تا ۳ دهه پیش کمتر از کسی در ایران بود که نام روستایی دورافتاده در حاشیه خلیج فارس را شنیده باشد. آن زمان عسلویه مانند هزاران روستای ایران بود که کمتر گذر غریبهای به آنجا افتاده بود اما با آغاز توسعه میدان مشترک پارس جنوبی از سوی ایران و گنبد شمالی از سمت قطر، سیمای این روستا تغییر شکل داد و به تدریج به پایتخت انرژی ایران تبدیل شد.
حالا اما ۲۳ سال از آغاز توسعه پارس جنوبی یا همان عسلویه میگذرد و حدود ۱۹ سال است که تولید از این میدان مشترک گازی با قطر آغاز شده و به مدد همین آغاز و افزایش تولید بوده که اکنون ضریب نفوذ گازرسانی شهری ۹۸ درصد و گازرسانی روستایی نیز به ۸۴ درصد رسیده است.
تا آنجا که ایران در این ۱۹ سال توانسته از تولید ۵۶ میلیون متر مکعبی در اواخر سال ۸۰ به تولید حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعبی در روز در شرایط فعلی برسد و پیشبینی میشود امسال ۵۰ میلیون متر مکعب دیگر به ظرفیت تولید گاز ایران از این میدان اضافه شود.
این در حالی است که ایران تا سال ۹۶ همواره تولید گاز کمتری از شریک خود در پارس جنوبی داشت اما از سال ۹۲ و با تمرکز سرمایه و نیروی انسانی در فازهای اولویت دار پارس جنوبی توسط وزیر نفت، سرانجام ایران برنده ماراتن نفسگیر تولید گاز شد و امسال اختلاف تولید ایران و قطر، به بیش از ۱۲۰ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید.
این در حالی است که تولید قطر اکنون حدود ۵۶۶ میلیون متر مکعب است و بهرهبرداری از طرح توسعهای این کشور تولید را در بهترین حالت تا ۶۲۸ میلیون متر مکعب افزایش خواهد داد. طرح هایی که البته بنا بر اعلام قطر به دلیل شیوع کرونا متوقف شده است. این به معنای فاصلهای بیش از ۱۲۰ میلیون متر مکعبی تولید بین ایران و همسایه جنوبی در حداکثر تولید برنامهریزی شده است.
این سبقت تاریخی ایران از قطر اما در حالی در سال ۹۶ آغاز شد که تا پیش از آن همواره قطر برداشت بیشتری از منابع میدان داشته و حتی در سال های ۸۷ تا ۸۹، قطر این اختلاف را تا ۲۵۰ میلیون متر مکعب در روز نیز رسانده بود.
نگاهی به روند تولید گاز از میدان مشترک پارس جنوبی حاکی از آن است که با آغاز توسعه این میدان، در سالهای ابتدایی اگرچه قطر با کمک شرکتهای بزرگ بینالمللی حدود ۴۰ میلیون متر مکعب گاز بیشتری از ایران تولید میکرده اما استمرار توسعه از سوی ایران باعث شده بود تا سال ۸۶ این فاصله ثابت بماند.
در واقع زنگنه در دوره اول وزارتش بر نفت، تلاش کرد تا پیوستگی توسعه را در این میدان حفظ کند. تا آنجا که از سال ۸۱ تا ۸۴، ۵ فاز این میدان به بهرهبرداری رسید و توسعه ۵ فاز دیگر نیز آغاز شده بود.
اما با روی کار آمدن دولت نهم، شرکتهای بینالمللی یک به یک از ایران رفتند و در این دولت تنها فازهای ۶،۷ و ۸ و همچنین ۹ و ۱۰ افتتاح شد. همین تعلل در توسعه باعث شد تا قطر بتواند در برداشت منابع گازی یکهتازی کند و به یکی از قدرتهای مهم جهان در تولید ال ان جی یا همان گاز مایع تبدیل شود.
ایران در سالهای ۸۸ تا ۹۳ به همان تولید ۲۸۵ میلیون متر مکعبی رضایت داد و این در حالی بود که قطر تولید خود را به بالای ۵۷۰ میلیون متر مکعب رساند.
علت اصلی این عقبماندگی را باید در قرارداد فازهای ١٣، ١٤، فاز ١٩ ، ٢٠ و ٢١ و ٢٢، ٢٣ و ٢٤ معروف به فازهای ۳۵ ماهه جستجو کرد. قرارداد توسعه این فازها، خرداد ۸۹ بین شرکت نفت و گاز پارس جنوبی به عنوان کارفرما و پیمانکاران داخلی بسته شد و پراکنده شدن منابع مالی باعث شد تا توسعه در پارس جنوبی متوقف شود.
سهم ۷۰ درصدی دولت تدبیر و امید در نصب سکوهای پارس جنوبی
آمارها نیز حکایت از آن دارد که در حالی که از سال ۸۰ تا ۸۳، ۶ سکو در پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده بود اما در سالهای ۸۴ تا ۹۱ تنها ۵ سکو به بهرهبرداری رسید. در سالهای ۹۲ تا ۹۸ اما ۲۶ سکوی دریایی به بهرهبرداری رسیده که ۷۰ درصد از سکوهای ایرانی بر روی میدان مشترک پارس جنوبی است.
در حال حاضر ظرفیت تولید ایران از میدان مشترک پارس جنوبی ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز است . اکنون هر کدام از فازهای ۱۳ ،۱۴ و ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی روزانه ۲۸ میلیون متر مکعب گاز تولید میکنند که با بهرهبرداری کامل از این فازها که هر کدام معادل دو فاز تعریف شده پارس جنوبی هستند، تولید از این فازها دو برابر خواهد شد.
همچنین سکوها و تاسیسات جانبی فاز ۱۳ اسفند سال گذشته نصب شد و آخرین سکوی فازهای ۲۲ تا ۲۴ نیز از بهمن سال ۹۸ آماده تولید گاز است.
نکته مهم در مورد فازهای ۲۲ تا ۲۴ ثبت رکورد جدید در فعالیت های فراساحل در این میدان مشترک است. پس از اتمام عملیات نصب سکوی اصلی فاز ۲۳ ،عرشه اقماری ۲۴B نیز توسط شناور HL۵۰۰۰ بر روی جکت خود در موقعیت دریایی فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی قرار گرفته و نصب شد. بدین ترتیب با نصب دو عرشه دریایی با فاصله کوتاه سه روز، رکوردی بیسابقه در فعالیتهای فراساحلی پارس جنوبی به ثبت رسید.
البته با وجود آنکه پالایشگاههای فازهای ۱۳ و ۲۲ تا ۲۴ به طور کامل به اتمام رسیده اما پالایشگاه فاز ۱۴ آماده نیست و گاز استحصال شده از سکوهای این فاز به پالایشگاه فاز ۱۲ برای فرآورش ارسال میشود.
با بهرهبرداری از این فازها، پرونده توسعه این میدان به جز فاز ۱۱ بسته خواهد شد. فازی که بیش از برداشت گاز با هدف نگهداشت تولید و جلوگیری از افت فشار تعریف شده است اما با بازگشت تحریمها و خروج توتال از قرارداد و حالا نیز کارشکنی شرکت چینی در انجام تعهدات، قرار است توسط شرکتهای ایرانی توسعه داده شود. چشمانداز تعریف شده برای فاز ۱۱ نیز سال ۱۴۰۰ عنوان میشود.
البته توسعه این فاز با نصب اولین جکت سکو برای حفاری چاه های تولیدی در اول خرداد سال جاری آغاز شد. نصب جکت نخستین سکوی طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در موقعیت مخزنی بلوک B این فاز انجام شد.
در واقع با تکمیل مراحل نصب و تحکیم این جکت در موقعیت، حفاری چاههای طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی توسط دکل حفاری بهمنظور تولید یک میلیارد فوت مکعب گاز از مرحله نخست این طرح در حال توسعه آغاز میشود.
طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به کارفرمایی شرکت نفت و گاز پارس، پس از خروج شرکتهای توتال فرانسه و شاخه بینالمللی شرکت ملی نفت چین (سیانپیسیآی) بهطور کامل به شرکت پتروپارس سپرده شد؛ هدف از اجرای این طرح، تولید ۲ میلیارد فوت مکعب گاز غنی، انتقال به پالایشگاههای موجود پارس جنوبی و استفاده از ظرفیت فرآورشی این پالایشگاهها است.
نکته مهم دیگری که ارزش پیشی گرفتن ایران از بیشتر میکند این است که نگاهی به نقشه میدان مشترک پارس جنوبی نشان میدهد تنها حدود یک سوم از مساحت میدان در آب های ایران قرار دارد و دو سوم مساحت در آب های قطر قرار گرفته است. در واقع ایران با وجود آنکه فضای کمتری برای توسعه و حفاری چاه ها و نصب سکوها در اختیار داشت اما توانسته تولید روزانه خود را از رقیب و همسایه بیشتر کند.
ایجاد۶۰ درصد از ظرفیت تولید پارس جنوبی در ۷ سال گذشته
همچنین آمارها نشان میدهد، ۶۵ درصد از چاههای میدان مشترک ایران و قطر در دولت تدبیر و امید و وزارت زنگنه حفر شده است.
نگاهی به خطوط دریایی ایجاد شده حکایت از آن دارد که ۶۷ درصد از این خطوط در دوره وزارت زنگنه در دولتهای یازدهم و دوازدهم ایجاد شده و در حالی که تا پیش از سال ۹۲ تنها ۲۰ردیف پالایشگاهی در پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده بود اما از سال ۹۲ تا کنون ۳۰ ردیف پالایشگاهی جدید که ۶۰ درصد را شامل میشود به ظرفیت پالایشی پارس جنوبی افزوده شده است.
اما کلیدیترین و موثرترین آمار را باید در میزان تولید گاز از پارس جنوبی پیدا کرد. در حالی که تا سال ۹۲ و بازگشت زنگنه به وزارت نفت، حدود ۲۸۰ میلیون متر مکعب در روز گاز از میدان مشترک پارس جنوبی تولید میشد اما تنها در ۷ سال گذشته، ۴۲۰ میلیون متر مکعب به تولید گاز از این میدان در سمت ایران افزوده شده و این به معنای آن است که ۴۰ درصد از تولید تا پیش از سال ۹۲ محقق شده و ۶۰ درصد از سال ۹۲ تا سال ۹۸ به دست آمده است.
این افزایش تولید با تدبیر زنگنه و اولویت دادن به توسعه فازهایی صورت گرفت که بیشترین میزان پیشرفت فیزیکی را داشتند.
زنگنه در سالهای ۹۲ تا ۹۶ تلاش کرد تا با تمرکز منابع فازهای پارس جنوبی را به سرانجام برساند. اگرچه در دولت یازدهم ۳ فاز پارس جنوبی که معادل ۵ فاز استاندارد بود به بهرهبرداری رسید اما اوج درخشش زنگنه را باید در ابتدای سال ۹۶ دید که با بهرهبرداری از فازهای ۱۷ و ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ ایران سرانجام از رقیب خود در تولید گاز پیشی گرفت.
اما این پایان کار نبود. ادامه توسعه در این میدان در سال ۹۷ و ۹۸ با بهره برداری از بخشهایی از فازهای ۱۳، ۱۴، ۲۲ تا ۲۴ محقق شد.
در واقع از سال ۹۲ تا کنون معادل ۱۲ فاز استاندارد در پارس جنوبی به تولید رسیده است که به معنای افزایش سالانه متوسط ۱۷ درصد تولید گاز و افزایش دو برابری تولید از سال ۹۲ است. با توجه به این آمار، در ۶ سال گذشته، بیش از ۱۵۰۰ میلیارد متر مکعب گاز غنی به ارزش ۲۷۰ میلیارد دلار تولید شده است.
زنگنه پیش از بازگشت به وزارت نفت در دولت تدبیر و امید تاکید کرده بود که یکی از مهمترین اهدافش تعیین تکلیف میدان مشترک است و نگاهی به کارنامه وی در پارس جنوبی در ۶ سال گذشته، نشان میدهد که توانسته از عهده تعهد خود بر آید.
این تدبیر سبب شده تا چراغی که ابتدا در طرف ایران کم نور بود و فقط سوسو میزد با شتاب روند توسعه این میدان مشترک، نور آن نیز پررنگتر شده و در ادامه مسیر، تلالو آن از قطر نیز پیشی بگیرد.