این روزنامه در گزارش خود که به قلم "محمد سعید ادریس" تحلیلگر مصری و عضو پیشین پارلمان مصر افزود : با وجود اطلاع رژیم اسرائیل از محوریت و استراتژی آمریکا در روابط با این رژیم که روابطی ذاتی بوده و موجودیت رژیم تل آویو به آن بستگی دارد و همیشه از سوی آمریکا نیز حمایت می شود، اما فکر استراتژیک اسرائیل آن را مجبور می کند که احساس خطر کرده و مدام این روابط را مرور کند از بیم اینکه خدشه ای به این روابط وارد نشود چرا که سران تل آویو این موضوع را تهدیدی جدی و حیاتی برای موجودیت، ثبات و امنیت خود می دانند.
وی می افزاید: یکی از انگیزه های این ترس و برآوردهای رژیم اسرائیل در نزد خود به دلیل بروز تغییر و تحول در این روابط در سالهای اخیر در سایه بوجود آمدن اختلاف میان تل آویو - واشنگتن پیرامون قضایا و بحران های خاورمیانه است و نیز این رژیم این موضوع را درک کرده که قدرت آمریکا افول کرده و هیمنه آن در جهان از بین رفته و قوای جهانی ظهور کرده قادر به ربودن گوی قدرت از آن است و می توانند جهانی چند قطبی را به جای جهان تک قطبی آمریکایی بوجود آورند که دیگر تنها آمریکا نمی تواند در آن قد علم کند. در مقدمه این دولت ها، روسیه و چین قرار دارند و در کنار آنها نیز نشانه هایی از سرکشی های کشورهایی اروپایی به رهبری آلمان و فرانسه علیه رهبری آمریکا در جهان و تلاش برای ایجاد هویتی امنیتی برای اروپایی مستقل از پیمان ناتو و تأسیس ارتش مستقل اروپایی هستند.
ادریس معتقد است که اختلاف اسرائیل با آمریکا در سال های گذشته بخصوص در هشت سالی که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا آن را برعهده داشت، درباره مسایل خاورمیانه بویژه در پرونده ایران و رد خطر تهران برای رژیم اسرائیل به عنوان یک تهدید موجودیتی از سوی اوباما و عدم حضور نظامی در آمریکا آنطور که اسرائیل می خواست و نیز وجود نشانه هایی درباره سقوط جایگاه این کشور در جهان باعث این شده تا اسرائیلی ها این پرسش را از خود بکنند که، آیا ممکن است تغییری در روابط میان آمریکا و اسرائیل روی دهد؟ آیا اسرائیل می توان بدون حمایت آمریکا به حیات خود ادامه دهد؟ آیا اسرائیل جایگزین هایی برای آمریکا دارد؟.
همین پرسش ها نیز باعث شد تا ژنرال "عاموس یادلین" رئیس انجمن مطالعات امنیت ملی اسرائیل در کنفرانس هرتزلیا شواهدی از وجود خطرات جدید ارایه کند که این دلایل می توانند تاثیر منفی بر روابط آمریکا با این رژیم بگذارد. وی به دو خطر که بر روابط تل آویو و واشنگتن تاثیر می گذارد اشاره می کند؛ خطر اول احتمال اوج گرفتن جنبش های اعتراضی مردمی با گرایش های قومی و راست افراطی و ناسیانولیستی آنطور که قاره اروپا امروز شاهد آن است و در این اعتراض ها حزب های جدیدی بوجود آیند که باعث کنار رفتن حزب های فعلی که از اسرائیل حمایت می کنند یعنی حزب جمهوریخواه و دموکرات شود، اما خطر دوم ارتباط اسرائیل با چین به دلیل منافع اقتصادی است؛ از سوی دیگر اسرائیل فرصت برقراری ارتباط با چین را به عنوان یک قدرت نوظهور و نیز غلبه بر دشمنان منطقه ای و استراتژیکش غنیمت می شمارد.
یادلین اشاره می کند که آمریکا روابط اسرائیل با چین را نمی پذیرد و اعطای وکالت به چین برای اداره یکی از بنادر حیفا، از سوی واشنگتن غیر قابل قبول بود، چرا که آمریکا بیم داشت حضور چین در این منطقه بر پایگاه نظامی آن در نزدیکی این بندر تاثیر بگذارد، همچنین مخالفت آمریکا به دلیل رشد سرمایه گذاری چین در سرزمین های اشغالی بخصوص تاسیس ایستگاه آب شیرین کن معروف به شورک -۲ که بزرگترین نوع خود در جهان محسوب می شود، است در حالی که چین آماده تاسیس آن در سرزمین های اشغالی به ارزش بیش از ۵/۱ میلیارد دلار بود، که ظرفیت تولید آن ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب شیرین در سال است.
در همین راستا دونالد ترامپ چند روز پیش از ورود مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به قدس اشغالی (۳ می ۲۰۲۰) در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نسبت به سرمایه گذاری های چین در اسرائیل ابراز نارضایتی کرد و گفته می شود که پمپئو پیام محکمی از ترامپ برای نتانیاهو آورده بود که در آن ترامپ تهدید کرده بود که اقدامات واقعی و شروط زیادی را بر پروژه های چینی بخصوص پروژه ایستگاه آب شیرین کن آن اعمال کند.
این تحلیلگر مصری می نویسد، هشدارهای عاموس یادلین و دیگر تحلیلگران استراتژیست های آمریکایی این پژواک را می دهد که در سایه دو رخداد مهم اخیر، رژیم اسرائیل به روابط خود با آمریکا و آینده آن می اندیشد. رخداد اول رویکرد یکجانبه گرایانه افراطی آمریکا در پرونده ویروس کرونا است که برای اولین بار اسرائیل خود را در میان این بحران خطرناک تنها و بدون متحد و پشتوانه آمریکایی دید و مجبور به درخواست کمک از طرف های دیگر شد. این حادثه زنگ هشداری به اسرائیلی ها بود مبنی بر اینکه "هشیار باشید که آمریکا همیشه پشتوانه شما نخواهد بود"، اما رخداد دوم اوج گرفتن اعتراض های مردمی در ایالت ها و شهرهای بزرگ آمریکا در پی قتل جورج فلوید شهروند آفریقایی - آمریکایی تبار به دست پلیس آمریکا در شهر مینیابولس در ایالت مینیسوتا بود که باعث تحریک خشونت ها شده و همچنین باعث تنزل جایگاه ترامپ به دلیل سو مدیریت این بحران شده، که رییس جمهوری آمریکا خواستار کمک نیروهای گارد ملی برای خاموش کردن شعله تظاهرات و تهدید به ورود ارتش برای سرکوب کردن تظاهرات کرده است.
رخدادهای اخیر در آمریکا و عواقب آن تنها باعث کاهش شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات آینده که قرار است در ۳ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ۹۹) برگزار شود به نفع رقیب دموکراتش جو بایدن نشده بلکه سبب شده تا مردان سیاسی اصلی پیرامون او از وی دور شوند و از رفتارهای او تبری جویند همانند مارک اسپر وزیر دفاع و مارک میلی رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا و رد کردن ورود ارتش برای سرکوب کردن جنبش های مردمی و همچنین انتشار کتاب "جان بولتون" مشاور سابق امنیت ملی آمریکا علیه سیاست های او در قدرت از سوی نشر سایمت اند شوستر در روز ۲۳ ژوئن جاری ضربه محکمی به ترامپ خواهد بود و به شانس پیروزی او در انتخابات پایان می دهد.
ادریس در خاتمه می نویسد، "کنار رفتن پرده ها" تنها عنوانی است که می توان برای دوره جدیدی که رژیم اسرائیل با آن در سال های آینده مواجه است به کار برد و این رژیم باید پاسخ دهد که چگونه می خواهد بدون حمایت های آمریکا به حیات خود ادامه دهد؟ "مارتن اندیک" دوست نزدیک رژیم اسرائیل و سفیر سابق آمریکا در تل آویو در گفت وگو با رادیو ارتش این رژیم در روز پنجشنبه در پاسخ به پرسشی درباره اینکه اگر نتانیاهو درباره الحاق کرانه باختری به اسرائیل جدی باشد چه اتفاقی رخ خواهد داد، او پاسخ داد که الحاق شهرک های صهیونیستی از حمایت آمریکا برخوردار است، اما پیش بینی های "فرانکلین فویر" در مجله آتلانتک تاکید می کند که "نظام ترامپ درحال فروپاشی است و او اکنون سرنوشت دیکتاتورهایی را دارد که ملت هایشان علیه آنها انقلاب می کنند". اینها حقایقی واقعی است، هرچند برای اسرائیل باور کردن آن دشوار باشد، اما نمی تواند از آن فرار کند و باید هزینه آن را بپردازد.