امروز هشتم تیر ماه مصادف با ششم ذیقعده روز بزرگداشت حضرت شاهچراغ، به عنوان یکی از روزهای دهه کرامت با شعار حضرت شاهچراغ (ع) اسوه عدالت و امین ولایت نامگذاری شده است. هر چند شیوع ویروس کرونا بیش از سه ماه است مردم ایران و جهان را زمینگیر کرده و توفیق زیارت حرم امام رضا (ع) و سایر امامزادگان را از مردم گرفته؛ برگزاری مراسم معنوی در فضای مجازی امکانی را فراهم کرده تا ارادتمندان و دوستداران اهل بیت (ع) با ذکر معارف خاندان امامت و ولایت بر علم و محبت خود نسبت به آن بزرگواران افزوده و به مناسبت دهه کرامت، از راه دور با سلامی به امام هشتم و امامزادگان اهل بیت (ع) عرض ارادت کنند.
حضرت سید امیر احمد (ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم (ع) است و امتیاز احمد در میان فرزندان موسی بن جعفر (ع) به جلالت و شجاعت بود. پس از این که خبر شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) در مدینه پخش شد؛ مردم به خانه ام احمد، مادر حضرت احمد بن موسی آمدند و حضرت سید میراحمد را با خود به مسجد بردند. زیرا با شناختی که از جلالت و عظمت او سراغ داشتند؛ تصور میکردند پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر (ع)، آن حضرت امام بهحق است.
به همین دلیل در امر امامت با آن حضرت بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت گرفت؛ سپس بر بالای منبر رفته خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت قرائت کردند. آنگاه از تمام حاضران خواستند غایبان را آگاه کنند و در ادامه فرمودند: «همچنان که اکنون تمام شما در بیعت من هستید؛ من خود در بیعت برادرم علی بن موسی (ع) هستم. بدانید بعد از پدرم، برادرم علی، امام و خلیفه بهحق و ولی خداست و از جانب خدا و رسول (ص) بر من و شما واجب است امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم».
پس از آن احمد بن موسی گوشه ای از فضایل برادرش، امام رضا (ع) را بیان فرمود تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند. برادر امام رضا (ع) ابتدا بیعت را از مردم برداشت؛ سپس گروه حاضران در خدمت آن حضرت به خانه علی بن موسی(ع) آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر (ع) بیعت کردند. آنگاه علی بن موسی الرضا (ع) درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.
شیعیان و محبان اهل بیت رسالت پس از حضور با برکت امام رضا (ع) در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت کردند و احمد بن موسی (ع) نیز در همین سال ها یعنی سال های ۱۹۸ تا ۲۰۳ هجری قمری با برادرانش سید امیرمحمد عابد و سید علاءالدین حسین و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت (ع)، به قصد زیارت حضرت رضا (ع) از مدینه حرکت کردند تا از شیراز به طوس عزیمت کنند.
در بین راه عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق شدند و خبر حرکت چنین قافله بزرگی، مامون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت و همین مسئله باعث شد مامون امریه ای صادر کرد و از حاکمان شهرها خواست مانع حرکت قافله بنی هاشم شوند. زمانی که کاروان اهل بیت و شیعیانشان به سرزمین فارس وارد شدند؛ ماموران خبر ورود آن حضرت را به حاکم فارس رساندند و حاکم فارس که از دست نشاندگان مامون عباسی بود؛ لشکری انبوه و کارآزموده را تجهیز کرد و در هشت فرسنگی شیراز و در محلی به نام خانه زنیان راه را بر آن کاروان بست.
هنگامی که احمد بن موسی (ع) دشمنان صف کشیده را مشاهده کرد؛ به همراهان خویش فرمود: این قوم ستمگر به قصد ریختن خون فرزندان علی (ع) آمده اند. پس هرکس میل بازگشت به مدینه را داشته باشد یا راه گریز از این مهلکه را بداند، مختار است. برادران، برادرزادگان و یاران که حضرت را در جهاد مصمم دیدند، وفاداری خود را به ایشان ابراز داشتند.
بر اساس آنچه مورخان نوشته اند جنگ در چند نوبت در گرفت که بر اثر رشادت و شجاعت بی مانند سید احمد بن موسی (ع) و یارانشان هر بار لشکر دشمن، شکست خورده و عقب نشینی می کردند و جمعی از امامزادگان و شیعیان آن حضرت مجروح یا شهید می شدند. سپاهیان دشمن که یارای مقاومت در خود ندیدند به مکر و خدعه پناه آورده و شایعه وفات حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را در میان یاران حضرت پراکندند و عده کمی را به مقابله فرستاده و افراد بسیار و کارآزموده را در پناهگاه های شهر پنهان و آماده نبرد ساختند.
شیعیان که از خبر شهادت امام رضا (ع) دلشکسته بودند؛ بی مهابا بر مزدوران حمله بردند و آنان را تار و مار کردند و با تصور پیروزی وارد شهر شدند؛ اما ستمگران که از قبل آماده و در کمین بودند بر آنان تاختند و هرکدام را به وضعی به شهادت رساندند. حضرت احمد بن موسی (ع) با آن که ضربتی بر فرق مبارکش خورده بود و زخم های کاری بر بدن داشتند همچنان با شجاعت می جنگیدند تا به این مکان که اکنون تربت مقدس آن بزرگوار است وارد شدند و از شدت جراحات به شهادت رسیدند.
هرچند برخی مورخان در شهادت یا وفات آن حضرت و محل دفن برادر امام رضا (ع) نظرهای مختلفی ارائه کرده اند قول مشهور آن است که مدفن شاهچراغ در زمان سلطنت عضدالدوله دیلمی پیدا شد که اهل ایمان مکررا از حوالی محل شهادت نوری را مشاهده می کردند و موضوع را به اطلاع حاکم شهر رساندند که چراغی در نهایت روشنایی در بالای تلی از خاک می درخشد و تا طلوع صبح نورافشانی می کند.
عضدالدوله پس از مشورت با علما و بزرگان زمان دستور داد محل مورد نظر را شکافتند تا این که به لوحی از سنگ یشم رسیدند که بر آن نوشته بود السید امیر احمد بن موسی الکاظم و هنگامی که سنگ را برداشتند؛ سردابی عمیق آشکار شد. عضدالدوله دستور داد بنایی شایسته بر مرقد مبارکش بسازند و از آن زمان بود که مرقد مطهر این فرزند موسی بن جعفر (ع) میعادگاه شیعیان و دلباختگان ائمه معصومین شد.