البته در فرآیندهای اجتماعی مدتها طول میکشد تا اتفاقاتی که در گذشته بر اثر علل و عواملی که به وجود آمده رفع و رجوع و جبران شود. با توجه به این که تأثیرات اجتماعی در درازمدت نتیجه میدهند و اثرات کوتاه مدت و نتایج آنی ندارند، قطعاً باید اعتماد مردم بیش از پیش جلب شود و شهروندان بتوانند بیشتر به رسانههای رسمی و سازمانهای مسئول اعتماد کنند.
دراین حوزه باید نگاههای طولانی مدت داشته باشیم. درهرکشوری قطعاً روزهای سخت و مشکلات عدیده به وجود میآید، به اعتقاد من جامعه ما جامعهای نصیحتی شده است؛ یکی از ویژگیهای جامعه ایرانی این است که در آن نصیحت زیاد میشود و شاهد هستیم مرتب به مردم اندرز داده میشود.
از نظر روانشناسی اجتماعی و دانش رسانه و ارتباطات کاملاً روشن شده که پیامهای مستقیم و به قولی بایدها و نبایدها و آموزشهای مستقیم نمیتواند سبب تغییر رفتار اجتماعی شهروندان شود، مثلاً در مقیاس خانواده، پدر و مادر نمیتوانند با الگوهای نصیحتی مستقیم سبب تغییر رفتار فرزندان شوند. اندرزنامهای شدن جامعه ما به نخبگان و روشنفکران هم سرایت کرده و به نوعی میتوان گفت، خصیصه نصیحتی شدن در جامعه شیوع پیدا کرده است. این مبحث تا اندازهای مهم است که حتی در تبلیغات هم نمی توان مطالب را با روشهای نصیحتی به جامعه انتقال داد.
درعوض برای اینکه سبب افزایش تغییر رفتار اجتماعی شهروندان شویم باید از آموزشهای غیرمستقیم استفاده کنیم، مثلاً اینکه تجربه کشورهای موفق را در رسانهها توضیح دهیم. متأسفانه در کشور ما این اتفاق تا حالا نیفتاده است و فقط گفته شده که آمارهای ما فلان رقم است اما در کشورهای دیگر آمارها بیشتر از کشور ماست.
این شیوه را باید تغییر داد و به جای آن انواع تجربههای مستند دیگر کشورهایی را که در خصوص مقابله با ویروس کووید ۱۹ موفق عمل کردهاند به مردم یادآور شد.
همچنین برای افزایش تغییر رفتار اجتماعی شهروندان در دوران کرونا، میتوان از نهادهای صنفی و مدنی در جهت کمک به افزایش آگاهیهای مردم استفاده کرد. اگر روزنامههای محلی، نهادهای محلی و سازمانهای مردمنهاد قوی داشته باشیم که بتوانند از نزدیک با گفتوگوهای مختلف اجتماعی فرآیند متقاعدسازی را انجام دهند، قطعاً نتایج بهتری خواهیم گرفت.
این نهادها، حتی در زمینههای خود مراقبتی و دیگر مراقبتی شهروندان هم میتوانند کمک کننده باشند. البته در این حوزه رادیو تلویزیون هم باید در اختیار نهادهای مردمی و آکادمیک باشد. چنانچه مردم ببینند نهادهای اجتماعی در رسانهها حضور دارند و مسائل را توضیح میدهند، بیشتر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
علاوه بر مسائل یادشده، زیرساختهای اینترنتی از نظر سرعت دسترسی و پهنای باند هم باید شاخصهای بهتری داشته باشند. اگر شاخصهای مربوط به اینترنت، ارزان، آسان و قابل دسترس باشد، بهرهوری در حوزه مقابله با کرونا نیز بالاتر خواهد رفت.
آنچنان که میبینیم، نرخ رشد استفاده از اینترنت و فناوری اطلاعات در ایران بالاست پس یکی از راههایی که میتواند برخی از مشکلات در حوزه کرونا مانند تهیه یا حتی خرید ماسک را رفع و رجوع کند، همین اینترنت است. متأسفانه در حال حاضر در ارتباط با کرونا، مردم به نوعی دچار خستگی ذهنی و عاطفی شدهاند، زیرا در اوایل بیماری کووید ۱۹ این موضوع دست کم گرفته شد، اما حالا این بیماری بحرانی شده است.
برخی از مردم به سطحی رسیدهاند که فکر میکنند آب از سرمان گذشته، البته که این وضعیت بلاتکلیفی فقط شامل کشور ما نمیشود و در کل دنیا وجود دارد، اما در نهایت وقتی مردم خسته میشوند، نمیدانند چه کاری را باید انجام دهند و دچار سردرگمی می شود.
لازم است که توانایی سازماندهی امور شهروندان از طریق خودشان و توسط سازمانهای مردم نهاد، مراکز محلی، نهادهای مختلف اجتماعی و مدنی به آنها داده شود. اگر به جامعه کمک کنیم که خودش، خود را سازماندهی کند، در مهار بیماری، موفقتر خواهیم بود.