در گزیدهای از گفت و گوی روزنامه همدلی با زهرا شجاعی رییس مرکز مشارکت زنان در دولت اصلاحات درباره لزوم توجه به مطالبات زنان میخوانیم: در بسیاری از موارد برای بررسی عملکرد مجلس و دولت نوع نگاه آنها به حوزه زنان مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که با هر تغییر رویکرد در نهادهای حاکمیتی تعریفی جداگانه از زن و مطالبات زنان ارائه میشود. با آغاز به کار مجلس یازدهم برخی از زنان مجلس به عملکرد همکاران سابق خود در مجلس دهم خرده گرفتند و عنوان کردند که آنها به دنبال مطالبات غلط و اشتباه در حوزه زنان بودند، جمله جنجالی یکی از اعضای زن مجلس یازدهم که گفت «کودکهمسری برای ما اولویت نیست» یکی از نمونههای همین تغییر نگرش سیاسی و به دنبال آن تغییر در پیگیری مطالبات زنان است که در روزهای گذشته شاهد آن بودهایم. در همین رابطه روزنامه «همدلی» در گفتوگویی با «زهرا شجاعی»، رئیس مرکز مشارکت زنان در کابینه سیدمحمد خاتمی، سعی کرده است موانع پیگیری مطالبات زنان را بررسی کند. گزیده ای از این گفت و گو در ادامه آمده است.
خانم شجاعی رویکرد شما در خصوص مطالبات زنان چیست؟
ببینید، اگر ما بپرسیم زنان چه مطالباتی دارند؟ بلافاصله مطرح میشود کدام زن؟ از کدام گروه سنی؟ زن شهری یا زن روستایی؟ و سوالهایی از این دست، در این صورت شروع میکنیم به دستهبندی و طبقهبندی کردن، اما اگر بخواهیم امور زنان را تعریف کنیم، امور زنان آن دسته از مسائلی است که حکومت باید به آنها بپردازد، آن دسته از مسائلی میشود که زنان به دلیل زن بودن مورد بیتوجهی و غفلت و مورد ظلم قرار گرفتهاند. بنابراین خواستهها و انتظارات زنان از این دست از مباحث است. اگر ما صحبت از خواستههای زنان میکنیم انتظاراتی است که به دلیل زن بودن به آنها توجهی نشده است. اگر کمی وسیعتر به بحث مطالبات زنان نگاه کنیم، باید ببینیم یک نظام حکومتی اگر بخواهد عدالت اجتماعی را برای همه آحاد جامعه تحقق ببخشد، چه اقداماتی باید انجام دهد؟ بنابراین من میخواهم از زاویه حاکمیت به این موضوع نگاه کنم، نه صرفا از زاویه نگاه زنان.
از همین نگاهی که شما مطرح میکنید چگونه باید مطالبات مربوط به امور زنان را بررسی کرد و به آنها جواب داد؟
آنچه که به حکومت مربوط است، باید نسبت به امور زنان نگرش علمی داشت، نه نگرش ژورنالیستی. گاهی اوقات در جامعه یک مسئلهای از مسائل زنان یکباره مهم میشود و مورد توجه عموم قرار میگیرد؛ در حالی که ما اگر بخواهیم علمیتر نگاه کنیم باید ببینیم این خواسته، خواسته چند درصد از زنان ما است و چه گروهی از زنان آن را مطالبه میکنند؟ بنابراین اگر دولت یا مجلس میخواهد برای زنان تصمیم بگیرد باید برود سراغ اولویتها، در اولویت هم ما چند معیار داریم. یک معیار مربوط به «فراوانی» مسئله است، اینکه مثلا درصد زیادی از زنان نسبت به یک موضوع مشخص دغدغه دارند. معیار دیگر بحث «فوریت» مسئله است، گاهی مسائلی هستند که باید به قید فوریت به آنها پرداخته شود. یک ملاک دیگر «اهمیت» مسئله است. بنابراین نگاه به مسائل زنان باید به دور از احساسات و هیجانات از سوی مسئولین و کارگزاران نظام مورد توجه قرار بگیرد.
اما نگاههای سیاسی در تعیین این اولویتها تاثیرگذار هستند و میتوانند آنها را جابهجا کنند، اینطور نیست؟
بله اینگونه است. ببینید، موضوع زنان بر حسب نگرشی که گروههای سیاسی و مذهبی نسبت به جایگاه و نقش زن در عالم خلقت و خانواده و سیاست دارند، متفاوت میشود. در جامعه ما گروههایی هستند که معتقدند چه لزومی دارد که زنان شاغل باشند، خوب اینها برخاسته از یک نوع رویکرد هستند، اخیرا ما دیدیم مثلا یک نماینده مجلس نقش زن را از منظر خودش فرزندآوری معرفی میکند و آن را مهمترین کار زن میداند. اما یک زن دیگر در بحث توسعه معتقد است زنان باید پا به پای مردان فعالیت اقتصادی داشته باشند، جالب این است که هر کدام از این گروهها هم مستندهای فقهی و شرعی برای موجه کردن نظر خود بیان میکنند.
در این وضعیت خود زنان به عنوان بخشی از جامعه چه نقشی دارند؟
نکته مهم دیگر که در بحث حکمرانی خوب مطرح است، نقش پررنگ نهادهای مدنی است که نهادهای واسط میان مردم و مسئولان هستند، متاسفانه از این ظرفیت خوبی هم که در کشور ما وجود دارد استفاده نمیشود. ظرفیتهایی که بعد از انقلاب بهوجود آمده سبب ارتقای سواد و آگاهی زنان شده و ما با رشد چندین برابری سازمانهای غیردولتی مرتبط با امور زنان روبهرو هستیم.
متاسفانه از این ظرفیت به خوبی برای پیگیری مطالبات زنان استفاده نمیشود. شما دیدید که در همین بحث کرونا شبکههای اجتماعی و نهادهای مربوط به زنان چه مشارکتهای بالایی داشتند، بنابراین اگر میدان و فرصت داده شود، زنان ما در قالب سمنها فعالیتهای خوبی برای رشد جایگاه زنان خواهند داشت.
شما در دوران مسئولیت خودتان در نهاد ریاست جمهوری در کابینه اصلاحات، آیا به دنبال تعیین اولویتهای زنان بودید؟
در دورانی که من خودم در مرکز مشارکت زنان در دوره اصلاحات مسئولیت داشتم، یک طرح نظرسنجی میدانی در کل کشور داشتیم. آنجا ما به صورت دقیقتر توانستیم بفهمیم که مسئله «اشتغال» و «مراکز فرهنگی و تفریحی» جزء اولویت اول زنان است و درصد بالایی از زنان نسبت به این موضوع ابراز نظر کردند و به عنوان خواسته مطرح کردند. چیز دیگری که فهمیدیم اینکه بین انتظارات و مطالبات زنان روستایی و شهری تفاوت معناداری وجود ندارد و این نشان میدهد که توسعه در کشور ما تا حدودی موفق بوده و فاصله بین شهر و روستا کم شده است.
در شاخصهایی مثل مشارکت سیاسی چطور؟ مرحوم خانم اعظم طالقانی همیشه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکرد تا این بخش از مطالبات را پر رنگ کند. نظرتان در خصوص مشارکت سیاسی زنان چیست؟ حتی در گزارشهای مجمع جهانی اقتصاد در خصوص شاخص شکاف جنسیتی، ایران رتبه خوبی از لحاظ مشارکت سیاسی زنان ندارد.
مشارکت سیاسی زنان به دو دسته تقسیم میشود. یکی مشارکت زنان نخبه در اداره مدیریت کشور و دیگری که مشارکت توده زنان هست. خوشبختانه مشارکت توده زنان در مراحل حین و بعد از انقلاب زیاد بوده است، چراکه مانعی در این زمینه وجود نداشته و حتی گاهی میزان مشارکت در این نوع از مردان هم بیشتر است. اما در عدم مشارکت گروه نخبه عوامل مختلفی وجود دارد، یکی از آنها نگرش مدیران ارشد نظام است که هنوز به باور قطعی نسبت به توانمندیهای زنان نرسیدهاند. یک بخشی به خود زنان و محدودیتهای خانوادگی هم مربوط میشود. اما بهطور کلی ما جریان رو به رشد داریم، اما این رشد بسیار کند و قطرهچکانی است. مثلا شما از مجلس اول در نظر بگیرید ما چهار نماینده زن در مجلس داشتیم، الان رسیده است به ۱۷ زن در مجلس یازدهم. یا در مدیریت اجرایی کشور ما در کابینههای اول بعد از انقلاب هیچ خانمی نداشتیم و برای اولین بار در کابینه اصلاحات خانمها به کابینه راه پیدا کردند که بنده به همراه خانم ابتکار به عنوان اولین «دولت زنان جمهوری اسلامی» وارد هیئت دولت و کابینه شدیم، به تدریج هم ادامه پیدا کرد.
بنابراین به عنوان ناظر وضعیت زنان، ما نسبت به کشورهای منطقه از جهت مشارکت سیاسی خیلی شرایط بهتری داریم. ضمن اینکه در نظرسنجیها بیشتر بر روی حضور زنان در مدیریت کلان تکیه دارند و شکل دوم مشارکت سیاسی در جامعه را مدنظر قرار نمیدهند، برای همین هم شاخصها نسبت به ایران این گونه تعریف میشود.