در قوانین موجود و موسوم به قانون کار در نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود تعریفها و ریزبینیهای متعدد در زمینه تعریف شغل جامعه هنرمندان در تمام بخشها از عرصه تئاتر؛ سینما و موسیقی تا حوزه هنرهای تجسمی همچنین فعالان فرهنگی در حوزه کتاب و ادبیات، با وجود اثرگذار بودن بالای فعالیت و تولیدات این افراد در توسعه، انتشار و جریانسازیهای اجتماعی و در نهایت کمک به تعالی فرهنگ، هیچگاه حرفه و پیشه این افراد به عنوان شغل تحت لوای قانون کار تعریف نشده بود و شکل گیری فعالیت این افراد زیر چتر انجمنهای صنفی قابلیت تحقق نداشت.
این وضع ادامه داشت تا آنکه با آغاز دهه ۸۰ و از یازدهم مهر ۱۳۸۳ و آغاز قانون پنجساله برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هنرمندان در عرصه های مختلف تلاش کردند برای تصویب و به رسمیت شناختن حرفه و پیشه خود به عنوان شغل در قالب قانون کار فعالیت کنند.
در ادامه این مسیر بدنه هنرمندان و فعالان فرهنگی طی قانون پنج ساله چهارم و در ادامه قانون پنج ساله پنجم (از ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳) هرچند برای تشکیل نهادها و انجمنهای صنفی اقدام کردند به دلیل فقدان تصویب حرفه این افراد و هنرمندان به عنوان شغل با وجود تلاشهای مختلف آنها و رساندن پیغام و خواستههایشان به مجلس شورای اسلامی، نمایندگان ملت به سبب خلاهای قانونی در نظامنامه قوانین کار نتوانستند نسبت به احقاق حق فعالان فرهنگی و هنری اقدام خاصی انجام دهند.
تدبیری که امید را زنده کرد
بعد از گذشت یک دهه از فعالیت هنرمندان برای تحقق خواسته شان، شاهد ناامیدی آنها بودیم. اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید یکی از اصلیترین اهداف دولت یازدهم به ریاست دکتر حسن روحانی، تلاش برای تحقق آرزوی بیش از یک دهه فعالان هنری و فرهنگی برای به رسمیت شناختن حرفهشان به عنوان شغل در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
هرچند دولت یازدهم و مسئولان آن در تحقق این امر در بازه زمانی چهارساله نتوانستند به توفیق صد درصدی دست پیدا کنند، اما با تلاشها در چهار سال نخست دولت تدبیر و امید و با آغاز دوره دوم این دولت از سال ۱۳۹۶ به بعد، برای نخستین بار نمایندگان ۱۴ تشکل هنری به همراه نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده وزارت کار و گروه حقوقدانان در حوزههای مختلف از شهریور ۱۳۹۷ تا پنجم شهریور ۱۳۹۸ و بعد از بیش از یک سال کار کارشناسی، برگزاری نشستهای متعدد تخصصی با همراهی و مشارکت نمایندگان خانه سینما، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه کتاب، انجمن هنرمندان مجسمهساز، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران، انجمن عکاسان ایران، انجمن صنفی طراحان گرافیک، انجمن هنرمندان سفالگر ایران، انجمن خوشنویسان ایران، انجمن ویراستاران، انجمن داستاننویسان، انجمن هنرمندان نقاش، انجمن تصویرگران ایران و موافقت و امضای وزرای تعاون؛ کار و رفاه اجتماعی و فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنویس تصویبنامه و دستورالعمل نحوه تشکیل و فعالیت انجمن های فرهنگ، هنر و رسانه کشور تهیه و به هیات دولت ارائه شد.
۱۹ آبان ۱۳۹۸؛ پاییزی گرم برای هنرمندان و فعالان فرهنگی
حاصل بیش از ۱۴ سال فعالیت هنرمندان و فعالان فرهنگی برای به رسمیت شناخته شدن پیشهشان در قالب قانون کار کشور به عنوان شغل و تشکیل انجمن های صنفی با هدف تامین امنیت شغلی شاغلان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانهای، تسهیل فعالیت صنفی و حرفهای، در نهایت یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ و همزمان با نخستین روز هفته وحدت، تصویب دستورالعمل نحوه تشکیل و فعالیت انجمن های فرهنگ، هنر و رسانههای کشور از سوی هیات وزیران بود و مقرر شد با استناد به تبصره ۵ ماده ۱۳۱ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ و با رعایت تصویبنامههای یادشده، آیین نامه چگونگی تشکیل حدود، وظایف، اختیارات و نحوه عملکرد انجمن های صنفی و کانون های مربوط، امکان تشکیل کانون سراسری فرهنگ، هنر و رسانه کشور فراهم شود.
بعد از امضای پیشنویس طرح مصوب تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه که به امضای وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون، کار و امور اجتماعی رسید بار دیگر اعضای این کمیسیون با همراهی تشکلهای فعال در عرصه فرهنگ؛ هنر و رسانه نشستهای تخصصی را برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات و رسیدن به شیوهای جامع و کامل در مسیر تدوین شیوهنامه و دستورالعمل اجرایی شدن طرح تشکیل کانون فراگیر در دستور کار قرار دادند.
در نهایت بعد از برگزاری هشت جلسه مستمر با وجود شیوع ویروس کرونا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیزدهم خرداد ۱۳۹۹ طی اطلاعیهای، نحوه تشکیل انجمن سراسری فرهنگ، هنر و رسانه و شیوه ثبتنام متقاضیان و فعالان این خانواده در کشور طی بازه زمانی سه ماهه تابستان ۱۳۹۹ را منتشر کرد.
عرصه تجسمی نیازمندتر از سایر هنرها به انجمن فراگیر
اما در این میان مدیرکل هنرهای نمایشی عرصه هنرهای تجسمی را بیشتر از سایر رشته های هنری نیازمند تشکیل انجمن فراگیر می داند؛ مهمترین ضرورت تشکیل انجمن فراگیر اصحاب فرهنگ؛ هنر و رسانه در شاخه هنرهای تجسمی به این مساله باز میگردد که با توجه به ۱۰ زیر مجموعه هنری با تفاوتهای بنیادین در شکل، ماهیت تولید و فعل هنری در عرصه تجسمی؛ هنرمندان این عرصه تاکنون نتوانستند حتی در کنار یکدیگر اقدام به راهاندازی تشکلی واحد برای پیگیری امورات خود در تمامی زمینه ها داشته باشند.
در همین راستا و با توجه به فرصت پیش رو برای فعالان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه جهت ثبتنام و شکلگیری تشکلهای صنفی خود با دکتر هادی مظفری مدیرکل اداره هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از خاطر شما میگذرد.
مؤسسه هنرهای تجسمی ایفاگر نقش صنفی نیست
هادی مظفری در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی با اشاره به آنکه ضرورت ایجاد انجمن هنرهای تجسمی به صورت انجمنی فراگیر در حوزه هنرهای حوزه تجسمی قدری ضروریتر از سایر بخشهاست در تشریح دلایل این مهم گفت: به خاطر آنکه در سایر بخشها مانند حوزه موسیقی، سینما، تئاتر و حتی کتاب و ادبیات وحدت رویه و وحدت موضوع وجود دارد. سالهاست که انجمن نمایش، موسیقی و غیره شکل گرفته و تقریباً فعالان این عرصه زیر یک سقف حضور دارند و از منافع صنفی خود دفاع میکنند.
وی افزود: اما در حوزه تجسمی که خود بالغ بر ۱۰ شاخه تخصصی است بعد از تجربه انجمن هنرهای تجسمی که نشان می دهد تجربه موفقی هم نبوده و منجر به فروپاشی آن شد؛ در نهایت مؤسسه هنرهای تجسمی به نمایندگی، مسئولیت و پیگیری امور انجمنها را بهعهده گرفته است. اما هرگز نتوانسته جایگاه و نفش خود را به عنوان نهاد صنفی ایفا کند؛ چرا که ساختار انجمنها و تشکلهای مردمنهاد (اِنجیوها) از این جهت در تمامی سیستمها دارای ارج و قرب است که خارج از سیستم اداری و دولتی تعریف میشود و عدهای با اهداف مشترک در مورد یک صنف خاص تصمیم می گیرند و موضوعات خود را دنبال میکنند.
عدم تحقق اشتراک منافع گاهی به سبب تضارب آرا
مدیرکل اداره هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: به جهت تعدد رشتهها و گرایشها در هنرهای تجسمی تا به امروز شاهد اتفاقی چون وجود نهاد صنفی یکپارچه نبوده ایم تا بتواند ۱۰ رشته هنری را زیر یک سقف قرار دهد و خانواده هنرهای تجسمی را شکل دهد. خوشنویسان، نقاشان، گرافیستها، تصویرگران، مجسمهسازان، سرامیستها، کاریکاتوریستها، نگارگرها، عکاسان و هنرمندان هنرهای جدید مجموعهای هستند که در مسیر حرکت به سمت تعالی و دفاع از حقوق صنفی خود بعضاً تفاوتهای جدی را پیشاروی فعالیتهایشان مشاهده میکنند.
وی با ذکر مثالی برای بازتاب دقیق این دست از تفاوتها ادامه داد: به عنوان مثال در هنر خوشنویسی که هنری سنتی بر پایه آموزش استاد به شاگرد و بیش از چندین دهه در کشور ما قدمت دارد با رشتهای مثل هنرهای جدید که از آن به عنوان هنری میانرشتهای یاد میشود و شامل چیدمان؛ ویدئوآرت و پرفورمنس است و امروز می توانیم بگوییم که این هنر بیشتر به سینما و تئاتر نزدیک شده است برای تحقق اشتراک منافع گاهی دچار تضارب آرا و اختلافنظر هستیم. همین دست از اتفاقات باعث شده تا به امروز چنین انجمن فراگیری در عرصه هنرهای تجسمی شکل نگیرد.
سقف واحدی به نام انجمن فراگیر برای جلوگیری از تشتت آرا
مظفری گفت: گمانم بر آن است این تفاهمنامه و توافق صورت گرفته بین دو وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون؛ کار رفاه اجتماعی میتواند زمینهساز رسیدن به انجمنی فراگیری به مصداق تام و تمام کلمه باشد.
وی یادآور شد: از سوی دیگر در همین انجمنهایی که به آنها اشاره کردم بهجز انجمن نگارگری و انجمن کاریکاتور که به صورت شکلی ساختار لازم را نیافتهاند و در حال حاضر انجمن هنرهای جدید که هنوز شکل نگرفته است؛ اگر نگاهی به سایر انجمنهای هفتگانه داشته باشید؛ ملاحظه کنید مرجع صدور مجوزشان متفاوت است.
بهعنوان مثال انجمن عکاسان مجوزش را از وزارت کشور گرفته است. انجمن گرافیک مجوزش را از وزارت کار گرفته و دیگر انجمنها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز خود را دریافت کردهاند. همه اینها در شرایطی است که به لحاظ زیر مجموعه فعالیت همگی آنها ذیل فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف می شوند. بر همین اساس است که معتقدم، قدم و مسیری که پیش روی انجمنها برای تحقق انجمنی فراگیر گذاشته شده است تلاش جدی و فرصت بسیار مغتنمی را برای انجمنها ایجاد خواهد کرد که بتوانند زیر یک سقف با نام واحد خواستههای خود را به لحاظ صنفی دنبال کنند.
دلایل عدم شکلگیری انجمنی واحد در عرصه تجسمی
مدیرکل اداره هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تشریح دلایل توفیق شکلگیری انجمن فراگیر اصحاب فرهنگ؛ هنر و رسانه و کمک آن به انجمنهای ۱۰گانه عرصه هنرهای تجسمی گفت: ببینید بین مهندس مکانیک، تاسیسات برق، مهندس سازه و مهندس معمار تفاوتهای جدی به لحاظ ماهیت کاری در مسیر شغلیشان وجود دارد؛ اما همه آنها ذیل سازمانی بهنام سازمان نظام مهندسی جمع میشوند به خاطر آنکه یک نظام صنفی شرایط، شأن صنفی و حقوقی آنها را به رسمیت بشناسد.
وی با تاکید بر آنکه این اتفاق باید در حوزه فرهنگ و هنر نیز بیفتد تصریح کرد: یعنی وقتی ما با واژه هنرمند مواجهیم باید یک سازمان و نهاد واحدی وجود داشته باشد که بتواند هنرمند واجد شرایط را شناسایی و آثار او را ارزیابی کند. طبیعی است مانند مثالی که گفتم و تفاوتی که میان مهندسان برشمردم بین هنرمند مجسمهساز؛ خوشنویس و سرامیک کار نیز تفاوتهای ماهوی وجود دارد. همین دلایل است که مانع جمع شدن انجمنهای تجسمی ذیل بک نهاد صنفی واحد تا به امروز شده است.
منافع شکلگیری انجمن فراگیر اصحاب فرهنگ؛ هنر و رسانه
مظفری گفت: مادامی که چنین انجمنها و نهادهای صنفی وجود نداشته باشد اولین ایراد و مشکل در آن است که ما با آمار واقعی مواجه نیستیم.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر به چه استنادی باید از تعداد هنرمندانی که در کشور فعالیت میکنند، یاد کنیم؟ به تعداد فارغالتحصیلان دانشگاه؟ افرادی که پیشه و حرفه هنری را بهصورت تجربی آموختهاند و یا هنرجویان آموزشگاههای هنری؟ آیا میتوانیم بگوییم به بخشی از این جامعهِ اشاره شده واژه هنرمند تعلق نمیگیرد؟ یا افرادی که مدارج هنری را تا حوزه کارشناسی؛ ارشد و دکترا دنبال کردند اما در حرفهای دیگر فعالیت میکنند را میتوانیم هنرمند تلقی نکنیم؟
مادامی که چنین فضاها و ساختارهای حقوقی شکل نگیرد ما با آمار صحیح مواجه نیستیم و زمانی که آمار صحیح نداشته باشیم نمیتوانیم برای آن معضلات، مشکلات، دغدغهها و آرزوهای جامعه هنری برنامهریزی کنیم و مهمتر آنکه آنها نیز نمی توانند برنامه مدونی را برای خود پایهریزی کنند.
به گفته مدیرکل اداره هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ انجمن نقاشان ایران شاید در حال حاضر ۱۷۰۰ عضو داشته باشد؛ آیا این بازگوکننده آن است که در کل کشور تنها به همین میزان هنرمند نقاش وجود دارد؟ مسلم است که پاسخ منفی است! یا انجمن سرامیک تعداد ۱۵۰ نفر عضو دارد، آیا این تمام سرامیستهای کشور را دربر می گیرد؟ بازهم خیر!
وی یادآور شد: پس راهاندازی انجمن فراگیر اصحاب فرهنگ؛ هنر و رسانه میتواند امکان جدی به وجود آورد آورد که ابتدا ما با آمار و اطلاعات دقیق مواجه شویم و در ادامه اگر شرایطی نظیر ازکارافتادگی هنرمندان در زمان شیوع بیماری مانند کرونا حادث شد، بتوانیم با یک آمار واقعی و تحلیل درست و شرایط مشخص به سراغ رفع مشکلات برویم و برای اصلاح آن تلاش کنیم.