تهران- ایرنا- نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر حوزه نمایش با تاکید بر اهمیت عنصر شخصیت‌پردازی در یک نمایشنامه گفت: چشم اسفندیار نمایشنامه‌نویسی ایران بی‌توجهی به شخصیت‌پردازی و تحت‌الشعاع رویداد و موقعیت قرار گرفتن آن است.

مجموعه نمایشنامه حیرت‌بازار نوشته عبدالرضا فریدزاده اواخر سال گذشته از سوی انتشارات نیستان به بازار آمد. این مجموعه شامل پنج نمایشنامه‌ با عناوین حیرت بازار، سالگرد، جبهه دوم، گاوها و گذرگاه است.

نمایشنامه حیرت بازار که نام کتاب نیز از این نمایشنامه وام گرفته شده درباره خانواده‌ای سنتی است که هر ساله نذری را ادا می‌کنند. نمایشنامه سالگرد در افغانستان می‌گذرد. زمانی که نیروهای اتحادیه جماهیر شوروی سابق افغانستان را اشغال کرده بودند. جبهه دوم اوایل جنگ تحمیلی می‌گذرد و نقش مردم را در دفاع هشت ساله نشان می‌دهد. نمایشنامه گاوها موزیکال و منظوم است و با توجه به روایتی از نهج‌البلاغه به نگارش درآمده است. گذرگاه نگاهی به مقاومت مردم در جنگ دارد. این که مردم چه نقشی می‌توانند داشته باشند و از این سرزمین دفاع کنند. موضوع کلی پنج نمایشنامه مجموعه حیرت بازار اجتماعی و مقاومت است و این آثار برای انتشار، بازنویسی و دراماتورژی جدید شدند.

فریدزاده در مورد وضعیت نمایشنامه‌نویسی در کشور به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: معتقدم فرم اثر هنری در برجسته‌سازی محتوایش نقش اصلی را دارد. در نمایشنامه‌نویسی، برای ایجاد فرم مطلوب باید ابتدا بر پروردن شخصیت‌ها تمرکز داشت و پس از آن بر موقعیت که بستر رشد شخصیت‌هاست.

رویداد نمایشنامه و بینش نهفته در آن گرچه هدف نهایی است، با پرورش صحیح شخصیت‌ها و پردازش دقیق موقعیت شکل مطلوب خود را می‌یابد. فرم و شیوه نگارش و طرز پردازش پیام و انتقال آن به مخاطب را همین ترتیب شخصیت‌سازی (موقعیت) رویداد معیّن می‌دارد و قوام می‌بخشد.

وی با اشاره به اهمیت شخصیت‌پردازی در اثر گفت: نمایشنامه‌نویسی (و تئاتر) هنر شخصیت‌پردازی‌ است و نمایشنامه‌های برتر جهان بر این باور صحّه می‌گذارند. چشم اسفندیار نمایشنامه‌نویسی ایران بی‌توجهی به شخصیت‌پردازی و تحت‌الشعاع رویداد و موقعیت قرار گرفتن آن است. این بی‌توجهی تا اندازه‌ بسیاری حاصل تشخیص ندادن هویت و ساختار اثر صحنه‌ای با اثر تصویری است که تحت بمباران مستمر آن‌هاییم. ذهنیت نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان و بازیگران و تماشاگران ما به علت تماس بسیار بیشتر  با آثار تصویری و علت های دیگر تصویری و به ویژه تلویزیونی‌ست آن‌هم از نوع نامرغوب و متوسطش.

نویسنده مجموعه نمایشنامه مادر خیانت ادامه داد: شخصیت‌سازی در نمایشنامه‌نویسی نیاز به سوادی جامع در زمینه‌ تاریخ، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، علوم و غیره دارد؛ نیاز به بینش و اندیشه‌ جدّی و عمیقی که با بهره‌گیری از آن سواد، تولید و منتقل شود و در شرایط حاضر که شمار نمایشنامه‌نویسان ما بسیار افزایش یافته است، نمایشنامه‌نویسانی با شرایط فوق، کم هستند.

انبوه نمایشنامه‌نویسان متوسط و زیرمتوسط روال این هنر را در کشور وارونه ساخته و در کار آنان با آثاری مواجهیم که اغلب بر پایه‌ رویداد شکل گرفته‌اند: رویدادهای ظاهراً متفاوت و گاه خارق‌العاده اما تهی از تکتیک و اندیشه و بیهرگونه عنایتی به امر مهم شخصیت‌سازی.

وی در مورد دلیل انتشار این نمایشنامه ها که هر یک پیش از این اجرا شده اند توضیح داد: معتقدم هرچند نمایشنامه با اجرا شدن به تکامل می‌رسد، اجرای آن می‌تواند با فواصل مختلف از هنگام خلقش تا چند و چندین سال یا دهه هم، در اجرایی دقیق و صحیح اتفاق بیافتد. به عبارت دیگر نمایشنامه برای هرچه سریع‌تر به اجرا درآمدن نوشته نمی‌شود، و باید از اندیشه و شیوه‌ای برخوردار باشد که در هر زمان دور یا نزدیکی جواب دهد و کهنه نشود یا به قول معروف تاریخ مصرف نداشته باشد.

وی در مورد مجموعه نمایشنامه حیرت بازار گفت: نمایشنامه‌ این مجموعه‌ که از میان متون ۴ دوره‌ نمایشنامه‌نویسی من و از بین دهه‌های ۶۰ تا ۹۰ انتخاب شده‌اند، با این دیدگاه نگاشته شده‌اند به ساختمان و ساختار تئاتری در نوشتنشان در حدّ توان این قلم اهمیت داده شده، در همان حد به هرزمانی و هرمکانی بودن اندیشه‌شان توجه شده و تمرکزم در همگی آن‌ها بر حرکت از شخصیت‌پردازی به سوی پردازش موقعیت و شکل مطلوب دادن به رویداد جهت دستیابی به فرم مورد نظر  بوده است.

هدف نیز عبور ۵ اثر از زمان و مکان رویدادشان به هر زمان و مکان دیگر و یافتن مصادیق و نمونه‌های مشابه خویش در هر اکنون و مابعدی است. همچون دیگر نمایشنامه‌هایم، شخصیت‌های هر اثر از میان مردمان عادی که شناخته و با آنان زیسته‌ام، یعنی اکثریت مردم جامعه‌ گزیده شده‌اند. خواننده در این ۵ اثر نیز با تنوّع فضاها و موقعیت‌ها و آدم‌ها مواجه است.

نویسنده مجموعه نمایشنامه سفر به جنون افزود: شبیه دیگر آثارم حرکت اصلی آثار این کتاب نیز بر بستر واقع‌گرایی است و نموّ شاخه‌ها و رگه‌های سورآلیستی و اکسپرسیونیستی هرجا که اقتضای متن باشد از ریشه‌ همین واقع‌گرایی به‌طرزی منطقی و باورپذیر، در این آثار هم یکی از دغدغه‌های جدّی‌ام بوده است.

وی افزود: معتقدم از مهم‌ترین موارد در نمایشنامه‌نویسی، جا افتادن روش ها و شیوه‌مندی‌ها در بافتار کلّی هر اثر است، چنان‌که خود را "نما - نما" نکنند، از بافت کلّی "بیرون نزنند" و در نگاه نخست اصلاً به چشم نیایند. در این زمینه مثالی دارم: اعضا و جوارح حیاتی چون قلب، شش‌ها، و دستگاه‌های هاضمه و گردش خون، یا سیستم عصبی آدمی، درون پیکرش به دقت تمام چینش شده و هریک به‌طور منظم و بی‌وقفه به کار و انجام وظیفه و مسئولیت خود مشغولند و زیرساخت‌های کردار و پندار و گفتار او را فراهم می‌آورند بی که هیچ به چشم آیند، الّا به هنگام شکافتن کالبد.

به گفته فریدزاده روش‌های استفاده شده در اثر هنری (اینجا نمایشنامه) نقش و تاثیری مشابه در پیکره‌ آن دارند و تنها هنگام تجزیه و تحلیل اثر باید معلوم شوند. آن ‌سان که بدترین و زننده‌ترین حالت آن است که فی‌المثل دستگاه‌های تنفس و هاضمه‌ آدمی در بیرون پیکرش مشاهده شوند، برای نمایشنامه هم بیرون زدن شگردها و روش‌ها و شیوه‌مندی‌ها از درون قالب آن، بدترین سرنوشت ممکن خواهد بود.

وی در مورد محتوای نمایشنامه‌های مجموعه‌ حیرت‌بازار نیز توضیح داد: نمایشنامه های این مجموعه مشخصاً سمت و سوی اجتماعی، آمیخته به رگه‌ اعتقادی و رنگ و روی انسان‌شناختی دارند.