«معامله قرن»؛ حتما این عبارت را بارها و بارها از رسانهها شنیدهاید. اسم رمز عملیات دولت «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا که قصد دارد با آن همچون ابرقهرمانهای سینمای هالیوود به قدیمیترین بحران غرب آسیا پس از جنگ جهانی دوم پایان دهد؛ نزاع فلسطینی- اسرائیلی. زخمی دیرینه با عمر ۷۲ سال که نه جنگ شش روزه ارتشهای عربی در سال ۱۹۶۷ میلادی توانست کلاف سردرگم آن را باز کند و نه توافق اسلو و یاسر عرفات با شاخه زیتونی در یک دست و سلاحی در دست دیگر توانستند روزنه امیدی بر آن بتابانند.
سرزمین کهن فلسطین در سده اخیر مسیر پر فراز و فرودی را سپری کرده است. از فروپاشی دولت عثمانی پس از جنگ جهانی اول که صدها سال کنترل فلسطین را به دست داشت تا قیمومیت انگلستان بر آن و سرانجام ۱۴ مه سال ۱۹۴۸ میلادی (۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷).عملیاتی شدن "بیانیه بالفور" و تاسیس رژیم اسرائیل با هدف «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین».
نگاهی کوتاه به نقشههای فلسطین در طول ۷۲ سال اخیر میزان پیشروی رژیم اسرائیل در خاک فلسطین و اشغال آن را به وضوح در برابر دیدگان جهانیان قرار میدهد.
از سویی نوع مواجهه با پدیده شوم اشغالگری در خاک فلسطین در طول دهههای گذشته چه در داخل فلسطین و چه در خارج از آن رویکردهای متفاوتی را داشته است. از مقاومت مسلحانه گروههای فلسطینی و وقوع جنگ میان اسرائیل و اعراب تا میز مذاکره و تلاش برای توافق.
بررسی تاریخ فلسطین به تمامی این دو نگاه در مقابله با رژیم صهیونیستی را نمایان میکند. تاسیس سازمان آزادیبخش فلسطین و جنبشهای مقاومت اسلامی (حماس) ، جهاد اسلامی و انتفاضههای مردمی و نمونه متاخر آن راهپیماییهای بزرگ موسوم به "بازگشت" در نوار غزه از یک سو تا نگاه مایل به گفتوگو پشت میز مذاکره و امضای توافقنامه صلح که می توان به معروفترین آن یعنی توافق موسوم به "اسلو" و شکلگیری تشکیلات خودگردان فلسطین در سال ۱۹۹۳ و ارائه طرح صلح عربی در سال ۲۰۰۲ با هدف تشکیل دولت مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ میلادی به پایتختی قدس شرقی اشاره کرد.
اشغالگری اسرائیل اما هیچ گاه با عکس یادگاری رهبران و لبخندهای آنان تمام نشد. حتی اگر حاضران در عکس «یاسر عرفات» رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، «بیل کلینتون» رییس جمهوری اسبق آمریکا و «اسحاق رابین» نخست وزیر وقت رژیم اسرائیل بوده باشند.
با نگاه به بازیگران بینالمللی و موثر نیز میبینیم که آمریکا همواره تلاش کرده تا منافع رژیم صهیونیستی در منطقه متزلزل نشود و هرگونه توافق احتمالی برای پایان دادن به این نزاع، نه با هدف برد-برد بلکه با برد مطلق اسرائیل عملیاتی شود.
بین رییسان جمهوری آمریکا، سرانجام چهل و پنجمین آنان یعنی دونالد ترامپ با طرحی به نام "معامله قرن" و قرار دادن دستیار و داماد یهودی خود «جرد کوشنر» در اتاق طراحی آن ادعای پایان دادن همیشگی به نزاع فلسطینی- اسرائیلی را فریاد زد.
ترامپ سرانجام روز سهشنبه ۸ بهمن ماه ۱۳۹۸ همراه با «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کاخ سفید حاضر شد و با رونمایی از «معامله قرن» اعلام کرد که این طرح، شهر قدس را پایتخت یکپارچه رژیم صهیونیستی میداند و به جای آن پیشنهاد تشکیل پایتخت فلسطین را در یکی از روستاهای نزدیک قدس اشغالی مطرح می کند.
این طرح همچنین شهرکهای صهیونیست نشین در کرانه باختری و بخشهای دیگر این منطقه را به سرزمینهای اشغالی الحاق میکند و حق بازگشت آوارگان به سرزمین مادری خود را سلب و بر اسکان دایم آنان در کشورهایی مانند اردن، سوریه و لبنان تاکید میکند.
این طرح ضد فلسطینی بلافاصله با مخالفت های شدید کشورهای عربی، اسلامی، سازمان های منطقهای و جهانی از جمله اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای جهان روبه رو شد.
طرح الحاق کرانه باختری؛ اولین گام عملیاتی معامله قرن
اولین گام مهم رژیم صهیوینستی پس از رونمایی از معامله قرن یک خبر از «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل بود. آغاز تدوین طرحی که بر اساس آن بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به اراضی اشغالی ضمیمه می شود.
نتانیاهو که پس از دو دور شکست در انتخابات پارلمانی و رسیدن به بنبست در تشکیل کابینه و متهم بودن در پروندههای فساد مالی به شدت خود را در تنگنا میدید، برای نجات خود از ابتدا بر اجرای طرح الحاق کرانه باختری اصرار میکرد و همواره به عنوان بخشی از کمپین انتخاباتی خود شعار الحاق کرانه باختری و دره رود اردن به سرزمین های اشغالی را سر میداد.
پس از برگزاری انتخابات سوم پارلمان رژیم صهیونیستی و توافق نتانیاهو با رقیب خود «بنی گانتس» رهبر حزب "آبی و سفید" برای تشکیل کابینه ائتلافی، توانست با گانتس بر سر طرح الحاق کرانه باختری به توافق برسد.
نتانیاهو از سوی دیگر برای تحت فشار قرار دادن مخالفان داخلی خود بارها تهدید کرده که اگر این طرح اجرا نشود، کابینه را منحل کرده و کار به انتخابات چهارم کشیده خواهد شد.
برخی منابع نیز اعلام کرده اند که ممکن است رژیم صهیونیستی با توجه به فشارهای گسترده بین المللی، طرح الحاق کرانه باختری را در چندین مرحله اجرا کند و در مرحله اول ۳ مجتمع بزرگ شهرک نشینی در کرانه باختری را به اراضی اشغالی ملحق کند.
بیش از ۸۰ درصد از صهیونیستهای ساکن کرانه باختری در این ۳ مجتمع شهرکنشینی سکونت دارند.
اسرائیل قرار است در این گام بیش از ۳۰ درصد از خاک کرانه باختری را اشغال و به سرزمینهای اشغالی الحاق کند.
مختصات کرانه باختری رود اردن
کرانه باختری منطقهای در شرق فلسطین و در همسایگی کشور اردن است که پیش از تشکیل رژیم اسرائیل تحت قیمومیت انگلستان قرار داشت و سرانجام بر اساس کنفرانس "اریحا" در سال ۱۹۵۱ در اتحادی ۳۷ ساله تا سال ۱۹۸۸ بخشی از کشور پادشاهی اردن بود و ساکنان آن تابعیت اردنی داشتند.اما سرانجام ملک حسین پادشاه وقت اردن تصمیم گرفت ارتباط قانونی و اداری و مالی دو سوی رود را به درخواست سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) قطع کند. با این حال همچنان اداره اوقاف و اماکن اسلامی و مسیحی قدس اشغالی از جمله تولیت مسجدالاقصی بر عهده پادشاهی اردن است.
در سال ۱۹۶۷ نیز همزمان با جنگ اعراب و اسرائیل و شکست ارتشهای عربی بخشهای گستردهای از کرانه باختری به اشغال صهیونیستها در آمد و همزمان ساخت شهرکهای غیرقانونی در آن آغاز شد.
پس از آن در سال ۱۹۹۳ میلادی و در جریان مذاکرات سازمان آزادیبخش فلسطین و مقامات اسرائیلی که به توافق اسلو منجر شد، کرانه باختری به سه منطقه A و B و C تقسیم شد.
منطقه A شامل مراکز جمعیتی اصلی است که ۱۸ درصد سرزمین های کرانه را با حدود ۵ هزار و ۸۰۲ کیلومتر مربع در بر می گیرد و تحت کنترل امنیتی و اداری فلسطینی ها (مسئولان تشکیلات خودگردان) است.
منطقه B شامل روستاها و شهرک های اطراف شهرها است که ۲۱ درصد مساحت کرانه باختری را دارد و تحت نظارت مشترک فلسطینی ها و اسرائیلی ها اداره می شود اما نظارت مدنی و اداری آن بر عهده تشکیلات خودگردان و از نظر امنیتی، تحت کنترل رژیم صهیونیستی است.
منطقه C که کاملا به هم متصل و در سرتاسر کرانه باختری گسترده شده است ۶۱ درصد مساحت کرانه را به خود اختصاص می دهد و کاملا تحت کامل اداری و امنیتی رژیم صهیونیستی است.
به گفته منابع خبری هماکنون بیش از ۳۰۰ هزار شهرکنشین در کرانه باختری زندگی میکنند.
سه سناریوی احتمالی رژیم اسرائیل برای کرانه باختری
کارشناسان معتقدند که طرح الحاق کرانه باختری و تعامل با ساکنان آن ۳ سناریو را دنبال خواهد کرد: سناریوی اول؛ دادن تابعیت درجه دو به ساکنان کرانه باختری در صورتی که بپذیرند این منطقه بخشی از «اسرائیل» است. سناریوی دوم؛ کوچاندن داوطلبانه و تدریجی و تسهیل روند مهاجرت فلسطینیان به خارج و سناریوی سوم؛ خلاص شدن از دست ساکنان کرانه باختری با به راه انداختن جنگی شدید در منطقه که یکی از طرفهای این جنگ رژیم صهیونیستی خواهد بود و این جنگ در نهایت به کوچاندن ساکنان این منطقه منجر خواهد شد.
واکنشهای جهانی به طرح الحاق کرانه باختری
اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن از جمله مخالفان طرح الحاق کرانه اختری به اراضی اشغالی هستند.
در آخرین مورد از این واکنشها بیش از یکهزار نفر از نمایندگان پارلمان اروپا ضمن محکوم کردن طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به سرزمینهای اشغالی، خاطرنشان کردند که تصاحب قلمرو با زور در سال ۲۰۲۰ جایگاهی ندارد و باید تبعات متناسبی داشته باشد.
این نمایندگان که تعداد آنان به یکهزار و ۸۰ نفر میرسد از رهبران اروپایی خواستهاند در پاسخ به این موضوع، قاطعانه رفتار شود.
«جوزب بورل» مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی را نقض جدی قوانین بینالمللی خوانده و تصریح کرده است که چنین اقدامی پیامدهای جدی بر روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل خواهد داشت.
پیشتر هم «امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه و «جوزپه کونته»، «بوریس جانسون» و «پدرو سانچز» نخست وزیران ایتالیا، انگلستان و اسپانیا با ارسال نامههایی به «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نسبت به طرح الحاق کرانه باختری و پیامدهای ناگوار و خطرناک این اقدام برای این رژیم هشدار دادهبودند.
برخی از کشورهای اروپایی هم تهدید کردهاند که در صورت اجرای تصمیم رژیم اسرائیل برای الحاق کرانه باختری، اساس روابط خود با تل آویو را تغییر خواهند داد.
«آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل متحد نیز چهارشنبه گذشته در یک کنفرانس ویدیویی در شورای امنیت این سازمان گفت: از اسرائیل میخواهم که طرحهای الحاق کرانه باختری را لغو کند.
سازمان ملل همچنین بیانیه مشترکی نیز با اتحادیه عرب منتشر کرد که در آن خواستار لغو طرحهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی علیه سرزمینهای فلسطینی شدند.
اتحادیه عرب هم از جمله نهادهایی بوده که همواره با محکوم کردن این طرح، نسبت به پیامدهای مخرب آن هشدار دادهاست. برای مثال «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب هشدار دادهاست که اجرای طرح الحاق کرانه باختری به یک درگیری همهجانبه منجر خواهد شد.
«عبدالله دوم» شاه اردن نیز که در روزهای اخیر درخواست نتانیاهو برای گفتوگوی تلفنی را نپذیرفت، نسبت به اجرای طرح الحاق کرانه باختری هشدار داده و تاکید کرده است که چنانچه طرح الحاق مناطقی از کرانه باختری به اسرائیل اجرایی شود این موضوع به درگیری گسترده میان اردن و رژیم اسرائیل منجر خواهد شد.
واکنش فلسطینیها
«محمود عباس» رییس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز که اجرای طرح الحاق کرانه باختری را به مثابه نابودی هرگونه صلح احتمالی برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی قلمداد میکند اواخر اردیبهشت با صدور فرمانی، دستور توقف فوری هماهنگیهای امنیتی با اسرائیل را صادر کرد.
عباس به «حسین الشیخ» عضو کمیته مرکزی جنبش فتح و «ماجد فرج» رییس دستگاه اطلاعاتی تشکیلات خودگردان که به طور منظم در تماس با رژیم صهیونیستی هستند، دستور داده است که تماس با این رژیم را قطع کنند.
در مقابل جنبشهای محور مقاومت از جمله حماس بر ایستادگی و مقاومت مسلحانه در برابر جدیدترین طرح رژیم صهیونیستی برای اشغال خاک فلسطین تاکید دارند.
«اسماعیل رضوان» از فرماندهان جنبش حماس فلسطین پیش از این در گفتوگو با ایرنا تاکید کرده بود که همه اَشکال مقاومت از جمله مقاومت مسلحانه برای نابودی طرح رژیم صهیونیستی با هدف الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی برای ملت فلسطین مشروع است.
تلاشهای جنبش حماس به همینجا ختم نشده و اقدامات دیپلماتیک رهبران این جنبش نیز برای مقابله با طرح اسرائیل ادامه دارد. در همین حال «اسماعیل هنیه» رییس دفتر سیاسی حماس با مقامات حدود ۴۰ کشور جهان در خصوص تبعات اجرای طرح الحاق کرانه باختری به رایزنی و گفتوگو پرداخته است.
مخالفت، نگرانی و اختلاف در داخل اسرائیل نسبت به الحاق کرانه باختری
اجرای طرح الحاق کرانه باختری در داخل اسرائیل با اقبال همگانی رو به رو نیست. در همین حال «تزیپی لیونی» وزیر خارجه پیشین رژیم صهیونیستی در سخنانی با اعلام مخالفت صریح خود با اجرای طرح الحاق کرانه باختری، آن را خطای بزرگ تاریخی و ضد منافع اسرائیل خواند.
وی خاطرنشان کرد که اجرای این اقدام یکجانبه (الحاق کرانه باختری) به معنای عبور اسرائیل از نقطه بیبازگشت است و این یعنی خطای بزرگ تاریخی.
از سویی شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل در گزارشی به اختلافات شدید داخلی این رژیم در خصوص اجرای طرح الحاق کرانه باختری خبر دادهاست.
این شبکه اعلام کرد که در جلسه پنجشنبه گذشته پارلمان که برای اولین بار پس از روی کار آمدن کابینه ائتلافی رژیم صهیونیستی، تشکیل شده بود، «عفیف کوخاوی» فرمانده ستاد ارتش این رژیم تاکید کرد که اجرای طرح الحاق کرانه باختری به افزایش عملیات استشهادی فلسطینیان و ایجاد درگیری مسلحانه در منطقه نوار غزه منجر خواهد شد.
نگرانی از نتیجه انتخابات آمریکا و اصرار لابی صهیونیسم بر اجرای هر چه زودتر الحاق
از سویی رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادهاند که سفیر این رژیم در آمریکا در تلاش است مقامات دولت ترامپ را برای الحاق هر چه سریعتر بخشهایی از کرانه باختری تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ماه، قانع کند.
به گفته رسانههای صهیونیستی، سفیر اسرائیل در واشنگتن در جلسات خود با مقامات آمریکایی تاکید کرده است که باید هماکنون، قدمی برای الحاق کرانه باختری برداشته شود زیرا معلوم نیست در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر (آبان) چه رخ بدهد، ممکن است رقیب ترامپ، «جو بایدن» به عنوان رییس جمهور انتخاب شود.
وی تاکید کرده که امروز ما فرصت اجرای الحاق کرانه باختری به اسرائیل را داریم و این طرح باید همین الآن اجرا شود.
رسانه های اسرائیلی دلیل تلاشهای مقامات این رژیم برای الحاق هرچه سریعتر بخشهایی از کرانه باختری را نگرانی از پیروزی «جو بایدن» رقیب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایجاد عقبگرد در تصمیمات اخیر اسرائیل برای الحاق مناطق فلسطینی می دانند.
چشمانداز و تبعات احتمالی اجرای طرح الحاق
همانطور که بیان شد نخستوزیر رژیم صهیونیستی از یک سو برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای متعدد داخلی خود از جمله پروندههای فسادش و تحقق یکی از شعارهای مهم انتخاباتی خود و به دست آوردن حمایت تندورهای راستگرا، خود را ناگزیر به اجرای طرح الحاق کرانه باختری میبیند اما همزمان میداند که اجرای این طرح روابط تلآویو با اتحادیه اروپا، جامعه جهانی و کشورهای عربی از جمله اردن و مصر را کاملا تحت شعاع قرار میدهد و اسرائیل را به سوی انزوای کامل جهانی سوق خواهد داد. موضوعی که باعث شده احتمال عقبنشینی جزئی نتانیاهو در اجرای طرح مدنظر خود و اجرای چند مرحلهای آن برای کاستن از تنشها را تقویت کند.
اما به گفته کارشناسان همچنان ۴ عامل اصلی به عنوان مشوق رژیم صهیونیستی برای اجرای عملیات الحاق کرانه باختری باعث میشوند اسرائیل با تمام عواقب احتمالی به سمت اجرای آن برود. در راس این مشوقها اینکه دولت آمریکا به عنوان بزرگ ترین حامی آن قرار دارد، سپس سرگرم بودن جامعه جهانی به بحران کرونا، سوم نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه و پیشبرد عملیات عادی سازی روابط با بسیاری از کشورهایی که موضع خود در قبال مساله فلسطین را تا حدودی تغییر داده اند و در نهایت دودستگی و اختلافات داخلی فلسطین و چنددستگی کشورهای عربی.
در آن سوی ماجرا و در اردوگاه تشکیلات خودگردان هم اوضاع پس از اجرای طرح الحاق کرانه باختری پیچیده خواهد شد.
اجرای این طرح تیر خلاصی خواهد بود به توافق اسلو که بر اساس آن تشکیلات خودگردان تقریبا بر ۴۰ درصد اراضی کرانه باختری کنترل دارد. به معنای دیگر اجرای طرح الحاق کرانه باختری ماهیت وجودی تشکیلات خودگردان را به طور کامل از بین خواهد برد. نکتهای که جنبش حماس هم نسبت به آن هشدار داده است.
حال باید منتظر فرا رسیدن ماه ژولای (نیمه تیر) و موعد آغاز اجرای طرح الحاق کرانه باختری ماند و دید اجرای این طرح جنجالی و نحوه برخورد جهان با آن موضوع فلسطین را به کدامین سو رهنمون خواهد کرد.