تهران- ایرنا- سفیر سابق ایران در کابل با توجه به برگزاری قریب‌الوقوع مذاکرات بین الافغانی می‌گوید، صلح پایدار در افغانستان زمانی محقق می‌شود که دولتمردان این کشور فراجناحی و فراقومی به منافع آحاد مردم توجه کنند و اولویت اصلی آنان منافع ملت افغانستان باشد.

یک عضو هیات مذاکره‌کننده حکومت افغانستان در واپسین روزهای خردادماه اعلام کرد، احتمالاً تا حدود دو هفته دیگر اولین نشست گفتگوهای موسوم به بین الافغانی بین نمایندگان دولت افغانستان و گروه طالبان در دوحه قطر برگزار شود. همچنین سخنگوی وزارت دولت افغانستان در امور صلح اظهار داشت: در یک هفته گذشته تمام تمرکز دولت برای تعیین زمان و مکان گفتگوهای بین الافغانی بود. حکومت افغانستان آمادگی کامل برای شرکت در گفتگوهای بین الافغانی را دارد. سخنگوی دفتر سیاسی طالبان نیز در اظهاراتی آغاز این مذاکرات را مشروط به آزادی پنج هزار زندانی طالبان عنوان کرد. مذاکرات بین‌الافغانی برای برقراری صلح در افغانستان قرار است هفته‌های آینده برگزار شود، اما هنوز زمان و مکان آن به‌صورت دقیق مشخص نیست.

پژوهشگر ایرنا با «ابوالفضل ظهره وند» کارشناس مسائل بین‌الملل و سفیر سابق ایران در کابل در مورد برگزاری مذاکرات بین الافغانی به گفت‌وگو پرداخت.

طالبان یکی از متغیرهای بحران‌ساز در افغانستان است

ظهره وند در ابتدای این مصاحبه اظهار داشت: طلسم مذاکرات بین الافغانی در حال شکسته شدن است. دولت کابل سعی می‌کند تا از طریق این مذاکرات سطح بالاتری از صلح و امنیت را در این کشور رقم بزند و حملات طالبان را متوقف کند. آخرین موضع سخنگوی ارگ ریاست جمهوری افغانستان این است که هنوز مکان و زمان دقیق آن قطعی نشده است. دولت کابل اظهار داشته این مذاکرات بین افغانی نیست و یک نشست مقدماتی برای مذاکرات صلح است. سیاستی را که کابل در این مذاکرات دنبال می‌کند با هدف طالبان متفاوت است. طالبان دولت کابل را به رسمیت نمی‌شناسد و درگذشته  نیز حاضر به مذاکره با آن نشد. در بحث مذاکرات صلح دوحه نگاه آمریکا بیشتر متوجه طالبان بود.

روند تحولات در افغانستان به سمتی رفت که الان شاهد دولت فراگیر هستیم. طالبان به دنبال آن است که با ریاست جمهوری «محمد اشرف غنی» و نمایندگی تام‌الاختیار «عبدالله عبدالله» در شورای عالی مصالحه ملی به مذاکره بنشیند. بحثی که دولت کابل مطرح می‌کند بیشتر نوعی چانه‌زنی سیاسی است. فهرست موضوعاتی که در مذاکرات بین الافغانی مورد بحث قرار خواهد گرفت مهم است. هنوز مشخص نیست که طالبان خواستار برقراری امارت اسلامی است یا دولت کابل می‌خواهد همانند حزب اسلامی «گلبدین حکمتیار» با دادن امتیازاتی این گروه را وادار به صلح کند تا مجبور شوند با ساختار کنونی دولت کنار بیایند و همزیستی بین طالبان و دولت کابل شکل گیرد. مواضع دو طرف در برگزاری این مذاکرات متفاوت است.

مواضع اشرف غنی در مورد این مذاکرات قابل‌توجه است. ایشان در اظهاراتی عنوان کرد انجام مذاکرات بین الافغانی هم نمی‌تواند تضمین‌کننده صلح فراگیر و پایدار در افغانستان باشد، زیرا یکی از متغیرهای بحران‌ساز طالبان است و متغیرهای دیگری همانند داعش  در این کشور وجود دارد. خود آمریکایی‌ها و جریاناتی که اهداف منطقه‌ای واشنگتن را همراهی می‌کنند در مساله افغانستان مورد بحث هستند. باید مجموعه متغیرها در تابعی کنار هم بنشیند تا خروجی آن صلح پایدار افغانستان باشد. فعلا یک معادله تک متغیره به نام طالبان وجود دارد و با برگزاری مذاکرات با این گروه نمی‌توان به صلح فراگیر در افغانستان چندان امیدوار باشیم.

ظهره وند در مورد خواسته طالبان برای آزاد کردن زندانیان این گروه در دست دولت کابل اظهار داشت: اشرف غنی مجبور شده است به دلیل فشار آمریکایی‌ها و حتی برخی جریانات ۸۰ درصد نیروهای طالبان در بند زندانی دولت کابل را آزاد کند .طالبان می‌خواهد یک کارت چانه‌زنی را از دسترس اشرف غنی آزاد کند و روی ۲۰۰ نفر از افراد کلیدی طالبان که در بند زندان هستند تأکید دارد. در میز مذاکره، چانه‌زنی به این صورت است که این افراد آزاد شوند.

نقش عبدالله و جریانات سیاسی افغانستان در جریان مذاکرات بین الافغانی

این کارشناس مسائل بین‌الملل به نقش افراد در این مذاکرات اشاره کرد و بیان داشت: «زلمی خلیل زاد» نماینده آمریکا در امور افغانستان، ظاهری افغان پشتون دارد، اما درواقع سرباز مطیع واشنگتن است و در چارچوب نگاه و منافع آمریکایی به افغانستان نظر دارد. وی منافع آمریکا را بر منافع کشورش ترجیح می‌دهد. شورای عالی مصالحه که وظیفه اصلی آن برقراری صلح و امنیت در این کشور بحران‌زده است مسئولیت نظارتی و هدایتی دارد و در ساختار سیاسی آن اشرف غنی عضوی از این مجموعه است. بحث مذاکرات بین الافغانی در چارچوب شورای عالی صلح انجام می‌شود و قاعدتاً اشرف غنی در آن‌کاره‌ای نیست و می‌تواند نظریات خود را بیان کند، اما طبق توافق صورت گرفته همه مسئولیت‌ها در جنبه تدوین راهبرد مذاکرات و ترتیبات آن با عبدالله است. اینکه اشرف غنی مطرح می‌کند ما خواهان برگزاری پیش مذاکره  هستیم یک بحث مورد توجه در شرایط فعلی است. این پیش مذاکره را باید عبدالله انجام دهد، اما اشرف غنی به دنبال این است که این مذاکرات را مهندسی کند. این موضوع اختلافات جزئی ناپیدا در مذاکرات بین الافغانی است که قرار است به صلح منجر شود.

ظهره‌وند با تشریح مفهوم صلح اظهار کرد: صلح یک پدیده مبهم است. صلح در چارچوب منافع امنیتی ملی کشورها اتفاق می‌افتد وقتی ما مشکل هویت و تعارضات مختلف را در افغانستان داریم چگونه ممکن است صلح فراگیر انجام شود. در این مذاکرات سلسله‌ای از کشورهای منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای از جمله عربستان، پاکستان، هند و آمریکا وجود دارند که هرکدام منافع خاص خود را دنبال می‌کنند. وقتی متغیرهای متفاوتی در این روند وجود دارد، مسلماً نتیجه صلح نامشخص است. صلحی که منافع مردم افغانستان در آن مشخص نباشد مفهومی ندارد. اگر همه گروه‌ها بخواهند در قدرت باشند و کشورهای بازیگر  و رقیب بخواهند چالش‌های خود را در افغانستان تسویه کنند می‌توان گفت شرایط و مفهوم صلح پیچیده و متفاوت به نظر می‌رسد.

 آمریکایی‌ها با حضور خود در افغانستان به دنبال تغییر معادلات ژئوپلیتیکی منطقه هستند. طالبان به دنبال امارات اسلامی است و می‌خواهد قانون اساسی این کشور را تغییر دهد. اگر قرار بود صلحی پایدار صورت گیرد می‌بایست آمریکا و دولت افغانستان طالبان را خلع سلاح کنند و در این صورت می‌توان به صلح امیدوار بود. مسئله این است که صلح از منظر چه جریانی و چه گروهی و با چه هویتی قرار است اتفاق بیفتد. در این مذاکرات باید آحاد ملت افغانستان در آن نقش داشته باشند و این‌یک شاخص مهم برای صلح پایدار در این کشور است. در هیچ‌کدام از این مذاکرات مردم افغانستان دیده نمی‌شوند زمانی صلح معنا دارد که منافع ملت به‌طور کامل در آن دیده شود. برای رسیدن به صلح پایدار در افغانستان هنوز فاصله زیادی وجود دارد معلوم نیست در چه فرآیندی قرار می‌گیرد. در شرایط کنونی آن‌قدر مردم این کشور دچار ناامنی شده‌اند که هر کورسوی امیدی به آنان انگیزه زندگی می‌بخشد مردمی که ۴۰ سال گرفتار ویرانگری و خشونت شده‌اند.

رؤیای صلح در افغانستان محقق نمی‌شود مگر اینکه همه مردان ملی و فراجناحی، فراقومی فرامذهبی و پایبند به منافع آحاد مردم افغانستان از همه قومیت‌ها پشتون، ازبک، هزاره و تاجیک در آن نقش داشته و هدف اصلی آنان منافع ملت افغانستان باشد. گروه طالبان در جریان صلح هویتی نامشخص دارند و معلوم نیست به چه کشورهای متعهد هستند. صلحی که متعهد به مردم افغانستان باشد صلح فراگیر محسوب می‌شود. درمجموع باید گفت زمانی صلح پایدار در این کشور گرفتار جنگ اتفاق می‌افتد که منافع آحاد مردم این کشور موردتوجه قرار گیرد.