تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۵

سنندج - ایرنا - تغییرات و نوسان جمعیتی آن در فصول مختلف سال باعث شده تا نام خوابگاه نایسر را برایش انتخاب کنند، برخی می‌گویند بزرگترین ناحیه منفصل شهری در خاورمیانه به شمار می‌رود در سال‌های اخیر تلاش زیادی برای ساماندهی این ناحیه شده اما مشکلات آن بسیار بیشتر از حجم کار انجام شده است.

امروز تلاقی بحران های زیست محیطی اقتصادی، اجتماعی و رشد سکونتگاه‌های خود انگیخته شهری در مقیاس جهانی توجه را به رهیافت تاب آوری شهری با نگاه جامعه در نسبت به رویکردهای پیشین همچون مدیریت بحران در این سکونتگاه ها جلب کرده و در دستور کار جهانی مدنظر قرار گرفته است.

یکی از مشکلاتی که طی قرن‌ها زندگی جوامع را مورد تهدید قرار داده، وقوع سوانحی است که در صورت ناآگاهی و عدم آمادگی صدمات جبران ناپذیری را به افراد مختلف و زندگی انسان‌ها اعم از حوزه‌های کاربردی اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و روانشناختی وارد می‌کند.

کمیسیون اجتماعی مجلس بر اساس آخرین آمارهای رسمی سال ۱۳۹۷ از وجود ۲۰ میلیون حاشیه‌نشین در ایران خبر داده که مطابق آمارهای رسمی، مکان زیست ۳۵ درصد از جمعیت ایران در بافت‌های فرسوده شهری است در بافت فرسوده ۴۹۵ شهر به مساحت ۵۴ هزار هکتار ۱۱ میلیون نفر و در سکونتگاه‌های غیررسمی در ۹۱ شهر به مساحت ۵۳ هزار هکتار ۹ میلیون نفر زندگی می‌کنند، اما نرخ رشد و توزیع فضایی این حاشیه‌ها در کشور یکسان نیست.

شهر سنندج جزو آن دسته از شهرهایی است که نرخ حاشیه‌نشینی به نسبت جمعیت ساکن در آن، سه برابر میانگین کشوری است، آخرین آمارهای وزرات راه و شهرسازی و شهرداری سنندج، حاکی از آن است که مساحت این شهر چهار هزار و ۶۰۰ هکتار است که از این میزان ۱۸۲ هکتار آن بافت فرسوده‌ تاریخی مرکز شهر، ۱۶۵.۹ هکتار بافت فرسوده‌ میانی شهر و ۳۲۴.۷ هکتار نیز بافت فرسوده‌ حاشیه‌ شهر است.

مساحت چهار ناحیه‌ منفصل شهری موجود در سنندج ۵۸۰ هکتار است در کل بیش از یک هزار و ۲۰۰ هکتار بافت فرسوده در این شهر وجود دارد که بیش از ۵۰ درصد جمعیت شهری در آن ساکن هستند.

ناحیه منفصل شهری نایسر در شمال شرقی شهر سنندج با مساحت ۳.۹.۵ هکتار، بزرگترین سکونتگاه خود انگیخته شهر سنندج است،  این ناحیه در ابتدا به صورت روستایی در اطراف شهر بود اما در گذر زمان و بدلیل کمبود زمین در شهر، ساخت و ساز در شیب بالای این روستا به یک ناحیه اقماری برای سرریز جمعیت شهر در دهه ۱۳۸۰ افزایش زیادی پیدا کرد.

در سرشماری آبادی‌ها در سال ۱۳۷۵ جمعیت این روستا ۹۳۸ نفر اعلام شده بود، نکته جالب توجه افزایش جمعیت بسیار سریع در طول سال‌های گذشته است،  جمعیت ناحیه در سال ۹۰ با نرخ رشدی معادل ۲۹.۵ درصد نسبت به جمعیت سال ۸۵ که ۱۲ هزار و ۴۸۰ نفر بود به ۲۷ هزار و ۳۷۷ نفر رسید.

همزمان با موج افزایش قیمت املاک، به سرعت و به شکلی بی‌برنامه بر میزان جمعیت و تعداد خانوارها و بناهای مسکونی و تجاری این منطقه افزوده شد تا جایی که اکنون جمعیت آن را بیش از ۷۰ هزار نفر تخمین می‌زنند.

توان بسیار پایین در مقابله با حوادث

با توجه به فصلی بودن شغل بیشتر ساکنان این محلات و عدم اشتغال در بخش رسمی وضعیت بیمه این افراد بسیار پایین‌تر از حد بهینه خود قرار دارد و همین تاب آوردن آنها را در مقابله با حوادث مشترک مشکلات بدلیل فرودست بودن اغلب ساکنان نواحی کاهش داده است.

سکونتگاه‌هایی که به عنوان حاشیه نشینی در نواحی پیرامونی شهرها شکل گرفته، ناشی از عدم امکان تامین مسکن و زندگی در داخل محدوده شهرهاست و از تبعات اجرا نشدن این مساله، گرفتار شدن ساکنان در حواشی اجتماعی، اقتصادی،  منزلتی و قضایی است.

ساکنان سکونتگاه نایسربه دلیل اشتغال فصلی، سازمان فضایی نامطلوب و قرارگیری در مکان‌های نامناسب شهری، عدم مشارکت مدیران شهری و قشربندی اجتماعی نامتوازن اغلب میزان تاب آوری در سطح پایینی برخوردار هستند.

سرعت مهاجرت روستاییان به شهرها

مراکز استان‌ها و شهرهایی که امید بیشتری را برای کار و زندگی بهتر در روستاییان برمی‌انگیخت، در فاصله سال های ۵۵ تا ۶۵ بیشترین جاذبه را برای مهاجرت داشتند.

در این دوره شهر سنندج نیز به عنوان مرکز کردستان، پذیرای موج اول مهاجرت‌هاست و نخستین مناطق حاشیه‌ای آن در این دوره شکل می‌گیرند بطوریکه نرخ رشد جمعیت در این شهر در فاصله‌ سال‌های ۵۵ تا ۶۵ به ۷.۸۷ درصد می‌رسد.

این جمعیت عظیم، با توجه به بافت و موقعیت کوهستانی شهر سنندج و محدود بودن امکان رشد، به ناچار در تپه‌ها و اطراف هسته‌ مرکزی شهر ساکن می‌شوند.

تقسیم اراضی کشاورزی در واقع به دو صورت بر کالبد و ساختار فضایی شهر سنندج اثر می‌گذارد و از یک سو با تغیر ساختار اجتماعی و اقتصادی روستاهای اطراف و خود شهر سنندج، آن را به مکانی مهاجرپذیر تبدیل می‌کند و از طرف دیگر روستاهای اطراف آن را به حیات شهری و مناسبات جدید اجتماعی نزدیک‌تر می‌کند بطوریکه کاربری زمین در این روستاها را تغییر داده و بطور غیرمستقیم منافع عده‌ای از مالکان قدیمی اراضی را درگیر شهری شدن می‌کند.

مهاجرین در این دوره اقدام به خرید زمین ارزان (شامل زمین‌های کشاورزی و باغ‌های تفکیک‌ شده) به صورت قول‌نامه‌ای و ساخت منازل به صورت خودانگیخته و فاقد زیرساخت و با مصالح بی کیفیت، فاقد نما، متراژ پایین و به طور کلی در حد استطاعت خود کردند و به سرعت محلی برای سکونت خود در نزدیکی بازارهای کار آینده‌شان ساختند.

بورس‌بازی مالکان و دلالان زمین و آیش اجتماعی با هدف خارج کردن زمین‌های کشاورزی از چرخه‌ی تولید و بایر کردن آنها به منظور تغییر کاربری در راستای کسب سود بیشتر در کنار عدم‌ نظارت و کنترل ساخت و سازها در اراضی حریم شهر توسط سازمان‌های مرتبط این روند را تسریع کرد و به تدریج موجب بالا رفتن قیمت زمین و رونق ساخت و سازها در این مناطق شد.

نرخ سرسام آور رشد جمعیت

نرخ رشد جمعیت روستاهای پیرامون شهر سنندج در سال‌های ۷۵ تا ۸۳ نیز برابر با ۲۱.۲۱ درصد بوده و بیشترین نرخ رشد هم مربوط به نایسر با ۳۶.۷ درصد است.

این نرخ رشد، سرانجام در سال ۸۴ شهرداری سنندج را وادار به تدوین یک مطالعه‌ تفصیلی در مورد این آبادی‌ها کرد که نتایج این مطالعه نشان داد که متوسط نرخ اشتغال غیرکشاورزی در آبادی‌های اطراف سنندج ۹۲.۷ درصد بود.

در سال ۱۳۸۵ شهرداری سنندج یک طرح مطالعاتی دیگر را زیر عنوان «طرح توسعه و عمران جامع سنندج» در دستور کار خود قرار داد و نتیجه این مطالعه و مشاوره‌هایی که شهرداری سنندج از مهندسین خود گرفت پیشنهادی شد که نتیجه آن الحاق منطقه‌ نایسر به شهر سنندج به عنوان «ناحیه‌ منفصل شهری» بود.

در مرحله‌ دوم طرح توسعه و عمران شهر سنندج، در سال ۸۸ ارتقای روستای نایسر به ناحیه‌ منفصل شهری در شورای برنامه‌ریزی و توسعه‌ی استان کردستان تصویب شد و شهرداری نایسر در سال ۸۹ برای اولین بار تاسیس شد.

در طرح تفصیلی سنندج در سال ۱۳۹۰ پیش‌بینی می‌شد که جمعیت نایسر با نرخ رشد ۳.۶ درصدی در سال ۱۴۰۰ برابر با ۲۵ هزار و ۲۷۵ نفر خواهد بود این در حالیست که هم‌اکنون در سال ۹۸، جمعیت نایسر بیش از ۷۰ هزار نفر برآورد شده است.

به گفته‌ بسیاری از اهالی نایسر، جمعیت این ناحیه در فصل‌های پاییز و زمستان به ۸۰ هزار نفر هم می‌رسد، در فصل بهار و تابستان، تعداد زیادی از اهالی این منطقه که هنوز هم بر روی زمین و باغ‌های کوچک خود کار می‌کنند، به روستاها و زادگاهشان باز می‌گردند و در فصول سرد دوباره به نایسر می‌آیند و برای همین است که نایسر را خوابگاه می‌دانند از سویی کارمندان کم در آمد و کارگران فصلی هم چنین وضعیتی دارند، یعنی تنها شب‌ها برای خواب به خانه هایشان می‌آیند.

نایسر به مکان ارزانی برای بخش بزرگی از طبقه کارگر شهر سنندج تبدیل شده که توانایی زندگی در شهر را ندارند.

مدیر یکی از فروشگاه‌های بزرگ زنجیره ای در نایسر توان اقتصادی مردم برای خرید را پایین می داند و می‌گوید: تنها در روزهای خاصی از ماه که یارانه واریز می شود فروشگاه کمی شلوغ است و مردم مایحتاج خود را می‌خرند البته گوشت و برنج ایرانی و دیگر اجناسی که کمی قیمت‌شان بالاست در سبد خرید مردم این ناحیه جایی ندارد.

این منطقه طبق داده‌ها و شواهد اورژانس اجتماعی سنندج، بیشترین زنان کارگر جنسی را در خود جای داده است، یکی از تعمیرکاران گوشی همراه در نایسر می‌گوید: برخی زنان در ازای دریافت شارژهای کم قیمت موبایل، حاضر به هر کاری هستند.

او نایسر را شهر هزار تیره می‌داند و اضافه می کند: فساد اخلاقی در نایسر بیش از حد شده و دلیل اصلی آن هم فقر ساکنان آن است و بعضی هم به این مساله معتاد شده اند البته فساد اخلاقی مختص سن و سال خاصی نیست و در هر سنی می شود، از این دست افراد را در نایسر پیدا کرد.

خودکشی و قتل های ناموسی مورد دیگری بود که این فرد که خودش ساکن سنندج بود و تنها در نایسر مغازه داشت، به آن اشاره کرد و اظهار داشت: در آخرین مورد یک پسری با همدستی پدرش، ۲ خواهر خود را به دلیل مسایل ناموسی به قتل رساند.

اگر چه بسیاری از زنان ساکن در نایسر این حقیقت را به دلیل حفاظت از آبروی خود کتمان می کردند و می گفتند: خوب و بد همه جا پیدا می شود، اما یکی از افرادی که موسسه فرهنگی هنری، اجتماعی در نایسر داشت، گفت در منطقه خرگوش آباد نایسر حدود ۱۶ - ۱۷ خانه تیمی فساد و فحشا وجود دارد که می توانم همه آنها را به شما نشان دهم.

این مکان که به اسم موسسه فرهنگی بود، یک خانه شبیه بیشتر خانه هایی بود که در کوچه پس کوچه های نایسر به وفور می توان دید.

مسوول این موسسه که خود فردی کارتن خواب بود و حالا هشت سال از پاکی‌اش می‌گذرد، قتل های ناموسی و خودکشی روزافزون و خشونت را از آسیب های در حال رشد در نایسر می‌داند و می‌گوید: خودکشی به ویژه در بین زنان در این منطقه زیاد است.

اعتیاد، طلاق، خشونت و کودک آزاری از دیگر آسیب هایی بود که این فعال اجتماعی به آن اشاره کرد و افزود: از خیابان های گلشن یک تا ۱۴ مواد فروشان بسیاری ساکن هستند و راحت می شود حدود ۵۰ آشپزخانه خانگی تولید شیشه را در این خیابان‌ها پیدا کرد.

یکی از مغازه داران آدرس پلی را داد و گفت پاتوق کارتن خواب‌ها و مصرف کنندگان مواد مخدر است.

پلی که رویش ماشین‌ها رفت و آمد می‌کنند و از زیرش رودخانه فصلی رد می‌شود، پتوی آبی رنگ و رو رفته‌ای در گوشه ای از زیر پل خودنمایی می‌کند، مسیری که چشمم تا رسیدن به آن پتو طی می‌کند، پر از زباله و آشغال است.

سوز سرما را از زیر پل بیشتر می‌شود احساس کرد، سر و صدای ضعیفی به گوش می‌رسد، صدا می‌زنم: آقا... آقا...

۲ نفر بیرون می‌آیند، می‌پرسم اینجا چکار می‌کنید، یکی از آنها که سنش بیشتر است می‌گوید: اینجا زندگی می‌کنم؛ دیگری می‌گوید: برای کاری آمده‌ام.

خودم را معرفی می‌کنم، پیرمرد غرولند کنان بر می‌گردد زیر پل و می‌گوید: از اینجا برو.

دیگری اما می‌ماند و می‌گوید: من حرف می‌زنم، کمک کنید اعتیادم را ترک کنم.

مستقیم می‌رود سر اصل مطلب و ادامه می‌دهد: ۴۳ سال سن دارم و ۱۶ سال است معتادم، ۲ هفته‌ای است که برای مصرف اینجا می‌آیم، در خانه مصرف نمی‌کنم.

از خانواده از هم پاشیده‌اش می گوید که زنش طلاق گرفته و  پسری که روزگار را با کارگری پیش پدر می‌گذراند؛ تاریخ دقیق تولد پسرش را از حفظ است، ۷۷.۹.۲۶، می‌گوید: شکرخدا پسرم معتاد نیست؛ دخترم با مادرش زندگی می‌کند.

اولش فکر کردم ۲ نفر در پاتوق زیر پل هستند اما هر چند دقیقه یک نفر از آنجا خارج می‌شد.

مردی که پایپ را با دستان سیاهش در جیب می‌گذاشت بیرون آمد، او هم راحت پای مصاحبه نشست، گفت: اسمم حسن است و ۴۸ سال دارم، ۳۰ سال است که مواد مصرف می‌کنم.

مصرفش روز به روز بالا رفته و حالا روزی ۲ گرم دوا (هرویین) و ۱.۵ گرم شیشه مصرف دارد، هشت بار خواسته ترک کند ولی نتوانسته، او که در کمپ بوده خانواده اش چیزی برای خورد و خوراک نداشتند لذا از آنجا بیرونش کردند؛ علت اعتیادش بر می‌گردد به دوستی که قند خونش بالا بود و ۳۰ سال قبل خواسته با زهر تریاک خودش را مداوا کند و او سر بساطش نشست تا شاید دوستش درمان شود ولی خودش در دام بیماری افتاد.

خانه و زندگی دارد و اینجا برای مصرف مواد می‌آید، از معتادان کم و سن و سالی می‌گوید که اینجا می‌آیند و حدود ۴۰ درصدشان نوجوانانی هستند ۱۳ و ۱۴ ساله، ولی به زن‌های معتاد اجازه نمی‌دهیم برای مصرف اینجا بیایند.

تهیه مواد را راحت می‌داند ولی تهیه پولش را خیلی سخت، ۲ بار بخاطر حمل مواد مخدر دستگیر شده و در مجموع پنج ماه زندانی بوده، از زنی می‌گوید که مردانه بچه هایشان را بزرگ کرد و نگذاشت که مانند پدرآلوده شوند، پدری که نه از سن و سال و نه از درس و مشق بچه هایش خبر داشت، سه دختر دارد که ازدواج کرده و همسرانشان اهل دود و دم نیستند و پسری که در ایران نیست.

تبعیض بالای شهر؛ پایین شهر

نایسر ۹ مرکز آموزشی دارد که چهار هزار دانش‌آموز در مقطع ابتدایی تحصیل می‌کنند. اینجا خبری از دبیرستان پسرانه نیست.

دانش آموزان نایسری از تبعیض و شیوه برخورد معلمان در مدارس گله دارند، آنها می گویند زمانی در مدارس شهر مشغول به تحصیل بودیم و معلمان ما برخورد مناسبی داشتند اما در نایسر ما را به باد ناسزا و کتک می گیرند.

از توزیع مواد مخدر در مدارس می پرسم که می گویند خبری نیست، ولی نزاع و درگیری بین دانش آموزان زیاد است.

از طرفی معلم‌ها هم راضی به تدریس در مدارس نایسر نیستند، آنهایی به این منطقه می‌آیند که از طرف آموزش و پرورش مجبور به حضور شده اند و هیچ معلمی به دلخواه خود در نایسر نیست.

در ابتدای ورود به نایسر با حجمی از مغازه های نامرتب که بیشترشان تعمیراتی و خدماتی هستند مواجه می شوی، بیشتر افرادی که در این مغازه ها کار می کنند نوجوانان و به کارهایی نظیری صافکاری و نقاشی خودرو مشغول هستند.

برخی هم بعد از یکی  دو سال اقامت در نایسر عطای شهر را به لقای آن بخشیده بودند، سه مرد مشغول کشیدن سیگار در کنار یک پیکان سواری هستند، سر حرف را که باز می کنم می گویند اهل روستای باغچه مریم دهگلان هستند.

یکی با افتخار می گوید: من پایم را از روستایم به قصد مهاجرت بیرون نگذاشته ام، تازه آمدم این را (یکی از مردها) به روستا بازگرداندم و گفتم تو کجا و شهر کجا.

او هم خنده کنان به زبان کردی می گوید: آره بخدا نجاتم دادی.

مرد دیگر بیکار است و هر از گاهی برای کارهای ساختمانی کارگری می کند، سر و لباس مرتبی دارد و می گوید: هیچ وقت لب به سیگار و قلیان نزده است.

نزاع با شهرداری، آب و فاضلاب و سازمان‌های خدماتی، بر سر خانه‌سازی، آب، برق، گاز و سایر امکانات، به بخشی از زندگی روزمره نایسری ها تبدیل شده است.

نه شهر؛ نه روستا

بیشتر معابر و کوچه ها و حتی خیابان‌های این منطقه هنوز خاکی هستند و  گرد و خاک تابستان و گل و لای زمستان با آنان همراه است.

وسعت و جمعیت نایسر، به قدری است که حالا توان و قابلیت تبدل به شهر را دارد،  در حالیکه نه بیمارستان و درمانگاهی در آن دایر و نه فضاهای آموزشی و تفریحی آن به شهر می خورد.

یکی از اهالی به ساختمان نیمه کاره ای که نام کتابخانه عمومی را یدک می کشد اشاره می کند و می گوید: قرار بود کتابخانه شود ولی حالا پاتوق معتادهاست.

۱۷ محله حاشیه نشین در سنندج

مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کردستان می گوید: در اجرای برنامه ششم توسعه، ۹ دفتر تسهیل گری در استان راه اندازی شد که در حال حاضر ۲ دفتر در نایسر، ننله تعطیل و گلشن و فرجه هم در حال کسب حدنصاب‌ها برای ادامه فعالیت است.

فرانک قدسی علت تعطیلی این دفاتر را عدم رضایت روسای دفتر و یا قرارداد با دیگر ارگان‌ها دانست که خلاف قانون دفاتر تسهیل گری است.

وی تعداد محلات حاشیه نشین بر اساس مستندات و منابع آماری را ۵۴ محله در استان برشمرد و گفت: در مرحله نخست هفت دفتر در کردستان ایجاد شد که ۱۰ محله را تحت پوشش قرار می داد و تا انتهای سال گذشته ۲ دفتر در سنندج و یک دفتر در مریوان دیگر اضافه شد.

قدسی با بیان اینکه با آغاز به کار دفتر مریوان حالا ۱۸ محله تحت پوشش است، اضافه کرد: این دفاتر امور خدمت رسانی به مردم محله و ایجاد ارتباط و تعامل بین مردم و مسوولین را تسهیل گری می کند و هدف اصلی آن توانمندسازی مردم محلات است.

مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کردستان با بیان اینکه هر دفتر تسهیل گری بیش از ۱۵ هزار جمعیت را تحت پوشش قرار می دهد، یادآور شد: بر اساس نظر سنجی انجام شده، مطالبه اول ساکنان نایسر توسعه گری است و مردم آن خواهان ارتباط با مدیران اجرایی برای طرح مطالبات و حل مشکلات این محله هستند.

قدسی مهمترین آسیب های اجتماعی را اعتیاد، طلاق، مفاسد اخلاقی، بیکاری و خود حاشیه نشینی برشمرد و تاکید کرد: خشونت و خودکشی از آسیب های رو به رشد در استان به ویژه در مناطق حاشیه ای است که باید برای آن چاره اندیشی اساسی شود.

وی با بیان اینکه کردستان دومین استان کشور در نمره خام طلاق و در مقایسه با تعداد ازدواج ها در رتبه ۱۳ است، افزود: سرقت های خرد در مناطق حاشیه ای بیش از دیگر مناطق به چشم می خورد که این مساله بیانگر فقر ساکنان آن است.

مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کردستان به ورود کارشناسان اجتماعی به محلات با تنش اجتماعی و خانوادگی بالا در نایسر اشاره کرد و اظهار داشت: تنها در یکی از محلات ۶ کودک در معرض تجاوز جنسی توسط خانواده شناسایی شده که یکی از آنان در مرحله بحرانی است.

به دنبال استانداردسازی حاشیه‌ها

مدیرکل راه و شهرسازی کردستان گفت: بازآفرینی شهری یکی از رویکردهای اصلی دولت یازدهم و دوازدهم در  راستای زدودن فقر از چهره شهرهاست که رویکرد اصلی این سیاست که در قالب سند ملی احیا، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافت­های فرسوده و ناکارآمد شهری در سال ۱۳۹۳ ابلاغ شد.

محمدصدیق ثابتی افزود:کاهش فقر شهری و ارتقا کیفیت زندگی و قابلیت زیست­ پذیری شهرها از جمله اهداف این طرح است که در سه سال گذشته با چهش اعتباری در اجرای آن اقدامات بسیار ارزنده ای در سطح شهرهای کردستان در حال انجام است.

این طرح سال ۹۴ در کردستان با ۶۱ میلیارد و ۷۹۸ میلیون ریال آغاز شد و اکنون به بیش از ۸۷ میلیارد و ۷۲۳ میلیون ریال رسیده که از اعتبارات سال ۹۷ تا کنون ۲۰ درصد مازاد از اعتبارات تخصیص جذب شده است.

ثابتی تاکید کرد: جذب این میزان ازاعتبارات در حالی است که کل اعتبار ابلاغی کشور در سال ۹۷ حدود چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال بوده که بخش عظیمی از اعتبارات کشور در سال ۹۷ به استان تزریق شده است.

وی ادامه داد:  ۳۶ درصد از مساحت هفت شهر استان  را نیازمند بازآفرینی شهری در زمینه بافت فرسوده، بافت با پیشینه روستایی، سکونت‌گاههای غیر رسمی، بافت ناهمگون و بافت تاریخی دانست و اظهار داشت: وزارت راه و شهرسازی برای بازآفرینی در این مناطق ۴۹ پروژه بازآفرینی شهری با اعتباری بالغ بر ۱۱۰ میلیارد تومان در شهرهای سنندج، سقز، مریوان، قروه، بیجار، کامیاران و بانه تعریف کرده که عملیات اجرایی این پروژه‌ها از سال گذشته شروع شده و تعدادی به بهره‌برداری رسیده و بقیه پروژه‌ها نیز باسرعت مناسب در حال انجام است.

۵۰ درصد از جمعیت شهرهای کردستان در محدوده با تراکم بالا و کم برخوردار از استانداردهای زندگی شهری ساکن‌ هستند.

ثابتی هم با اذعان بر وضعیت نامناسب نواحی منفصل شهری در سنندج گفت: کمبود فضای آموزشی، فضای سبز، اماکن تفریحی و معبر گذرگاهی را از اهم مشکلات مردم در این مناطق است.

وی با اشاره به مشکلات نایسر به برخی اقدامات این اداره کل برای رفع مشکلات ساکنان این ناحیه اشاره و اظهار داشت: احداث خیابان گاز، خیابان حاج فیضه، دکل و ساخت ۲مدرسه ۶ و ۹ کلاسه، تامین منبع آب شرب و همچنین مرکز خدماتی، فرهنگی، ورزشی اجرایی می شود که در حال حاضر مجموعه چند منظوره خدماتی، ورزشی و فرهنگی آن ۶۰ درصد  پیشرفت فیزیکی دارد.

به گفته ثابتی، کردستان رتبه نخست جذب اعتبارات بازآفرینی را دارد.

نایسر، نای در گلو مانده

بی توجهی به نیاز افراد و عدم قابلیت محیط در تامین آن، موجب می‌شود تا محیط کالبدی بسیاری از محلات فرسوده مسکونی به مجموعه ‌ای از احجام و فضای خالی بین آنها تبدیل شود.

 این مساله می ‌تواند باعث نارضایتی ساکنان از محیط زندگی و متعاقب آن عدم حضور در فضاهای عمومی و نیمه عمومی محلات به ‌عنوان لازمه بروز فعالیت ‌های بعدی شود

فقر شهری و درپی آن گسترش سکونت­گاه­‌های غیررسمی همواره یکی از مسائل اصلی شهرهای کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده است.

 آمار و ارقام از بدتر شدن اوضاع سکونتی میلیون­‌ها نفر در این کشور ها حکایت دارد که به شکل روز افزونی به فقر مطلق و نسبی گرفتار هستند.

آنان به دور از شرایط زیستی مناسب و بدون دسترسی به منابع درآمدی کافی و دائمی، مجبور به سکونت در خارج از محدوده و چارچوب قوانین و مقررات رسمی حاکم بر شهر می­‌شوند.

در چنین شرایطی سکونت­گاه‌­های فقیرنشین غیررسمی شکل گرفته وزمینه­‌های پایداری کالبدی، محیطی، اجتماعی واقتصادی شهر را با چالش مواجه می‌کند.

پژوهش‌­های گذشته نشان می‌­دهد که درسنندج مسکن غیررسمی روندی روبه افزایش داشته است و شاید همین مساله باعث شد تا رییس قوه قضاییه در روزهای اخیر دستور رسیدگی سریع به وضعیت نایسر را صادر کند.

و حالا پویش فریاد نایسر در فضای مجازی هم به راه افتاده تا این ناحیه منفصل زودتر تعیین تکلیف شود و مردم مستضعف ساکن آن بتوانند روی خوشی را ببینند.

ایجاد فضای مناسب برای زیست بهتر و دستیابی به شناخت واقعی و عمیق اقتصادی و فرهنگی ساکنین سکونت­گاه‌­های غیررسمی و نیز بررسی ساختار کالبدی این سکونت­گاه­‌ها با توجه به اصل احترام­ به ارزش­های والای انسانی با استفاده از روش‌­های علمی از نکات مهمی است که حالا نای در گلوی مانده نایسر آن را با تمام وجود فریاد می زند.

مسوولین باید راهکاری اساسی برای حل معضلات نایسر در همه ابعاد بیابند چرا که رها کردن این منطقه به حال خود، پتانسیل بالایی برای بالا رفتن ناهنجاری‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که در آینده می‌تواند ضربات جبران ناپذیری داشته باشد.