تهران- ایرنا- ورزش به عنوان یک کنش اجتماعی و فردی می‌تواند در بروز برخی از کج خلقی‌های روانی ناشی از بازگشت موج دوم کرونا به جامعه، موثر واقع شود.

کرونا ویروسی است که این روزها در قالب یک بیماری فراگیر، به  جزیی از زندگی مردم دنیا تبدیل شده و شیوه زندگی‌ افراد مختلف را به شکل محسوسی تغییر داده است. بیماری که با ۲ روی متفاوت، ابعاد گوناگونی را در بر گرفته است. روی ناخوشی چون، از دست دادن عزیزان، آسیب‌های جدی جسمانی و روان شناختی، تحت تأثیر قرار گرفتن شغل و درآمد است و روی دیگر که به خود آمدن انسان‌ها و پیدا کردن آگاهی از ضعیف بودن بشر در مقابل یک بیماری می‌باشد. روی دوم سکه شیوع و گسترش ویروس کرونا در جامعه مولفه هایی مانند بالا بردن احتیاط در این امر، در کنار هم بودن، بالا بردن تعامل، رسیدگی بیش از پیش به نظم، نظافت و رعایت نکات بهداشتی، شناخت اطرافیان و ... را در بر گرفته می‌گیرد.

اما در میان این آشفتگی ناشی از کرونا، آنچه موجب شده تا بار دیگر شهروندان جامعه دچار یک استرس پنهان شوند، بازگشت موج دوم کرونا است. موضوعی که در موج دوم شیوع این بیماری به چشم می‌خورد، اُفت خلق، کلافگی، بهم ریختگی و در واقع خستگی ذهنی ناشی از ابهامات آینده بیماری  میان جامعه است که موجب گشته موارد بهداشتی و پیشگیری از سوی افراد جامعه، همچون گذشته جدی گرفته نشده و با اهمیت کم و یا بدون اهمیت تلقی شود.

همچنین بروز اختلافات خانوادگی میان زن و شوهر، والدین و فرزندان و ... از تبعات ادامه این بیماری در موج دوم است. اگرچه سطح فعالیت‌های اجتماعی چون ادامه مشاغل انجام گرفته اما فعالیت بدنی و پویش ورزش در خانه میان خانواده‌ها کم رنگ‌تر شده است. در این میان می‌توان گفت که هنوز هم کم خطرترین، کم خرج‌ترین، سالم‌ترین تمهید مبارزه و پیشگیری با این بیماری، انجام فعالیت بدنی و ورزش است که از لحاظ فیزیولوژیک با تولید و تنظیم هورمون‌هایی چون، سروتونین، دوپامین، اندروفین، ملاتونین و ... موجب شادی بخشی، آرامش و سبکی، هوشیاری، ضد درد، تنظیم خواب و ... می‌شود.

 انجام تمرین و فعالیت بدنی همراه با خانواده به مدت ۳۰ الی ۴۵ دقیقه در روز (در منزل و یا محل های مطمئن) ضمن بهبود کیفیت روابط اعضای خانواده، نیز موجب دوری فکر از منابع استرس گوناگون، افزایش امیدبخشی، تخلیه افکار و هیجان منفی، پیشنهادات مؤثر ناشی از بارش فکری خانواده در خصوص حل مشکلات و ... خواهد شد.     

باید گفت که لزوم توجه به سلامت روان جامعه از سوی سازمان های ذی ربط در زمان شیوع این بیماری می‌تواند حمایت و علاقه اجتماعی افراد یک جامعه را بالا برد و آستانه تحمل در زمان شیوع بیماری و تبعات ناشی از آن را میان خانواده‌ها بالا برد تا بتوان بحران را بخوبی پشت سر گذاشت. وظیفه نهاد های دولتی و غیر دولتی مربوطه جهت حمایت مادی و معنوی افراد و اقشار آسیب پذیر اجتماع در این زمان دوچندان بوده و نیاز به تصمیمات جدی در این زمینه می باشد تا از پیامدهای جبران ناپذیر بعدی جلوگیری گردد. در کنار آن سازمان ها و مسوولان وظیفه مهمی جهت آموزش‌های حیطه سلامت جسم و روان را دارند تا با ایجاد سبک جدید زندگی در زمان شیوع بیماری، موجبات حفظ و ارتقای سلامت را فراهم آورند.