قم-ایرنا- یک کارشناس ارشد معماری در یادداشتی با انتقاد از آنچه رویکرد بازاری به توسعه شهری در قم از جمله در خیایان شهیدان برقعی نامید، اجرای این طرح را برابر با از بین رفتن بخشی از هویت فرهنگی شهر قم به همراه بروز نابه هنجاری‌های جدید اجتماعی و یک تجربه شکست‌خورده پرتکرار ارزیابی کرد.

وی در این یادداشت که روز دوشنبه در اختیار ایرنا قرار گرفت، ضمن پرداختن به اهمیت حفظ و نگهداری بافت تاریخی، آورده است: میراث فرهنگی نشانگر حضور انسان و حرکت او در طول تاریخ است و سند به‌جامانده‌ای است از ایده‌ها و روش رویارویی انسان با محیط پیرامون است.

 با شناسایی و حفظ میراث فرهنگی، زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی میسر و از این طریق زمینه‌های عبرت برای انسان فراهم می‌شود.

ما هنوز نتوانسته‌ایم به‌درستی و به‌طور کامل بافت تاریخی را قرائت کنیم و حتماً موضوعات و راه‌حل‌هایی را در بطن خود دارد که آیندگان آن را کشف خواهند کرد. پس ضرورت دارد امانت را نگه‌داریم درواقع بافت تاریخی سند هویت هر شهر است.

مشکل بافت تاریخی چیست؟

شهر پهنه یکدستی نیست که همه بخش‌ها و مناطق آن شبیه یکدیگر باشد؛ شهر متشکل از اجزا و عناصری است که از نظر نما و منظر، ساکنان، کاربری و قدمت تاریخی باهم متفاوت است. برخورد یکسان مسئولین شهری در لوای قوانین و نظامات و ساختارها با همه شهر موجب پیچیده شدن مسائل بافت‌های تاریخی شده، بافت‌هایی که خود از پیچیدگی‌های اجتماعی و کالبدی بی‌شماری برخوردار است.

مسئله دوم تفکر توسعه حاکم بر شهرها است که بنای توسعه را وسعت دادن راه ساختن و تعریض و تخریب می‌داند. شاهد این مدعا در کارنامه هیچ شهرداری به این موضوع برخورد نمی‌کنیم که معضل اجتماعی را از بستر گفتگو نهادهای محلی حل کرده است. به‌عوض پر است از خیابان‌کشی‌ها و تعریض‌ها و تخریب‌ها و ساخت‌ها.

در این تفکر بافت تاریخی نمی‌تواند ساز دیگری بزند، جنس مسئله توسعه در بافت تاریخی تخریب و تعریض نیست. مسئله دیگر آگاه نبودن مردم نسبت به اهمیت مقوله بافت‌های تاریخی و عدم بسط این آگاه‌سازی توسط سازمان‌های میراث فرهنگی،موجب تسهیل در تصمیم مدیران شهری شده است.

بر طبق نگاه برخی از اقشار جامعه عده‌ای هستند که تخریب بافت‌های تاریخی را به بهانه برطرف کردن نابهنجاری‌های این مناطق توجیه می‌کنند؛ آیا چنین نگاهی در جهان عمومیت دارد؟ در ایران چطور و شهر قم؟

وقتی حال بافت تاریخی خراب باشد و به چهره‌ای زشت از نابهنجاری‌های اجتماعی شهر از قبیل فقر، فرسودگی و آلودگی بهداشتی تبدیل شود، طبیعی است آسان‌ترین راه‌حل حذف صورت‌مسئله است و مدیریت شهری در پی ساده کردن راه‌حل‌ها است.

در مقابل وقتی بافت تاریخی سروسامان پیدا می‌کند شهر صاحب شخصیت می‌شود و با دیگر شهرها وجه تمایز پیدا می‌کند و قطعاً شخصیت هر شهر در تاریخ آن منعکس است.

این موضوع مهم را دیگر کشورها فهمیده‌اند و برای رفع معضلات بافت‌های تاریخی خود چاره‌اندیشی می‌کنند و دست‌به‌دست هم می‌دهند زیرا می‌دانند این معضل  قابلیت تبدیل‌شدن به ارزش را دارد اما در ایران به دلایل زیاد اتفاق نمی‌افتد و در شهر قم هم بالطبع آن.

بافت‌های تاریخی با مشکلات متعددی مواجه‌اند که به نظر می‌رسد ساماندهی آن‌ها نیازمند بررسی این بافت‌ها از ابعاد گوناگون است ما احیای بافت تاریخی را به یک یا نهایتاً دو فاکتور تأثیرگذار فروکاست می‌دهیم و این نوع نگاه در مدیریت شهری غالب است.

درنتیجه راه‌حل را رفع این دو فاکتور می‌داند درصورتی‌که بافت‌های تاریخی یا حتی غیر تاریخی بخشی از پیکره واحد یک شهر هستند و نمی‌تواند به راحتی آن را جراحی کرد باید تبعات اجتماعی حال و روندها و تاثیرهای آینده را به‌خوبی بررسی کرد تا به یک طرح و راه‌حل بهینه رسید.

مرمت و احیای بازار تبریز نمونه‌ای از حل چند فاکتور بود که موجب مشارکت مردم، تحقق امر احیا، سرزندگی محیط و دیگر موارد شد اگرچه تجربیات موفق دیگری نیز در شهرهایی مثل یزد و اصفهان داریم امانگاه در آن مناطق عمدتاً کالبدی بود و کمتر به جنبه‌های حقوقی، اجتماعی، اقتصادی پرداخته‌شده است درصورتی‌که در بازار تبریز همه این جوانب در نظر گرفته و به کار بسته شد.

رویکرد ساده‌انگارانه به حل مساله بافت‌های تاریخی / خیابان شهیدان برقعی

طرح توسعه خیابان شهیدان برقعی اشتباه است این طرح بخشی از ارزش‌های نهفته در شهر را که باید در اختیار آیندگان قرار گیرد و حق ایشان است به بهانه‌هایی هدف قرار داده است. نمی‌دانم چرا مسئولین برای هر اقدام خود، نگاهی به تجربه‌های گذشته همین کشور ندارند.

چرا بررسی نمی‌کنند در طرح‌های نوسازی و توسعه و تعریض‌های به این شکل چه اتفاقاتی افتاده است و چرا درس نمی‌گیرند، تجربه‌های پیشین ما عبرت است.

هرکجا به چنین توسعه‌های به بهانه معضلات اجتماعی و فقر و فساد دست زدیم معضلات جدیدی را آفریدیم تفکر رایج اشتباه در شهر را تقویت کردیم ریشه‌دار کردیم؛ بگذریم از اینکه میراث خود را ویران نمودیم.

 این تجربه‌های شکست‌خورده آن‌قدر در کشور و در مناطق و بوم‌های مختلف زیاد هستند که نمی‌توانم باور کنم از آن بی‌اطلاع هستند، نگاه بازاری به شهر تفکر غالب است.

 در بطن همه دلایلی که مسئولین برای احداث این خیابان بیان کردند ردپای همین تفکر دیده می‌شد، گویی شهر در دست اربابان مستغلات است!

مساله فقط تغییر نام نیست

این مساله یک تغییر نام نیست که آن نام نباشد و این نام باشد که این مساله یک تغییر رویکرد است که تصمیم گرفته‌شده است و شرایط تحقق آن چیده شده است، جریان مخالف توان وعده‌ی مقابله را ندارد و بار دیگر باید همراه شد!

یاد آن مادری افتادم که از فرزند خود در محضر قاضی گذشت تا حیاتش را فراهم کند، از مقابله گذشته‌ایم و  طرح بهای بازنگری توسعه خیابان برای به حداقل رساندن آسیب آماده است و پیشنهاد ما کم کردن عرض خیابان احداثی و تغییر جهت آن در طول مسیر به سبب حفظ بناهای ارزشمندی است که با طرح مستقیم خیابان تداخل پیدا می‌کند  و درنهایت اجازه بدنه سازی صحیح است.

اگر اینجا و در این مقطع توانستیم مدیریت شهری را قانع کنیم می‌توان منشأ تحول بود در غیر این صورت تفکر جراحی و تخریب بافت را ریشه‌دار کرده‌ایم و سرعت نابودی آن را بیشتر کرده‌ایم یادمان باشد با اشخاص طرف نیستیم با جریان‌های سرمایه‌داری و بازاری طرف هستیم که روزبه‌روز ریشه‌دارتر و عمیق‌تر می‌شوند، این جریان را باید ایجاد جریان پاسخ داد.

درنهایت در سال‌های اخیر حساسیت‌های عمومی نسبت به محافظت از آثار، بناها و بافت‌های تاریخی و فرهنگی برانگیخته‌شده است، به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد موضوع حفاظت از میراث فرهنگی به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به یک مطالبه اجتماعی است.

چنین فضایی فرصت مغتنمی است تا مسئولان، پژوهشگران، متخصصان و هنرمندان به این مساله مهم توجه داشته باشند و در دامن زدن به این مطالبه اجتماعی کوشا باشند.

 به‌هرحال افزایش دانشگاه و دانشجوی معماری هرچند از کیفیت تربیت معمار به‌شدت کاسته اما این حسن را ایجاد کرده است که می‌توان از این جمعیت در ایجاد مطالبه‌های اجتماعی کمک گرفت، نیروی جوانی که اشتیاق به تغییر و بهبود اوضاع را در  خود دارد./