حجت الاسلام دکتر عباس توان روز یکشنبه بمناست فرار رسیدن هفتم تیر در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به شخصیت شهید بهشتی افزود: حضرت امام خمینی (ره) به درستی فرمودند: " بهشتی مثل یک ملت بود" این جمله بیان کننده وجوه گوناگون شخصیت شهید بهشتی در زمینههای فرهنگی، تربیتی، سیاسی،اجتکاعی، اقتصادی و غیره بود که در تمام این زمینهها آرا و اندیشهها و نظرات شهید بهشتی برای ملت ایران مفید و راهگشا بود.
وی با بیان اینکه متاسفانه شخصیت شهید بهشتی آن گونه که حق او و ملت ایران است توسط رسانهها و به ویژه صدا و سیما، شخصیتها، نهادها و جوامع علمی وآموزشی مورد توجه قرار نگرفته است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: خوشبختانه در مورد شخصیتی مثل استاد شهید مطهری برنامههای خوبی انجام گرفته و تا اندازه ای جامعه و جوانان با افکار او آشنا شدهاند که باید توجه بیشتری هم صورت بگیرد اما در مورد شهید بهشتی گویا مظلومیت او بعد از شهادت هم ادامه داشته و در حقیقت جامعه را از شناخت نظرات و اندیشهها و نیز سیره فردی و اجتماعی این انسان بزرگ تا حد زیادی محروم کردهایم .
وی بیان داشت: تبیین ابعاد شخصیت این بزرگمرد نیازمند همت و توجه ویژه اندیشمندان دانشگاهی و حوزوی است که در حوزههای مختلف آرا و تفکرات ایشان را مورد شناخت و بررسی قرار دهند و با برگزاری همایشها ، جهت دادن پایان نامهها در دوره تحصیلات تکمیلی، در دستور کار قراردادن برنامههای فرهنگی و تربیتی با محوریت اندیشه و سیره شهید بهشتی و غیره میتوان نسل جوان را با این سرمایه علمی و فرهنگی غنی آشنا کرد.
حجتالاسلام توان با اشاره به برخی از زوایای شخصیت علمی شهید دکتر بهشتی تصریح کرد: با کمال تاسف این بُعد مهم و اصلی شخصیت ایشان تحت تأثیر ابعاد دیگر شخصیت او قرار گرفته و جامعه کمتر با شخصیت علمی شهید بهشتی آشنا هستند؛ در حقیقت شهید بهشتی از نظر علمی شخصیتی کمتر از شهید مطهری نبود و ایشان به معنای واقعی یک علامه بود.
رئیس دانشگاه فرهنگیان استان کرمان افزود: تسلط علمی ایشان در علوم مختلف اسلامی و نیز علومی چون فلسفه، روانشناسی تربیتی و صاحب نظر بودن در همه این رشتهها، از او اندیشمندی جامع و همه جانبه نگر ساخته بود.
وی گفت: شهید بهشتی از همان کودکی نبوغ خود را نشان داد و در سن هفت سالگی که به سن مدرسه رفتن رسید، در امتحان تعیین سطح مدرسه در پایه ششم قبول شد که به خاطر کمی سن او را به پایه چهارم مدرسه فرستادند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: در سن جوانی دوره سطح را که به طور معمول در حوزههای علمیه ده سال خوانده میشود ، در مدت چهار سال به خوبی گذراند و در علم فقه از محضر مراجع بزرگی مثل آیتالله محقق داماد، آیتالله بروجردی، امام خمینی(ره) ، آیتالله خوانساری و آیتالله کوه کمره ای بهره بردند.
وی یادآور شد: در دوران جوانی در فقه صاحب نظر شدند به طوری که در سال ۳۷ درس مکاسب را که در سطوح عالیه حوزه خوانده میشود، تدریس میکردند و چنان عالم بودند که مرحوم محقق داماد بزرگ فرزندانشان را به درس ایشان فرستادند و اجتهاد و تسلط او در فقه در تولید محتوای قضایی و تهیه و تطبیق لوایح قضایی با احکام اسلام در دوره تصدی قوه قضاییه بسیار اثرگزار بود.
حجتالاسلام توان گفت: همچنین در تهیه مفاد قانون اساسی در مباحث خبرگان قانون اساسی نظرات فقهی شهید بهشتی حایز اهمیت فراوانی بوده است و در فلسفه در سال ۲۷ تا سال ۳۰ دوره لیسانس را در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۳۴ مدرک فوق لیسانس در رشته حکمت وفلسفه اسلامی گرفت و در سال ۳۵ در دکترای دانشگاه تهران پذیرفته شد.
وی بیان داشت: سالها در محضر علامه طباطبایی فلسفه اسلامی خواند و از بارزترین شاگردان ایشان محسوب میشد و دوره ای که مرحوم علامه در جمع چند نفری مباحث اصول فلسفه و روش ریالیسم را تدریس میکردند به اذعان کسانی که در این بحث شرکت داشتند، شهید بهشتی داناترین فرد نسبت به مسایل فلسفی مطرح شده بود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد : زمانی که در آلمان بودند با توجه به تسلط ایشان به زبانهای آلمانی و انگلیسی مستقیما با فلسفه غرب و به ویژه فلسفه قارهای و تفکرات ایده آلیست های آلمانی و به ویژه اندیشههای هگل و مارکس آشنا شدند و بعدها در ایران در کلاسهای درس فلسفه به نقد و بررسی آنها پرداختند.
حجتالاسلام توان گفت: در فلسفه سیاست آرای منحصر به فردی در زمینه حکومت، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، حقوق مخالف، ضرورت ایجاد حزب و تشکیلات سیاسی، ولایت فقیه و جمهوری اسلامی دارند.
وی خاطرنشان کرد: کتابهای "مبانی نظری قانون اساسی"، "جاودانه خرد" و دیگر آثار او در فلسفه سیاست افق دیدی را در سیاست نشان میدهد که امروز برای نسل جوان ما کاملا نا آشنا و غریب است.
حجتالاسلام توان بیان داشت: همینطور در مباحث اقتصادی در بحث مالکیت، عدالت اجتماعی، عقود و قراردادها، مباحث مربوط به اقتصاد کلان و نیز حوزه بایدها و نبایدهای اقتصادی، شهید بهشتی صاحب نظریههای کاربردی و راهگشا برای اداره امور اقتصادی بودند و امروز برخی از اقتصاددانان مطرح کشور خود را مدیون نطرات و رهنمودهای شهید بهشتی در حوزه اقتصاد میدانند .
وی با اشاره به اینکه در حوزه علوم تربیتی شهید بهشتی بحثهای بسیار دقیقی را در کلاسها ، سخنرانیها و نوشتههای خود از جمله در کتابهای " نقش آزادی در تربیت کودک" و "سه گونه اسلام" مطرح میکنند گفت: اندیشههای شهید بهشتی در این حوزه واقعا بینظیر است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: نوع نگاه ایشان به انسان و توجه به اختیار و انتخاب او، راه حل بنیادی در مسایل تربیتی پیش روی دستاندرکاران حوزه تعلیم و تربیت مینهد.
حجتالاسلام توان با بیان اینکه شهید بهشتی در مسایل اجتماعی نظریهپرداز و صاحب تحلیل بودند که به تعبیر برخی نویسندگان از مسایل روز مره و یا حتی مسایل ورزشی مثل فوتبال تحلیلهای جامعه شناختی دقیقی ارایه میکردند افزود: مناظرات شهید بهشتی با مخالفان عقیدتی در داخل وخارج حکایتگر تبحر و تسلط او در علم کلام است.
وی اظهار داشت: شهید بهشتی همچنین در تفسیر قرآن استاد بود و کلاسهای تفسیر او به خصوص برای جوانان رونق فراوانی داشت و پیوسته مباحث خود را در حوزههای مختلف مستند و موید به آیات قرآن کرده است.
وی بیان داشت: با توجه به این جامعیت علمی است که شهید بهشتی را میتوان دانشمندی در حوزههای مختلف علمی دانست و امروز این نکته بیشتر روشن شده که نظرات دانشمندی که در حوزههای علمی متفاوتی ورود کرده و به اصطلاح مطالعات بین رشتهای دارد، از اعتبار و اتقان بیشتری برخوردار است تا عالمی که فقط در یک حو.زه کار کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: به غیر از جامعیت علمی ویژگی دیگری که شهید آیت الله بهشتی را از علمای دیگر کشور متمایز میکند، مهاجرت ایشان به خارج از کشور و تسلط به زبانهای زنده دنیا و آشنا شدن با شخصیتهای علمی جهان، و رجوع مستقیم به آرا و اندیشههای آنان ویژگی خاص شهید بهشتی است؛ ایشان به زبانهای آلمانی، انگلیسی و عربی مسلط بود و با دانشمندان جهان با زبانهای خودشان و بدون مترجم گفتوگو و مناظره میکرد.
وی ادامه داد: مناظرات او در آلمان از جمله مناظره با کاردینال اعظم اتریش از تلویزیون آن کشور پخش میشد، دیدن فرهنگهای مختلف و گفتوگو face to face با پیروان و دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف در افق دید انسان اثر خود را میگذارد و دید و بینش او را باز و تعصبات را کم میکند.
وی گفت: به نظر من میرسد که به رسمیت شناختن تکثر و تضارب آرا در اندیشه شهید بهشتی و اهمیت وافر او به مساله انتخاب گری انسان و نقش آن در ساختن شخصیت فرد، تا حدی متاثر از فلسفه اگزیستانسیالیست و به خصوص آرای هایدگر است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: همچنین روحیه مدارای مذهبی و تلاشهای او در تحکیم وحدت بین شیعه و سنی و مخالفت با تعصبات مذهبی نیز متاثر از همین ویژگی دنیا دیدن آیت الله شهید دکتر بهشتی است.
وی با اشاره به اینکه ویژگی دیگری که در بُعد علمی شخصیت شهید بهشتی قابل ملاحظه است نوع نگاه شهید بهشتی به رابطه علم و دین است افزود: به طور کلی سه دیدگاه تعارض علم ودین، تمایز علم و دین و مکمل بودن علم و دین در بحث رابطه بین علم و دین، مطرح است.
رئیس دانشگاه فرهنگیان استان کرمان ادامه داد: همانطور که در ویژگی اول بیان شد شهید بهشتی در علوم مختلف صاحب نظر بودند، ولی بر این باور بودند که وقتی من یک نظریه علمی مثلا در حوزه اقتصاد میدهم ، اینجا به عنوان یک کارشناس نظر علمی میدهم و نباید نظر خود به عنوان دین مطرح کنم و لذا افراد و صاحبنظران دیگر باید نظر من را به عنوان یک نظریهپرداز نقد کنند.
وی بیان داشت: دین فقط بایدها و نبایدهایی را در حوزه رفتاری و از حیث ارزشی مطرح میکند و از این جهت مکمل علم است و از این رو بر خلاف برخی که دین را صاحب نظریه در حوزه علم میدانند به نظر میرسد شهید بهشتی باور به این مساله نداشتند و به عنوان مثال، در همین زمینه اقتصادی ایشان مطرح کردند که "من هر نوع سود به سرمایه را باعث بیماری اقتصادی میدانم " باز همان جا میگوید که "از من نپرسید که مساله شرعی این موضوع چه میشود، بلکه من به عنوان یک کارشناس این را میگویم ؛ آیا شرع میتواند ببیند که اقتصاد ما به یک بیماری گرفتار شود؟"
تاکید بر ترویج روحیه خردگرایی
وی افزود: استدلال و انتظام فکری در نظرات شهید بهشتی از دیگر ویژگیهای شخصیت علمی ایشان بود و شهید بهشتی در مباحث علمی دنبال حقیقت بوده و از این رو مباحث ایشان مبتنی بر نظم منطقی و استدلال است و در برخورد با مخالف برای روشن شدن حقیقت بر روش مناظره و اقناع تاکید میورزد.
حجت الاسلام توان گفت: همچنین دکتر بهشتی در مباحث علمی بر ترویج روحیه خردگرایی تاکید فراوانی دارد و از این رو با روحیه مرید و مرادی، تقلید در مباحث علمی، تفکر قالبی و تحمیل عقیده به شدت مخالفت میورزد.
اعتقاد به کار تشکیلاتی
وی تصریح کرد: بُعد دیگر شخصیت ایشان اعتقاد به کار بنیادی و تشکیلاتی بود که در این راستا شهید بهشتی معتقد بودهاند که کار فرهنگی، دینی ، تربیتی و سیاسی بدون تشکیلات و سازمان و کادرسازی انجام نمیگیرد و شهید بهشتی حدود دهها تشکیلات فرهنگی و سیاسی را پایهگذاری کردند که از جمله مهمترین و اثرگذارترین آنها تاسیس مدرسه دین و دانش در قم، مدرسه حقانی، مکتب توحید، انجمن اسلامی دانشجویان اروپا، جامعه روحانیت مبارز و شورای انقلاب می باشند.
حجت الاسلام توان تاکید کرد: آیت الله بهشتی در انجام کارهای بنیادی و راهاندازی تشکیلات سنتشکنی از ویژگیهای منحصر به فرد شهید بهشتی بوده است که مثلا در فضای حوزه علمیه قم و جوی که خواندن فلسفه را کفر میدانستند به حدی که به قول حضرت امام "در همین مدرسه فیضیه فرزندم آقا مصطفی از کوزه ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چرا که من فلسفه میگفتم " شهید بهشتی فلسفه هگل تدریس می کند.
وی خاطرنشان کرد: در فضایی که با علوم جدید مخالف هستند ، دبیرستان دین و دانش را تاسیس میکنند و خود دبیر زبان انگلیسی مدرسه میشوند و یا برنامه آموزشی خاصی را برای طلبهها با ارایه دروس جدید و زبان انگلیسی تنظیم و در مدرسه حقانی به اجرا میگذارند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با بیان اینکه کادرها و نیروهایی که شهید بهشتی به ویژه در مدرسه حقانی تربیت کردند از مهمترین مسؤلان نظام جمهوری اسلامی شدند گفت: نکته دیگر درباره شخصیت شهید بهشتی درباره مخالفان آن شهید عزیز است که شهید بهشتی عمدتا ۲ طیف مخالف داشت؛ یکی طیف بنی صدر، لیبرالها و منافقین بودند که بیشتر از روی حسادت و مخالفت با روحانیت، در بعد از پیروزی انقلاب با ایشان مخالف بودند .
وی ادامه داد: دیگری طیفی از روحانیت متحجر و تنگ نظر که به خاطر مواضع شهید بهشتی درباره وحدت شیعه و سنی، مخالفت با روحیه مرید ومرادی، حمایت از مرحوم دکتر علی شریعتی، تدریس فلسفه و زبان انگلیسی و سنت شکنی ونظرات اقتصادی او درباره تعاون، مالکیت و عدالت اجتماعی با ایشان قبل وهمچنین بعد از انقلاب مخالف بودند و شهید بهشتی را کمونیست معرفی میکردند و به طعنه می گفتند زیر امامه او داس و چکش است مخالفت این دسته با شهید بهشتی به عللی خیلی مورد توجه قرار نگرفته است و به ویژه اینکه برخی از آنان امروز سنگ شهید بهشتی را هم به سینه می زنند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان خاطرنشان کرد: البته برخی گروههای چپگرا هم با شهید بهشتی مخالف بودند که آن شهید بزرگوار را به خاطر برخی ملاقاتهای دیپلماتیک با غربیها ، آمریکایی معرفی میکردند اما نحوه برخورد شهید بهشتی با مخالفین بسیار درس آموز و انسانی است.
معتقد به رعایت حقوق مخالف و آزادی بیان
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: شهید بهشتی هم از نظر تئوری در مباحث مربوط به فلسفه سیاست و هم در عمل چه قبل از انقلاب وچه زمانی که به عنوان رییس قوه قضاییه در نظام جمهوری اسلامی خدمت می کردند، معتقد به رعایت حقوق انسانی مخالفین بودند و در مرتبه عمل هم حقوق آنان به خصوص حق آزادی و انتقاد از مسولان را برای آنان رعایت میکردند.
وی با اشاره به اینکه از نظر شهید بهشتی آزادی حق طبیعی و اولی انسان است و از حقوق اولیهای است که عنوان ثانوی هم ندارد گفت: ایشان در کتاب مبانی نظری قانون اساسی مینویسد "در نظام اجتماعی میبایستی به همه گروهها فرصت اظهار نظر داده شود و امکان آن داده شود تا بتوانند نظرات خود را به صورت فردی وجمعی بیان کنند".
حجت الاسلام توان افزود: همچنین در کتاب جاودانه تاریخ نیز بر این باورند که همه افراد و گروهها، هر چند مخالف اسلام باشند، باید امکان بیان نظر و رأی خود را داشته باشند.
وی تصریح کرد: از این رو به صراحت اعلام میکند احدی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد و در عمل نیز شهید بهشتی مقید به رعایت حقوق مخالفین و حفط حرمت آنان بودند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان استان کرمان تصریح کرد: جنبه مبارزاتی و انقلابی، نیز بُعد دیگر شخصیت آیت الله بهشتی است و در این مورد هم گاهی در حق شهید بهشتی بیانصافی صورت میگیرد و لازم است مبارزات شهید بهشتی به عنوان یکی از یاران نزدیک بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران مورد توجه قرار بگیرد و قبل از بیان سابقه مبارزاتی شهید بهشتی به این نکته باید توجه داشت که قبل از انقلاب یک تقسیم کار بین روحانیت مبارز انجام گرفته بود که برخی کار تئوری انجام بدهند و کادرسازی کنند و برخی موضع گیری تند و انقلابی و شهید بهشتی همانند شهید مطهری و شهید باهنر متولی امر دوم بودند.
سابقه مبارزاتی دکتر بهشتی در جریان ملی شدن نفت
وی بیان داشت: سابقه مبارزاتی شهید بهشتی بر میگردد به دوران ملی شدن صنعت نفت که شهید بهشتی در دوره دانشجویی در دانشگاه تهران در جریان مبارزات مرحوم دکتر مصدق و کاشانی قرار میگیرند و بعد در تظاهرات ۲۵ تیر تا ۳۰ برای حمایت از دولت مردمی مصدق شرکت میکند و به واسطه این حمایتها بازداشت میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان خاطرنشان کرد: در سال ۴۲ که امام (ره) نهضت را شروع کردند به خاطر طرفداری از حضرت امام از قم اخراج شدند و در سال ۴۳ ایشان عضو هیات علمای مؤتلفه اسلامی بودند که بعد از ترور حسنعلی منصور تحت تعقیب قرار گرفتند و به خاطر خطراتی که از ناحیه رژیم متوجه ایشان بود، به واسطه برخی مراجع به آلمان رفتند و در هامبورگ به عنوان مسؤل مرکز اسلامی به تبلیغ اسلام پرداختند و انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا را راه اندازی کردند و در جهت نزدیک کردن فرقه ها و مذاهب اسلامی گام برداشتند.
وی ادامه داد: در سال ۴۸ به عراق میآیند و با امام ملاقات می کنند و سال ۴۹ که به ایران برمی گردند، ساواک نمی گذارد به آلمان برگردند و فعالیتهایشان را در مرکز تحقیقات اسلامی قم، کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان قم، مرکز علمی خواهران مسلمان، کانون توحید، مکتب توحید در قالب کلاس درس، سخنرانی و کار تحقیقاتی تا سال ۵۶ انجام می دهند که در این مدت سه بار بازداشت میشوند.
حجتالاسلام توان اضافه کرد: در سال ۵۶ به منظور هماهنگ کردن انجمن اسلامی دانشجویان با نهضت حضرت امام به اروپا، کانادا و آمریکا مسافرت میکنند و از سال ۵۷ در داخل کشور در کنار دیگر شخصیتهای انقلابی در داخل کشور مبارزات و اعتراضات را رهبری میکنند و در همین سال با اوج گیری نهضت و بروز نشانههای پیروزی انقلاب اسلامی، شهید بهشتی در پاریس با امام (ره) ملاقات میکنند و ایده شورای انقلاب را با ایشان مطرح میکنند و حکم تاسیس آن را میگیرند .
وی گفت: بعد از انقلاب هم به واسطه اعتماد مردم عضو شورای خبرگان قانون اساسی از طرف مردم تهران انتخاب میشوند و به عنوان نایب رییس این مجلس در اداره جلسات وتدوین قانون اساسی نقش اصلی را به عهده داشتند و سپس توسط حضرت امام به عنوان رییس دیوان عالی کشور ورییس قوه قضاییه منصوب شدند و سرانجام در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ در سن ۵۲ سالگی در راه آرمان و عقیده اش که برقراری نظام جمهوری اسلامی بود جان خود را فدا کرد و با ۷۲ تن از شخصیتهای کشور در فاجعه ترور ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.