تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۶

تهران- ایرنا- مهدی حمیدی شیرازی یکی از شاعران توانای سنت‌گرای معاصر به شمار می‌رود که اشعار او با برخی از آرایه‌های ادبی پیوند خورده و در کنار تشبیهات و کنایات از تلمیحات و تمثیلات در بافت اشعار خود استفاده می‌کند. وی اغلب‌ از شاعران سبک خراسانی، آذربایجانی و عـراقی تـأثیر پذیرفته‌ و به‌ دیگر سبک‌های شـعر فارسی، فقط در حد تضمین‌ بسنده‌ کرده است.

تاریخ ادبیات ایران نشان می دهد که در سده حاضر ادب شناسان بسیاری در باب شعر سخن گفته اند، مهدی حمیدی شیرازی از شاخص ترین شاعران سنت گرای معاصر به شمار می رود که در آثار منظوم خود بیشتر از سبک های سنتی شعر فارسی مانند شاعران شاخص سبک های خراسانی، آذربایجانی و عراقی تاثیر پذیرفته است. بیشترین تاثیر پذیری حمیدی برای بیان مضامین متنوع غنایی، عاشقانه، اخلاقی، اجتماعی و توصیف صحنه ها از شاعران سده های پیشین در حوزه موسیقی کلام، وزن، قافیه، ردیف، صورخیال، لغات، ترکیبات، تلمیحات، طرز بیان، سطح اندیشگی، باستانگرایی، موارد نحوی و تضمین اشعاری از این شاعران است که البته همراه با نوآوری های خاص او هستند.

زندگینامه مهدی حمیدی شیرازی

مهدی‌ حمیدی شیرازی از شاعران بزرگ‌ و از چهره‌ هـای نـامی ادبیات معاصر ایران به شمار می رود. او در ١٢٩٣ خورشیدی در شیراز پا به عرصه حیات گذاشت. حمیدی تحصیلات ابتدایی خـود را در مدرسه‌ شعاعیه شیراز و همچنین متوسطه را نیز در همان‌ شهر بـه پایـان برد. وی برای ادامه تحصیلات در ١٣١٣ خورشیدی بـه تـهران آمـد و وارد دانشسرای عالی شد و در  ١٣١٦ خورشیدی در رشـته ادبـیات فارسی تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رسانید.

در دوران تدریس خود، تاریخ ادبیات‌ ایران‌ به یک رستاخیز ادبی در حـوزه ادب غـنایی رسید. در واقع سوز و گدازهای عاشقانه مدیون اشعار حمیدی است. کتـاب «عشـق دربـدر» حمیدی شیرازی شـاهدی روشـن‌ و آشـکار بر این مدعاست. شـیرازی پـس از چنـد سال تدریس، دوره دکتری زبان و ادبـیات فارسی‌ را در دانشگاه تهران شروع کرد و در ١٣٢٨ خورشیدی از رساله خود با عنوان «شعر فارسی‌ در قرن سیزدهم» زیر نظـر بـدیع الزمـان فـروزانفر، احـمد بـهمنیار و سعید نفیسی دفاع کرد. وی‌ سال ها استاد ادبیات دانشگاه تهران بود و عـشق وافـری به ادبیات و شعر فارسـی داشـت و از معـدود شـاعران‌ معاصـری‌ به شمار می رود کـه تـا لحظاتی پیش از مرگ خود به شـعر سـرایی ادامـه داد، گویی‌ قوت‌ جانش،‌ شعر و شاعریش بود.

آثار حمیدی شیرازی

شخصیت شعری و ادبی حمیدی شیرازی را عاطفی، فرهیخته و مغرور و در نقد آثار دیگران، مستقل، بی‌پروا و دشمن‌تراش توصیف کرده‌اند. از نظر حافظه ادبی و شعری بسیار نیرومند بود. با زبان انگلیسی آشنایی داشت و آثاری را هم از این زبان به فارسی برگرداند. به لحاظ سلیقه و ساختار شعری، برخلاف بسیاری از ایرانیان، فارسی‌زبانان و فارسی‌دانانِ عصر تجدد، عقیده چندانی به شعرهای همشهری بزرگش، حافظ، نداشت. 

«شکوفه ها، پس‌ از یک سال (دیوان)، اشـک مـعشوق، زمزمه بهشـت، طلسـم شکسـته، سال های سیاه، ده‌ فرمان، فنون و انواع شعر فارسی، فـنون شــعر و کالبد هــای پـولادین آن، سبک سری های قلم، عشق در بدر( سه جلد)، شاعر در آسمان، فرشتگان زمین، دریای گوهر، بهشت سخن، شـاهکارهای فـردوسی، عروض حمیدی، عطار در مثنوی های‌ گزیده او، شعر فارسی‌ در سده سـیزدهم، بـحثـی دربــاره ســعدی، ترجمه ماه‌ و شش پنی از سامرست مـوآم از جمله آثار ماندگار حمیدی شیرازی به شمار می روند. نکتـه قابـل ذکـر اینکـه حمیـدی شـیرازی از سنگرداران شعر کـلاسیک‌ بـود و تا لحظه های آخر عمر بر سـر عقیـده‌ خـویش‌ اسـتوار مانـد.

سبک شناسی نظم و نثر فارسی

حمیدی شیرازی هر چـند کـه‌ دارای سبک تازه، بدیع و خاص است اما در اشـعار خـود بیشتر از سبک های خراسانی، آذربایجانی‌ و عراقی تأثیر پذیرفته اسـت. وی‌ مـی گوید: «به‌ هر سبک و هربحر و هـر شـیوه‌ گفـتم کـــه داننـــد همتـــا و همـــدم‌ نـــدارم» او در سبک خراسانی به رودکی، فردوسی، فـرخـی، مـنـوچهری، نـاصرخسـرو،‌  مسـعود سعدسلمان و دیگران ارادت دارد. سبک‌ بیان‌ وی در سوز و گـداز و نـاله های جانسوز در فراق محبوب یادآور سبک مسعود سعد سلمان و ناله های وی در سـیاه چال هـای عـصـر غـزنـوی‌ است. همچنین حال و هوای کـلام فـرخی سیستانی‌ هـمه‌ جـا در شــعر حمیـدی مـوج می زنـد اما از آنجایی کـه کـلام حمیدی براساس عشق، محبت و صحنه های وصال و فراق محبوب بنیان نهاده شـده، وی‌ سـوز و گداز درونی خویش را با طرز بـیان‌ مؤثر و دلنشین تر ادا می کند.

حـمیدی‌ در شــیوه بیـان از نظـامی، خاقـانی، سـعدی و حــافظ، شــاعران بـزرگ سـبک آذربایجانی و عراقی نیز تأثیر پذیرفته است. ارادت و علاقه خاص او به این شـاعران ســبب شـده است‌ که در دیوان وی، نام و یاد آنها بـه زیبایی زنـده شـود. حمیدی گرچه در زبـان و سـبک بیان شعرای کهن بـه نـاصر خسرو و در شیوه روایتگری و داستان سرایی به نظامی توجه دارد اما زبان‌ شعری او، روان، جاندار، دلنشین و گوش‌نوازتر اسـت و آهـنـگ و مـوسـیقی خـاص خود را دارد. وی در تجسم صحنه ها و مـناظر طـبیعت و حالات مـختلف مـانند: وصـال، فراق، اسرار و رموز عـاشقی آنچنان‌ ماهر اسـت‌ کـه صـحنه هـا را در جلـو چشـم مخاطبـان مجسـم می سازد.

همانگونه که می بینیم، حمیدی ارادت خود را به‌ شاعران‌ بزرگ‌ کلاسیک نیز به زیبایی نـشان مـی‌دهد و علاوه بر مطالعه آثار این شاعران و تفحص و تحلیل درباره آنها و در کنـار پاسـداری ‌از شعر کهن، شعری بدیع و جوان را نیز خواهان است که مخاطبان روزگار خود علاقه مند به‌ آن باشند. احاطه وی بر آثار شاعران گـذشته و تـأثیرپذیری از آنها سبب شده که او اشعاری را از آنان «تضمین» کند. دربـاره تضـمین های وی بایـد گفـت: «آنچـه ایـن‌ تضـمین ها را زیبـا و هنرمندانه‌ کرده، پیونـدی اسـت، میـان ابیـات او و ابـیـات و مـصـراع های تضـمین شـده کـه زنجیروار و پلکـانی بـا هم ارتباط پیدا می کنند. نکته دیگر اینکه، این تضمین ها با مضمون سخن حمیدی در اشـعار عاشـقانه، اجتمـاعی، اخلاقی، فلسفی و متفکرانه، ملی و میهنی و انتقادی متناسب است.» 

تـاکنون کـتاب، رساله یـا مقالـه ای مسـتقل در مــورد ویژگـی هـای سـبکی و شـعری حمیـدی شیرازی نوشته نشده است اما معاصران و اربابان قلم با عبارت های‌ کلی‌ و به صورت پراکنده به بیان برخی از ویژگی های شعری وی پرداخته اند. عباس زرین کوب می گوید: «هیچ چیز شـاعر و شـعرش را نـمی تواند، مجبور کند به ترک قالب های کهنه، تجربـه حمیـدی‌ در ایـن بـاب کافیست که نشان دهد که اینکار شدنی است، البته قدرت تعبیر می خواهد و کوشش صادقانه، حمیدی نوعی رمانتیک است که در فطرت مـخصوصا بـه دنیای بـایرون و هوگو تعلق دارد امـا خویشاوندی او بیشتر با شعرای بزرگ خودمان مانند ناصر خسرو، نظامی و خاقانی است.»

غلامحسین یوسفی کـه منتقـدی منصـف اســت در خصوص جـایگـاه‌ شـعر حمیـدی شیرازی در ادب‌ فارسی‌ می گوید: «پژوهشگر شعر فارسی معاصر اگر بخواهد به انصاف سـخن گوید، جـایگاه‌ ‌حـمیدی را در شعر سنتی روزگار ما نمی تواند نادیده بگیرد. حمیدی، شاعری‌ را بجد می گرفت و با شـعر مـی زیست. وی در مـقام‌ شاعری معاصر توانسـته اسـت آنچـه را کـه بـه برکت تخیل و اندیشه و ذوق خویش در آفاق شعر احساس کـرده در تصویرهای‌ تازه‌ و دلربـا، در قالب های سنتی شعر به زبانی استوار و ورزیده و خوشاهنگ بیان‌ کند و در اینـکار کامیـاب شـده است».

حمیدی درحوزه روایت گری و توصیف صحنه‌ های‌ طبیعی با استفاده از ذکر جزئیات‌ از جمله: رنـگ‌، شـکل ، صوت، بو و تشبیهات‌ حسی‌ و ملموس از رودکی تأثیر پذیرفته است. وی قصاید زیادی را بر وزن و قافیه و ردیف و شـیوه بـیان قـصاید رودکـی‌ سـروده‌ اسـت.

حمیدی‌ از سبک‌ شعری فردوسی استاد طوس برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه‌، مفاخره‌ و نمایش اوضاع سیاسی و فقر و فلاکت مــردم قـبـل از انقـلاب هنرمندانـه بهـره بـرده اســت. همچنین در سرودن قالب های دیگری از این وزن حماسی در مضامین‌ متنوع‌ غنایی به ویژه بعد از فراق محبوب و ناکامی‌ در عشق‌ کـه‌ زبـان شـعری وی قـاطع و برنـده می شـود، بهـره‌ می گیرد.  

تـصویرسازی های‌ حـمیدی با توجه به اساطیر ایرانی در توصیف طبیعت با ساختار تلمـیح و تشبیه بلیغ، سبک‌ شعری‌ وی را ممتاز ساخته است. تصاویری‌ همچون: مانند شـدن‌ شـعله‌ ابر به خون‌ چشم‌ اسفندیار، چرخ بـه سـهراب، پیدا شـدن ابر به پیدا شدن سام سـوار، رسـتم بـه ابر، بهار به‌ فریدون، دی به بیوراسب (ضحاک ) و کوه به کاوه‌ با وجه‌ شـبه‌ هـای‌ بـدیع‌ و بکـر، بیانگر آن است که حمیدی در سـبک شـعری مـقلدی محض نیست، بلکه از هـر ظرفیتـی بـرای هنری کـردن شـعر خویش بهره می گیرد:

شعله ابرسـت یا آه یتـیم‌ یا که خـون دیده اسـفندیار / یا تو گویی هر زمان سهراب چرخ خون فشاند از دوچشم اشکبار

شد سوار ابر سـیه از پشت دهـر یا پدیدار آمده سام سوار / ابر رستم‌ بر ستیغ دیو کوه بر نشسته همچو شاهی کامکار...

باستانگرایی و توجه به واژه های قدیمی سبک خراسانی مانند: اندر و انـدرون و پیشـوند فعلی‌ همی و در حوزه نـحوی مـتصل‌ شـدن‌ ضمایر شخصی پیوسته به حروف، جابجایی ضمایر و کاربرد فعل لازم به جای مـتعدی، تـأثیرپذیری حـمیـدی را از فردوسـی و سـبک خراسـانی هرچه بیشتر آشکار می سازد. 

یکی از شاعرانی که حمیدی در سبک شـعری از وی تـأثیر پذیرفتـه، فرخـی سیستانی اسـت. تأثیرپذیری شیرازی در تـوصیف جـمال و صحنه هـای وصال محبوب، بـدون پرده و پوشـش به شیوه روایی و پرهیز از اصـطلاحات علمـی‌ دشـوار و همچنین سرودن قصایدی بر وزن و قافیه تغزل های فـرخی کـاملا آشکار است :

گریــه هــا کــرد فـســون ها بـتــک افـســون ســاز تــا رمـیــده دل مـــن بــاز بــدو آمــد بـــاز /  عـهدهابست و زمـن خواسـت همـی‌ پوزشـها اشـک‌ او بـاز بـه تـاراج دلـش‌ داد جـواز

من بـدان اشـک دل از کـینـه بـشسـتم ،یعنی «آشتی کردم بادوست پس از جنگ دراز»  / دوش تــا دیـر نـخفـتم مـن و او نـیـز نـخفـت‌ «بـه طرب داشت مرا تـا به گه بانگ‌ نماز»

سرانجام شیرازی

عمر ۷۲ ساله  حمیدی شیرازی وی یکسره صرف تـحقیق و پـژوهـش، تــدریس و شـعر و شـاعری شـد. سرانجام‌ وی در ۲۳ تیر ١٣٦٥ خورشیدی چشم از جهان فرو بست و درحافظیه‌ شـیراز بـه‌ خـاک سـپرده شد.

منابع 

١. اشک‌ معشوق، حمیدی شیرازی، مـهدی ،(١٣٨٧)، چـاپ اول، شـیراز، انتشارات نوید شیراز.

٢. بلاغت تصویر، فتوحی رود معجنی، محمود،(١٣٨٦)، تهران، انتشارات سـخن .

٣. پرنـیان‌ هفت‌ رنگ‌، امامی، نصرالله،(١٣٧٣)، چاپ اول، تهران‌، انتشارات جامی .

٤. چشمه روشن، یوسفی، غلامحسین،(١٣٧٦)، چاپ هفتم، تهران، انـتشارات عـلمی

٥. چـهار مقاله، عروضی سمرقندی‌، نظامی‌ (١٣٨٥‌)،چاپ ششم، تهران، انتشارات جامی.