این حضور اجباری آنان در ایران هم دوستیها و نزدیکیهایی را افزایش داده است تا جایی که ازدواجهایی هم بین بین دو ملت شکل گرفته و دوستیهای دیرینه را تقویت کرده است.
بیش از نیمی از ملت این کشور دوست و همسایه فارسیزبان هستند در حالی که کمتر از ۴۲ درصد آنان به زبان پشتو تسلط دارند؛ اما بیشترشان با زبان فارسی آشنائی دارند و شاید زبان مشترک یکی از دلایل نزدیکی افغانیها و ایرانیها باشد.
اغلب ما این افراد را در فعالیتهای ساختوساز و سایر فعالیتهای خدماتی دیدهایم و کمابیش با شیوه و نوع کار آنان آشنایی داریم؛ انسانهای سختکوشی که دارای تخصص و صداقت هستند و کار را با جدیت پیش میبرند.
«سخی» جوانی ۲۹ ساله و ساکن باغ ویلایی در لواسان است که ایرانیها را دوست و برادر خود میداند؛ فعالیتهای باغداری و خردهکاریهای ساختمان را انجام میدهد و با همسر و دو فرزندش در باغ کارفرمای خود زندگی میکنند.
او از سختیهای زندگی میگوید اما شاکر بوده و معتقد است که اگر ایرانیها او را پناه نمیدادند معلوم نبود چه سرنوشتی داشته باشد؛ میگوید ۶ سال داشت که با سرنوشتی مبهم به همراه خانوادهاش به ایران آمد؛ در ایران مدرسه رفت و درس خواند و اکنون خودش پدر یک دختر و پسر است.
برای ما از فعالیت باغداریاش میگوید و به درخت گردوی بزرگی اشاره دارد که خودش آن را در ویلا کاشته و سه سال است که محصول میدهد؛ «سخی» درخت گردو کاشته شده را نشانه دوستی و مودت بین ایرانیها و افغانستانیها میداند و تاکید دارد که آنان همواره از میوه دوستی و مهربانی میزبانان خود بهرهمند هستند.
«سخی» میگوید بعد از ازدواج در این باغ ساکن شد و همسرش هم به تولید صنایع دستی مشغول است؛ او درآمد خانوادهاش را ماهیانه بالغ بر چهار میلیون تومان عنوان میکند و میگوید: اجارهخانه نمیدهم و بسیاری از خوراکیها هم توسط صاحب باغ برایمان فراهم میشود؛ میگوید بیشتر درآمدش را پسانداز میکند.
او میگوید دولت ایران بسیاری از امکانات را برای آنان فراهم کرده است اما آنان بر اساس قانون نمیتوانند در ایران ملک بخرند و برای اینکه ارزش پولشان کم نشود؛ آن را به ملک در کشور خود تبدیل میکنند.
صالحه، خانم ۳۳ ساله و افغانستانی که با یک فرزندش در تهران سکونت دارد و به کار خیاطی مشغول است، میگوید همسرش بعد از تولد فرزندش او را رها کرده و به افغانستان رفته است و از سرنوشتش خبری نیست؛ او با کمک زنان ایرانی امور زندگی خود را گذرانده تا به یک حاشیه امن از نظر شغلی برسد و اکنون نیازش به همسایهها و دوستانش رفع شده است.
وی ایرانیها را مهربان و میهماننواز میداند و میگوید: وضعیت مهاجران افغانستانی در برخی از کشورهای دیگر بهتر از ایران است و از جایگاه قانونی برخوردار هستند.
او درخواست دارد تا بتواند در ایران از نظر حقوقی دارای جایگاهی شود و میگوید به زودی با مردی ایرانی ازدواج میکند و بسیاری از مشکلات حقوقیاش رفع میشود.
او دخترش را در مدرسهای در منطقه ۱۲ تهران ثبتنام کرده و از وضعیت درسی فرزنش راضی است و میگوید دخترم آینده روشنی خواهد داشت.
«لطیف» مرد ۶۱ سالهای است که ۶ نوه دارد؛ درباره وضعیت خود در ایران میگوید: چهار فرزند از پنج فرزندم ازدواج کردهاند و بچهدار شدهاند و من اکنون پدر بزرگ هستم؛ یکی از دامادهای خانوادهاش ایرانی و اهل بروجرد و سایر وصلتهایشان با هموطنان خودش منعقد شده است.
او سنگکار ساختمان است و از شغلاش به عنوان یک هنر یاد میکند و میگوید نمای ساختمانهای زیادی را سنگکاری کرده و از این راه به وضعیت مالی مطلوبی دست یافته است.
وی میگوید به برکت مهماننوازی ایرانیها توانسته است در شغل خود به درآمد مناسبی دست یابد و زندگی خوبی برای خانوادهاش فراهم کند.
«نجیبالله» افغانستانی دیگری که اخیرا دوست خود را از دست داده و پیکرش را در بهشت زهرا تهران دفن کرده است، میگوید: وقتی به بهشت زهرا(س) میروم برای همه شهدای ایرانی و افغانی فاتحه میخوانم؛ او میگوید چند تن از دوستانش در سوریه به شهادت رسیدهاند و در بهشت زهرا(س) دفن شدهاند.
فرهنگ افغانستانیها و ایرانیها به هم گره خورده است و این دو ملت در طول سالیان سال در صلح و آرامش در کنار هم زندگی و کار کردهاند؛ «محمدشریعتمداری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز چندی پیش گفته بود که ایران و افغانستان دو ملت دوست و همسایه هستند و از لحاظ فرهنگی و تاریخی شباهتهای فراوانی دارند.
وی به این موضوع هم اشاره میکند که شرایط کار مهاجران افغانی در ایران روند مطلوبی دارد تا جایی که این مهاجران به حوزه کارفرمایی نیز وارد شدهاند و بیش از ۳۰ هزار کارفرمای افغانی در ایران فعالیت دارند.
وزیر تعاون بیان کرد: بیش از سه میلیون نفر از اتباع افغانستان در ایران زندگی میکنند و داشتن برگه هویتی کمک میکند آمار دقیقتری از آنان به دست بیاید.
شریعتمداری به یکی از دغدغههای این قشر هم اشاره دارد و بیان می کند که موضوع ازدواج اتباع ایرانی و افغانی و نداشتن شناسنامه فرزندان حاصل از این ازدواج همواره مورد توجه ما بود که تلاش کردیم مادران ایرانی با تقاضای خود بتوانند برای فرزندان خود شناسنامه بگیرند.
وی افزود: پیش از این، فقط پدران ایرانی میتوانستند برای فرزندانشان شناسنامه بگیرند اما توانستیم این شرایط را برای مادران ایرانی دارای همسر غیرایرانی نیز فراهم کنیم تا انتقال هویت از طریق آنان انجام و زندگی غیررسمی کمتر تشکیل شود و مشکلات در زندگی زوجهای ایرانی و افغانی کاهش یابد.
«محسن ابراهیمی» مدیر کل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با بیان اینکه افغانیها در ایران طبق دو ماده قانونی پروانه کار میگیرند، بیان کرد: بر اساس ماده ۱۲۱ قانون کار برای ۱۴۰۰ نفر از اتباع افغانستان پروانه کار صادر شد که ۱۵ نفر از این افراد پزشک و پرستار بودند و بیشتر آنها به عنوان کارفرما کار میکنند.
وی افزود: ماده ۱۲۲ قانون کار نیز شامل افرادی است که همسر ایرانی دارند و کسانی که به عنوان پناهنده در ایران حضور دارند و از مالیات معاف هستند.
ابراهیمی گفت: بیش از ۷۰۰ هزار تبعه افغان به صورت غیرمجاز در ایران مشغول به کار هستند که بهتر است برای آنان مدارک شناسایی صادر شود و طبق تفاهمنامه قبلی پروانه کار داشته باشند.
«پیرمحمد ملازهی»، کارشناس مسائل آسیای مرکزی معتقد است که روابط میان ایران و افغانستان به دلیل منافع مشترک فرهنگی، سیاسی و اقتصادی همواره برای هر دو کشور حائز اهمیت بوده است. به گفته وی در سالهای اخیر نیز این همکاریها افزایشیافته و دو کشور توافق کردهاند که با تهیه و امضای سند جامع همکاری مشترک ساختار مناسبات دوجانبه را مستحکم کنند.
وی ادامه داد: اکنون بیش از ۴۰ سال است که ایران مأمن و پناهگاه خواهران و برادران مهاجر افغان شده و آنان برای گریز از خطرهای ناشی از جنگهای خانمانسوز حملههای تروریستی گروههای معاند اعم از طالبان و داعش به کشور ما مهاجرت کردهاند.
به گزارش ایرنا این همسایگان دوست همواره در کنارمان بودهاند و حتی پا به پای ایرانیها، شهدایی نیز در مسیر دفاع از حرم تقدیم کردهاند؛ آنان اشتراکهای زیادی به لحاظ فرهنگی و اجتماعی با ملت ایران دارند و جلوهای از وحدت هویت فرهنگی در ایران اسلامی به شمار میروند.