شورای فرهنگ عمومی از سال ۱۳۹۱، هجدهم تیر ماه، سالروز درگذشت مهدی آذریزدی را روز ادبیات کودک و نوجوان نامیده است. آثار آذریزدی، یکی از پرتیراژترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان بودهاند که هنوز هم با وجود گذشت ۱۱ سال از درگذشت این نویسنده، مخاطب بسیاری دارند.
مهدی آذریزدی در طول زندگیاش بیش از ۳۰ اثر منتشر کرد که مشهورترین آنها مجموعه چند جلدی قصههای خوب برای بچههای خوب بود، مجموعهای که بازنویسی قصههایی از ادبیات کهن فارسی است و توسط انتشارات فرانکلین سابق و امیرکبیر فعلی در قالب کتابهای شکوفه منتشر شدهاند. هر یک از آثار این مجموعه تا سال ۱۳۹۸، بیش از ۷۰ چاپ با شمارگان ۱۰ هزار و ۵ هزار نسخه داشته است.
مجموعه دیگری که از آذریزدی باقی مانده، مجموعه قصههای تازه از کتابهای کهن است که شامل مجموعه ای از ۱۰ کتاب است که در سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۱ جداگانه منتشر شدهاند اما این مجموعه از سال ۱۳۹۰، چاپ جدیدی نداشته است. این کتاب که از سوی انتشارات اشرفی به چاپ میرسید، پس از مدتی از انتشار بازماند و با درگذشت ابوالقاسم اشرف الکتابی، پیشکسوت حوزه نشر، وضعیت آن در هالهای از ابهام قرار گرفت.
قصههای تازه از کتابهای کهن، شامل دفترهای خیر و شر، حق و ناحق، ده حکایت، بچه آدم، پنج افسانه، مرد و نامرد، قصهها و مثلها، هشت بهشت، بافنده داننده و اصل موضوع است.
دو کتاب دیگر از مهدی آذریزدی توسط خاندان اشرف الکتابی منتشر شده است، گربه ناقلا که به بیان خود نویسنده ترجمهای است که در مجموعه خواندنیهای کودکان به زبان انگلیسی منتشر شده است و او این کتاب را که اوراق آن پراکنده شده بود از یک دستفروش میخرد و با بریدن عکسها و بازنویسی داستان به فارسی، گربه ناقلا را به شکل کتاب درمیآورد. گربه تنبل نیز داستانی از همین مجموعه است که به قول خود او بیشتر از گربه ناقلا در آن دخل و تصرف شده است. گربه ناقلا چهار بار در سالهای۱۳۵۱، ۱۳۶۹، ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ و کتاب گربه تنبل، در سالهای ۷۲ و ۷۳ منتشر شدهاند. انتشارات جهان دانش، با مدیریت امیر اشرفالکتابی، مسئولیت چاپ این کتاب را بر عهده داشته است.
درباره سرنوشت این کتابها و نیز مجموعه ده حکایت، با ناصر اشرفالکتابی، مدیر انتشارات پژوهش و فرزند ابوالقاسم اشرفالکتابی، گفتوگو کردیم، او با بیان این که مجموعه ده حکایت تا یکی دو سال گذشته نیز در دسترس مخاطبان بوده، اظهار داشت: تیراژ بالای کتاب باعث شد چاپ نشدنش به چشم نیاید اما بعد از تعطیلی انتشارات اشرفی و درگذشت پدر موقعیتی برای انتشار دوباره آن به وجود نیامد.
این ناشر در پاسخ به این سوال که آیا به فکر انتشار این کتابها در مجموعه خود بوده است، گفت: وضعیت نشر مناسب نیست و چاپ کتاب در این وضعیت منطقی به نظر نمیرسد، شاید اگر وضعیت بهتر شود برای آن کار برنامههایی داشته باشیم.
با این روند به نظر میرسد آثار مهدی آذریزدی را باید در موزه یافت و نسل جوان باید با بخشی از این آثار خداحافظی کند، دست کم گربه تنبل و گربه ناقلا، که نزدیک ۲۶ سال است که منتشر نشدهاند و شاید بسیاری از وجود این دو کتاب بیخبر باشند.
درباره آقای نویسنده
مهدی آذریزدی که به پدر ادبیات کودکان و نوجوانان ایران معروف است، بیست و هفتم اسفند سال ۱۳۰۰ خورشیدی در روستای خرمشاه یزد به دنیا آمد، پدر علی اکبر و مادرش سکینه نام داشت. مادرش بی آنکه نوشتن بداند، قرآن میخواند، پدرش مردی متدین بود که سرمایه چندانی هم نداشت، اما همراه خانواده به حج رفته بود. خانواده آذریزدی از افرادی بودند که به آنها « جدیدیها» میگفتند یعنی کسانی که نیاکانشان تا دو، سه نسل پیش زرتشتی بودند و تازه مسلمان به شمار میآمدند.
مرحوم مهدی آذر یزدی نویسنده معروف داستان های کودکان، روزگار کودکی را در سختی و فقر سپری کرد. اصلاً مدرسه نرفت، تا جایی که در پنجاه سالگی برای نخستین بار، کلاس درس را می بیند، نمی تواند جلوی گریه خود را بگیرد اما با این حال الفبا را از پدر یاد گرفته بود و با کتاب مانوس بود. پدرش با مدرسه رفتن مخالف بود و آرزوی مدرسه رفتن به همراه بچهها با کیف و لباس مدرسه همیشه برای مهدی باقی مانده بود.
آذریزدی با پدرش در یک جوراببافی مشغول کار شد و بعد با کار در یک کتابفروشی وارد دنیای جدیدی شد که همدم تمام تنهایی او بود. وقتی با کتاب آشنا شد، فهمید دنیا از روستای خرمشاه هم بزرگتر است، آن روزها محمدعلی اسلامی ندوشن نویسنده معروف یزدی در سال چهارم دبیرستان ایرانشهر درس می خواند و از این کتابفروشی کتاب می خرید. آذریزدی می دید، دیگران دکتر و استاد می شوند، متوجه شد راه دیگری ندارد جز اینکه با کتاب خودش را بسازد.
در سال ۱۳۲۲ به تهران رفت و مقیم تهران شد، قبل از آنکه به کار نگارش داستان های کودکان بپردازد به مشاغل گوناگون از جمله عکاسی و کتابفروشی پرداخت، و در سال ۷۳ دوباره به یزد بازگشت، به خانه پدری رفت که با آرامش بنشیند و بنویسد. وی از سال ۱۳۳۶ با توجه به زمینه و مطالعات وسیع قبلی شروع به نوشتن داستان های گوناگون برای کودکان کرد. در سال ۱۳۴۳ هجری شمسی به سبب نگارش کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب از سوی سازمان جهانی یونسکو به دریافت جایزه نایل آمد.
بزرگترین لذت زندگی آذریزدی، خواندن کتاب بود و میگفت، ترسم از این است، عمرم به پایان برسد و حسرت کتابهای نخوانده را با خود به همراه داشته باشم.
مرحوم آذریزدی در سال ۱۳۷۹ به دلیل نگاشتن داستانهای قرآنی و دینی، خادم قرآن شناخته شد به همین منظور چندین بار از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بنیاد ریحانه الرسول (س) و برخی از نهادها و سازمانها برای وی مراسم بزرگداشت برگزار شد.
آذریزدی ۱۸ تیرماه سال ۸۸ در ۸۸ سالگی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و ۲۱ تیرماه پس از تشییع از مسجد حظیره یزد در حسینیه خرمشاه در نزدیکی محل زندگیاش به خاک سپرده شد.
آذر یزدی در سن ۳۵ سالگی به فکر نوشتن کتاب برای کودکان افتاد؛ در صورتی که تا ۱۸ سالگی سواد خواندن و نوشتن او کامل نبود! و با این وجود آثار بسیار زیادی از وی برجا ماند که هیچ وقت کهنه نمی شود.