هنوز دوره جنگ سرد از ذهن مردم جهان پاک نشده که صدای جنگ سردی دیگر به گوش میرسد. پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵) که به کشته شدن بیش از ۵۰ میلیون نفر انجامید، دورهای آغاز شد که از آن تحت عنوان «جنگ سرد» نام میبرند؛ دورهای که تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (۱۹۹۱) به طول انجامید اما با صلح و آرامش همراه نبود.
در آن دوره که بیش از چهار دهه به طول انجامید، رقابتی پرهزینه بین آمریکا، متحدانش و ناتو موسوم به «بلوک غرب» از یک سو و شوروی و اعضای پیمان «ورشو» با نام «بلوک شرق» از سوی دیگر شکل گرفت.
در آن چهل سال، رقابت میان دو ابرقدرت در عرصههای گوناگون مانند اتحاد نظامی، ایدئولوژی، روانشناسی، جاسوسی، ورزش، تجهیزات نظامی، صنعت و توسعه فناوری ادامه داشت. این رقابتها پیامدهایی مانند مسابقات فضایی، پرداخت هزینههای گزاف دفاعی، مسابقات جنگافزار هستهای و تعدادی جنگهای غیرمستقیم به دنبال داشت.
گرچه در طول جنگ سرد هرگز درگیری نظامی مستقیمی میان نیروهای آمریکا و شوروی به وجود نیامد اما گسترش قدرت نظامی، کشمکشهای سیاسی منجر به جنگهای نیابتی و درگیریهای مهم بین کشورهای پیرو و همپیمانان این ابرقدرتها شد. همان طور که اشاره شد در نهایت جنگ سرد با سقوط کمونیسم و فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ به پایان رسید.
از زمان ورود «دونالد ترامپ» رییسجمهوری آمریکا به کاخ سفید و خروج مکرر او از سازمانها و پیمانهای مهم دوجانبه با روسیه و معاهدات بازدارنده بینالمللی، خطر تکرار جنگ سرد بیش از پیش احساس میشود. یکی از مهمترین و اثرگذارترین پیمانهایی که ترامپ مردادماه پارسال به آن پشت کرد و خارج شد، پیمان منع تولید موشکهای هستهای میانبرد (آیاناف) بود.
بر اساس آن پیمان که در سال ۱۹۸۸ به امضای «رونالد ریگان» رئیسجمهوری آمریکا و «میخائیل گورباچف» رهبر اتحاد جماهیر شوروی رسید، دو طرف متعهد شده بودند از توسعه، تولید و استقرار موشکهای کروز یا بالستیک زمینی با برد بین ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر خودداری کنند.
به باور ناظران ترامپ از آن جهت از آیاناف خارج شد که پیمان مذکور در تعارض با راهبرد اتمی آمریکا قرار داشت. پس از روی کار آمدن ترامپ، به دستور وی دکترین هستهای جدید این کشور به دست «جیمز متیس» وزیر دفاع وقت آمریکا تهیه و در اختیار رسانهها قرار گرفت. در بخشی از دکترین اتمی دولت ترامپ، آمده که «برای مقابله با روسیه، زرادخانه اتمی آمریکا تنوع بیشتری پیدا میکند و بمبهای هستهای کوچکتر تولید خواهد شد.»
بنابراین خارج شدن آمریکا از پیمان آیاناف در راستای تکمیل راهبرد هستهای آمریکا قابل ارزیابی است. ترامپ با متهم کردن روسیه به نقض این توافق به نوعی دستور تولید جنگ افزارهای جدید هستهای را صادر و تلاش کرد تا فعالیتهای موشکی و اتمی خود را موجه جلوه دهد.
البته آمریکا قبل خروج از پیمان مذکور نیز بارها آن را نقض کردهبود. در همین ارتباط «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین، دی ماه پارسال در پیامی توئیتری نوشت: آزمایش موشک کروز میانبرد آمریکا که آگوست گذشته با پرتابگر۴۱-Mk پرتاب شد، مدرک دیگری است مبنی بر اینکه استقرار این پرتابگرها در رومانی نقض آشکار پیمان منع تولید موشکهای هستهای میانبرد (INF) توسط واشنگتن و آن هم مدتها قبل از خروج رسمی آمریکا از این معاهده است.
همان طور که انتظار میرفت، آمریکا به محض خروج از پیمان نیز گامهای دیگری در مسیر آزمایش موشکی برداشت. آذرماه پارسال این کشور یک فروند موشک بالستیک زمینپایه را از پایگاه نیروی هوایی «واندنبرگ» در ایالت کالیفرنیا آزمایش کرد. آزمایش یک موشک کروز زمینپایه دیگر نیز با بُردی بیش از ۵۰۰ کیلومتر (۳۱۰ مایل) از دیگر اقدامات مخاطرهآمیز پنتاگون بود.
آمریکای کنونی افزون بر تمرکز بر آزمایشات موشکی، توجهی ویژه به فعالیتهای هستهای و اتمی دارد. برخی گزارش ها از رسیدن هزینه زرادخانه اتمی این کشور در ۳۰ سال آینده به بیش از ۱.۲ تریلیون دلار اطلاع میدهند. «استفن شوارتز» تحلیلگر مستقل اتمی که کتابی نیز با عنوان «حسابرسی اتمی:هزینههای و پیامدهای تسلیحات اتمی آمریکا از ۱۹۴۰» به نگارش درآورده معتقد است که این برنامههای چالش برانگیز مقرون به صرفه نیست و بیشترین هزینه اتمی از زمان دولت ریگان به شمار میرود.
از نگاه ناظران، ترامپ با هدف افزایش توان موشکی و قدرتنمایی بیشتر در عرصه جهانی، سویهای تهاجمیتر به استراتژی اتمی آمریکا دادهاست. ضمن این که علاوه بر روسیه، کشورهای دیگری همچون چین نیز از سوی ایالات متحده هدفگذاری شدهاند؛ موضوعی که در متن راهبرد اتمی ترامپ نام این کشور نیز به چشم میخورد.
از آنجا خطر جهانی شدن رقابت بین روسیه و آمریکا و وقوع جنگ سردی دیگر احساس میشود که ترامپ در در حال هموار کردن مسیر استقرار موشک در آسیا و اروپا است. در همین زمینه «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه بهمن ماه پارسال درباره عواقب استقرار موشکهای آمریکایی در اروپا و آسیا هشدار داد و با انتقاد از مواضع آمریکا در خروج از پیمان آیاناف تصریح کرد: آمریکا این پیمان را نابود کرد و فعالانه در حال هموار کردن زمینه برای استقرار تسلیحاتی در اروپا و همچنین آسیا است که زمانی تسلیحات ممنوعه محسوب میشدند و آنها اکنون این موضوع را مخفی نمیکنند.
علاوه بر استقرار نیروهای نظامی و سامانههای موشکی آمریکا در اروپا، پنتاگون در کشورهای دیگر این کره خاکی از جمله خاورمیانه نیز فعالیت خود را افزایش داده که استقرار سامانه دفاع ضدهوایی پاتریوت در عراق و عربستان از آن جمله است. برخی آمارهای نظامی حاکی از وجود ۱۶۵ هزار سرباز آمریکایی در ۱۵۰ کشور جهان است و این کشور به استثنای خاک خود در پنج قاره جهان جمعا ۸۵۰ پایگاه نظامی دارد.
رخداد دیگری که در هفتههای اخیر بر بیاعتمادی بیشتر واشنگتن و مسکو دامن زده، خروج آمریکا از پیمان «آسمانهای باز» است. واشنگتن روز یکم خردادماه مدعی شد که در واکنش به اقدامات روسیه، از پیمان آسمانهای باز خارج میشود. معاهده آسمانهای باز توافقنامهای بین ۳۴ کشور جهان است که سال ۲۰۰۲ به امضا رسید و به اجازه پرواز هواپیماهای تجسسی بر فراز مناطق کشورهای عضو این معاهده ارتباط مییابد.
کارشناسان بر این باورند با توجه به اینکه معاهده مذکور برای ایجاد درکی متقابل و اطمینان به کشورهای امضاکننده درخصوص همه تحرکات و فعالیتهای نظامی که ممکن است سبب نگرانی آنها شود، امضا شدهاست، خروج آمریکا از آن بذر بیاعتمادی را خواهد کاشت. چرا که این معاهده به منظور افزایش اعتماد میان کشورهای عضو ناتو با بلوک شرق پس از جنگ سرد طراحی شدهبود که آن هم از سوی آمریکا بیاثر شد.