هر چند ۹۸ سالی دشوار بود و ایرانیان انواعی از سختیها از سیلاب تا درد بیماری و فقدان را در آن تجربه کردند، نویسندگان و صنعت نشر در برابر این لطمات سر فرو نیاوردند و چون هزاران سال گذشته به میراث زبان فارسی افزودند.
بنابر آمار خانه کتاب تعداد عناوین چاپ شده در سال ۱۳۹۸ اعم از چاپ اول و تجدید چاپ نسبت به سال گذشته افزایش ۲۰ درصدی را نشان می دهد و همانطور که از آمار برمیآید گروه موضوعی ادبیات با مجموع ۱۵ میلیون و ۲۷۶ هزار و ۶۴ شمارگان در رتبه سوم بعد از کتابهای کمکدرسی و کودک قرار دارند.
پرونده تورق کتابخانه ۹۸ بازخوانی برخی آثار سال گذشته به ویژه آثار ادبی است که یا در جوایز مختلف ادبی دولتی یا خصوصی جایزه گرفتهاند، یا توجه منتقدان را به خود جلب کردهاند یا بر اساس ملاکهای بازار نشر ایران پرفروش شدهاند. عناوین این پرونده برایندی از عنوانهای پرفروش و مورد اقبال عمومی در گزارشهای جمعبندی مطبوعات آخر سال، جوایز ادبی و کتاب برگزار شده و فهرست نهایی جوایز برگزار نشده و نقدهای صفحات فرهنگی و ادبی نشریات است.
روایتهای تاریخ معاصر
محمدعلی همایونکاتوزیان، (متولد ۱۳۲۱) در ایران به نام همایون کاتوزیان و در خارج از ایران به نام هما کاتوزیان نیز میشناسند. او اقتصاددان، تاریخنگار و دانشمند علوم سیاسی و منتقد ادبی است و اکنون در بخش مطالعات شرقی کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد انگلستان، تدریس میکند.
کاتوزیان، تالیفات زیادی به زبانهای فارسی و انگلیسی دارد. هشت مقاله در تاریخ و ادب معاصر، نامههای خلیل ملکی، سعدی، شاعر عشق و زندگی، دولت و جامعه در ایران، سقوط قاجار و استقرار پهلوی، نه مقاله در جامعهشناسی تاریخی ایران، برخورد عقاید و آرای ملکی، چهارده مقاله در ادبیات، اجتماع، فلسفه و اقتصاد، ایدئولوژی و روش در اقتصاد، نقدی بر بوف کور هدایت، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، صادق هدایت و مرگ نویسنده، استبداد، دموکراسی و نهضت ملی، اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ایرانیان و خشت خام، عناوین برخی تالیفات و اشعار کاتوزیان هستند که در قالب تالیف یا ترجمه مترجمان مختلف از آثار او چاپ شدهاند.
کاتوزیان مطالعه زیادی در مورد زندگی، اندیشه و تاثیرات اجتماعی خلیل ملکی کرده است و کتاب خلیل ملکی سیمای انسانی، سوسیالیسم ایرانی، (نشر مرکز، ۱۳۹۸) آخرین اثر اوست که توسط مترجم نامدار، عبداله کوثری، به فارسی برگردانده شده است. این کتاب، مجموعهای از پژوهشها و تحلیلهای نویسنده است که در قالب ۸ فصل با یک مقدمه و یک موخره نوشته شده و روایتی از تاریخ معاصر به شمار میآید.
چرا ملکی؟
تحلیل تاریخ معاصر یکی از سختترین خواندنها از تاریخ ایران است. با این حال، آثار شخصیتنگاری بسیاری درباره افرادی چون محمد مصدق، حسین فاطمی، رزمآرا و غیره نوشته شدهاند که اهمیت خاصی دارند. خلیل ملکی (۱۲۸۰ تا ۱۳۴۸) نیز یکی از افرادی است که به ویژه در سالهای اخیر بیشتر به وی توجه شده است. وی از روشنفکران و تئوریسینهای سیاسی ایران در قرن بیستم بود، همایون کاتوزیان به اعتراف خودش بارها، تحت تاثیر اندیشه و رفتارهای اجتماعی او قرار گرفته و نماینده یکی از متفاوتترین نحلههای فکری در ایران معاصر است.
همایون کاتوزیان در این کتاب سیصدوده صفحهای را هوشمندانه آغاز و در ابتدا به جای مقدمه، کلیاتی از آنچه را مخاطب با آن رو به رو خواهد شد بازگو میکند. او در آغاز به توصیف شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زمانهای میپردازد که ملکی در آن زندگی میکرد. او با اشاره به مشکلاتی که پس از انقلاب مشروطه به بار آمد، ملکی جوان را در آرزوی استقرار جمهوری مدرن میداند (ص. ۲) و به مخالفت او با فرقه دموکرات آذربایجان که بر جدایی طلبی از ایران تاکید داشتند، اشاره میکند. (ص. ۴) سپس در فصل نخست به شرح زندگی و تحصیل ملکی میپردازد و با استناد به خاطرات وی، درباره رویدادهای مهم زندگی او صحبت میکند.
ترجیعبند زندگی کاتوزیان
تعلق خاطر کاتوزیان به خلیل ملکی در آثاری که پیشتر از او منتشر شده به چشم میخورد؛ اما این اثر نیز خالی از لطف پژوهشگر نیست. روایت کتاب بسیار واقع گرایانه و سرشار از ارجاعات دقیق و موثق است. همایون کاتوزیان میداند چگونه بنویسد که مخاطب در عین حال که ستایش او به ملکی را دریابد، حقایق تاریخی را نیز متوجه شود. هر فصل این کتاب، به طور میانگین بیش از ۶۰ ارجاع دارد و بیشتر مطالب آن برآیندی از خاطرات و روایات افرادی است که در وقایع زندگی خلیل ملکی دخالت داشتهاند.
«ملکی متفکر سیاسی و روشنفکری هوشمند بود و علاوه بر این در سازماندهی دستی توانا داشت، اما نه رجل سیاسی به معنای محدود این کلمه بود و نه آدمی که دل به قیل و قال هواداران خوش کند.» (ص. ۱۰۹) «هنوز شب به سحر نرسیده، ملکی بر خود مسلط شد و اولین کاری که کرد انتشار بیانیهای بلند در تحلیل موقعیت موجود بود، این به راستی چیزی بود که فقط از شخصی چون او برمیآمد. هیچ یک از رهبران یا احزاب نهضت ملی چنین کاری نکردند.» (ص. ۱۸۴)
فصلبندی هوشمندانه
فصلبندیهای کاتوزیان در این کتاب موضوعی بسیار مهم است که به درک رویدادهای زندگی ملکی کمک میکند؛ عنوان فصلها شاهدی بر این مدعاست که نویسنده بهخوبی از ویژگیهای زیست و اندیشه ملکی آگاه است و بهروشنی میتواند آنها را تقسیمبندی کند.
خلیل ملکی و پنجاهوسهنفر که به روزگار تحصیل و همکاریاش با مجله دنیا و در پی آن دستگیری در میان ۵۳ نفر اختصاص دارد، ۵۳ نفری که از تقی ارانی (۱۲۸۱ تا ۱۳۴۰)، تا بزرگ علوی (۱۲۸۳ تا ۱۳۷۵) نویسنده را در خود جای داده بود. فصل دوم به عنوان حزب توده که به حمله متفقین، آزادی زندانیان و تشکیل حزب توده اختصاص دارد و مسئله را تا شکست پیشهوری و جدایی ملکی از حزب توده را شرح میدهد.
مبارزه بر سر قدرت و ملیکردن نفت، به همراهی ملکی با جبهه ملی و محمد مصدق میپردازد، کاتوزیان در این فصل با ارجاعات فراوان به مقالات ملکی، دیدگاههای او را شرح میدهد و واکنشهای او به رویدادها را روایت میکند.
حزب زحمتکشان، عنوان فصل چهارم کتاب و حزبی است که ملکی به همراه بقایی در اردیبهشت ۱۳۳۰ و پس از نخست وزیری محمد مصدق، تاسیس کرد. در این فصل کاتوزیان به تشریح وقایع پس از ملی شدن نفت در ۱۳۲۹ میپردازد و حتی شاید در این صفحات از کتاب، محمد مصدق پررنگتر از خلیل ملکی به چشم بیاید.
فصل پنجم کتاب به نام نیروی سوم، درباره انشعاب ملکی و یارانش از حزب زحمتکشان و تشکیل حزب زحمتکشان ملت ایران به پیشنهاد جلال آل احمد (۱۳۰۲ تا ۱۳۴۸) است که به نام نیروی سوم شناخته شد. کودتای ۱۳۳۲ و بعد، مبارزه بر سر قدرت ۱۳۳۹- ۱۳۴۲، عناوین فصل ششم و هفتم این کتاب هستند و چنان که از عنوان آنها برمیآید، رویدادهای تاریخی این ۱۰ سال و نقش ملکی در آنها را تحلیل میکند. ملکی: مرحله آخر، فصل پایانی روایت کاتوزیان از زندگی خلیل ملکی است و به سالهای پایانی عمر وی میپردازد.
اما بخش پایانی کتاب که بخش مهم آن است و اصلیترین نظرهای کاتوزیان را در بر دارد به دلایل موفقیت یا شکست ملکی طی سالهای فعالیت سیاسی و اجتماعی میپردازد. از دیدگاه کاتوزیان ملکی روشنفکری از خودگذشته بود که «کم و بیش سراسر زندگی پرجنب و جوشش را وقف بهبود میهن و سرنوشت هممیهنانش کرد. ایمانی استوار به آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی داشت.» (ص. ۲۶۶)
خلیل ملکی از ذهن و زبان کاتوزیان
کتاب خلیل ملکی، سیمای انسانی، سوسیالیسم ایرانی، با وجود نگاه تاریخ دقیق همایون کاتوزیان، از جانبگرایی نویسنده مصون نمانده است. این اثر، صراحت همیشگی کاتوزیان را با خود دارد و پژوهشی خردورزانه در حوزه تاریخ معاصر به شمار میآید.
کتابهای کاتوزیان برای مخاطب، حرفهای گفتنی بسیار دارد؛ اما آثار وی درباره خلیل ملکی باید با دیدگاهی حساستر و نقادانهتر، در پژوهشهای علمی استفاده شود. شاید تحلیلهای این تاریخنگار کاردان، به شکلی دقیق، علم تاریخ و نگاه شخصی او را توامان با خود دارد و سراسر کتاب روایت این نکته است که به ظن کاتوزیان، خلیل ملکی که بود و چه کرد.
خلیل ملکی
ملکی فرزند حاج میرزا فتحعلی در سال ۱۲۸۰ در تبریز به دنیا آمد، او با تحصیل در مدرسه صنعتی آلمانیها، در سال ۱۳۰۷ با دانشجویان اعزامی به خارج به برلین رفت و در رشته شیمی مشغول تحصیل شد ولی به دلیل مخالفت با پهلوی اول که منجر به قطع کمک هزینه تحصیلی وی شد، به ایران بازگشت و تحصیلاتش را در دانشسرای عالی ادامه داد.
اقامت ملکی در اروپا و آموختن زبانهای آلمانی و فرانسه، مطالعه کتابها و نشریات گوناگون تأثیر بسزایی بر او داشت. ملکی در آلمان با تقی ارانی و دوستانش آشنا شد و ثمره این آشناییها ارتباط وی با محافل روشنفکری بود. با سقوط رضاشاه، حزب توده ایران که هسته اصلی آن را گروه ۵۳ نفر تشکیل میداد، بنا گذاشته شد و ملکی یکی از اعضای آن بود. پس از شکست فرقه دموکرات آذربایجان در آذر ۱۳۲۵ و بروز تشنجات و اختلاف فکری میان رهبران حزب، در سال ۱۳۲۶، خلیل ملکی و عدهای دیگر از اعضا از حزب جدا شدند.
سال ۱۳۳۰ با همکاری خلیل ملکی و مظفر بقایی حزبی به نام حزب زحمتکشان ملت ایران تشکیل شد که نخستین تشکل قدرتمندی بود که توانست در برابر حزب توده ایران به رقابت برخیزد. ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به علت مواضع جدید بقایی علیه دکتر مصدق از ملکی جدا شد و از آن به بعد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری مظفر بقایی به جبهه مخالفان دولت مصدق پیوست و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی فعالیت خود را در حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت، مبارزه با انگلیس و سیاستهای استعماری شوروی ادامه داد.
با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و دستگیری ملکی، فعالیت علنی نیروی سوم نیز همچون دیگر احزاب و نیروهای سیاسی به پایان رسید. سال ۱۳۳۹ ملکی جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران را بنا نهاد که خرداد سال ۱۳۴۲ طی اعلامیهای مقاومت روحانیون را در برابر استبداد ستود و رسماً از قیام مردم حمایت کرد. دو سال بعد ملکی و چند تن دیگر به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور دستگیر شدند و در اسفند ۱۳۴۴ به سه سال زندان محکوم شد. با توجه به بیماریهای ملکی و احتمال فوتش در زندان با پیشنهاد عفو او موافقت و مهر سال ۱۳۴۵ از زندان آزاد شد. او بعد از آزادی مقالاتی با اسامی مستعار (م. مهر) و (م. مهرگان) در نشریات کشور منتشر کرد و در این دوران به شدت تحت کنترل ساواک قرار داشت و سرانجام در بیست و یکم تیر ماه ۱۳۴۸ درگذشت و در مسجد فیروز آبادی واقع در شهر ری به خاک سپرده شد.