محمدعلی کشاورز در ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ خورشیدی در اصفهان محله سیچان(سیچون) دیده به جهان گشود. کشاورز در خصوص دوران کودکی خود می گوید: من در جلفای اصفهان که محله ای ارمنی نشین است به دنیا آمدم؛ جایی با سابقه طولانی در زمینه موسیقی، نقاشی، منبت کاری، قالی بافی، قلم کاری و قلمزنی. مردم آنجا اکثرا با ترانه های محلی و اجتماعی، همچنین اشعار سعدی و حافظ همخو بودند و شب های طولانی زمستان می نشستند و شاهنامه می خواندند و در قهوه خانه ها هم همیشه بحث «نقالی» داغ بود. تئاترهایی هم به زبان ارمنی اجرا می شد که از همان زمان برایم بسیار اثرگذار بود. حتی برای اولین بار سالن تئاتر به صورت «جعبه ایتالیایی» در جلفای اصفهان ساخته شد که هنوز هم وجود دارد. ادیان مختلف بدون آنکه برخورد قومی با هم داشته باشند، زندگی می کردند و تئاتر می گذاشتند. من به کودکستان مریم می رفتم و مدیر آنجا فردی بود به نام «گراویدار» که زبان ایتالیایی و فرانسه را خیلی خوب می دانست و به ادبیات فارسی هم بسیار مسلط بود و راجع به اشعار سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و شعرای اصفهان بحث می کرد. این گفت وگوها و بحث های فرهنگی که می شد، روی ما بسیار تاثیر می گذاشت به خصوص اینکه در دوران کودکی و نوجوانی بودیم و این مسائل برای مان تازگی داشت. من بسیار تحت تاثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم به خصوص کاشی کاری های مساجد که هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پابرجاست و کسی نتوانسته مثل آنها کار کند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و ما به تماشای نمایشنامه هایی که در قهوه خانه ها برای تفریح و سرگرمی مردم اجرا می شد می نشستیم. حدود ۱۲ سال داشتم که کم کم سینما هم آمد. در آن روزگار پدیده جدیدی محسوب می شد. اکثر معلم های ما از تهران فارغ التحصیل شده بودند و آنها مسایل جدیدی را به ما می گفتند و یواش یواش ما را به تئاتر و سینما علاقه مند کردند. خانواده ام هم هیچ مخالفتی برای وارد شدنم به کارهای هنری نداشتند. در مدرسه تئاترهایی را کار می کردم که بیشتر مسایل وطن پرستی در آنها مطرح می شد و به موضوعاتی همچون علم بهتر است یا ثروت، می پرداختیم.
کشاورز فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک و همچنین از فارغ التحصیلان رشته نقشه برداری نیز بود. این هنرمند برجسته در خصوص اینکه از چه زمانی به هنر علاقه داشته گفته بود: ابتدا در اصفهان با هنر تئاتر آشنا شدم و این از طریق رفاقتم با ارامنه اصفهان شکل گرفت. ما در منطقه جلفای اصفهان زندگی می کردیم که هنوز هم محله اصلی ارامنه اصفهان محسوب می شود. آن ها گروه های نمایشی و هنری متعددی داشتند، من هم به واسطه دوستی با برخی از آنها در گروه های شان شرکت می کردم و باید تاکید کنم که ارامنه نقش موثری در ماندگاری و جریان هنری ایران ایفا کردند اما نامشان خیلی ماندگار نشد. معلم مدرسه ما هم ارمنی بود و همه ما را به یادگرفتن یک رشته هنری تشویق می کرد. همان زمان علاقه مند به کلاس های تئاتر شدم و احساس کردم دلم می خواهد همین کار را ادامه دهم. حتی یادم هست که یکی از نمایشنامه های میرزاده عشقی شاعر معروف در سال ۱۳۱۲ در اصفهان روی صحنه رفت ولی کسی یادش نیست و نمی دانم اصلا آن نمایشنامه وجود دارد یا نه. وی در ادامه می گوید: به تهران آمدم تا بتوانم به هنرستان هنرپیشگی بروم. ۳ سال هم دوره دیدم و در این مدت با اسماعیل شنگله همکلاس بودم. بعد از فارغ التحصیلی به دانشکده هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ و هنر رفتم و کم کم در آثار نمایشی کارهایم جدی تر شد.
کشاورز فعالیت هنری خود را از ۱۳۳۹خورشیدی با حضور در نمایش «ویولن ساز کره مونا» آغاز کرد و برای نخستین بار در ۱۳۴۳خورشیدی با فیلم شب قوزی ساخته فرخ غفاری بازیگری سینما را نیز تجربه کرد و بعد به تلویزیون رفت و کارگردانی هنری قسمت هایی از سریال خانه قمر خانم را به عهده گرفت. محمدعلی کشاورز در ۱۳۵۲خورشیدی با مونا طاهری ازدواج کرد که به جدایی انجامید و پس از آن دیگر ازدواج نکرد. حاصل این ازدواج دختری به نام نلی است که در بلژیک زندگی می کند.
به جرات می توان گفت، محمدعلی کشاورز نامی نیست که به گوش هر ایرانی نخورده باشد. حتی آن هایی که چندان پیگیر هنرهای نمایشی نیستند، هیچ یک صلابت «پدر سالار» از ذهن شان پاک نشده اما کشاورز برخلاف نقش های پرجذبه ای که به واسطه آن ها شهرت یافت، قلبی بسیار مهربان و رئوف دارد. وی درباره نسل جوانی که امروز در عرصه هنرهای نمایشی فعال هستند، می گوید: من بارها برای بچه هایی که بازی می کنند، گفته ام فقط با دانشکده رفتن آدم هنرمند نمی شود بلکه هنرمند واقعی کسی است که اصول این مملکت اهورایی را درست بشناسد. ما باید بدانیم مملکت مان در طول سالیانی که مشاهیر جهانی را در دامن خود پرورش داده چه تاریخچه ای دارد. جوانان شور و انگیزه بالایی دارند و اگر به کاری که انجام می دهند، عشق داشته باشند، حتما موفق می شوند. وی همچنین در خصوص علت مشهور شدن خود در دنیای بازیگری می گوید: همان ابتدا دانستم باید سرزمین خودم را درست بشناسم تا بتوانم بازیگر موفقی باشم. من سفرهای زیادی به سراسر ایران داشتم و به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم بازیگر موفقی شوم باید از چارچوب خودم بیرون بیایم و دنبال این نباشم که به واسطه رفاقت با کارگردان نقش بگیرم. ما هیچ وقت منتظر نبودیم ببینیم کارگردان چه چیزی از ما می خواهد بلکه خودمان آن قدر از او سوال می پرسیدیم تا نقشی را که به ما می دهد، خوب ایفا کنیم.
کارنامه هنری محمد علی کشاورز
این بازیگر سرشناس همچنین نقشها و ژانرهای مختلفی را در سینما، تئاتر و تلویزیون بهیادگار گذاشته است و از نظر نقشآفرینی در سریالها و فیلمهای سینمایی و نمایشهای مختلف و همکاری با کارگردانان و فیلمسازان نامداری چون فرّخ غفّاری، ابراهیم گلستان، والریو زورلینی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، نادر ابراهیمی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی کارنامهای پُربار و متنوع دارد. این هنرمند مطرح و محبوب در سریال های تلویزیونی زیادی همچون دایی جان ناپلئون آتش بدون دود، هزاردستان، سربداران، سلطان و شبان، پدرسالار، چهل سرباز، راه شب، رسم شیدایی، بوی غریب پاییز، خانه ای در تاریکی، این سه نفر، مزرعه آفتابگردان، روشنتر از خاموشی، حجربن عدی، سیب ترش، فرستاده، خورشید شب، جوانی، قصه های رودخانه، ایستگاه، بگذار آفتاب برآید، سال های خاکستری، قصه ها، کهنه سوار، شب و مه، خانه به خانه، وکلای جوان، تازیانه بر باد، گزارش نقطه صفر و مادر ایفای نقش کرد. وی در خصوص جوایزی که برای آثار هنری خود دریافت کرده بود می گوید: فقط یک بار برای فیلم «مادر» کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شدم که آن هم به خسرو شکیبایی برای فیلم «هامون» رسید اما بزرگترین جایزه ای که گرفتم از دست پسر جوانی بود که چرخ انگور فروشی داشت و به پیشم آمد و گفت من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم غیر از این که حسم را بگویم و خوشه ای انگور به عنوان کادو به من داد که این بزرگترین جایزه ای بود که در زندگی ام گرفتم و در واقع بهترین قاضی مردم هستند که در کوچه و خیابان نقدهای فوق العاده خوبی می کنند. یک بار هم به عنوان چهره ماندگار در همایش چهره های ماندگار انتخاب شدم.
همچنین از جمله کارهای سینمایی برجای مانده از این هنرمند توانا می توان به: به من نگاه کن، انتظار، تهران روزگار نو، کمیته مجازات، لژیون، روزی که خواستگار آمده، دام، سلام به انتظار، غزال، روز واقعه، نگاهی دیگر، زیر درختان زیتون، چهارشنبه عزیز، خسوف بازیگر، یک مرد، یک خرس، آقای بخشدار، دلشدگان، ناصرالدین شاه آکتور سینما، جستجو در جزیره، پول خارجی، جستجوگر، گل سرخ، مادر، جعفرخان از فرنگ برگشته، جمیل، ستاره دنباله دار، کفش های میرزا نوروز، مردی که موش شد، طائل، کمال الملک، برزخی ها، دست شیطان، گرداب، کاروان ها، این گروه محکومین، شام آخر، شطرنج باد، وقتی که آسمان بشکافد، خورشید در مرداب، قصه ماهان، رگبار، صادق کرده، آقای هالو، خشت و آینه، زمزمه محبت و شب قوزی اشاره کرد. از این هنرمند نامدار در کنار داوود رشیدی، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی و علی نصیریان به سبب تأثیرشان در سینمای و تلویزیون ایران به عنوان پنج بازیگر مرد ماندگار تاریخ تئاتر، سینما و تلویزیون ایران یاد میشود.
وفات
سرانجام این بازیگر سرشناس و محبوب ایرانی در ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ خورشیدی در ۹۰ سالگی بر اثر نارسایی کلیه دیده از جهان فروبست. عبدالعلی علی عسکری رییس رسانه ملی با صدور پیامی، درگذشت محمد علی کشاورز را تسلیت گفت. در این پیام آمده است: پدر سالار دوست داشتنی مخاطبان تلویزیون در آخرین روزهای بهار ۹۹ از این کره خاکی خداحافظی کرد اما با نقش آفرینی ماندگار خود در ۴۵ فیلم سینمایی، ۳۸ سریال تلویزیونی و دهها ئتاتر و تله تئاتر همواره در قلب و جان مردم ایران باقی خواهد ماند. از درگاه خداوند تعالی برای آن چهره ماندگار علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.»