پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان که پنجشنبهشب دوم مرداد از تهران راهی بیروت بود، در آسمان سوریه با تعرض دو جنگنده آمریکایی روبرو و مجبور به کاهش ارتفاع شد؛ رخدادی که مسافران و خدمه پرواز ایرباس ایرانی را دچار آسیب ساخت و این هواپیما پس از توقفی کوتاه در بیروت مجددا به تهران بازگشت.
مسئولان جمهوری اسلامی پس از این تعرض اعلام کردند اقدامات لازم حقوقی و قضایی را در این زمینه به عمل خواهند آورد. در مقابل، اولین واکنش آمریکاییها این بود که جنگندههای این کشور ماموریت معمول خود را در شناسایی هواپیماهای ایرانی انجام دادهانذ.
«بیل اوربان» سخنگوی سازمان تروریستی فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) ادعا کرد که مزاحمت جنگندههای این کشور برای هواپیمای ماهان عملی حرفهای بوده و بر اساس معیارهای بینالمللی صورت گرفته است.
سخن گفتن این مقام نظامی آمریکایی از عمل بر مبنای معیارهای بینالمللی ناخودآگاه نگاهها را سوی رفتار روسای وی در کاخ سفید دوخته و این واقعیت را به ذهن متبادر میسازد که در شرایط پایمالی طیف وسیعی از هنجارها، معیارها، تعهدات، پیمانها و قوانین بینالمللی از سوی سردمداران آمریکایی، ادعای عمل بر اساس معیارهای بینالمللی تا چه حد دارای اعتبار است.
دولت آمریکا به طور اخص طی سه سال و نیم گذشته یکی از بنیادینترین هنجارهای بینالمللی یعنی عمل به تعهدات و مسئولیت در قبال سازمانها و حقوق بینالملل را عملا زیر پاگذاشته و عملا نشان داده هیچ پایبندی به حقوق و تکالیفش در این زمینه ندارد.
اصرار «دونالد ترامپ» در پیشبرد طرح موسوم به «معامله قرن» برای تثبیت اشغالگری صهیونیستها در معنای نقض دهها هنجار و حکم بینالمللی از منشور ملل متحد تا رای دیوان بینالمللی دادگستری بود ضمن اینکه قطعنامههای متعدد شورای امنیت را که آخرین آن قطعنامه ۲۳۳۴ درباره ممنوعیت شهرکسازی در اراضی اشغالی بود، نادیده میگرفت.
نمونههای این رفتار را در قبال سازمانهای بینالمللی، معاهدات جهانی و توافقات دو و چندجانبه آمریکا با دیگر دولتها فراوان میتوان مثال زد؛ از خروج از یونسکو و سازمان جهانی بهداشت تا معاهده آب و هوایی پاریس و ...
این پیمانگریزی و اقدامات ضدقانونی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بیشترین نمود را پیدا کرده و به شدیدترین درجات خود رسیده است.
خروج از برجام نه فقط نقض یک معاهده بینالمللی و شانهخالی کردن از تعهدات گریزناپذیر یک دولت که آغازی بر یک سلسله اقدامات و رفتارهای غیرقانونی بود. نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نخستین گام دولت ترامپ در این مسیرضدایرانی بود و وضع تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه مهمترین بخش از موازین، معیارها و ارزشهای جامعه جهانی و اهداف حقوق بینالملل را لگدمال کرد.
کاخ سفید در این مسیر ضمن دهان کجی به احکام بینالمللی چون حکم دیوان بین المللی دادگستری در لاهه، اواسط سال ۹۷ از پیمان مودت با ایران نیز خارج شد تا نهایت هنجارستیزی خود را به نمایش درآورد.
بسیاری این رویکرد آمریکا را ناشی از ویژگیهای شخصیتی و نوع سیاستورزی رئیسجمهوری کنونی این کشور میدانند. این در حالی است که نگاه به سابقه عمل واشنگتن در عرصه جهانی، نهادینگی قانونستیزی و تعهدگریزی را در رفتار کاخ سفید به تصویر میکشد.
ایالات متحده آمریکا از زمان تعریف نقش و جایگاه جهانی برای خود یعنی از اوایل قرن بیستم، رفتاری دوگانه را در قبال حقوق و تعهدات بینالمللی دنبال کرده است یعنی از زمانی که با وجود اصرار بر تشکیل جامعه ملل، خود از آن کنار کشید تا دورهای که کوشید نظم بینالمللی جدیدی را پس از جنگ دوم جهانی در راستای منافع خود پیریزی کند. تاکنون نیز معیارهای بینالمللی و حتی حقوق آمره آن جایگاهی فراتر از توجیه تصمیمات و اهداف واشنگتن نیافته و هر کجا که لازم بوده رهبران کاخ سفید آن را نادیده انگاشتهاند.
به این ترتیب سخن گفتن یک مقام آمریکایی از عمل بر اساس معیارهای بینالمللی در یک تعرض آشکار، در حکم تازهترین طنز تلخ پیش روی جامعه جهانی خودنمایی میکند.