تهران- ایرنا- جمهوری اسلامی ایران و روسیه بر اساس انگاره تهدید مشترک خارجی، به حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای به‌ویژه آمریکا و ناتو در منطقه آسیای مرکزی می‌نگرند.

آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد شوروی با دو تحول ژئوپلیتیکی داخلی و منطقه‌ای روبه‌رو شد. مسائل سیاسی، قومی و هویتی مرزی به‌جامانده از دوران شوروی کشورهای منطقه را با مشکلات ژئوپلیتیکی روبه‌رو کرد. دوران پس از جنگ سرد، فضای ژئوپلیتیکی جدیدی را در منطقه به وجود آورد. به دلیل شرایط حاکم بر روسیه، این تحول‌ها سبب بروز خلأ قدرت در منطقه و صحنه‌ای برای رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای شد.

در شرایط جدید آمریکا به دنبال تکمیل حلقه‌های اوراسیایی و نفوذ خود در آسیای مرکزی است. در مقابل، روسیه که آسیای مرکزی را بخشی از حریم امنیتی خود تلقی می‌کند مانع نفوذ آمریکا در منطقه است. آسیای مرکزی به دلیل وجود مشکلات ریشه‌ای در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسترهای مساعدی برای خشونت‌گرایی و انجام اقدامات تروریستی دارد. اشتراک منافع و در واقع تهدیدات پیشِ روی ایران و روسیه در منطقه آسیای مرکزی از محورهای همکاری دو کشور به شمار می‌آید.

تهدید مشترک ایران و روسیه در آسیای مرکزی

منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک و دارا بودن ذخایر انرژی برای آمریکا و قدرت‌های اروپایی از اهمیت خاصی برخوردارند. تحولات و شرایط این منطقه پس از فروپاشی موجب شد که قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای نفوذ در کشورهای استقلال‌یافته در این منطقه تلاش کنند. در این میان اختلافات قومی، بحران‌ها، بی‌ثباتی و مشکلات اقتصادی در اکثر کشورهای منطقه، فرصتی را برای قدرت‌ها، جهت بهره‌برداری از اوضاع نابسامان این کشورها در جهت منافع خود به وجود آورده است. آمریکا به دنبال حضور و نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی و در تلاش است تا از طریق ارائه کمک‌های مالی به کشورهای ضعیف و بسته‌های سرمایه‌گذاری به کشورهای قدرتمندتر منطقه، اصلی‌ترین رویکرد خود برای گسترش نفوذ در آسیای مرکزی را دنبال کند.

هدف پروژه آسیای مرکزی بزرگ، ایجاد حوزه واحد از طریق اجرای برنامه‌های همگرایی مختلف از جمله نظامی، استراتژیکی و ژئوپلیتیکی است. هدف دیگر پروژه آمریکا کاهش نفوذ مسکو و تهران در آسیای مرکزی است. بنابراین دو طرف حضور آمریکا در منطقه را به‌عنوان تهدیدی برای منافع خود می‌دانند. ایران و روسیه در منطقه آسیای مرکزی بر اساس فرضیه تهدید مشترک خارجی به دنبال تضعیف حضور قدرت‌های فرا منطقه‌ای به‌ویژه آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو و تضعیف حضور هم‌پیمانان راهبردی غربند. دو کشور از افزایش قدرت نفوذ آمریکا در منطقه نگرانند و آن را به معنی تهدید امنیت خود تلقی می‌کنند. انگیزه همکاری ایران و روسیه در منطقه آسیای مرکزی ایجاد موازنه قوا در برابر آمریکا و غرب است.

آمریکا سعی می‌کند با استفاده از نفوذ خود در امور داخلی کشورهای آسیای مرکزی مواضع کشورهای چون ایران و روسیه را تضعیف کند. به‌عنوان‌مثال؛ مشارکت واشنگتن در حل‌وفصل مساله افغانستان در راستای منافع آمریکا و استفاده از اهرم‌های نفوذ برای تضعیف مواضع روسیه، چین و ایران در این منطقه است. در موارد دیگر توجه آمریکا به قزاقستان است. قزاقستان از نظر واشنگتن به‌عنوان یک شریک قابل‌اعتماد در آسیای مرکزی موردتوجه است که دارای اقتصاد نسبتاً قوی در بین کشورهای منطقه و منابع انرژی قابل‌اعتنایی است. آمریکا به‌طور فعالانه همکاری‌های اقتصادی خود با قزاقستان را گسترش و سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف این کشور را افزایش داده است به‌گونه‌ای که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ شرکت آمریکایی در قزاقستان مشغول به فعالیتند. اخیراً توجه واشنگتن به این کشور افزایش‌یافته است. بررسی سیاست‌های اعمال‌شده آمریکا در آسیای مرکزی نشان از علاقه‌مندی این کشور برای حضور در این منطقه است.

حوادث ۱۱ سپتامبر در آمریکا و حمله به افغانستان، از یک‌سو زمینه حضور بیشتر نیروهای آمریکایی را برای چند سالی در برخی از کشورهای منطقه فراهم کرد و از سوی دیگر اجرای دکترین جدید روسیه در این منطقه را با چالش و تحقق آن‌ها را با تأخیر مواجه ساخت. عدم توفیق آمریکا در دستیابی به اهدافش در خاورمیانه و تضعیف موقعیت بین‌المللی این کشور، به‌ویژه در دوران ریاست جمهوری «جرج بوش»، فرصت مناسبی برای تحرک بیشتر روسیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به وجود آورد. روسیه برای تأمین منافع اقتصادی، به‌ویژه در عرصه انرژی و نیز اهداف امنیتی خود در منطقه اولویت بالایی برای آسیای مرکزی قائل است. آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز اهداف متعددی ازجمله دستیابی به منابع نفت و گاز، دستیابی به بازارهای منطقه، تقویت نهادهای کشورهای منطقه در راستای اهداف درازمدت خود و مقابله با نفوذ روسیه و ایران را دنبال می‌کند.

کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل بر این باورند که انگیزه دیگر همکاری ایران و روسیه در منطقه آسیای مرکزی مساله تروریسم بین‌المللی است که بعد از فروپاشی شوروی توانسته چالش‌های را برای نظام بین‌الملل به وجود آورد. دو کشور همواره برای مبارزه با افراط‌گرایی و تروریسم در آسیای مرکزی همکاری نزدیکی داشته‌اند. افراط‌گرایی در آسیای مرکزی تهدیدکننده منافع ایران و روسیه و مقابله با این پدیده حوزه مشترک دو کشور است. گسترش یا پیروزی احتمالی افراط‌گرایی در منطقه می‌تواند موجبات تهدیدهای فرامرزی در حوزه تروریسم، قاچاق مواد مخدر، تشدید مهاجرت کنترل ناپذیر، قاچاق سلاح و جرائم سازمان‌یافته را فراهم آورد و تهدیدی برای نظام بین‌الملل باشد.

نگاه ایران به کشورهای آسیای مرکزی

ایران به دلیل مجاورت با کشورهای آسیای میانه و اشتراکات قومی با مردم این منطقه ارتباط تنگاتنگی دارد. جمهوری اسلامی پس از تلاش‌های اولیه برای ایجاد روابط استراتژیک و تحکیم بنیادهای حضور خود در منطقه از زمان فروپاشی شوروی تا حد زیادی بر منافع اقتصادی تمرکز کرده،  اگرچه منافع فرهنگی و سیاسی هم مدنظر بوده است. ایران در سال‌های اولیه استقلال جمهوری‌های آسیای مرکزی، تأمین اهداف و منافع ایدئولوژیک در این منطقه را مدنظر داشت، اما درگذر زمان به این واقعیت رسید که باید به  اهداف و منافع  دیگری هم توجه کند، لذا تا حدود سیاست عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه را در این منطقه در پیش گرفت.

تحلیلگران معتقدند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی نسبت به مرزهای شمالی با توجه به رخدادهای داخلی و بین‌المللی متأثر از چند مؤلفه اساسی است؛ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از یک‌سو تهدیدی ۲۰۰ ساله را برطرف کرد و از طرف دیگر باعث ارتباط بی‌واسطه ایران با کشورهای آسیای مرکزی شده است.

با توجه به مواضع خصمانه آمریکا نسبت به ایران، این وضعیت باعث تقویت رویکرد توسعه همکاری با روسیه در سیاست خارجی کشورمان شده است. از سوی دیگر، ماهیت انقلاب اسلامی و ایدئولوژیک بودن سیاست خارجی در تعاریف ایران، تهدیدها و فرصت‌های زیادی را برای کشورمان به وجود آورده و ارتباط بین مسلمانان آسیای مرکزی و خاورمیانه را تسهیل کرده است.

موقعیت ژئوپلیتیک ایران و قرار گرفتن بین سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا باعث شده حوادث این مناطق منجمله حوزه‌های قفقاز و آسیای مرکزی برای ایران دارای اهمیت باشد.

از دیدگاه تهران تمدن مشترک ایرانی- اسلامی زمینه‌ساز تاریخی برقراری روابط نزدیک فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی است. دولت ایران تأکید دارد که فرهنگ ایرانی اسلامی به توسعه روابط دوستانه با این کشورها کمک می‌کند و درک متقابل برقراری ثبات و هماهنگی منطقه‌ای را امکان‌پذیر می‌سازد. پیوندهای عمیق بین ایرانیان و مردم آسیای مرکزی و نگاه روسیه به این منطقه به عنوان یک شریک استراتژیک باعث می‌شود که ما بتوانیم سطح تعامل مطلوبی را در حوزه سیاسی و فرهنگی در این منطقه به وجود آوریم.