در میان انبوه مشکلات و بارهای منفی که به سمت شما یورش آوردهاند؛ به دنبال نکات مثبت بگردید؛ حتی اگر سوزنی در انبار کاه باشد. اصطلاح مرسومش این میشود که به نیمه پر لیوان هم گوشهچشمی بیندازید. استقلال در رده ششم قرار دارد؛ درست. چهار هفته است که رنگ برد را ندیده؛ بازهم درست. فاصله با رقیب سنتی به ۱۸ امتیاز رسیده و آنها در آستانه پوکر هستند؛ برای سومین بار درست. اما اینها دلیل نمیشود که آینده را رها کرد و دست از جنگیدن برداشت. هنوز چیزهایی هست که استقلال میتواند برایش به آب و آتش بزند و امیدش را از دست ندهد. کسب سهمیه آسیایی، یک جام هنوز در دسترس به نام جام حذفی، لیگ قهرمانان آسیا و چهار دیدار حساس و ... پس کار آبیپوشان تهرانی با این فصل تمام نشده چون تمام داستان این فصل به قهرمانی در لیگ ختم نمیشود. باهم به بررسی نکات مثبت تیم فرهاد مجیدی بعد از تساوی مقابل تراکتور میپردازیم:
گل نخوردن بعد از ۹ بازی
آخرین بار در هفته سیزدهم و در جدال برابر شهرخودرو بود که استقلال توانست در لیگ برتر دروازهاش را بسته نگه دارد. آخرین بازی استراماچونی بود و هواداران آبیپوش هیچوقت آن مسابقه را از یاد نمیبرند. بعد از آن دیگر استقلال رنگ کلینشیت را ندید تا این دیدار. این اولین بار بود که مجیدی توانست در لیگ برتر تیمش را بدون گل خورده در رختکن تحویل بگیرد. استقلال حتی یک موقعیت جدی هم به تیم پرمهره ساکت الهامی نداد. حالا سید حسین حسینی پنجمین کلینشیت این فصل را ثبت کرد. یادمان نرود استرا هم برای تجربه اولین کلینشیت لیگ برتری تا هفته هفتم صبر کرده بود.
انگیزه بالای بازیکنان
استقلال شانسی برای قهرمانی نداشت و مشکلات متعددی نیز پیرامون این تیم وجود داشت و همچنان نیزدارد اما دیدیم که بازیکنان استقلال میل بیشتری برای رسیدن به برد داشتند. آبیپوشان میخواستند هرطور شده، بدون تمرین، حریف قدرتمند خود را شکست دهند و کلافگی آنها از گل نشدن توپهایشان گواه بر همین قضیه بود. ناراحتی آنها پس از پایان مسابقه بدون رد و بدل شدن گل اشاره به همین نکته داشت و این یک فاکتور مثبت است. تیمی که هنوز تشنه است. از چشمه دور است اما برای رسیدن به آن ناامید نیست.
بازگشت دیاباته، اسماعیلی و ...
در بازی با نفت مسجدسلیمان بود شیخ دیاباته مصدوم شد و دیگر در ترکیب استقلال دیده نشد. اسماعیلی نیز مدتها بود که نمیتوانست برای استقلال به میدان برود اما هر ۲ در دیدار برابر تراکتور در زمین حاضر بودند. از آمادگی به دور بودند اما مجیدی بالاجبار از آنها استفاده کرد. بازگشت دیاباته و اسماعیلی یعنی بازگشت دو عنصر اصلی به بدنه استقلال. دو بازیکنی که تاثیرات فراوانی در خط میانی و حمله به وجود میآورند و قابلیت تغییر روند مسابقه را دارند. این بازی نسبتا بیکیفیت از این دو بازیکن را باید فراموش کرد. آنها به زودی روزهای خوبی را رقم خواهند زد.
مجیدی هنوز فرمانده است
یکی از اصلیترین دلایل موفقیت یک تیم این است که بازیکنان، سرمربیشان را قبول داشته باشند. به بارسای تحت هدایت ستین نگاه کنید. وقتی او حرف میزند بازیکنان با میل و رغبت به حرفهایش گوش نمیدهند. از سویی دیگر به اتلتیکوی سیمئونه هم توجه کنید. بازیکنان خیره به لبهای او هستند تا ببینند رییسشان چه میگوید. فرهاد هنوز سیمئونه استقلالیهاست. بازیکنان او را دوست دارند و با او ارتباط خوبی دارند. وقتی فرهاد کنار زمین برایشان حرف میزد با شور و شوق به او توجه میکردند چون هنوز باور دارند که فرهاد میتواند آنها را یاری کند و به پیش براند.
فرهاد در حال تغییر
آرام شده بود. سوژه برای اعتراض بود اما این بار مجیدی آرام بود. در نیمه اول وقتی علی دشتی از کوره در رفت او را به آرامش دعوت کرد. مجیدی متوجه شده که باید تمرکزش را روی کار خودش بگذارد. باید دست از اعتراض بردارد. درست همان زمان که او با هر موقعیت تیمش بالا و پایین میپرید؛ ساکت الهامی در حال اعتراض و کنایه زدن بود. بازهم فرهاد دخالتی در این ماجرا نداشت. درست همانند کاری که نکونام در بازی فولاد و استقلال در قبال اعتراضات مجیدی انجام داد. این یک نکته بسیار مهم برای ادامه کار ستاره سابق استقلال است. او به اشتباه خودش پی برده و اینکه به آن اقرار نکرده اصلا مهم نیست.
تغییر سیستم سرانجام رخ داد
فرهاد وقتی زمام تیم را به دست گرفت بهترین کار را انجام داد. تیمش باید خیلی سریع به دو بازی پلیاف آسیایی میرفت و فرصتی برای تغییر سیستم وجود نداشت. استقلال با همان شیوه کارش را پیش برد اما کمکم ضعفهایی در پیاده کردن سیستم استرا دیده شد. تفکرات مربیان با یکدیگر ولو در موضوعات جزئی متفاوت است. استقلال نیاز به تغییر سیستم داشت و این اتفاق در نیمه دوم بازی با تراکتور رخ داد. آبیها از سیستم سه دفاعه رها شدند و به ۳-۳-۴ روی آوردند. سیستمی که فرهاد نشان داده با آن بسیار راحتتر است. استقلال با همان تغییر سیستم بهتر شد و چند موقعیت ویژه را روی دروزه مظاهری خلق کرد. حالا احتمالا استقلال از این به بعد با همین سیستم به میدان میرود. شما باید کاری را انجام دهید که خودتان بهتر از پسش برمیآیید.
هنوز کار تمام نشده است
همانطور که در ابتدا گفتیم هنوز کار تمام نشده است. در کتاب پیرمرد و دریای ارنست همینگوی، نقش اصلی کتاب، ماهی بزرگش را از دست داد. او چند روز از محل سکونتش دور شده بود. بزرگترین ماهی عمرش را صید کرده بود اما در راه برگشت کوسهها به ماهی رحم نکردند و تمامش را بلعیدند. پیرمرد اما بعد از این اتفاق شکست را پذیرفت. او گفت که وقتی شکست میخورید میفهمید که همه چیز آسان شده است. او ماهی خود را از دست داد و شکست خورد اما دوباره برگشت و برای رسیدن به پیروزی صبر نکرد. قدری استراحت و سپس زدن به دل دریا برای مرتبهای دیگر. داستان استقلال هم همین هست. آنها نتوانستند به ماهی بزرگ که همان قهرمانی در لیگ برتر بود برسند و شکست خوردند اما هنوز ماهیهای دیگری برای صید وجود دارند. فرهاد و شاگردانش دوباره باید به دل دریا بزنند چون هنوز کار تمام نشده است.