جنگلهای زاگرس بومسازگان منحصربه فردی هستند که در غرب، جنوب غرب و جنوب ایران گسترش داشته و با مساحتی در حدود ۶ میلیون هکتار یکی از پیچیدهترین و حساسترین بومسازگان این سرزمین محسوب میشوند.
جنگلهای زاگرس با قدمتی بیش از ۱۳ هزار سال از نزدیکی مرز شمال غربی با ترکیه به موازات مرز عراق به سمت جنوب کشیده شده است.
۱۱ استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، لرستان، خوزستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد در حوزه رویشگاه زاگرس قرار دارند.
در این جنگلها تاکنون ۱۸۰ گونه درختی و درختچهای شناسایی شده است که خود نمایانگر ارزش ژنتیکی این رویشگاه است.
شاخص منطقه زاگرس، درخت بلوط است اما سایر گونههای درختی نظیر بنه، بادامک، ارزن، کیکم، گلابی وحشی نیز در رویشگاه دیده میشود.
طبق برآورد کارشناسان در ناحیه رویشی زاگرس ۴۰ درصد آبهای شیرین کشور در جریان است و یکی دیگر از ویژگیهای منحصربه فرد این ناحیه است که جمعیتی حدود یک و نیم میلیون نفر را در خود جای داده و بیش از ۱۰ میلیون نفر به طور مستقیم از آن سیراب میشوند.
بر اساس آخرین آمارهای رسمی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شده است.
حفاظت از منابع آب و خاک، کارکردهای مهم جنگلهای زاگرس به شمار میرود که با توجه به غالب بودن آب و هوای خشک و نیمهخشک در کشور از اهمیت انکارنشدنی برخوردار است.
با این وجود جنگلهای زاگرس با توجه به زادآوری محدود و پایین، اکوسیستمی شکننده دارد از همین رو جزو جنگلهای حفاظتی و حمایتی قرار گرفته است و این موضوع در کنار ۷۰ عامل مخربی که سالهاست این جنگلهای راهبردی(استراتژیک) را در معرض تهدید و تخریب قرار داده سبب شده تا بر اساس آخرین آمارهای رسمی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شود.
به طور مثال تنها در استان چهارمحال و بختیاری طی سه دهه اخیر ۳۰ هزار هکتار از عرصههای جنگلی زاگرس تخریب شده به طوری که سطح جنگلهای زاگرس در این استان از ۳۴۰ هزار هکتار به ۳۱۵ هزار هکتار کاهش یافته است.
تخریب ۵۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس در آتشسوزیهای اخیر
یکی از عوامل تخریب این جنگلها، آتشسوزیهای عمدی و سهوی است که بیان آن بسیار دردناک است که بگوییم در همین چند ماه ابتدایی امسال ۵۰ هزار هکتار از این جنگلها را از دست دادیم که به باور کارشناسان امکان احیای این جنگلهای سوخته بسیار سخت و زمانبر است.
بسیار غمانگیز است که بهار امسال هم بار دیگر با خزان جنگلهای زاگرس توامان شد، داستان غمانگیزی که هر سال دل دوستداران محیطزیست و مردم این مرز و بوم را به درد میآورد.
اما امسال این آتشسوزیها در وسعت و مساحت بیشتری مناطق زاگرس از جمله مناطق حفاظت شده خائیز، دهدشت، گچساران، میناب، پاوه، پلدختر، بوشهر، هرمزگان و جنگلهای بلوط شهرستان اردل چهارمحال و بختیاری در برگرفته و هر آن ممکن است خبر دیگری از حادثه آتشسوزی در جای جای این رویشگاه به گوش برسد.
چهارمحال و بختیاری از ابتدای امسال تاکنون ۱۱ مورد آتشسوزی در جنگلها و مراتع خود را نظارهگر بوده است.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری چهارمحال و بختیاری در همین خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: با وقوع ۱۱ فقره آتشسوزی، ۱۱۵ هکتار از مراتع و جنگلهای استان طعمه حریق شد که بیشترین سطح و خسارت ناشی از این آتشسوزیها متوجه جنگلهای بلوط بلند شهرستان اردل بوده است.
مرتضی زمانپور افزود: سطح آتشسوزیهای شکل گرفته در استان نسبت به دیگر استانهای زاگرسنشین کمتر بوده است، اما با این وجود نیاز به تجهیزات و امکانات بیشتر یکی از ضرورتهای استان در خصوص حراست از جنگلها و مراتع است.
وی، نبود بالگرد را اصلیترین چالش مهار آتشسوزی جنگلهای استان عنوان کرد و گفت: استان بالگرد اختصاصی ندارد و در مواقع بحران از زمانی که درخواست بالگرد از مرکز میشود تا زمانی که بالگرد در صحنه حضور پیدا کند، مدت زیادی میگذرد و فرایند زمانبری میشودکه این موضوع مدیریت و مهار آتشسوزی را با مشکل جدی مواجه میکند.
استفاده از «آتشبُر» تجربه موفق در مهار آتشسوزی جنگلها
در آتشسوزیها اخیر با استفاده از روش آتشبُر، آتش مصنوعی و خاک در جلوگیری از پیشروی آتش به سطوح دیگر موفق عمل شد.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری چهارمحال و بختیاری، استفاده از روش «آتشبُر» را از روشهای موفق در اطفای حریق در جنگلها و مراتع این استان دانست و تصریح کرد: در آتشسوزیها اخیر با استفاده از روش آتشبُر، آتش مصنوعی و خاک توانستیم از پیشروی آتش به سطوح دیگر جلوگیری کنیم.
زمانپور، نقش جوامع محلی و سازمانهای مردمنهاد حوزه منابع طبیعی و محیطزیست را از دیگر عوامل موثر اطفای سریعتر آتش برشمرد و گفت: حضور به موقع جوامع محلی و کمک برای خاموش کردن آتش نقش بسیار موثری در اطفای حریق در همان ساعات ابتدایی دارد چرا که اگر آتش در ساعات ابتدایی خاموش نشود، مهار آن بسیار دشوار میشود که حتی با بالگرد هم به سختی میتوان آن را مدیریت کرد.
در این میان این سوال مطرح میشود که مگر نه اینکه این جنگلها سرمایه ملی و بلکه سرمایه بینالمللی به شمار میروند که در حفظ و بقای حیات انسان چه در گذشته و چه امروز نقش مهمی دارند اما چرا شاهد تخریب این اکوسیستم ارزشمند در سایه بیتوجهی و غفلت انسانها هستیم؟
مگر نه اینکه زاگرس هر سال قربانی آتشسوزی میشود و بخش زیادی از این زیست بومسازگان ارزشمند تخریب میشود اما چرا راهکار موثری برای جلوگیری از وقوع حوادث اینچنینی تدبیر نمیشود؟
بسیاری از کارشناسان بر این عقیده هستند که میشد از ابتدای امر وقوع آتشسوزیهای گسترده امسال در زاگرس را پیشبینی کرد و برای پیشگیری و مقابله با آن راهکارهایی تدبیر کرد تا از بروز چنین ضایعه دردناکی بر پیکره زاگرس جلوگیری شود.
لزوم انجام سه مرحله برای کاهش خسارتهای آتشسوزی
یک کارشناس و فعال محیطزیست در همین رابطه به خبرنگار ایرنا گفت: اگر موضوع آتشسوزی را در سه مرحله بتوان به خوبی مدیریت کرد، خسارتهای ناشی از آن به شدت کاهش پیدا میکند.
محمد درویش، نخستین گام را پیشگیری دانست و افزود: پیشگیری به این معنا که دولت و سازمانهای متولی نظیر محیطزیست و منابع طبیعی با رصد شرایط اقلیمی کشور باید میدانستند امسال با یک سال استثنایی روبرو هستیم چرا که به واسطه بارشهای خوب سال آبی، پوشش گیاهی و علفی رشد خوبی داشته و با گرم شدن هوا خشک خواهند شد و طبیعت ایران را به انبار باروت تبدیل خواهند کرد.
وی ادامه داد: پس در همین راستا باید به جوامع محلی، آموزشهای لازم را ارائه میدادیم و یگانهایی را به صورت آمادهباش در مناطق حساس مستقر میکردیم و تجهیزات لازم را در اختیار یگانها و نیروهای داوطلب از جمله آتشبر، دمنده و کولهپشتیهای مخصوص قرار میدادیم که متاسفانه شاهد اقدام موثری در این رابطه نبودیم.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با تاکید بر به کارگیری تمهیداتی نظیر آتشبر، تصریح کرد: این روش از گسترش آتشسوزی به دیگر مناطق جلوگیری میکند.
درویش همچنین بر لزوم فرهنگسازی و آموزش به مردم در خصوص خودداری از رفتارهای پرخطر نیز تاکید کرد و افزود: باید به مردم میگفتیم که چه رفتارهایی میتواند پرخطر باشد و در هنگام ورود به طبیعت به ویژه از اوایل خردادماه تا اوایل آبانماه این رفتارهای پرخطر را انجام ندهند و این آموزشها را میتوانستیم در قالب کلیپهای جذاب از رسانهها به مردم ارائه دهیم.
پرتاب کردن ته سیگار از داخل خودرو، رهاسازی شیشه، بطری و پلاستیک در طبیعت، روشن کردن آتش و بیدقتی در خاموش کردن آن و آتش زدن باقیمانده کاه و کلش از سوی کشاورزان جمله این رفتارهای پرخطر است که باید به جد از انجام آن پرهیز شود.
وی به نمونههایی از این رفتارهای پرخطر اشاره کرد و گفت: پرتاب کردن ته سیگار از داخل خودرو، رهاسازی شیشه، بطری و پلاستیک در طبیعت، روشن کردن آتش و بیدقتی در خاموش کردن آن و آتش زدن باقیمانده کاه و کلش از سوی کشاورزان از جمله این رفتارهای پرخطری است که باید به جد از انجام آن پرهیز کرد.
درویش، آمادگی را دومین مرحله در مواجهه با آتشسوزی جنگلها و مراتع برشمرد و افزود: در مرحله آمادگی باید یک شماره تلفن سهرقمی اعلام میکردیم که به یاد و ذهن مردم بماند و به راحتی بتوانند با شمارهگیری آن مسئولان را از همان دقایق ابتدایی آتشسوزی مطلع کنند، شمارههای ۱۵۰۴ و ۱۵۴۰ در ذهن خیلیها باقی نمیماند.
رییس کمیته محیطزیست ایران در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو، کمبود تجهیزات را از مهمترین چالشهای موجود در مواجهه و مهار آتشسوزیها در کشور دانست و اظهار داشت: ما به یگانهای اطفا حریق هوایی نیاز داریم در حالی که این امکان در اختیار خیلی از استانها قرار نگرفته که این محدودیت در مناطق سختگذر امکان دسترسی و مهار آتش را بسیار سخت کرده است.
نبود هواپیماهای آبپاش چالش جدی اطفای حریق در مناطق جنگلی
درویش با بیان اینکه بالگرد(هلیکوپتر) کارایی لازم را برای مهار آتش ندارد، افزود: چرخش پرههای هلیکوپتر با دمیدن اکسیژن، آتش را شعلهورتر میکند از همین رو به کانادایر (هواپیماهای مخصوص آبپاش) نیاز داریم.
وی ادامه داد: با وجود یکصد سد مخزنی بزرگ و چندین دریاچه در منطقه زاگرس، کانادایرها به راحتی میتوانند از این محل آب برداشت کرده و آتش را سریعتر خاموش کنند در صورتی که استانهای زاگرسنشین از وجود چنین تجهیزاتی بیبهره هستند.
وی خاطرنشان کرد: علاوهبر آن برای استفاده از همین هلیکوپترهای نامناسب فعلی هم درگیر تشریفات بروکراتیک هستیم، چرا که برای صدور دستور بلند شدن این هلیکوپترها باید از قبل به ازای هر ساعت ۲۰ میلیون تومان پول پرداخت شود.
درویش، با بیان این نکته که در شرح وظایف نیروهای مسلح خاموش کردن آتش جزو منافع ملی محسوب نمیشود، تاکید کرد: همانطور که نیروهای مسلح ما برای مقابله با دشمن داوطلب میشوند و از جان خود میگذرند، آتش هم دشمن بزرگ جنگلها از مهمترین سرمایههای ملی است که میطلبد در قوانین موجود تغییراتی ایجاد شود تا شاهد کاهش این تشریفات اداری باشیم.
وی، قُرق مناطقی که درگیر آتشسوزی شدهاند را گام سوم کاهش آسیبهای ناشی از آتشسوزیهای جنگلها و مراتع برشمرد و گفت: باید این مناطق دستکم برای پنج سال قُرق شود تا مجال کافی برای احیا پیدا کنند.
این فعال محیطزیست در ادامه با اشاره به عوامل مخرب و تهدیدآفرین جنگلهای زاگرس، افزایش جمعیت و وابستگی جوامع محلی به این جنگلها را یکی از مهمترین این عوامل برشمرد و گفت: جمعیت ۱۴ استان زاگرسنشین طی سالهای گذشته ۲ برابر شده است و معیشت این جمعیت همچنان وابسته به جنگل است.
درویش، با بیان اینکه تعداد دام در زاگرس به چهار برابر حد مجاز رسیده است، افزود: جادهکشیهای غیراصولی، ریزگردها، طغیان آفاتی نظیر سوسک چوبخوار و بیماریهای قارچی، کشاورزی در زیراشکوب، صمغگیری و سدسازیهای بیرویه و البته شکار و قاچاق سنجاب از دیگر عواملی به شمار میرود که در حال از بین بردن ماهیت زاگرس است.
طی ۲ دهه اخیر ۳۰ درصد زاگرس در معرض خشکیدگی قرار گرفته به طوریکه در این مدت ۱۵ تا ۲۰ میلیون درخت بلوط از بین رفته است و هر سال بین ۱۰ تا ۱۵ هزار هکتار از جنگلها در آتشسوزیها به خاکستر تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه ایران بالاترین سرعت جنگلزدایی را در جهان دارد، خاطر نشان کرد: طی ۲ دهه اخیر ۳۰ درصد زاگرس در معرض خشکیدگی قرار گرفته و ۱۵ تا ۲۰ میلیون درخت بلوط را از بین رفته است و اینکه هر سال بین ۱۰ تا ۱۵ هزار هکتار از این جنگلها در آتشسوزیها به خاکستر تبدیل میشود گواهی بر این مدعا است.
فروپاشی سرزمینی مهمترین پیامد زوال جنگلهای زاگرس
درویش، فروپاشی سرزمینی را از مهمترین پیامدهای نابودی جنگلهای زاگرس دانست و گفت: با نابودی سطح وسیعی از جنگلها، میزان تولید آب شیرین کشور کاهش مییابد و آن وقت بزرگترین موج مهاجرت از غرب به مرکز کشور که در منطقه خشک قرار دارد شکل میگیرد.
رییس کمیته محیط زیست ایران در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو ادامه داد: علاوهبر آن تنوع زیستی به شدت به مخاطره میافتد و زاگرس به عنوان سدی که جلوی بخش زیادی از ریزگردها را میگیرد، بیاثر میشود.
درویش، افزایش میزان فرسایش خاک و عمر مفید سدها و در نهایت کاهش تولید ناخالص ملی و تشدید فقر اقتصادی را از دیگر پیامدهای نابودی جنگلهای زاگرس عنوان کرد.
وی با اشاره به قوانین موجود در کشور در رابطه با حراست از منابع طبیعی و محیط زیست، اظهار داشت: قانون به اندازه کافی داریم و طبق قانون قطع یک درخت هم جرم است اما این قوانین به درستی اجرا نمیشود.
در ۲ دهه اخیر ۴ میلیون هکتار از عرصههای منابع طبیعی کشور تغییر کاربری داده شده در حالیکه در مقابل مجموع جنگلکاریهایی که از سوی سازمان جنگلها طی یک قرن اخیر انجام گرفته، ۲ میلیون هکتار است.
درویش تصریح کرد: طبق گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، در ۲ دهه اخیر چهار میلیون هکتار از عرصههای منابع طبیعی کشور تغییر کاربری داده شده در حالی که در مقابل مجموع جنگلکاریهایی که از سوی سازمان جنگلها طی یک قرن اخیر انجام گرفته، ۲ میلیون هکتار است.
وی افزود: بلوط گونه کُند رشدی است از همین رو باید در حفظ و حراست از آن تلاش بیشتری شود و در این میان یادمان باشد که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ۱۱۰ سال فعالیت خود نتوانسته حتی ۲ هکتار جنگلکاری بلوط داشته باشد.
به گفته وی، تا زمانی که منابع طبیعی و محیطزیست تبدیل به ۲ وزارتخانه مجزا نشوند و نهادهای آموزشی و فرهنگی نظیر آموزش و پرورش در تربیت نسلی که در نگاه آن نه هر گیاهی علف هرز و نه هیچ جانداری، جاندار آسیبرسان باشد، نمیتوان امیدوار بود که این مشکلات برطرف شود.
زاگرس در مرحله پایانی زوال اکوسیستم قرار گرفته است
دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با هشدار نسبت به زوال اکوسیستم زاگرس، اظهار داشت: در زوال هر اکوسیستمی سه دسته عوامل دخالت دارند؛ عوامل شروعکننده، مستعد و نابود کننده و ما امروز نشانههایی را میبینیم که حکایت از آن دارد که زاگرس در مرحله سوم قرار دارد.
هادی کیادلیری تصریح کرد: در واقع باید گفت اکوسیستم زاگرس به مرحلهای از تخریب رسیده که دیگر توان احیای خود را ندارد و اگر اقدامات حمایتی از این اکوسیستم انجام نگیرد به زودی شاهد بیابانی شدن این رویشگاه ارزشمند ملی خواهیم بود.
وی افزود: میزان تخریبهای شکل گرفته در رویشگاه زاگرس به حدی است که این اکوسیستم در سراشیبی قهقرا در حرکت است و در حال حاضر هر چهار تنوع زیستی این رویشگاه شامل تنوع زیستی، تنوع گونه، تنوع ژنتیکی و تنوع کارکردی را با چالش مواجه کردهایم.
رییس انجمن جنگلبانی کشور با اشاره به شرایط اقلیمی کشور و ارزش حیاتی جنگلهای زاگرس در حفظ منابع آب و خاک این مرز و بوم، تصریح کرد: در یک کشور خشک و نیمهخشک که تنها هفت درصد وسعت آن را پوشش جنگلی در برگرفته، وجود یک درخت هم باارزش است اما همانطور که شاهد هستیم جنگلهای زاگرس که روزی منطقهای انبوه از گونههای زیستی و جانوری بوده، امروز به جنگلهای تُنکی تبدیل شده که دیگر حفاظت کردن از این جنگلها جواب نمیدهد بلکه باید روی سالمسازی این رویشگاه برنامهریزی شود.
کیادلیری با بیان اینکه زاگرس از بحرانهای موجود اشباع شده است و نمیتوان مشکلات این بومسازگان را اولویتبندی کرد، اذعان داشت: برای نجات زاگرس در گام نخست باید فشار را از روی آن برداشت و سپس استراتژیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای احیای آن تدوین کرد.
برای اینکه فشار را از روی جنگلهای زاگرس برداشت باید در ابتدا وابستگی مردم مناطق زاگرسنشین به این رویشگاه را برطرف ساخت.
کیادلیری ادامه داد: برای اینکه فشار را از روی جنگلهای زاگرس برداشت باید در ابتدا وابستگی مردم مناطق زاگرسنشین به این رویشگاه را برطرف ساخت و با ایجاد زمینههای اشتغال و رفع دغدغههای معیشتی آنها، فرصت احیاء را برای این اکوسیستم فراهم کرد.
وی، فرهنگسازی را از دیگر راهکارهای توقف روند تخریب جنگلها برشمرد و گفت: هر چند فرهنگسازی یکی از ضرورتها است اما کافی نیست چرا که تا وقتی انگیزههای تخریب در این جنگلها به خوبی شناسایی و طبقهبندی نشود اقدامات فرهنگی نمیتواند به تنهایی موثر واقع شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات، با استمداد از مردم محلی برای جلوگیری از روند تخریب و نابودی جنگلها، خاطرنشان کرد: حفظ و حراست از منابع طبیعی یک وظیفه ملی و همگانی است و انتظار میرود مردم به ویژه جوامع محلی کمک کنند تا جنگلهای زاگرس فرصت احیا و تنفس دوباره پیدا کنند.
با توجه به پژوهشهای کارشناسی پرواضح است که وضعیت جنگلهای زاگرس که مهمترین منبع تولید اکسیژن و آب شیرین در کشور هستند، در شرایط بسیار ناگواری قرار دارند و به نظر میرسد مدیریت اعمال شده در این رویشگاه تاکنون با اصول توسعه پایدار سازگاری نداشته و نتوانسته تاثیر چندانی در جلوگیری از روند تخریب این جنگلها داشته باشد از همین رو تاکید میشود برای نجات این سرمایه ملی، همگان باید وارد میدان شوند و از همه ظرفیتهای موجود به ویژه راهکارهای علمی استادان و کارشناسان این حوزه بیش از پیش بهرهگیری کرد.
و در پایان شایسته است یاد و خاطره عزیزانی را که برای نجات این رویشگاه ارزشمند و بقای این سرمایه ملی جان خود را فدا کردند و به طور مشخص هفت نفر از بزرگمردانی که در آتشسوزیهای سالجاری پروانهوار پرکشیدند را زنده نگه داریم. نام و یادشان جاودان.