تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹

تهران- ایرنا- ۷۲ پرستوی عاشق آن شب سیاه و ظلمانی در آسمان شهادت به پرواز درآمدند تا به رسم عاشقی، طرحی نو دراندازند.

انگار همین دیروز بود که «سرچشمه شهادت» جای «سرچشمه تهران» را گرفت و بوستان ایمان از خون ۷۲ کبوتر مهاجر سرسبز شد.

۷۲ یار بهشتی در بزنگاه هفتم تیرماه در شعله‌های نفاق و ریا سوختند تا درس‌آموز مکتب عشق و شهادت برای همه فصول شوند.

این ستاره‌ها، آسمان عشق را پر ز نور کردند تا رهپویان دیروز و امروز، راه را از چاه بازشناسند.

غروب هفتم تیرماه ۱۳۶۰. اقامه آخرین نماز جماعت مغرب و عشاء در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی

۷۲ ققنوس از میان دود و آتش و آوار سربرآوردند تا حیات پرامید یک امت را برای همیشه بیمه کنند.

«بهشتیِ لاله‌کیش» شمع آن جمع مردان خدا بود و این سخن گرانسنگ را با خونش اثبات کرد که «ذره‌ای در عمرم از مرگ نترسیدم».

این بیت، زبان حال او بود که «مرغ آتش‌زاده را ز آتش چه باک؛ کربلا را کِی بلا دارد هلاک».

انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی

جذب مخالف، در حد اعلا

با گذشت چند دهه از شهادت مظلومانه آیت الله بهشتی در حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ شخصیت، اخلاق و منش آن شهید بزرگوار بهترین سرمشق برای مدیریت امروز و فردای جامعه است.

خداترسی، تواضع و فروتنی، صداقت، تسلط همزمان بر مسائل دینی و پیچیدگی‌های جهان امروز، دوری از افراط و تفریط، برخورداری از بینش و درک همه‌جانبه‌نگر و آینده‌نگری از ویژگی‌های آن شخصیت اندیشمند است.

از دیگر سجایای اخلاقی وی شیفتگی خدمت به مردم، ادب و متانت، خلاقیت و ابتکار، مدیریت و نظم، اخلاص و سعه‌صدر و گشاده‌رویی در برخورد با مردم به شمار می‌رود.

شهید آیت الله دکتر بهشتی در مناظره تلویزیونی با نورالدین کیانوری در ماههای آغازین پس از انقلاب

گفتار و کردار آن روحانی متعبد بهترین الگو برای همه اعصار است.

این شهید بزرگوار هرگز حاضر نبود حریف و رقیب سیاسی خود را با روش‌های غیراخلاقی از میدان به‌درکند.

نگاه حذفی مخالفان و حتی معاندان در اندیشه و رفتارش جایی نداشت.

او استدلال و منطق گفت‌وگو و مناظره را برگزیده بود و آن را بر روش‌های دیگر ترجیح می‌داد.

«اقناع مخالف، جذب در حد اعلا و دفع در حداقل» خط‌مشی او بود.

آیت‌الله از چنان روح بلند و نگرش عدالت‌محور برخوردار بود که حتی در مواجهه با افرادی چون رئیس‌جمهوری مخلوع وقت - بنی‌صدر- نیز پا را از دایره اخلاق بیرون نمی‌گذاشت.

وی معتقد بود «انقلاب اسلامی، انقلاب آرمان‌ها و ارزش‌هاست» و حتی در مبارزه با دشمن نباید حربه دروغ، تهمت، فریب و نیرنگ را به کار بست.

این شهید بزرگوار هنگامی که شنید همسر و دختر بنی‌صدر را بازداشت کرده‌اند تا او خود را تسلیم کند، برآشفته شد و ضمن صدور دستور آزادی آنان، به ماموران تشر زد: ما با بنی‌صدر در جدالیم؛ همسر و فرزند او چه گناهی کرده‌اند؟

ایستاده از راست: شهید بهشتی و ابوالحسن بنی صدر، آیین تحلیف در دوره اول مجلس شورای اسلامی

شهید بهشتی با اینکه آمریکا را دشمن شماره یک ملت ایران و انقلاب اسلامی می‌دانست اما با عنوان محترمانه «آقای ریگان»، رئیس‌جمهوری وقت این کشور را مورد خطاب قرار می‌داد.

فروتنی جزو خصلت‌های ذاتی شهید بهشتی بود. هنگام تصدی ریاست دیوان عالی کشور در یک ملاقات عمومی، پیرمردی حین رساندن نامه‌اش، به سبب ازدحام جمعیت دستش لای در خودرو می‌ماند. آن شهید بزرگوار به محض اطلاع از این ماجرا پیاده می‌شود، دست پیرمرد را می‌بوسد و از محافظان خود می‌خواهد در برخورد با مردم بیش از پیش مراقب حال آنان باشند.

اخلاص، وارستگی و صبوری این مجتهد وارسته زبانزد عام و خاص بود.

منافقین و سایر جریان‌های انحرافی، ابزارهای دروغ، افترا، توهین و شایعه‌پراکنی را برای مسموم کردن افکار جامعه نسبت به آن رادمرد فرزانه به کار می‌بستند اما او با استناد به آیه های قرآن که می فرماید «ان الله مع الصابرین» و «ان الله یدافع عن الذین آمنوا" معتقد بود خداوند با مومنان صبور است و از حق آنان دفاع می‌کند.

برای نمونه جبهه ضدانقلاب تلاش می‌کرد در تبلیغات خود، آیت الله بهشتی را یک سرمایه‌دار بزرگ و دارای زندگی مرفه و به اصطلاح امروزی «لاکچری» جلوه دهد؛ در حالی که زندگی آنچنان ساده ای داشت که حتی پس از شهادت، خانواده اش برای گذران زندگی بخضی از اثاث منزل را فروخته بودند.

شهید بهشتی در جمع خانواده

او با الگوبرداری از منش و سلوک ائمه اطهار علیهم السلام که زندگی‌شان همسطح فرودستان جامعه بود، اعتقاد راسخ داشت «هدف از آفرینش انسان، تلاش پرنبرد و پررنج در راه تکامل خویشتن و انسانیت است».

این متفکر بلندمرتبه «آموزش اندیشیدن» را بالاترین خدمت به جامعه می‌دانست و از مدیران کشور می‌خواست «شیفته‌خدمت باشند نه تشنه قدرت» و «انتقاد از عملکرد دستگاه ذیربط» را جزو برنامه خود قرار دهند.

معمار بزرگ دستگاه قضا، عدالت را پایه حکومت اسلامی می‌دانست و تاکید داشت دستگاه قضایی نباید در رسیدگی به شکایت از رئیس‌جمهوری یا یک فرد عادی تفاوت قائل شود.

او «فقر و نداری، فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم» را بزرگ‌ترین خطر برای انقلاب می‌دانست و معتقد بود "خطر در آن سوی مرزها نیست؛ بلکه خطر واقعی در جایی است که مردم با نداشتن مسکن و مایحتاج زندگی روبرویند" و تاکید می‌کرد "جامعه‌ای که در آن گروهی سیر و عده‌ای گرسنه باشند، جامعه اسلامی نیست".

تشییع پیکر شهیدان هفتم تیرماه

آیت‌الله که درس‌آموز مکتب امام صادق علیه‌السلام بود، پرچمدار گفتار و اقدام به شمار می‌رفت تا به این سفارش امام عمل کند که «م‌ردم را با عمل به نیکی‌ها دعوت کنید نه با زبان»؛ از این رو، "رواج دعوت زبانی و قلمی به جای کساد دعوت عملی" را آفت حیات اجتماعی می‌دانست.

در یک کلام، شهید بهشتی در زندگی خود همواره برخورد صادقانه را به شیرینی رفتار منافقانه ترجیح می‌داد و چنان شیفته خدمت به مردم بود که تاریخ از او به عنوان «راست‌قامت جاودانه» یاد خواهد کرد.