تهران- ایرنا- ارتقای سطح دانش، آگاهی و مسوولیت اجتماعی عواملی است که از نگاه «معصومه اشتیاقی» جامعه‌شناس و فعال زیست‌محیطی از طریق آن می‌توان تهدیدهای ناشی از کرونا را به فرصت تبدیل کرد.

کرونا، بزرگترین چالش بشری پس از جنگ جهانی دوم است که دنیا را دچار دگرگونی عظیمی کرده است.  چالش به وجود آمده از کرونا ویروس، ابعاد مختلف بهداشت، اقتصاد، اجتماع، محیط زیست و .. را درگیر و نظم جهانی در این روند را دچار اختلال گسترده کرده است. از منظر جامعه­‌شناختی باید به تغییر اساسی سبک زندگی مردم در سراسر جهان و از جمله کشور خودمان اشاره کنیم که این ویروس توانسته پیامدهای مختلف مثبت و منفی را به همراه داشته باشد آنچنانکه به لحاظ محیط زیستی این پیامدها در دو بعد قابل طرح است.

همان طور که می‌دانیم به واسطه رشد فزاینده شهرنشینی و صنعتی شدن در یک روند سریع، با انتشار گازهای گلخانه ای،آلودگی هوا، آسیب‌پذیری لایه اوزون، کاهش تنوع زیستی و مصرف فزاینده مواجه هستیم که این امر موجب تغییرات گسترده آب و هوایی و تخریب محیط زیست و منابع طبیعی شده است و در این میان با شیوع کرونا ویروس چرخه تند زندگی انسان‌ها دچار رکود و نیمه خاموشی اجباری شده است.

این توقف از بسیاری جهات به احیای زمین و تنفس طبیعت کمک بزرگی کرد. در این دوره شاهد آن هستیم که صنعت توریسم انبوه که پیامدی جز مصرف و تخریب زیست بوم طبیعی و اکوسیستم ندارد در کل جهان و از جمله ایران قریب به تعطیلی شده که اگر چه از بعد اقتصادی ضرر بزرگی را متوجه اقتصاد بسیاری از کشورها و از جمله کشور ما می‌کند، اما باید بپذیریم که این ایست اجباری، بستر ترمیم تدریجی را برای طبیعت و محیط زیست فراهم کرده و از این زوایه کارکرد عمیقا مثبتی داشته است.

دستبرد به طبیعت در این مقطع به نوعی کاهش یافته است. آنچنان که این امر، فرصت خوبی برای بازنگری سیاست­ دولت­ها در  تنظیم­‌گری محیط زیست در تعامل با جامعه به شمار می‌­آید. به عبارتی در این دوره تقاضای بشر از طبیعت تا حدی کاهش پیدا کرده و این امر در حوزه حمل و نقل، صنعت، سوخت و .. قابل مشاهده است.

با توجه به بحران­های گسترده­ای که طبیعت با آن دست به گریبان است، این امر نامیمون که خود تا حد زیادی زائده مداخله بشر در حیات وحش است، توانسته نوعی حریم بین انسان و طبیعت را بازنمایی کند.

اما از ابعادی نیز ما شاهد پیامدهای منفی هستیم که ناشی از ادامه همان رفتارهای ناآگاهانه و غیرمسؤلانه انسان در قبال طبیعت است. آلودگی فاضلاب­ها و شهرها و محیط اطراف مان در اثر ریختن پسماند ناشی از بیماری کرونا در کنار استفاده نادرست از دستکش­‌های پلاستکی که کمکی به سلامتی افراد هم ندارد و تنها بار اضافی برای طبیعت در چند دهه بعد به همراه دارد در کنار انداختن ماسک‌­های یک بار مصرف در سطح شهر که زباله عفونی را پخش می­کند. این ها همه بعد منفی ناشی از شیوع این ویروس است که باید از طریق آگاهی و اطلاع رسانی مدیریت شود.

در حال حاضر باید از این تجربه درس‌آموخته‌­های بسیاری منتقل شود چرا که کرونا نه اولین و نه آخرین پاندمی همگیر ناشی از بر هم خوردن نظم طبیعت و جهان است. بنابراین لازم است سطح دانش، آگاهی و مسوولیت اجتماعی را در افراد نهادینه کنیم تا بتوانیم تغییر مثبتی را برای زندگی بهتر داشته باشیم. ضمن این که در این مقطع زمانی باید عدالت زیست محیطی در کنار عدالت اجتماعی توجه ویژه داشته باشیم.

فقرا در زمان حاضر با چالش­های گسترده‌ای در مراقبت و تامین نیاز روزمره به واسطه بر هم خوردن تعادل اجتماعی و اقتصادی مواجهند که چندان هم در شکل‌گیری این ناکارآمدی‌های ناشی از مصرف سرمایه‌دارانه مداخله نداشته‌اند. مصرف و تامین درآمد از طریق ماسک‌های استفاده شده، نمونه‌ای از مسائلی است که باید بدان توجه اکید شود. از این زاویه و در این بحران باید بیش از پیش مفهوم عدالت از زوایای اجتماعی و زیست محیطی توجه و پرداخته شود.