در حالی که رژیم اشغالگر قدس، در تلاش است تا با جنگ روانی، از حوادث پیش آمده در هفته گذشته، بهره ببرد، یک منبع آگاه خبری به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا) گفت که تاکنون هیچ شواهدی مبنی بر دخالت رژیم اشغالگر قدس در حادثه نطنز و دیگر حوادث پیش آمده در هفته گذشته به دست نیامده است و براساس شواهد موجود، فرضیههایی همچون حمله هوایی یا پهبادی به تاسیسات هستهای نطنز یا حمله سایبری به این تاسیسات، نمیتواند واقعیت داشته باشد.
نطنز و بازار داغ شایعهسازی صهیونیستها
در طول روزهای گذشته، حوادثی در ایران رخ داده است که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. حادثه انفجار یک مخزن سوخت در شرق تهران، قطع برق در شیراز بر اثر حادثه و آتشسوزی در یک مرکز درمانی در تهران نه تنها به یکدیگر هیچ ارتباطی ندارند؛ بلکه همگی آنها در طی تحقیقات به عمل آمده، تنها یک حادثه و اتفاق غیرعمد و در موردی همچون حادثه کلینیک «سینا اطهر» ناشی از سهلانگاری بودهاند. با این حال رسانههای وابسته به دولتهای متخاصم با سوار شدن بر موج شایعات، تلاش میکنند تا در ادامه سناریوهای ضد ایرانی خود، کشور را ناامن جلوه دهند و توان رزمی و جاسوسی خود را برجسته نمایند.
رژیم صهیونیستی همچون همیشه در تلاش است تا با جنگ روانی علیه ایران، مدعی توانمندی و برتری نظامی شود؛ در حالی که در واقعیت هرگز چنین نیست.
واقعیت آن است که دشمنان ایران از وقوع این حوادث بهره برده و در تلاش برای القای ترس در میان شهروندان هستند و رسانههای خارجی با انتشار اخبار غلط و گمانهزنیهای غیرواقعی، مسیر جنگ روانی رژیم صهیونیستی را دنبال کرده و با انتشار اخبار جعلی تلاش دارند تا نشان دهند که حادثههای عجیب و غریب در ایران در حال وقوع است.
بازی رسانههای رژیم صهیونیستی تا سطحی پیش رفته است که مقامات این رژیم حتی یکدیگر را متهم میکنند که در حال افشای اطلاعات عملیاتهای این رژیم بر ضد ایران هستند یا آن که هرکدام تلاش میکنند تا نشان دهند افتخار این عملیاتهای فرضی به آنها میرسد. از یکسو «آویگدور لیبرمن» وزیر دفاع پیشین این رژیم از «بنیامین نتانیاهو» میخواهد تا مانع از افشای اطلاعات چنین عملیاتهای فرضی از سوی «یوسی کوهن» رئیس موساد شود و از سوی دیگر، «بنی گانتس» وزیر دفاع این رژیم تلاش دارد به صورت تلویحی، نشان دهد که این رژیم توانایی انجام چنین عملیاتی را دارد، اما آن را انجام نداده است!
فرضیههای غلط در غلط
باید دانست بسیاری از موارد مطرح شده در رسانههای غربی جزوی از روشهای معمول تاکتیک جنگ روانی در رسانهها هستند، ارزش خبری خاصی ندارند و حتی در برخی موارد مضحک به نظر میرسند. بطور مثال، این ادعا که هواپیماهای اف- ۱۶ یا اف-۳۵ این رژیم با پرواز به سمت ایران، اقدام به بمباران تاسیسات هستهای نطنز کردهاند، یکی از فرضیات دور از ذهن است. فاصله سرزمینهای اشغالی تا قلب ایران بسیار زیاد است و این رژیم قادر نیست هواپیماهای خود را با عبور از حریم هوایی چند کشور و با عبور از پدافند هوایی پیچیده و چند لایه به قلب ایران برساند و پس از بمباران، آنها را به سلامت بازگرداند! حتی فرض چنین اقدامی نیز بسیار نامحتمل است و بیشتر به فیلمهای هالیوودی شبیه خواهد بود. ضمن آنکه تصاویر محل حادثه نشان از بمباران هوایی ندارند و یک منبع آگاه در گفتگو با خبرگزاری ایرنا، هرگونه امکان بمباران هوایی این تاسیسات در زمان حادثه را مردود دانست.
حمله پهپادی نیز به هیچ وجه محتمل نیست. دوری فاصله و دشواری یک بمباران هوایی پیچیده و عبور از لایههای پدافندی، حتی اگر برای هواپیماهای نظامی بعید باشد، برای پهپادها غیرممکن است. در عین حال تجربه شکار پهپادهای آمریکایی بسیار پیشرفته از سوی سامانههای پدافندی ایران، نشان میدهد که رژیم صهیونیستی یا هیچ قدرتی دیگری قادر نیستند دست به چنین اقدامی بزنند. همچنین برای انجام چنین اقدامی دستکم باید یکی از همسایگان ایران باید با رژیم اشغالگر همکاری نماید که این امر نیز با توجه به ارتباطات راهبردی و بسیار خوب ایران با تمامی همسایگانش، ممکن نیست و هیچکدام از این کشورها، بطور حتم حاضر نخواهند شد تا حریم هوایی خود را برای اقداماتی اینچنینی به روی رژیم اشغالگر قدس باز کنند.تاسیسات هستهای ایران به اینترنت جهانی و شبکههای بینالمللی اطلاعات متصل نیستند که دشمنان بخواهند از این طریق به شبکههای مذکور نفوذ نموده یا خرابکاری نمایند.
همچنین باید گفت که حادثه نطنز به هیچ وجه در نتیجه حمله سایبری نبوده است؛ زیرا اساسا تاسیسات هستهای ایران به اینترنت جهانی و شبکههای بینالمللی اطلاعات متصل نیستند که دشمنان بخواهند از این طریق به شبکههای مذکور نفوذ نموده یا خرابکاری نمایند. به ویژه کاربری سولهای که حادثه در آن رخ داده است؛ به گونهای بوده است که امکان هیچگونه نفوذ سایبری در آن امکانپذیر نیست. در واقع رژیم اشغالگر قدس در طی سالهای اخیر همواره تلاش داشته است تا توان حملات خود را برجسته کند؛ اما بطور حتم سران این رژیم میدانند که نسبت توانایی سایبری این رژیم در برابر توان سایبری ایران تا چه اندازه ضعیف است و این کشور در این زمینه تا چه اندازه آسیبپذیر خواهد بود.
شایعه، این بار از نوع هستهای
متخصصان معتقدند که شایعه حاصل ضرب ابهام در اهمیت است. شایعات همواره وجود دارند و به گوش میرسند و حتی ممکن است انتشار صدها صفحه سند و مدرک نیز نتواند باعث شود تا برخی افراد از باور شایعات دست بردارند. داغ بودن بازار شایعه در حوادث مهم رخ داده در ایران نیز طبیعی است. بطور مثال پس از حادثه پلاسکو بازار شایعات داغ بود و انواع فرضیات و احتمالات در این ارتباط مطرح بود، اما «گزارش ملی پلاسکو» نشان داد که این شایعات صحت نداشتند. در زمان وقوع زلزله «ازگله» نیز برخی مدعی شدند که این زلزله حاصل فناوری «هارپ» است، در حالی که چنین چیزی هرگز امکانپذیر نبود.
اکنون نیز برخی رسانهها به دنبال شایعه پراکنی هستند تا اذهان ایرانیان را دچار ناامنی روانی نمایند. بطور مثال پس از حادثه کلینیک «سینای اطهر» بازار شایعات داغ شد و عدهای مدعی شدند که پس از این حادثه، مواد رادیواکتیو از این ساختمان منتشر شده است! در حالی که نه این کلینیک چنین فعالیتی داشته است و نه آلودگی رادیواکتیو قابل پنهانکاری است و بطور حتم اگر چنین مسئلهای رخ داده بود، نتایج آن تا امروز آشکار شده بود.
در پرونده حادثه نطنز نیز چنین شایعاتی مطرح میشد؛ اما واقعیت آن است که این ادعاها کذب هستند. در حالی که رسانههای غربی به دروغ مدعی نشت مواد رادیواکتیو از این تاسیسات شدهاند، آژانس انرژی اتمی نیز هرگز چنین ادعایی را تایید نکرده است و حضور شفاف و بدون ابهام «بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی همراه با خبرنگاران در محل حادثه نشان داد که این منطقه کاملاً عاری از هرگونه تشعشعات هستهای است. در واقع سوله آسیبدیده بخشی از مجموعه مونتاژ سانتریفیوژهای در حال ساخت بوده است.
همچنین این ادعا که با حادثه مذکور، فعالیتهای هستهای ایران متوقف شده یا در آن خللی وارد آمده است نیز غیرواقعی است. حادثه مذکور تاثیر چندانی بر تداوم فعالیتهای هستهای ایران نگذاشته است و این فعالیتها کمافی السابق و طبق برنامههای از پیش تعیین شده ادامه دارد. بطور حتم آسیبهای وارده به تاسیسات هستهای ایران به سرعت ترمیم و با قوتی بیش از قبل فعالیتهای هستهای ایران در چارچوب برنامههای مشخص، ادامه خواهد یافت.
اگر مدعی هستید؛ اثباتش کنید
اگر رژیم صهیونیستی مدعی است به تاسیسات هستهای ایران آسیبی رسانده است، بهتر است ادعای خود را ثابت کند. واقعیت آن است که خود این رژیم میداند حمله به تاسیسات هستهای ایران، نه تنها در توان این رژیم نیست، بلکه خلاف تمام معاهدات بینالمللی و تمامی خط قرمزها است و در صورت وقوع چنین اتفاقی، این رژیم باید به جهان پاسخ دهد.
هرچند نقش این رژیم در حادثه مذکور تاکنون اثبات نشده است؛ اما اگر مشخص شود که دست این رژیم در حادثه نطنز در کار بوده است، مسلم است که ایران حق دفاع را برای خود مشروع میداند و صهونیستها باید خود را به عنوان رژیمی کوچک برای پاسخ سخت ایران آماده کنند. واقعیت آن است که رژیم اشغالگر قدس یکی از متهمان اصلی ساخت سلاحهای هستهای و نامتعارف است و با این حال حمایتهای آمریکا و برخی دولتهای غربی باعث شده است تا این رژیم بتواند در برابر فشارهای جهانی برای بازرسیها و نظارتهای بینالمللی مقاومت کند.
نیروهای رژیم صهیونیستی از توان نظامی ایران باخبر هستند و حتی در تبلیغات خود نیز تلاش میکنند تا جانب احتیاط را از دست ندهند.
نکته قابل توجه دیگر، آسیبپذیری فزاینده رژیم صهیونیستی در برابر جبهه مقاومت است. در حالی که نیروهای مقاومت در نزدیکی این رژیم توانستهاند با موشکهای خود، تمامی توان این رژیم را به چالش بکشند و شکستهایی پی در پی را به این رژیم تحمیل کنند، واضح است که تل آویو قادر نیست در برابر پاسخ کوبنده ایران مقاومت چندانی کند. در نتیجه سران این رژیم به رغم برخی ادعاهای رسانهای و جنگ روانی ایجاد شده، اکنون تلاش دارند تا جانب احتیاط را رها نکنند، به ویژه آن که به خوبی از توان نظامی و امنیتی ایران باخبر هستند و میدانند ایران قادر است در زمان مناسب، پاسخهایی مناسب به هر نوع تهدیدات نشان دهد.