«احمد فیض کریملو» با پشت سر گذاشتن روزهای نه چندان خوب که ناخواسته برایش شکل گرفت دوباره به فوتبال بازگشته است. او حالا میخواهد تمام سالهای اخیر را که به تلخترین شکل ممکن برایش سپری شد را فراموش کند.
در زیر گفت وگو ایرنا با احمد فیض کریملو را خواهید خواند.
حضورت در استقلال چه سالی رقم خورد؟
سال ۸۱ بود، کخ هدایت استقلال را بر عهده داشت و من از ابومسلم به این تیم آمدم.
کخ تو را خواست؟
کخ زمانی به ایران آمد که تیم بسته شده بود، مربیان استقلال عملکرد مرا در ابومسلم دیده و پسندیده بودند. آنها مذاکرات اولیه را با من انجام داده و پس از موافقت من با باشگاه ابومسلم وارد مذاکره و رضایتنامهام را گرفتند.
در آن سال استقلال عملکرد خوبی را نداشت و در پایان فصل نهم شد؟
با جرات میتوانم بگویم استقلال در آن سال یکی از بهترین تیمها را در اختیار را داشت اما استادیوم آزادی زیر کشت رفته بود و بازیها در ورزشگاه تختی برگزار میشد که کیفیت پایینی داشت. آن برهه این اتفاق خیلی به استقلال ضربه زد و در نهایت باعث شد تا نتوانیم آن طور که باید و شاید نتیجه بگیریم.
فقط همین؟
مسائل مالی نیز تاثیر داشت، استقلال با مشکلات مالی روبرو بود و این موضوع باعث شد تا کیفیت فنی تیم پایین بیاید.
برخیها اعتقاد دارند باند بازی در استقلال وجود داشت و تعدادی از بازیکنان استقلال دوست نداشتند این تیم موفق شود؟
من در جریان نبودم، یک بازیکن جوان بودم که تازه به استقلال آمده بود و رویاهای بزرگی داشت. سرم به کار خودم گرم بود اما بعید میدانم و فکر نمیکنم این شایعات واقعیت داشته باشد. بازیکنان بزرگی در استقلال حضور داشتند که هر کدام سالها پیراهن این تیم را پوشیده و خاک استقلال را خورده بودند و هیچ وقت اجازه چنین کاری را نمیدادند.
ولی بعضیها دوست نداشتند کخ در استقلال بماند؟
من با اطمینان میگویم بازیکنان استقلال در زمان حضور کخ کودتا نکردند و اتفاقا رابطه خوبی با وی داشتند، او وقتی نتوانست با استقلال نتایج خوبی بگیرد استعفا داد و رفت.
حضورت در استقلال کوتاه مدت بود؟
اگرچه من در آن فصل زیاد برای استقلال بازی کردم و اکثر مواقع در ترکیب ثابت قرار داشتم اما فصل بعد که سرمربی جدید آمد مرا نخواست و باعث شد تا از استقلال بروم.
امیر قلعهنویی؟
او به هر حال سرمربی شد و به من و چند بازیکن دیگر اعتقادی نداشت، به هر حال سرمربی تیم این حق را دارد که نفرات مد نظرش را انتخاب کند.
بهترین خاطرهات از استقلال؟
لحظه، لحظه حضور در استقلال برای من خاطره انگیز است اما حضور در جام باشگاههای آسیا و بازی کردن در این تورنمنت مهم برایم با ارزش است.
و بدترین خاطرهات؟
اینکه فصل را به بدترین شکل ممکن به پایان رساندیم و این خاطرهای تلخ را برای من رقم زده است.
در آن برهه دیابت داشتی و برای استقلال بازی میکردی؟
من از روز اول دیابت داشتم و هیچ وقت برای من مشکلی ایجاد نکرد، این طور نبود که در بازیهایی که به میدان میرفتم کم بیاورم و نتوانم بدوم من با همین شرایط در استقلال، تیم امید ایران، ابومسلم و بهمن بازی کرده بودم اما وقتی آبیپوش شدم این موضوع را بریم بزرگ کردند که بابت آن لطمات زیادی خوردم. من ۹ سال در لیگ با دیابت بازی کردم و کسی کاری نداشت اما حضور در استقلال باعث شد تا برخیها که دوست نداشتند در استقلال باشم این موضوع را بزرگ کنند.
برای همین فوتبال را کنار گذاشتی؟
من به ذوبآهن رفتم و عملکرد خوبی داشتم، یک مصدومیت برایم پیش آمد که بعد از بازگشت روند خوبم را ادامه دادم اما صحبتهایی که درباره دیابتم میشد علمی و ناآگاهانه بود و باعث شد نتوانم فوتبال را ادامه داده و در ۲۹ سالگی فوتبال را کنار بگذارم.
دوست داری از ماجراهایی که در روزهای اخیر برایت اتفاق افتاد حرف بزنی؟
من فقط از دوستانم تشکر میکنم که رفاقت را برایم به معنای واقعی کلمه معنا کردند و امیدوارم روزی محبتهایشان را جبران کنم. الان هم با لطف محمود فکری به کادر فنی نساجی مازندران اضافه شدهام و امیدوارم بتوانم در این تیم روزهای خوبی را داشته باشم.