تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۲

تهران - ایرنا - یادم هست در ایام کودکی که هنوز به سن دبستان نرسیده بودم، در راه خانه با فریب خرید بستنی از سوی یک ناشناس، گوشواره‌هایم با دستان دزد با معرفت باز شد و آنها را در جیبش پنهان کرد و به من گفت، خانه‌تان کجاست و دست‌های کوچکم را محکم گرفت و من را کشان کشان به سمت خانه مان برد.

وقتی به در خانه رسیدم، مادر و پدر و خواهر و برادرم به سمت من آمدند و خوشحال از آمدنم، گفتند کجا بودی؟ در حالی که نبود من در خانه شاید به یک ساعت هم نکشیده بود اما آن ها نگران بودند،  مادرم من را محکم به آغوش کشید و گریه کنان گفت: «خدایا شکرت...» همان طور که با دستانم انتهای کوچه را به مادرم نشان می دادم با زبان کودکانه ام، گفتم، مامان اون آقا گوشواره هایم را درآورد و من را به در خانه رساند... دزد جوان و با معرفت تا دید به خانه رسیدم و انگشت اشاره ام را به سمتش گرفته ام، در عین حال که خیالش راحت شد پا به فرار گذاشت، مادرم گفت، گوشواره ها فدای سرت، خدا خیرش بده که وجدان و معرفت داشت و تو را به ما بازگرداند...

حالا این کودک پنج ساله، مادر است و درک می کند که همان یک ساعت بر مادرش چه گذشته است، وقتی به صفحات حوادث روزنامه ها رجوع می کنم یا در فضای مجازی می خوانم که فلان کودک ربوده شد، مورد تجاوز و سرقت قرار گرفت، یاد دزد دوران کودکی ام می افتم و زیر لب می گویم، دزد هم دزدهای قدیم، روزگاری دزدها هم باشرف بودند.

چندی پیش مادری را مضطرب و نگران دیدم که به این سو و آن سو می دوید، همچون مرغی پرکنده، سراغ کودک خردسالش را از این و آن می‌گرفت، حتی سراغ کودکش را از من گرفت اما چنین کودکی با مشخصاتی که او می گفت را ندیده بودم، کسی نیز او را ندیده بود، ناامید شد و بر زمین نشست، سربر زانوهایش برد و گریست، همه او را دوره کرده بودند و هر کسی به طریقی او را امیدوار می کرد، نگران نباشید، به امید خدا پیدا می‌شود... دلم برایش سوخت، برای قلب شکسته مادری که فرزندش را گم کرده است.

در این روزهای کرونایی هر چند گفته می شود فاصله اجتماعی را حفظ کنید اما کودکان از خانه های کوچک و آپارتمانی خسته شده اند و دوست دارند انرژی کودکی خود را در فضایی باز تخلیه کنند بنابراین برخی والدین با رعایت نکات بهداشتی فرزندان خود را به بوستان ها می برند تا از خستگی خانه نشینی کمی رها شوند، اما دزدان هیچ وقت و در هیچ شرایطی بیکار نمی نشینند و شرایط کرونایی هیچ تاثیر در اقدام پلید آن ها ندارد، برخی به دنبال سوء استفاده جنسی از کودکان هستند، برخی به دنبال سرقت طلا یا اشیای با ارزشی که دردست کودکان و نوجوانان است از جمله گوشی یا تب لت، هستند براین اساس لازم است تا والدین بسیار هوشیارتر وده و در پارک و بوستان ها فرزندان خود را به حال خود رها نکنند.

 در این گزارش به نمونه هایی از حوادث مرتبط به کودک ربایی یا سرقت از کودکان اشاره می شود.

کودک کرمانی از چنگال آدم ربایان رهایی یافت

به همت پلیس کرمان یک کودک هشت ساله پس از ۲۸ روز از چنگ آدم ربایان رهایی یافته و وجوه دریافتی از خانواده کودک کرمانی از آدم ربایان پس گرفته شد.

در این رابطه مشخص شد که یک باند آدم ربایی از استان‌های مجاور شرقی نقشه ربودن فرزندی از اهالی شهرستان کرمان را کشیده و در صدد اخاذی از خانواده این کودک هستند.

این کودک در ساعت ۷:۳۰ دقیقه صبح سوار سرویس مدرسه می‌شود که این خودرو توسط آدم ربایان سرقت شده و به حاشیه شهر انتقال داده می‌شود و آدم ربایان پس از تعویض خودرو، کودک را در صندوق عقب قرار داده و او را به شهرستان‌های شرقی و سپس به استان شرقی همجوار انتقال داده‌اند.

 این کودک به مدت ۲۸ روز در استان شرقی همجوار توسط عواملی که از قبل انجا سپرده بودند، نگهداری می‌شود. گروه آدم ربایی در ابتدا برای آزادی این کودک از خانواده وی درخواست ۵۰۰ سکه بهار آزادی معادل ۲ میلیارد ۵۰۰ میلیون تومان کرده بودند، حدود ۷۰ سکه بهار آزادی تحویل آدم رباها شده بود که بعد از دستگیری این افراد، خودرو و وسایلی که با این سکه‌ها خریداری شده بود به این خانواده بازگردانده شد.

پلیس کرمان بعد از انجام کارهای فنی و اطلاعاتی، افراد این باند را شناسایی کرد و به دلیل اینکه خطری برای کودک وجود داشت ابتدا نسبت به آزادسازی گروگان ۸ ساله از دست آدم ربایان اقدام شد و بلافاصله بر اساس اقدامات عملیاتی و اخذ نیابت قضائی، اعضای این باند در مخفیگاه‌های خود در استان‌های مختلف دستگیر شدند.  ابتدا خانم و آقایی که در صحنه حضور داشتند و ادم ربایی را انجام دادند دستگیر شدند و پس از آن ۴ نفر از اعضای این گروه که در طول مدت ۲۸ روز از گروگان نگهداری می‌کردند نیز دستگیر شدند.  این پرونده توسط پلیس آگاهی تکمیل شده و به منظور برخورد قاطع و قانونی با این افراد در اختیار مراجع قضائی قرار گرفته است.

کودک ربای میدان میوه و تره بار تهرانسر دستگیر شد

چندی پیش رئیس کلانتری ۱۵۰ تهرانسر از دستگیری زنی در حال ربودن یک کودک ۵ ساله در میدان میوه و تره بار خبر داد.

سرهنگ بهزاد ثابت راسخ در تشریح این خبر گفت: ساعت ۲۱ شب گذشته خبری مبنی بر آدم ربایی در میدان میوه و تره بار به کلانتری اعلام شد. مأموران گشت سریعاً در محل حاضر شدند و مشخص شد خانمی ۴۴ ساله در حال خارج کردن پسربچه ۵ ساله بوده که توسط پدر کودک شناسایی شده است.

وی افزود: حسب تحقیقات صورت گرفته والدین این کودک به قصد خرید به این مرکز مراجعه کرده بودند که در یک لحظه به علت سهل انگاری، حواسشان از کودک پرت شده و زن کودک ربا که بچه را تنها دیده و سعی داشته با مخفی کردن وی در زیر چادر، او را از میدان خارج کند که در همین هنگام، پدر بچه از روی کفش‌هایش او را زیر چادر رباینده شناسایی کرده و مانع از خارج کردن کودک از میدان شده است. متهم به همراه همسر و فرزند ۱۳ سالشان در شهر قدس زندگی می‌کنند هر دو معتاد به هروئین هستند. بر اساس شواهد به نظر می‌رسد این خانم اختلالات روانی دارد که البته در صورت اعزام وی به پزشکی قانونی نظریه اعلام خواهد شد.

وی در تحقیقات پلیسی عنوان کرد من فکر می‌کردم این کودک فرشته است و قصد داشتم او را با خود به خانه‌ام ببرم.

سرهنگ راسخ از خانواده‌ها خواست زمانی که همراه کودکان خردسال بیرون از منزل می‌روند، از تنها گذاشتن آنها جدا خودداری کند و با این کار زمینه انجام عمل مجرمانه را برای بزهکاران فراهم نکنند.

آزادی کودک ۱۰ ساله از دست آدم‌ربایان

 یکی از شهروندان با مراجعه به کلانتری الهیه در خصوص مفقود شدن پسربچه ۱۰ ساله اش به نام محمد و عدم مراجعت وی به منزل پس از تعطیلی مدرسه، مراجعه کرد و رسیدگی به موضوع در دستور کار گارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

تیمی از اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی استان در تحقیقات گسترده خود به این نتیجه رسیدند که پسربچه ۱۰ ساله از سوی فرد یا افرادی ربوده شده و پس از دادن آموزش های لازم به خانواده وی، دامنه تحقیقات خود را برای شناسایی عوامل آدم ربایی آغاز کردند. کارآگاهان در تحقیقات خود دریافتند که ۲ نفر با یک دستگاه خودروی برلیانس حوالی منزل این خانواده، وی را سوار خودرو کرده و به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.

باتوجه به حساسیت موضوع، کارآگاهان پلیس آگاهی جستجوی خود را برای شناسایی مخفیگاه آدم ربایان که ۴۹ و ۳۶ ساله بودند، گسترش داده و در نهایت موفق به شناسایی این مکان در محلی درشهر کرمانشاه شدند.  با شناسایی مخفیگاه آدم ربایان و پس از هماهنگی با مقام قضائی، کارآگاهان در عملیاتی حساب شده و بدون هیچ درگیری موفق به آزادی محمد ۱۰ ساله و دستگیری هر ۲ آدم ربا شدند.

سردار جاویدان با اشاره به تحویل پسربچه ۱۰ ساله به خانواده اش، تصریح کرد: متهمان دستگیر شده در بازجویی ها انگیزه خود را از این کار اختلافات مالی با پدر فرد ربوده شده عنوان کردند.

هر ۲ آدم ربا به دستگاه قضائی برای صدور احکام لازم معرفی شدند.

بازگشت کودک ربوده شده ساوجبلاغی به آغوش خانواده

فرمانده انتظامی نظرآباد چندی پیش اعلام کرد: کودک سه ساله ساوجبلاغی که به همراه خودرو پدرش توسط یک سارق ربوده شده بود سالم به آغوش خانواده بازگشت.

 سرهنگ علی سلیمانی افزود: ماموران پلیس نظرآباد در پی کسب گزارشی مبنی بر یک فقره سرقت خودرو «ریو» در محدوده شهرستان ساوجبلاغ و ربوده شدن کودک سه ساله در داخل خودرو  بلافاصله وارد عمل شده و تمام محورهای ورودی و خروجی شهرستان های نظرآباد و ساوجبلاغ را تحت کنترل و نظارت خود درآوردند.

 جست و جو برای کشف خودرو مسروقه ادامه داشت که ماموران گشت کلانتری نظرآباد در نزدیکی روستای هیو شهرستان ساوجبلاغ  دختر بچه سه ساله را که درکنار جاده گریه کنان رها شده بود، پیدا کردند. ماموران پس از تماس با والدین کودک و اطمینان از این که وی همان کودک ربوده شده داخل خودرو است، به ماموریت خود ادامه داده و در نهایت خودرو مسروقه  را که به سمت شهرستان نظرآباد درحال حرکت بود شناسایی و موفق به توقف خودرو و دستگیری سارق شدند.

 متهم پس از انتقال به کلانتری اعتراف کرد که حین تردد متوجه یک دستگاه خودرو ریو روشن  مقابل یک فروشگاه در ساوجبلاغ می شود که آن را به سرقت می برد که پس از مدتی متوجه کودک خوابیده در صندلی عقب خودرو  شد. سارق این کودک را در حاشیه جاده رها می کند که توسط ماموران انتظامی به آغوش خانواده بازگشت.

سارق که دارای چندین فقره سوابق کیفری است، برای تحقیقات تکمیلی و شناسایی سایر جرایم احتمالی همراه با پرونده مقدماتی در اختیار پلیس آگاهی شهرستان نظرآباد قرار گرفت. سه سال پیش نیز دو سارق در کرج یک دستگاه پراید را حین ورود به داخل پارکینگ ربودند که پس  از مدتی متوجه ووجود یک دختربچه سه ساله به نام «ستایش» در صندلی عقب خودرو می شوند که این خودرو را در یکی از کوچه های اطراف رها کردند و ستایش به همراه خودرو به خانواده اش باز گشت.  

دزدان، خودرو را با کودک ۲ ماهه سرقت کردند

رئیس کلانتری ۱۴۸ انقلاب اسلامی پایتخت از کشف یک دستگاه خودرو خبر داد که با یک کودک دو ماهه در درون آن توسط دزدان سرقت شده بود.

سرهنگ پیمان لطیفی گفت: ساعت ۲۳ روز یکشنبه یازدهم اسفند امسال مردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ از به سرقت رفتن خودرو پژوی خود در خیابان جمالزاده در غرب تهران خبر داد و به دنبال آن سریعا تیمی از ماموران به محل اعزام شدند.  ماموران با حضور در محل با پدر و مادری آشفته و نگران روبه رو شدند.   پدر جوان اظهار داشت، همسرش برای خرید از خودرو پیاده شده بود و در حالی که پسر ۲ ماهه اش در صندلی عقب خواب بود، خودش برای کمک به همسر لحظاتی از خودروی روشن پیاده شد اما هنوز چند قدمی نرفته بود که ناگهان ۲ جوان سوار بر خودرو شده و با سرعت پا به فرار گذاشتند.

رئیس کلانتری ۱۴۸ انقلاب اسلامی ادامه داد: با توجه به حساسیت موضوع مشخصات خودرو به گشت های پلیسی مخابره شد و در ادامه زن جوان که بی تابی می کرد، گفت که گوشی موبایلش را داخل خودرو جا گذاشته است.  در این مرحله یکی از ماموران با تلفن همراه زن جوان تماس گرفت. در این تماس یکی از سارقان گوشی موبایل را جواب داد. مامور پلیس نیز با او شروع به صحبت کرد و سارق گفت که حال بچه خوب است و خودرو را تا لحظاتی دیگر در یک کوچه بالاتر از کلانتری  و پشت یک کامیون پارک می کند و برای اینکه بچه سرما نخورد بخاری خودرو را نیز روشن گذاشته است.

وی تصریح کرد: به این ترتیب ماموران همراه با پدر و مادر کودک به محل مراجعه کرده و خودرو کشف شد و کودک ۲ ماهه نیز به آغوش خانواده بازگشت.

یک لحظه غفلت

زن جوان به همراه همسر و دو فرزند ۶ ساله و ۱۶ ماه اش برای زیارت به مشهد مقدس رفته بود، برای نماز جماعت آماده شد، فرزندش در کنارش بود، اما وقتی نماز به پایان رسید، دیگر کودکش را ندید، دنیا روی سرش خراب شد، از محمد پرهام، پسرک شیطان و شیرین زبانش خبری نبود، از همه کمک خواست از خادمین حرم و از مردم اما هیچ کسی او را ندیده بود. هیچ دردی برای یک مادر سخت تر از این نیست که جگر گوشه اش را به این شکل در شهر غریب از دست بدهد، هزاران فکر منفی به ذهنش خطور کرد، رو به حرم ایستاد و از امام رضا (ع) خواست تا خودش فرزندش را به او بازگرداند تا همراه با پسرک شیطانش به شهرش یزد بازگردد.

پلیس آگاهی در این پرونده وارد عمل شد. حدسش کودک ربایی بود؛ تصاویر دوربین های مدار بسته حرم این حدس را به یقین تبدیل کرد. در بازبینی تصاویر دوربین ‌های مداربسته نشان می ‌داد پسرک ۱۶ ماهه چند قدم از مادرش دور شده و سراغ یکی از خادمان حرم رفته و دقایقی با او بازی کرده است.

خادم احضار می شود و در جریان تحقیقات به مأموران می گوید: در حال انجام کار بودم که پسربچه سراغم آمد. تنها بود و فکر کردم گم شده است. چند دقیقه‌ای او را نگه داشتم و با او بازی کردم تا اینکه مردی سراغم آمد و گفت زن جوانی را دیده که در پی یافتن پسرش بوده است و شاید این پسر، فرزند همان زن باشد. چند لحظه بعد زنی که آن مرد از آن صحبت می‌ کرد سراغم آمد و گفت این بچه پسر اوست. من هم حرفش را باور کردم و پسربچه را به او دادم و او هم خیلی سریع از حرم خارج شد.

بررسی تصاویر ضبط شده نشان می‌ داد زن جوان بعد از تحویل گرفتن محمد پرهام همراه با مردی که سراغ خادم آمده بود، از در حرم خارج شده و سوار بر یک تاکسی سمند از آنجا دور شده‌اند.

پدر و مادر محمد پرهام یک لحظه آرام و قرار نداشتند از پلیس می خواستند و التماس می کردند هر چه زودتر دزدان فرزندنشان را پیدا کنند، مادر جوان اشک می ریخت و نام فرزندش را صدا می کرد، هر فردی با دیدن چنین صحنه ای، دلش می شکست. ثانیه ها برای آنها به اندازه یک عمر می گذشت، مادر فکر می کرد، نکند دیگر محمد پرهام را نبینم، نکند او را از کشور خارج کنند، نکند بلایی سرش بیاورند و جنازه اش را تحویل دهند، نکند... د. نکند...

دو روز از گم شدن محمد پرهام می گذشت و پدر و مادر جوان همچنان میهمان امام رضا بودند اما بدون محمد پرهام.
در اوج ناامیدی بود که پلیس خبر خوشی به آنها داد مبنی بر اینکه زن و شوهر کودک ربا دستگیر شدند، زوج جوان حدود ۳۰ و ۲۳ ساله که بعد از ازدواج صاحب فرزند نشده بودند، محمد پرهام را ربودند، این زوج به دلیل انتشار خبر ربوده شدن محمد پرهام در شبکه های اجتماعی قصد داشتند طی قراری با مادر کودک، وی را تحویل دهند. کارآگاهان نیز که در تعقیب این زوج بودند، آنها را در اطراف میدان توحید مشهد به دام انداختند و این گونه شد که کودک ۱۶ماهه در حالی که به شدت گریه می کرد و دچار اضطراب شده بود، به آغوش والدین خود بازگشت.

پلیس در انتشار خبر ربوده شدن این کودک، مهمترین عامل را بی دقتی و غفلت والدین اعلام کرد که سارقان از این فرصت استفاده کرده و اقدام به ربودن کودک کردند.

ربایندگان کودکان در اقدام غیرانسانی خود اهداف مختلفی دارند؛ برخی به دلیل نداشتن فرزند دست به چنین کاری می زنند، برخی که ذات شیطانی دارند، به دنبال سوءاستفاده جنسی از کودکان هستند، برخی استفاده ابزاری از آنها می کنند، در این بین شانس با کودکانی است که گیر خانواده ای بیفتند که صاحب فرزند نمی شوند هر چند این اقدام نیز غیرانسانی است که کودکی از والدینش جدا شده و ناامنی میهمان دل کوچکشان شود، اما نسبت به نیت های شوم دیگر در ربایش کودکان این نوع ربایش قابل تحمل تر است، اما از کجا معلوم که کودک بی پناه و معصوم در دام چه انسان هایی گرفتار می شود و آیا کودک بعد از ربایش به خانه باز می گردد؟ اگر باز گردد آیا این کودک همان کودک چند روز پیش خواهد بود؟

روانشناسان کودک معتقد هستند در حفظ و نگهداری جسمی و روانی کودک، پیشگیری بهتر از درمان است چرا که آسیب های جسمی و روانی ضمن اینکه به صورت طولانی مدت در کودکان باقی می ماند و گاه تا بزرگسالی نیز ادامه دارد، ممکن است به هیچ عنوان درمان نشود.

به عنوان مثال کودکی که از سوی آدم ربایان دزدیده شده است، اضطراب و جدایی را تا سال های سال با خود به دوش می کشد، همیشه مضطرب و نگران است که این بار روانی در طول تحصیل، بزرگسالی و حتی ازدواج آنها نمود دارد. بر این اساس والدین باید همواره هوشیار باشند و حتی یک ثانیه از کودک خود غفلت نکنند. به ویژه در مورد کودکان زیر یک سال در یک جا بند نمی شوند و مدام در جست و خیز هستند و شاید بارها و بارها در خیابان و معابر دست والدین خود را رها کنند که این ناشی از حس کنجکاوی در آنها است.

پلیس نیز مهمترین عامل در ربایش کودکان را غفلت والدین می داند، یک لحظه رها کردن کودک در مکان های شلوغ مثل بازار، برای ربودن یک کودک کافی است، یک لحظه غفلت کردن از کودک و فرستادن او برای یک خرید جزئی، برای کودک ربایان کافی است تا کودک بی دفاع و معصوم را با خود ببرند.

 تصاویر دوربین مداربسته نهال را نجات داد

فیلم دوربین مداربسته راز ربوده شدن دختربچه چهار ساله‌ای را که توسط یک آدم‌ ربا ربوده شده بود، فاش کرد. برخی اوقات فقدان توجه در مراقبت از کودکان و اعتماد بیش از حد به محیط اطراف و اطرافیان دور و نزدیک، فرصت را برای فرصت طلبان و مجرمان فراهم می‌کند و کودکان را در چنگال آدم‌ربایان گرفتار می‌سازد و موجب اذیت و آزار آنها می‌شود.

نهال دختر بچه چهار ساله‌ای بود که در طول تعطیلات نوروز امسال به اتفاق خانواده‌اش به شهر تهران سفر کرده و همراه مادر و سایر بستگان به بازار بلورفروش‌ها واقع در محله شوش، رفته بود در جریان بازدید مغازه ‌های بلورفروشی، نهال دست خود را برای چند ثانیه از دست مادر رها می ‌کند و سرگرم تماشای وسایل مغازه ‌های اطراف می ‌شود در همین حین مرد جوانی که گویا از قبل در انتظار به وجود آمدن فرصتی برای ربودن نهال بوده است، به پیش آمده و دستان دختربچه را که مقداری طلا هم به همراه داشت، گرفته و پس از صحبت کوتاهی با زن و مرد جوان دیگری در همان حوالی، به سرعت از محل متواری می ‌شود.

پس از مفقود شدن ناگهانی نهال و بی ‌تابی و بی‌ قراری مادر نهال، در خیابان صابونیان که به همان محله بلور فروش ها مشهور است، در کمتر از چند دقیقه غلغله ای به پا شده و نیروهای انتظامی نیز برای بررسی حادثه به سرعت در محل حاضر شدند. با حاضر شدن پلیس در صحنه وقوع کودک‌ ربایی، سرنخ ‌های احتمالی دنبال شده و فیلمی توسط یکی از کسبه ها ارائه شد که از لحظه ربوده شدن نهال حکایت داشت. با به دست آمدن تصاویری مربوط به لحظات ربوده شدن نهال که به وسیله دوربین مداربسته یکی از مغازه‌ های محدوده خیابان صابونیان ضبط شده بود، موضوع پیدا کردن نهال در دستورکار قرار گرفت و خوشبختانه در فاصله زمانی کمتر از چهار ساعت نهال در حدود چند کوچه بالاتر از نقطه ای که ربوده شده بود، پیدا شد.

گویا شلوغ شدن محله و رسیدن نیروهای پلیس به آنجا، فرد آدم ‌ربا را دچار وحشت کرده و همین امر موجب شده بود تا پس از دزدیدن گردنبند طلای او، نهال را در کوچه پس کوچه‌های اطراف خیابان صابونیان رها کند.

نجات دختر هشت ساله از دام مردی شیطان صفت
چندی پیش، زنی با پلیس کرج تماس گرفت و از نجات دختر هشت ساله ربوده شده‌ ای در یکی از بوستان ‌های محله گوهردشت کرج خبر داد. ماموران انتظامی با حضور در آنجا با زن جوانی رو به ‌رو شدند که دست دختر هشت ساله گریان را به دست گرفته و در حال آرام کردن او بود. ماموران کودک و این زن را برای ادامه تحقیقات به اداره پلیس آگاهی منتقل کردند.

زن جوان که خودش را معلم معرفی می ‌کرد به افسر تحقیق گفت؛ در حال عبور از خیابان بودم که دیدم مردی جوان همراه یک دختر هشت ساله از خودروی پرایدی پیاده شدند و چند لحظه بعد راننده از آنها دور شد. چهره مرد جوان پریشان بود و به زور دخترک را با خود این سو و آن سو می‌برد. دختر کوچولو گریه می‌ کرد و رفتارش به گونه ‌ای بود که انگار با آن مرد غریبه است و نمی‌خواهد با او همراه شود، با دیدن این صحنه و چهره رنگ ‌پریده دختر هشت ساله احتمال دادم آنها نسبتی با هم ندارند. بنابراین به سمتشان رفتم و به رفتار مرد جوان اعتراض کردم. او در جوابم مدعی شد این کودک فرزند یکی از اقوامش است و هر طوری بخواهد با او رفتار می‌کند. در همین موقع دختر خردسال با گریه گفت؛ خاله، او مرا دزدیده است کمکم کن. به سمت دختربچه رفتم و دست او را گرفتم که مرد کودک‌ ربا با من درگیر شد. او به طرفم حمله کرد که عابران متوجه این درگیری شدند و به سمت ما آمدند و متهم فرار کرد.

ماموران به گفت ‌وگو با کودک پرداختند که معلوم شد گفته ‌های خانم معلم صحت دارد و خانه کودک حوالی باغستان است و آدم‌ ربا او را به محله گوهردشت آورده است. با مشخص شدن ماجرای کودک ‌ربایی، ماموران به کمک اهالی اطراف را جست ‌و جو کردند و توانستند مرد کودک‌ ربا را در یکی از محله‌ های اطراف شناسایی کنند و او را پیش از اینکه فرصتی برای فرار پیدا کند، بازداشت کردند. کودک خردسال نیز تحویل خانواده‌اش شد.

متهم در جریان تحقیقات به افسر تحقیق گفت، چند روز در حوالی محله باغستان پرسه می‌زدم تا برای عملی کردن نقشه شیطانی‌ ام کودکی را بدزدم. روز حادثه دختر هشت ساله توجهم را جلب کرد و تصمیم گرفتم نقشه دزدیدن او را اجرا کنم. او و خانه‌ شان را زیرنظر گرفتم و متوجه شدم پدر او در خانه نیست، او و دیگر اعضای خانواده در خانه تنها هستند. او هر از گاهی برای خرید به مغازه محله ‌شان می‌رفت. روز حادثه دوباره به محله آنها رفتم و خانه ‌شان را زیرنظر گرفتم. دختربچه از خانه بیرون آمد و دقایقی بعد با خرید دلستر به خانه بازگشت. زمانی که قصد داشت در خانه را ببندد وارد خانه شدم. دستم را روی دهان او گذاشتم که دلستر از دستش افتاد. کشان‌کشان او را بیرون بردم. زمانی که دوستانم با خودرو از راه رسیدند، کودک را داخل خودرو انداخته و فرار کردیم. آنها من را حوالی بوستانی در گوهردشت پیاده کردند و رفتند و من، کودک را کشان‌کشان با خود می‌بردم. قصد آزار و اذیت او را داشتم که زنی متوجه ماجرا شد و با دخالت او ناکام ماندم.

ربودن دختربچه به خاطر النگوهای طلا
در حادثه ای دیگر دختربچه ای هشت ساله که النگوی طلا در دست داشت، در حین بازگشت از مدرسه به خانه توسط فردی ربوده شد، سارق بعد از ربودن النگوهای طلا دخترک را در محله ای دورافتاده رها کرد که بومی های محل دختر را به کلانتری تحویل و در نهایت این کودک به آغوش خانواده بازگشت.

 عوامل افزایش احتمال ربایش و سرقت از کودکان
سرهنگ رضا موذن معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی نیروی انتظامی در گفت و گو با خبرنگار انتظامی ایرنا، گفت: سرقت از کودکان در شرایطی صورت می گیرد که والدین نسبت به رفت و آمد کودکان بی دقت بوده و آنها به تنهایی در معابر حضور دارند. از سوی دیگر آویختن طلا و جواهرات به کودکان در کوچه و خیابان، دادن اسباب بازی های گران قیمت یا موبایل به کودکان، عدم آگاهی کودکان درباره مراقبت از خود و دوری کردن از افراد ناشناس از جمله مواردی است که احتمال سرقت از کودکان را افزایش می دهد.

وی افزود: پلیس آگاهی نیروی انتظامی همواره به رعایت نکاتی در این زمینه تاکید و تصریح دارد که کودکان را با آویختن زیورآلات باارزش به خطر نیندازیم، اسباب بازی های گرانقیمت کودکان را فقط در جاهای مطمئن به آنها بدهیم و از دادن موبایل به کودکان در مواقع غیرضروری پرهیز کنیم. همچنین توصیه می شود که به فرزندان خود بیاموزیم به غریبه ها حتی کودکان اعتماد نکرده و همچنین از فرستادن کودکان کم سن برای خرید اجتناب شود و آدرس دقیق منزل را نوشته و همواره در جیب کودکان قرار دهیم.

موذن اضافه کرد: برخی والدین زمانی که فرزندشان مورد سرقت قرار گرفته، مضطرب شده و نمی دانند باید چه اقداماتی انجام دهند، بر اساس توصیه پلیس، در این شرایط افراد باید آرامش و خونسردی خود را حفظ کرده و در گام نخست با پلیس ١١٠ تماس گرفته و به جای رفتن به کلانتری در محل سرقت، منتظر پلیس ١١٠ بمانند. به توصیه پلیس، همچنین باید هرگونه اطلاعات درباره سرقت به طور کامل در اختیار ماموران قرار داده شود، حتی اگر اموال سرقتی ارزش چندانی نداشته باشد.

معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی افزود: والدین باید با توجه به پیچیده شدن جرایم و استفاده از شگرد و شیوه های نوین تبهکاران در جرایم، آگاهی خود را افزایش داده تا در سایه این آگاهی، فرزندان خود را نیز آگاه کنند تا از این طریق راه نفوذ افراد سودجو مسدود شود و نتوانند از کوچکترین فرصت ها، سوءاستفاده کنند چرا که لازمه مقابله با جرم آگاهی و خودایمنی است که از این طریق خود و خانواده خود را در برابر حوادث ایمن کنیم.

سرهنگ موذن به خانواده ها توصیه می کند در فصل بازگشایی مدارس از سرویس های شناخته شده که پرونده و سوابق کاری آنها نزد مراکز آموزشی است، برای جابه جایی فرزندان خود استفاده کنند.

وی با بیان اینکه بخش عمده ای از مدارس قبل از آغاز سال تحصیلی اقدام به معرفی و نام نویسی در سرویس هایی که شناخته شده هستند، می کنند، از والدین خواسته است از پذیرش سرویس های متفرقه و سرویس هایی که به واسطه معرفی افراد ناشناس که آنها نیز شناخت کافی از آن ندارند، جدا خودداری کنند.

این مقام انتظامی با تاکید بر اینکه خانواده ها باید از مراکزی که مجاز به سرویس دهی هستند، برای فرزندان خود استفاده کنند، گفت: مدارس، سرویس های شناخته شده و معتبر را به خانواده ها معرفی کنند تا شاهد اتفاقات ناگواری که به واسطه عدم استفاده از سرویس های مجاز و رفتارهای سلیقه ای که در این رابطه رخ می دهد، نباشیم.

معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی ناجا تصریح کرد: سرویس های مدارس مورد تایید پلیس راهور و سازمان شهرداری علاوه بر برچسب دارای کد، شماره و مشخصه های ساماندهی شده نیز هستند.

سرهنگ موذن ادامه داد: سرویس هایی که فاقد برچسب سرویس مدرسه هستند و مبادرت به جابه جایی دانش آموزان می کنند، منع تردد دارند و پلیس راهور با آنها برخورد می کند.

وی با تاکید بر صلاحیت رانندگان سرویس های مدارس مبنی بر عدم اعتیاد و سوءسابقه، داشتن سلامت جسمانی و روانی، افزود: پس از ارائه مدارک از سوی راننده های سرویس به مدارس و تایید آن، فرد مزبور به خانواده ها معرفی می شود؛ معمولا رانندگان سرویس مدارس، سال ها سابقه همکاری با مدارس را داشته، شناخته شده و مورد تایید هستند. همچنین رانندگان سرویس های مدارس باید دارای پرونده خدمتی باشند.

قاچاق اعضای بدن کودکان کذب است

رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی گفت: قاچاق اعضای بدن کودکان کذب است و صحت ندارد و چنین مواردی تا کنون نداشته‌ایم.

سردار محسن حسن خانی در گفت و گو با خبرنگار انتظامی ایرنا در پاسخ به این سئوال که در فضای مجازی کانال هایی وجود دارد که به تبلیغ فروش اعضای بدن انسان و در مواردی اعضای بدن کودکان مبادرت می کنند که این مساله سبب شده تا والدین نگران شوند، آیا چنین موضوعی در کشور صحت دارد و افرادی را در این رابطه دستگیر کرده اید؟ افزود: هیچ پرونده ای در این زمینه امسال و طی سال گذشته در پلیس آگاهی تشکیل نشده است و این موضوع کذب است.

وی افزود: پرونده کودک‌ربایی داشته ایم و در برخی موارد دیده شده که والدین فرزندان خود را داخل خودرو میگذارند و ماموران ما با دیدن چنین مواردی به والدین تذکر و هشدار می دهند که به هیچ عنوان فرزندان خود را در خودرو تنها نگذارند تا حادثه ای مثل حادثه بنیتا تکرار نشود.

 بنیتا دختر ۸ ‌ماهه ای بود که صبح پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، در حالی که درون خودروی پراید پدرش بود، ربوده شد و پس از ۶ روز، در بامداد ۴ مرداد، جسد او پیدا شد. کودکی که ۶ روز داخل خودروی به سرقت رفته پدرش با شیشه‌های بسته و درهایی که قفل نبودند در کنار خیابانی خلوت از گرسنگی و تشنگی جان داد.

وی ادامه داد: هفته ای یک یا دو مورد مشاهده می شود که والدین، فرزندان خود را داخل خودرو تنها می گذارند. هموطنان باید همواره هشدارهای پلیس را جدی بگیرند و از کنار این هشدارها به راحتی عبور نکنند.

حسن‌خانی به ربوده شدن نوزادی در یکی از بیمارستان های تامین اجتماعی شهریار اشاره کرد و گفت: دوربین های بیمارستان صحنه ای را ثبت کرده که خانمی به راحتی وارد بیمارستان می شود و نوزادی را با خود می برد. وقتی از این موضوع باخبر شدیم با دستور ویژه موضوع پیگیری شد و با اقدامات پلیسی عرصه را بر سارق تنگ کردیم تا نوزاد را در جای مشخص رها کند درنهایت کودک‌ربا در روز بعد توسط پلیس دستگیر شد.

وی ادامه داد: والدین باید آگاه باشند و هشدارهای پلیسی را جدی بگیرند همان طور که گفته شد امسال به دو سه مورد برخورد کردیم که سارق، خودرو را همراه با کودک دزدیده است که خوشبختانه با اقدام به موقع پلیس این افراد نتوانستند به اهداف خود برسند.

گزارش از آرزو نیکنام