تهران- ایرنا- از نگاه «کوروش صفوفی» عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، رفتارهای اجتماعی نهادینه شده‌ای که انسان در طول دوره کرونا از خود نشان می‌دهد، مختصاتی را ترسیم می کند که بدانیم برای جدامانی‌های دیگر درآینده چه ترفندها و شگردهایی به کار ببریم.

پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های گفتگوهای آزاد دانشگاه علامه با حضور کوروش صفوی، عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه سه‌شنبه‌شب ۲۷خردادماه به صورت مجازی در فضای اینستاگرام برگزار شد. «مهدی مهدوی زاهد» دبیر این گفت‌وگو و موضوع نشست در خصوص کرونا، فرهنگ و علوم انسانی بود.

آنچه در ذیل می‌خوانید مشروحی از این سخنرانی است؛

علوم انسانی و چه باید کردها

صفوی در خصوص اهمیت علوم انسانی و جایگاه آن در شرایط کرونایی کنونی گفت: هر کانالی را که باز می‌کنید، می‌بینید چند دقیقه‌ای را اختصاص داده‌اند تا دستورالعمل‌های بهداشتی را به مردم ارائه دهند ولی ساعت‌ها متخصصان علوم انسانی را در حوزه‌های مختلف دعوت می‌کنند که قرار است آسیب‌شناسی چنین فضایی را مشخص کنند. درواقع بعد از کرونا علوم انسانی است که باید پیش‌بینی کند وقتی کووید ۲۱ آمد ما باید کجا باشیم. در کووید ۲۳ باید چه‌کارهایی بکنیم. این موارد را پزشکان نمی‌توانند پاسخگو باشند چون آنها با فن خود به مساله نگاه می‌کنند.

ظروف مرتبطه زبان‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی در شرایط کرونا

صفوی در خصوص ارتباط سه رشته زبان‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی در شرایط کرونایی گفت: من سه سال پیش مقاله‌ای ارائه کردم و در آن ذکر کردم که مردم زیاد از خشونت کلامی استفاده می‌کنند. برای مثال من این مقاله را به همکار روانشناسم منتقل می‌کنم و می‌گویم شما دقت کنید که خشونتی که در زبان است در رفتار مردم هم وجود دارد یا خیر و وقتی روانشناس اطلاعات خود را به جامعه‌شناس منتقل کند یعنی ماجرا برمی‌گردد به یک شرایط اجتماعی، آن گاه است که زنگ خطر به صدا در می‌آید. یعنی شرایط جوری است که دیگر جامعه‌شناس می‌خواهد بگوید همه مردم خشن می‌شوند. این است که ما در شرایط این‌چنینی از علوم انسانی استفاده می کنیم یا شرایط جدامانی.

پیوستگی کرونا، فرهنگ و علوم انسانی

صفوی در رابطه با پیوستگی کرونا، فرهنگ و علوم انسانی گفت: من فرهنگ را از میراث فرهنگی جدا می‌کنم. فرهنگ یعنی رفتارهای اجتماعی که نهادینه شده‌اند. یعنی رفتاری که در جامعه‌ای بسامد وقوع‌اش بالا است. وقتی چنین شرایطی را در کل دنیا می‌سنجید، می‌بینید یک وجوه مشترک در بین همه آنها وجود دارد که من به مواردی از این  ویژگی‌ها اشاره می‌کنم. یکی از مواردی که در فرهنگ ما زیاد دیده می‌شود دروغ است. گویی ما زیاد دروغ می‌گوییم. همه جای دنیا مردم زیاد دروغ می‌گویند اما ما گویی پشت بند آنها هستیم. اینکه زیاد قسم می‌خوریم حتما به این خاطر است که زیاد هم دروغ می‌گوییم. یعنی کار به جایی می‌رسد که وقتی از من می پرسید ساعت چند است می‌گویم والا یک ربع به ده است. این والا یعنی به این خاطر است که آنقدر که من دروغ می‌گویم برای این است که باور کنید اینک درست گفته‌ام.

در کنار ماجرای دروغ گفتن که گویی جهانی شده‌است، ویژگی‌های دیگر را نیز باید در نظر گرفت که یکی از این ویژگی‌ها دشمن پنداری است. دشمن پنداری فرزند خلف نظریه توطئه و بهترین ویژگی است که علت را به گردن دیگری بیندازیم. دشمن پنداری‌ها به تدریج نهادینه می‌شوند یعنی ما احساس می‌کنیم خودمان هیچ خطایی نداریم. یعنی من ماسک نمی‌زنم و وقتی مریض می‌شوم علت را به گردن فردی دیگر می‌اندازم.

ویژگی دیگر فرهنگی که می‌بینیم و در ایران هم فراوان است، فاصله‌گیری است. یعنی مردم به لحاظ امنیتی دوست دارند از یکدیگر جدا باشند. بچه کلاس اول همه همدیگر را با فامیلی صدا می‌کنند. هر جور بد و بیراه به یکدیگر می‌گویند ولی اسم فامیل یکدیگر را صدا می‌زنند. این شرایط فاصله گیری است. دولت به مردم می‌گوید مسافرت نروید. مردم هم می‌گوید رییس جمهور این را برای فرد دیگر گفته است و مسافرت می‌رود.

در کنار این موارد، فرهنگ خشونت را هم اضافه کنید که وقتی خشونت می‌شود فاصله از بین می‌رود و در کنار این شرایط ویژگی دیگری داریم که نمی‌توانیم از خانه بیرون برویم. بنابراین به این شکل است که کرونا، فرهنگ و علوم انسانی با یکدیگر ربط  پیدا می‌کنند.

زبان فنی، مخاطب فنی می‌طلبد

صفوی در خصوص بکار گرفتن زبان عامیانه گفت: زبان فنی مخاطب فنی می‌طلبد. زبان باید عام به کار رود تا عام جامعه را در بر گیرد. اوایل برنامه‌ای از تلویزیون پخش می‌شد که در آن از دکتری خواسته شده بود تا برای مردم راجع به کرونا بگوید و از وی خواسته بودند تا جوری بگوید که مردم نترسند. یعنی به قول معروف نگرانی را کم کند. حالا این دکتر می‌گوید که وقتی من برای معالجه یک بیمار کرونایی می‌روم، نه ماسک میزنم و نه دستکش می‌گذارم. این نگرانی را نه تنها در من مخاطب کم نکرد، بلکه برای آینده تحصیلی فرزندم هم نگران شدم. یعنی ما وقتی می‌خواهیم صحبت کنیم و مردم را آرام کنیم زبان خاصی را نیاز داریم و این زبان را در علوم انسانی داریم و پزشکی و مهندسی زبان عام برای مخاطب قرار دادن مردم ندارند. یکی از معضلاتمان این است. گویی علوم انسانی بسیار باید عقب تر از سایر علوم باشد در حالیکه علوم انسانی پرچمدار است. اول علوم انسانی باید حرکت کند.

جمع بندی

صفوی سخنان خود را اینگونه به اتمام رساند که مساله اصلی این بود که وقتی شرایطی جهانی پیش می آید مسائلی بین‌المللی مطرح می‌شوند که فقط در علوم انسانی می‌شود آن را پی گرفت و به عنوان یک مساله برایش راه حل پیشنهاد کرد. رفتارهای اجتماعی نهادینه شده ای که انسان در طول دوره کرونا از خود نشان داد مختصاتی را برای ما ترسیم می کند که می توانیم نسبت به آنها بیاندیشیم که برای جدا مانی های دیگر چه ترفندها و شگردهایی را به کار ببریم.