وضعیت شگفتآور و سرگردان کنندهای در ایالات محده برقرار شده است. شرایط به گونهای است که انسان تصور میکند در حال تماشای یک داستان تخیلی است. ابرقدرتی که در دو دهه گذشته بیرقیب در بسیاری از عرصههای بین المللی پیش میرفت و تقریبا هر اقدام دلخواه خود را بر دیگران تحمیل میکرد اکنون به فلاکتی افتاده که حتی برخی تحلیلگران فروپاشی و تجزیه این کشور را محتمل میدانند.
اگر مهمترین دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را ناتوانی اقتصادی در کنار تعهدات خارجی و برخی زمینه چینیهای کاخ سفید به عنوان مهمترین رقیب مسکو بدانیم؛ ایالات متحده بدون داشتن هیچ رقیب و دشمن جدی در خارج با موانع و چالشهای داخلی خود یعنی رئیس جمهوری، جامعه طبقه بندی شده در کنار احساسات سرکوب شده ناشی از خط مشیهای سردمداران واشنگتن روبرو شده که در حال به زانو در آوردن این کشور است.
تارنمای اندیشکده «شورای آتلانتیک» (Atlantic Council) در تحلیلی از شرایط در ایالات متحده آورده است یکی از مهمترین مسائل در تحولات چند هفته اخیر استفاده از نیروهای نظامی و ارتش برای خاموش کردن اعتراضات بود. به دستور رئیس جمهوری آمریکا حتی نیروهای مسلح آمریکا در مقابل بنای یادبود «آبراهام لینکلن» در واشنگتن آماده سرکوب اعتراضات پس از مرگ یک سیاهپوست به دست پلیس سفیدپوست بودند. قتل «جورج فلوید» گناه اصلی ایالات متحده یعنی بردهداری را به یاد مردم این کشور آورد و متذکر شد که هنوز یک جمهوری سفیدپوست قدرت خود را از طریق خشونت اعمال میکند.
ترامپ متوجه عمق بحران نیست
در همه ایالتهای آمریکا اعتراض به ساختارهای تبعیض آمیز کاخ سفید همه گروههای نژادی و حتی سفیدپوستان را هم به خیابانها آوردهاست؛ در برخی ایالتها زمزمههای استقلال بسیار پررنگ شده است. هراس از عمیق شدن بحران و تجزیه ایالات متحده باعث شد تا دونالد ترامپ از ارتش و نیروهای گارد ملی برای سرکوب معترضان کمک بخواهد و همین امر به تعمیق بحران و حتی مخالفت برخی اعضای دولت و چهرههای سیاسی منجر شده است.
بسیاری از تحلیلها رویکرد ترامپ به تحولات را یکی از دلایل مهم در افزایش خشونتها و بحران میدانند. نشریه «فارین پالسی» دستور دونالد ترامپ به نیروهای ارتش برای سرکوب اعتراضات را لحظهای حیرتانگیز دانست که نشان داد وی به عنوان رئیس جمهوری قادر نیست واکنش درستی به تحولات نشان دهد و همین موضوع باعث تشدید خشونتها شد. در نگاه اول ترامپ یکی از سطحیترین و سادهترین ابراز همدردیها را در مورد مرگ فلوید ابراز داشت. وی در سخنان خود هیچگاه به عوامل ریشهای و زمینهساز این ناآرامیها نپرداخته است. ترامپ در مورد نژادپرستی نظاممند و نابرابریها، بی احترامی و بیعدالتی تاریخی علیه رنگین پوستان در این کشور چیزی نگفته است. همه این عوامل به مدت چند قرن در جامعه آمریکا حکاکی شده به گونهای که برتری نژاد سفید بر دیگران نهادینه شده است.
در گام بعدی ترامپ به افرادی که در این اعتراضات حضور داشتند عنوان تروریست و دشمن داد و همین موضوع را به عنوان توجیهی در بکارگیری ارتش عنوان کرد. برخی اعضای دولت ترامپ هم از واژه فضای جنگی در آمریکا استفاده کردند. این اقدامات به صورت تلویحی چنین دیدگاهی را به همگان نشان داد که دولت معترضان به ویژه شهروندان رنگینپوست را دشمن میداند و برای نابودی شان همچون تروریستها با آنها برخورد میکند.
جالب اینجا است هفته گذشته درحالی که ترامپ خود را همراه با خواست معترضان مسالمتجو عنوان میکرد، صدها نیروی پلیس با امکانات کامل کمی آن طرفتر معترضان را سرکوب میکردند. حتی نیروهای ضدشورش افرادی را که در اعتراضات نقشی نداشتند هم مورد حمله قرار دادند تا اطراف محل حضور و سخنرانی ترامپ را آرام نگاه دارند.
به نوشته نشریه فوق، روزهای گذشته برای ایالات متحده روزهای حساسی بود اما دونالد ترامپ نتوانست حس رهبری صحیح یک جامعه را به افکارعمومی منتقل کند.
شاید با نبود ترامپ اوضاع درست شود
برای برخی تحلیلگران آمریکایی وقوع چنین تحولاتی قابل پیشبینی بود. تارنمای نشریه «بوستون گلاب» مدتها قبل در گزارشی رویدادهایی را پیشبینی کرد؛ این گزارش همان زمان به مخاطبان خود عنوان داشت اینها تخیلات نیستند و اتفاقاتی هستند که در آینده رخ میدهد و تحولاتی همچون موضوع اسپانیا و استقلالطلبی ایالت کاتالونیا در ایالات متحده رخ میدهد. به نظر میرسد اگر خواستههای تجزیهطلبانه در یکی از ایالتهای آمریکا با موفقیت به نتیجه برسد دومینوی سقوط ایالات رقم خواهد خورد.
این تحلیل، ریاست جمهوری ترامپ را دورهای غیر قابل پیشبینی و بینظیری ارزیابی کرد زیرا حتی دولتمردان در واشنگتن هم نقش همیشگی خود در مورد حفظ انسجام کشور را رها کردهاند. رئیس جمهوری به مسائل نژادی دامن میزند و بسیاری از قضات فدرال هم هنوز دیدگاههای منسوخ خود را رها نکردهاند.
این گزارش سه سال قبل پیشبینی کرد اقدامات و سیاستهای دونالد ترامپ موجب میشود تا ایالتها به تدریج در رابطه خود با واشنگتن تجدیدنظر کنند. آنها بیشتر ترجیح میدهند تا به صورت انفرادی حرکت کنند. البته این نشریه تحلیل خود را برای دوره پس از سال ۲۰۲۰ و انتخاب دوباره دونالد ترامپ بیان کرده بود اما گویا بخشی از پیشبینیها زودتر در حال وقوع است.
طبق این تحلیل به احتمال زیاد شروع این روند با یک بخش یا ایالت کوچک رقم نخواهد خورد بلکه از کالیفورنیا شروع می شود و در این صوت دیگر نشانی از جمهوری در این کشور وجود نخواهد داشت.
تحلیلگر بوستون گلاب مقاومت عمومی در برابر ترامپ را یکی از مزایا و نشانههای سلامت دموکراسی در آمریکا ارزیابی و پیشبینی کرد و افزود شاید دونالد ترامپ مشکل اصلی باشد و وقتی که برود زندگی عمومی مردم به روند عادی باز گردد اما این احتمال هم وجود دارد که کشور ۳۰۰ میلیون نفری ایالات متحده در حال نزدیک شدن به مرزهای نهایی خود در زمینه حاکمیت است.
بنا بر تحلیل اندیشکده «شورای آتلانتیک»، ارتش روبروی مجسمه فردی در واشنگتن ایستاد که معتقد بود همه با هم برابرند و همین امر یعنی تلاش برای حق رای آفریقایی تبارها موجب ترور وی شد. اما ناکارآمدی رئیس جمهوری فعلی در مقابل مرگ فلوید و پیامدهای آن از یک موضوع سرچشمه میگیرد و آن هم نبود درک صحیح از شخصیت آمریکا به عنوان یک ملت با ارزشها و خون مشترک در ذهن رئیس جمهوری این کشور است.
طبق تحلیل این اتاق فکر آمریکایی، اظهارات رادیکال و نژادپرستانه ترامپ به ویژه در دوره رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶ علیه رنگین پوستان آمریکایی و حملات مکرر علیه چهرههای غیرسفیدپوست در این کشور همچون «باراک اوباما» به همگان اثبات کرد آمریکا کشوری نیست که بر پایه یک سری ارزشهای مشترک بنا شده باشد و هنوز آمریکا یک جمهوری سفیدپوست است. از اینرو مردم تلاش دارند به زور این سلطه را در هم بشکنند. چنین طرز فکری در رویکرد سیاست خارجی ترامپ هم نهفته است. مقایسه نحوه رفتار با رهبران روسیه، چین، عربستان سعودی و کره شمالی با سران دیگر کشورها همین نکته را نشان میدهد.
جمع کثیری از مردم آمریکا از هر دو حزب بیانیههای «جورج بوش» و «جو بایدن» در مورد اعتراضهای اخیرا را مشابه میدانند زیرا اعتقاد دارند ریشه در ارزشهای بنیادین آمریکا دارد. دوستان خارجی ایالات متحده نیز از خبرهای آمریکا وحشت میکنند و انتظار دارند شرایط تغییر کند اما به اعتقاد تحلیلگران این امر منوط به تغییر بنیادین دیدگاهها در کاخ سفید و ریاست جمهوری این کشور است.