبات حرف های خود مستنداتی را هم برایم بفرستد که به فاصله چند دقیقه این خواسته را نیز اجابت کرد.

انتظار داشتم حداکثر چند قطعه عکس بفرستد اما آنچه در واتساپ فرستاد کامل تر و جامع تر از این حرف ها بود.

 یک پاورپوینت حرفه ای که ظاهرا گویای همه چیز بود و می شد به عنوان یک لقمه رسانه ای آماده و بی زحمت، آن را منتشر کرد.

به خصوص که اهل رسانه و اداره کل حفاظت محیط زیست و افکار عمومی هم دل خوشی از شرکت مدیریت تولید برق هرمزگان معروف به توانیر نداشتند و به تازگی هم مدیرکل حفاظت محیط زیست آن را به عنوان آلوده کننده ترین واحد صنعتی استان معرفی کرده بود.

صنعتی تقریبا چهل ساله که در فاصله حدود ۱۰کیلومتری بندرعباس واقع شده و به خاطر سوزاندن مازوت به جای گازوییل، بیشتر اوقات دودهای سیاهش سطح وسیعی از منطقه غرب بندرعباس را می پوشاند و سالهاست همین دود سیاه، تصویری تیره و تار از مهمترین واحد تولید برق در استان گرمسیری هرمزگان در افکار عمومی ایجاد کرده است.

البته مدیران واحد صنعتی یاد شده خود نیز در صف اول شاکیان این وضعیت بوده و بارها گفته اند استفاده از مازوت، بهره وری را کم و استهلاک توربین ها و هزینه تولید برق را افزایش می دهد اماگاز کافی برای استفاده در اختیار آنها قرار نمی گیرد و ناچار و محکوم به استفاده از مازوت هستند.

طبیعی است که با چنین سابقه و پیشینه ای، هرگونه تغییر در فضای سبز و به ویژه قطع درختان در آن حساسیت بیشتری ایجاد کرده بود  اما این حساسیت مجوزی برای عجله و شتاب زدگی در رسانه ای کردن موضوع نبود.

به همین دلیل در ابتدا به عنوان خبرنگار موضوع را مدیرکل محیط زیست استان مطرح کردم و با وجود تقارن با روز تعطیل، با همراهی معاون  محیط زیست استان راهی شرکت شدیم تا هم هر دو گزارش خود را تهیه وتکمیل کنیم و هم نظرات کارشناسی را، فوری و سرصحنه بگیرم.

نتیجه این بازدید سه ساعتی در گرمای بالای ۴۰درجه و شرجی ۷۰درصدی خرداد بندرعباس ،گفته های آن تلفن ناشناس را تایید می کرد و شواهد امر قطع تعداد زیادی درخت را نشان اما این تمام ماجرا نبود.

درخت مخرب و نقض غرض محیط زیستی

درختان قطع شده مرکبات نبودند بلکه درختان" کونوکارپوس" بودند که از قضا خود از متهمان زیست محیطی هستند و حرف و حدیث های بسیاری پشت سرشان وجود دارد.

ایجاد آلرژی و بیماری های تنفسی در فصل گل دهی و ریشه های رونده و اختاپوسی آن که تاسیسات زیرزمینی مجاور خود را در می نوردد و تخریب می کند، مهمترین آسیب های این گونه گیاهی است.

در توانیر نیز وضعیت کم و بیش به همین ترتیب بود.

بخشی از فاضلاب و حتی شبکه زیرزمینی برق به دلیل رشد ریشه های کونه کارپوس تخریب شده بود و به نظر می رسید چاره ای جز در آوردن این غول سبز نیست.

اما مدیریت این واحد صنعتی هم پیش از قطع درختان کونه کارپوس و هم همزمان با آن جایگزینی دیگر گونه ها را آغاز کرده بود.

مدیر روابط عمومی و مدیر دفتر هیات مدیره و مدیرعامل شرکت در این باره گفت:استفاده از گونه‌های بومی جهت کشت در نیروگاه و شهرک مسکونی آن در حال انجام است که در حال حاضر ۵۰۰ پاجوش نخل زینتی جهت استفاده در نوار ساحلی مجموعه در حال تکثیر است.

احمد قلندرزاده تاکید کرد: هیچ‌گونه درخت ثمری در این مجموعه قطع نشده و کمتر صنعتی در غرب بندرعباس این مقدار درختان مثمر نظیر لیموترش و انبه دارد.

قلندرزاده توضیح داد: تنه ها و شاخه های درختانی که در محوطه جمع شده، مربوط به گونه مهاجم کونوکارپوس است که به دلیل تخریب زیرساخت‌های نیروگاه درآورده شده و با ۹۰۰ نهال از درختان بومی و مثمر جایگزین شده است.

شمشادهای گمشده کجا هستند؟

بر اساس اطلاعاتی که از مخاطب ناشناس گرفته ام راهی محوطه ای به نام بوستان ستاره می شوم که در شرایط فعلی چندان نشانه ای از بوستان ندارد و اثری از پرچین های شمشادی آن نیست.

قلندرزاده برای این مورد نیز پاسخی دارد و می گوید : در طراحی جدید فضای سبز مجموعه، شمشاد وجود نخواهد داشت و توضیح می دهد: اشراف و دید کافی در فضای سبز یک مجموعه کارگری و صنعتی یک ضرورت است و امنیت خانواده های ساکن در شهرک ایجاب می کند موانع دید به درون پارک ها برطرف شود که این هدف در طراحی جدید، پیش بینی شده است.

البته به نظر می رسد مناسب تر بود مدیریت نیروگاه تا اجرایی شدن فضای سبز با طراحی جدید برای این پارک، در  بریدن ناگهانی و یکباره شمشادها صبوری بیشتری از خود نشان می داد تا تبدیل شدن یکباره پارک به زمین خاکی مسطح، این گونه خود را به رخ نکشد.

حالا نوبت محیط زیست است

اما کارشناس و معاون محیط زیست نیز از سوی مجموعه ای که هم باید از یک سو پاسخگوی رسانه ها باشد و هم باید واحد صنعتی را مورد پرسش  قرار دهد در پایان بازدید مشترک خود با خبرنگار ایرنا دیدگاهش را بیان کرد.

معاون فنی محیط زیست استان، قدرت تخریب کونوکارپوس و پیامدهای منفی کاشت آن را تایید کرد.

میثم قاسمی اظهار داشت: از سال ها قبل به متولیان فضای سبز شهرداری بندرعباس و همچنین واحدهای صنعتی توصیه کرده ایم از ادامه کاشت این گونه خودداری کرده و گونه های دیگر را جایگزین کنند.

وی درباره گونه های جایگزین نیز ترجیح داد به جای موضع رسمی سازمان متبوعش دیدگاه شخصی خود را محتاطانه مطرح کند.

قاسمی ادامه داد: بر اساس تجربه و مطالعه شخصی به نظر می رسد درستی کاشت مرکبات و گونه های ثمری در واحدهای صنعتی که دارای آلایندگی هستند، با تردیدهایی همراه باشد چرا که هنوز پژوهش و تحقیقات دقیق و اثبات شده ای انجام نشده تا تاثیر آلاینده ها بر محصولات درختی را به طور شفاف بیان کرده باشد.

وی در جمع‌بندی نهایی خود جایگزینی گونه های بومی مانند لور و نخل زینتی از سوی نیروگاه به جای کونو کارپوس را تایید می کند.

حقیقت اما ناقص

در مجموع خبر دریافتی ابتدایی از قطع درختان در نیروگاه بندرعباس که حدود ۵۰درصد برق استان را تامین می کند حقیقت داشت اما تمام حقیقت نیز نبود.

این که چرا باید در این مورد خاص درخت و حقیقت و حتی خبرنگار و رسانه (با اتهام اثبات نشده گرفتن حق‌السکوت)یک جا قربانی شوند یک وجه قصه بود اما این ماجرا بعد از سالها کار رسانه ای بار دیگر این موضوع را گوشزد کرد که در حوزه خبر،  شنیدن کی بود مانند دیدن...