اعتیاد به مواد مخدر موضوعی جهانی است و حد و مرزی نمیشناسد، کودک و نوجوان، پیر و جوان و زن و مرد همگی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در معرض آسیبهای این معضل اجتماعی هستند. مشکلی که چنان با دیگر مسائل تنیده که درصورتی که ردی از آن در خانوادهای پیدا شود، باید سایر معضلات همچون طلاق، کودکآزاری و همسرآزاری، بیکاری و فقر را نیز در سرنوشت افراد خانواده دید.
در این میان، کودکان و نوجوانان بیش از دیگر اقشار در معرض آسیبهای ناشی از اعتیادند؛ البته امیدها برای کنترل بلای خانمان سوز اعتیاد با پرورش کودکانی که از لحاظ رفتاری و روانی سالماند و با هیجانات منفی بیگانه، کم نیست؛ به گفته سعدی: سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل.
از همین رو، چنانچه خواستار کاهش آمار اعتیاد هستیم، باید پیش و بیش از هر چیز به موضوعات پیشگیرانه اقدام کنیم و این مسالهای است که بر عهده همه نهادها، سازمانها و گروههاست.
در این میان، آموزش و پرورش که از دیرباز باعنوان خانه دوم دانشآموزان و مرکز تعلیم و تعلم شناخته میشود، در ارائه خدمات پیشگیرانه از اعتیاد جایگاهی مهم دارد. جایگاهی که به واسطه امکانات، تعداد نیروها، توانمندیها و قدرت ارتباط با دیگر نهادهای همراه، همچون بهزیستی میتواند در ارائه راهکارهای تازه و شناسایی خطرات پنهان و ریشهای موثر باشد.
رییس اداره مقابله با آسیبهای اجتماعی دانشآموزان فارس در گفتوگو با ایرنا با اشاره به اجرای طرحهایی همچون نظام مراقبت اجتماعی دانشآموز (نماد)، توانمندسازی متوسطه اول و دوم، خودمراقبتی، مشارکت اجتماعی، همکاری خانه و مدرسه، آموزش مهارتهای زندگی و شیوههای فرزندپروری، از فعالیتهای گسترده در حوزه مبارزه با مواد مخدر سخن گفت.
لیلا نورافشان با بیان اینکه آموزش و پرورش بهصورتهای گوناگون درصدد است با افزایش تابآوری در دانشآموزان، آنان را توانمند کند، گفت: افزون بر طرحهای یادشده، برنامههایی نیز در هفته مبارزه با مواد مخدر ویژه مدارس در آبانماه اجرا میشود که جز ارائه مهارتهای پیشگیرنده از اعتیاد، به ترویج برنامههای ورزشی و مسابقات فرهنگی نیز میپردازد.
هزار و ۴۵۱مدرسه در طرح یاریگران زندگی مشارکت کردند
وی ابراز داشت: راهکارهای مختلفی وجود دارد که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از بروز اعتیاد در دانشآموزان پیشگیری کنیم، در یکی از این راهکارها تفاهمنامهای بین وزارت آموزشوپرورش، ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت کشور به امضا رسیده است که در قالب طرحی با عنوان "یاریگران زندگی" با گشایش کانونهایی با همین نام، از ظرفیت تشکلهای دانشآموزی همچون بسیج، سازمان دانشآموزی، همیار مشاور و سفیران پیشگیری از آسیبها بهره میگیرد.
نورافشان افزود: در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ هزار و ۴۵۱ مدرسه در استان فارس در قالب این طرح بهصورت ویژه از آموزشهای پیشگیرانه درخصوص مصرف مواد مخدر در محیطهای دانشآموزی استفاده کردند.
به گفته رییس اداره مقابله با آسیبهای اجتماعی دانشآموزان فارس، بومیسازی طرح یاریگران زندگی و نیز اجرای برنامهای باعنوان "هر خانواده یک یاریگر زندگی" همزمان با شیوع کرونا در زمره اقداماتی بوده است که درراستای پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در آموزش و پرورش فارس صورت گرفته است و با شرکت قریب به ۲۰هزار خانواده در این برنامهها، رتبه برتر را در این حوزه نصیب فارس کرده است.
اما افزون بر نقاط قوت فعالیتهای پیشگیرانه آموزش و پرورش و در روی دیگر سکه باید به آسیبهای اعتیاد در میان دانشآموزان نیز اشاره کرد.
براساس آمارها، دانشآموزان فارس در کنار استانهایی همچون تهران، خراسان جنوبی، سمنان، البرز و خوزستان بیشترین مواد مخدر را در کشور مصرف میکنند. موضوعی که خطرپذیری آنها را افزایش داده است و نگرانیهایی را در میان مسوولان امر به همراه داشته است.
نقشه خطرپذیری دانشآموزان در فارس تهیه شده است
نورافشان باتوجهبه آمار یادشده ابراز داشت: نقشه خطرپذیری در استان فارس براساس پرسشنامههایی که بهدست مسوولان مدارس، دانشآموزان و اولیا پر شده، تهیه شده است.
او افزود: مناطق مختلف از منظر خطر اعتیاد به مواد مخدر در میان دانشآموزان براساس گزارشهای مختلف شناسایی میشود؛ هرچند نمیتوان صددرصد به اطلاعات اعتماد کرد، چراکه برخی دانشآموزان این موضوع را مخفی میکنند.
رییس اداره مقابله با آسیبهای اجتماعی دانشآموزان فارس بیان کرد: این آمار ۵۹ منطقه آموزشی فارس را در بر میگیرد و نهتنها به آسیب مواد مخدر که به دیگر مشکلات نیز میپردازد؛ برای مثال با اجرای طرحی باعنوان "مدیریت مورد"، دانشآموزانی شناسایی میشوند که در زمینههای مختلف خانوادگی، تحصیلی یا رفتاری دچار مشکلاتی هستند و با توانمندسازی آنان و همکاری با سایر نهادها درخصوص وضعیت آنان مداخله صورت میگیرد و درصورت لزوم به بهزیستی ارجاع میشوند یا دیگر مداخلات درباره مشکل آنان صورت میگیرد.
فرقی میان دانشآموزان دختر و پسر در گرایش به اعتیاد نیست
نورافشان درباره میزان درگیری دختران و پسران دانشآموز فارس به اعتیاد گفت: آنچه بسیار نگرانکننده است، نبود تفاوت معنادار بین دختر و پسر در گرایش به اعتیاد و بروز آسیبهاست؛ بدین معنا میزان خطرپذیری هر دو گروه دختران و پسران یکسان است.
او همچنین درباره تفاوت میان اعتیاد دانشآموزان در مناطق برخوردار و محروم نیز عنوان کرد: میزان مصرف تفاوتی ندارد؛ اما نوع مواد فرق میکند، یعنی وضعیت دانشآموزان این مناطق از لحاظ گرایش به مواد یکی است؛ اما از منظر نوع آسیب، نوع انتخاب و محبوبیت مواد متفاوت است.
نورافشان با اشاره به ضرورت آموزش مهارتهای زندگی در مدارس ابراز داشت: این مهارتها به دانشآموزان میآموزد چگونه با بحران و آسیب مقابله کنند؛ اما نباید از یاد برد آموزش در مدرسه تنها یک بخش ماجراست و محیط خانواده، دایره دوستان و دنیای مجازی نیز در این موضوع تاثیرگذار است.
به گفته این مسوول آموزش و پرورش در صورتی میتواند ادعا کند که آموزشهایش صددرصد اثربخش است که عوامل دیگر همچون خانواده و فضاهای اجتماعی دیگر نیز بهخوبی با فعالیتهای پیشگیرانه همراه باشند.
سواد رسانهای ضرورتی انکارناپذیر
وی بر اهمیت سواد رسانهای برای دانشآموزان پای فشرد و ابراز داشت: خانوادهها بی هیچ کنترل فرزندان خود را در معرض فضای مجازی قرار میدهند و سرگردانی در این محیط بدون کسب مهارتهای لازم میتواند آسیبهایی را ایجاد کند که درمانشدنی نیست.
نورافشان بیان داشت: اعتیاد و گرایش به مواد مخدر تلنگری جدی است برای نشان دادن اهمیت مطالعه بر اثرگذاری سواد رسانهای، آموزشهای مهارتی و دانش ارتباطی که باید حتما همه دانشآموزان از آنها بهرهمند باشند.
رییس اداره مقابله با آسیبهای اجتماعی دانشآموزان فارس درباره میزان اثربخشی برنامههای آموزش و پرورش در حوزه اعتیاد اذعان کرد: بنا بر تایید ستاد مبارزه با مواد مخدر، این آموزش ها هم گرایش به اعتیاد را در بسیاری مناطق کنترل کرده و هم به جرات میتوان گفت که آن را کاهش داده است.
همانگونه که این مقام مسوول در آموزش و پرورش یاد کرد، نقش خانواده در گرایش کودک و نوجوان به اعتیاد در کنار سایر عوامل تعیینکننده است، در همین زمینه روانشناس حوزه کودک و نوجوان در گفتوگو با ایرنا عنوان کرد: برای کاهش هزینههای درمان اعتیاد، تمرکز بر آسیب یا سن اعتیاد گمراهکننده خواهد بود؛ بدینمنظور ضروری است که رفتارها را مطالعه کنیم.
یکی از روانشناسان در این زمینه عنوان کرد: اگر مبنا را بر سن اعتیاد قرار دهیم، راهی به اشتباه رفتهایم؛ چراکه بسیاری از نوزدانی که از مادر معتاد متولد میشوند، از بدو تولد دچار اعتیادند، آیا میتوان گفت که سن اعتیاد به نوزادی رسیده است؛ البته که چنین نیست؛ بنابراین، باید معیار و ملاکهایی را برای سنجش سن و گرایش به اعتیاد در دانشآموزان مدنظر قرار داد.
پارسا بهمنی با بیان اینکه در این حوزه مطالعات دقیق وجود ندارد، گفت: میزان گستردگی پدیده اعتیاد در میان دانشآموزان وابسته به مطالعه آماری و جامعهشناسی است و براساس آنها میتوان گفت که آیا فراگیر است یا جای نگرانی دارد.
این روانشناس عنوان کرد: به هر روی، نه میتوان درباره میزان خطرپذیری دانشآموزان در مدارس بهصورت دقیق پژوهش کرد و نه میتوان آن را بر مبنای حدسیات پیش برد و یا به حال خود رها کرد؛ در همین زمینه پدیدههای مدرنی همچون فضای مجازی دسترسی به انواع مواد مخدر را آسان میکند و همزمان میتواند او را با خطرات آن آشنا کند؛ بنابراین در بررسی موضوع گستردگی مصرف مواد در بین دانشآموزان باید مجموعهای از عوامل را در نظر گرفت.
شناسایی اعتیاد در دانشآموزان نیازمند نگاهی کلینگر
به گفته این روانشناس در روش درمانی باعنوان زیسترواناجتماعی (Bio-psycho-social) در مواجهه با پدیدههای روانشناختی باید عوامل گوناگون را بررسی کرد؛ بدین معنا هم به درمان دارویی پرداخت، هم مشکلات روانی را حل کرد، مثلا آموزش مهارتهای زندگی را در دستور کار قرار داد، جنبه اجتماعی رفتار را بررسی کرد و همه این مسائل را در کنار هم بهصورت همزمان پیش برد.
بهمنی بیان داشت: بروز اعتیاد در میان دانشآموزان از سویی به اضطراب و افسردگی مربوط است، در این زمینه تاکید بر قبولی در کنکور یا مدارس تیزهوشان و نمونه باعث بروز این مشکلات در دانشآموزان میشود، از سوی دیگر باید به فقدان مهارتهای فرزندپروری اشاره کرد که فرصت کودکی کردن را از دانشآموز میگیرد و در بخشی دیگر به آموزش و پرورش اشاره کرد؛ بدینمعنا که در زمانه کنونی آموزش بهشدت کالایی شده است و تاکید بر گرفتن نمرههای عالی و یا قبولی در دانشگاه به فشار مضاعف بر دانشآموزان میانجامد.
او عنوان کرد: بروز اضطراب به دلیل مجموع موارد یادشده سبب میشود دانشآموزی که فاقد برخی مهارتها و تواناییهاست برای کسب آرامش به استعمال سیگار یا مصرف مواد روی بیاورد تا در لحظه، حال آرامشبخشی را تجربه کند؛ اما نمیداند که بعداً دچار میشود و ناچار است مواد با دز بالا مصرف کند.
این روانشناس معتقد است باید فشارهای بی حد و حصر را از دوش دانشآموزان برداشت و عوامل منجر به آسیب روانی را در آن ها شناسایی کرد.
بهمنی بررسی رفتارهایی همچون مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، سپری کردن زمان بیش از حد در فضای مجازی، دنبالکردن شخصیتهای نامناسب و عاشقی در دوران نوجوانی را ضروری برشمرد و ابراز داشت: وقتی خانواده توان تشخیص رفتار اعتیادی را داشته باشد، سریعتر میتواند برای پیشگیری از آن وارد عمل شود.
دو سال طول میکشد خانوادهها متوجه اعتیاد فرزندان شوند
او عنوان کرد: معمولا خانوادهها دو سال پس از بروز رفتار اعتیادی متوجه اعتیاد فرزندانشان میشوند؛ بنابراین در این مدت نوجوانی که از استعمال سیگار یا گُل شروع کرده است، ممکن است به مصرف مواد صنعتیتر رسیده باشد.
بهمنی در این میان به رفتارهای اعتیادی والدین در قبال دانشآموزان نیز اشاره کرد و گفت: گاه پدر و مادر، خود رفتارهایی اعتیادی بروز میدهند، برای مثال باید به تاکید بیش از حد بر نمره خوب گرفتن فرزندان اشاره کرد. آنها زمانی حالشان خوب است که فرزندشان نمرهای عالی کسب کند و وقتی دانشآموز نتواند به این هدف دست یابد گویی خمار میشوند؛ در چنین وضعیتی بدون بهرهمندی از مهارت تفکر انتقادی و اندیشیدن به هدف واقعی پشت پرده موسسات کنکور و ضریب هوشی و توانایی فرزندانشان توقعاتی فراتر از توان فرزندانشان دارند و باعث ایجاد اضطراب در او میشوند.
این روانشناس با تاکید بر اینکه شناسایی رفتارهای پرخطر در گرو ارتباط موثر والدین با فرزندان است، گفت: بدینمعنا روابط باید بهگونهای باشد که فرزند، پدر و مادر را اصلیترین تکیهگاه در زمان بروز مشکل بداند، خواه آن مشکل، بحران عاطفی باشد، خواه اعتیاد یا دیگر مسائل.
بهمنی اظهار کرد: براین اساس، نخستین کسانی که باید مهارت بیاموزند، پدران و مادراناند. گاه در حوزه اختلالات رفتاری کودک و نوجوان تا ۹۰درصد معضلات ریشه در خانواده دارد و پس از آن باید به نقش توامان فضای مجازی و گروه دوستان در پدیدآمدن رفتارهای پرخطر پرداخت.
آموزش فرزندپروری به والدین ضروری است
او بر ضرورت برگزاری دورههای فرزندپروری در مدارس با بهرهگیری از افراد متخصص تاکید کرد و اظهار داشت: این دورهها باید حتی از پیش از دوران دبستان برگزار شود؛ زیرا عموما پدرها و مادران از مهارتهای کافی در زمینه پرورش و تربیت فرزندان اطلاعی ندارند، برخی از آنها گاه حتی نمیتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند، چه رسد به اینکه بتوانند با فرزندشان ارتباط برقرار کنند.
بهمنی اظهار کرد: باید به پدر و مادر بیاموزیم مقتدارنه فرزندپروری کنند، نه سهلگیرانه و نه ناشی از غفلت و استبدادی.
بنا بر گفتههای این روانشناس پدر و مادری کردن مقتدرانه بدینمعناست که فرزند بداند هر اشتباهی کند، پدر و مادر او را دوست دارند و اگر لازم است نه بشنود و بداند همه خواستههایش هم تامین نمیشود، البته نباید از فرق میان نیاز با خواسته غافل شد.
او پیششرطهای مهم در روش تربیتی مقتدارانه دوست داشتن نامشروط، توان همدلی پدر و مادر با فرزند و همخوانی برشمرد، همخوانی بدینمعناست که وقتی کودک از گرفتن نمرهای غمگین است، خانواده چنان فراستی داشته باشد که بداند سرکوفت زدن، مقایسه کردن و دعوا کردن وضعیت او را بدتر میکند.
این روانشناس اظهار کرد: باید به کودکان آموخت کسب نمره استاندارد ملاک نیست، بلکه نمره استاندارد در کنار تفریح و بازی و شکوفاسازی استعدادها اهمیت دارد.
بهمنی با بیان اینکه خانوادهها باید فرصت کودکی کردن را به فرزندانشان دهند، گفت: مادامی که ارتباطی مطلوب بین والد و فرزند برقرار باشد، با شرایط دنیای مدرن که ممکن است کودک و نوجوان تحت تاثیر فضای مجازی و دوستان با مواد مخدر جدید آشنا شود، میتواند با گفتوگو با پدر و مادر راه درست را بیابد و با دلایلی که میآورند قانع شود که مسیری که در پیش رو میبیند اشتباه است.