تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۲

تهران- ایرنا- توافق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ که البته اکنون به ۱+۴ مبدل شده در آستانه پنج‌سالگی قرار دارد؛ توافقی که از دوره مذاکراتش با نقد و حملات تند و تیز مخالفان دولت همراه شد و اینک با رویکردهایی دوگانه از سوی آن‌ها مواجه است.

مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با ۶ قدرت جهانی که از اواسط سال ۹۲ یعنی ابتدای کار دولت یازدهم آغاز شد، سرانجام در ۲۳ تیرماه سال ۹۴ به انجام رسید و برنامه جامع اقدام مشترک به تایید نهایی هفت کشور مذاکره کننده رسید.

برجام که محصول ماه‌ها مذاکرات پیچیده، دشوار و پرفراز و نشیب دیپلمات‌های ایرانی با هدایت «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه بود علاوه بر اینکه دسیسه و کارشکنی صهیونیست‌ها، تندروهای آمریکایی و برخی دولت‌های عربی منطقه را برانگیخت، درون کشور نیز صفی از مخالفان را مقابل خود می‌دید.

منتقدان و مخالفان برجام از همان ابتدای مذاکرات، دولت و تیم مذاکره‌کننده را به وادادگی مقابل خواسته‌های طرف غربی به خصوص آمریکایی‌ها متهم کرده و آن را نشانه‌ای از اعتماد بیش از حد و تکیه بر خارجی‌ها دانستند که در نهایت به از میان رفتن حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی، ایجاد چالش‌های امنیتی و نفوذ دشمنان خارجی در ایران منتهی خواهد شد.

در مقابل، دولت و طرفداران برجام، سند برنامه جامع را توافقی برد- برد خواندند که ضمن از میان بردن تهدیدات سیاسی و امنیتی پیش روی جمهوری اسلامی و رفع موانع مناسبات ایران با جهان، فرصت‌هایی بسیار را برای گشایش در اقتصاد کشور فراهم می‌آورد.

تا پیش از خروج آمریکا از برجام که حدود ۲ سال پیش با فرمان «دونالد ترامپ» اتفاق افتاد و با اعمال شدیدترین تحریم‌های ممکن علیه جمهوری اسلامی تکمیل شد، برجام بستری مناسب برای جلب سرمایه‌گذاری‌های خارجی، توسعه همکاری‌های اقتصادی و نیز روابط دیپلماتیک به خصوص با اروپایی‌ها به شمار می‌آمد.

اثرات خروج آمریکا از برجام زمانی آشکارتر شد که دولت‌های عضو اتحادیه اروپا به خصوص سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه به عنوان اعضای اروپایی توافق، ناتوان از ادای تکالیف و مسئولیت‌هایشان در برنامه جامع، این توافق را عملا نقض کردند. علاوه بر اینکه این دولت‌ها در ادعا و زیاده‌خواهی‌های ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی به خصوص در زمینه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای و برنامه مشروع موشکی کشورمان با کاخ سفید همراه شدند.

آخرین تحولات مربوط به برجام، همگامی غربی‌ها در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود تا با اعمال فشاری مضاعف بر تهران، حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در انجام فعالیت‌های مشروع و صلح‌آمیز را تا حد توان متوقف سازند.

به موازات این تحرکات، تیم سیاست خارجی ترامپ به طور جدی به دنبال سد راه وقوع اولین رهاورد برجامی در حوزه نظامی است. بر اساس توافق تیرماه۹۴ مقرر شد تا محدودیت‌های پیش روی مبادلات تسلیحاتی ایران با گذشت پنج سال خاتمه یابد. به همین خاطر کاخ سفید می کوشد تا با فشار بر جامعه بین‌الملل و استفاده ابزاری از شورای امنیت خواسته غیرقانونی خود را در نفی بندهای موسوم به غروب تحریم‌های تسلیحاتی محقق سازد.

آنچه طی سال‌های اخیر بر برجام گذشته فرصتی را در اختیار مخالفان دولت قرار داده تا ضرباتشان بر پیکر برجام را سنگین‌تر از قبل فرود آورند.

از نگاه بسیاری از این مخالفان، دولت «حسن روحانی» تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد برجام گذاشت و با چشم‌پوشی از ظرفیت‌ها و توان داخلی، چشم خود را به غربی‌ها دوخت تا با تکیه بر آنان بر چالش‌های پیش روی کشور خصوصا در عرصه اقتصادی فائق آید.

طیفی از منتقدان و مخالفان برجام حتی گام را فراتر نهاده و مشکلات کنونی کشور را نتیجه توافق هسته‌ای قلمداد می‌کنند.

امروز یکی از روزنامه‌های مخالف دولت نوشت که «دلار ۲۰ هزارتومانی و سکه ۸ میلیونی و پراید ۹۰ میلیونی، همگی میوه‌های برجام و در حقیقت همان سیب و گلابی‌های برجام است.»

علاوه بر اینکه حامیان امروز و دیروز توافق هسته‌ای هر کدام از چپ و راست با اتهاماتی مختلف مواجه می‌شوند. دیگر روزنامه منتقد دولت با گرفتن انگشت اتهام به سوی دستگاه اجرایی در مسئولیت آشفتگی اوضاع معیشتی مردم تصریح کرد که حامیان برجام امروز با منطقی سست و نیتی غیرشفاف «بوق مذاکره» با آمریکا را می‌زنند.

برخی نیز توافق هسته‌ای را پدیده‌ای می‌خوانند که حتی فرصت تعامل سازنده با همسایگان را از ایران گرفته است.

صرف نظر از اینکه رویکرد دولت روحانی چه پیش از برجام و چه بعد از آن، ایجاد تعادل میان طرف‌های روابط خارجی جمهوری اسلامی بوده و بارها نیز این مهم مورد تاکید رئیس‌جمهوری قرار گرفته است، وضعیت همجواری با ترکیه و عراق و کشورهای عربی –البته به جز دولت‌هایی نظیر سعودی- تا افغانستان و پاکستان و همسایگان شمالی گویای واقعیات سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم است.

برخلاف تبلیغات مخالفان برجام، همین چند روز پیش بود که پیش‌نویس برنامه‌ همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین تصویب شد و مناسبات منطقه‌ای تهران با همسایگانش هم به رغم تحریم‌های شدید و بی‌سابقه از تنش‌های مسبوق به دور مانده است.

واقعیات سیاست خارجی دولت روحانی و پیامدهای توافق هسته‌ای باعث شده رسانه‌های منتقد نیز نتوانند همه این واقعیات را به تمامی انکار کنند.

از جمله یکی از رسانه‌های مخالف برجام در سرمقاله دو روز پیش خود چنین نگاشت: در حال حاضر که با بدقولی‌های آمریکا و اروپا مواجهیم و آن را بررسی می‌کنیم، نوک تیز حمله را متوجه دولت نکنیم. البته که در تجربه‌اندوزی‌های داخلی باید به آن توجه کنیم اما در بعد بین‌الملل و مواجهه با دولت‌های نقض‌کننده، نوک حمله را متوجه این دولت‌ها کنیم و مردم را به توجه به این امر که این دولت‌ها چه خصوصیاتی دارند، معطوف بداریم. یکی از دستاوردهای برجام آن است که شناخت بسیار خوبی از غرب ایجاد می‌کند و این شناخت را باید گسترش و بسط دهیم. اگر «همه حملات» را متوجه دولت کنیم، قطعاً از این شناخت، جامعه خود را محروم می‌کنیم.

علاوه بر اینکه برجام از نگاه طیفی دیگر از منتقدان همچنان همچون چکی است که روی میز ۴+۱ قرارگرفته است و اروپایی‌ها به ایران بدهکار مانده‌اند. به این خاطر ایران در صورت خروج از برجام دیگر نمی‌تواند در موضع طلبکار باقی بماند.

با نگاهی به مواضع اینچنینی منتقدان و مخالفان توافق هسته‌ای می‌توان دوگانه‌ای را شاهد بود که ناشی از تلاش برای کتمان واقعیات برجام از یک سو و مزایایی است که به رغم تزلزل توافق هسته‌ای همچنان خودنمایی می‌کند.