در این میان مسوولیتپذیری همگانی گامی بلند برای مهار برخی از ناهنجاریها در سنین نوجوانی و کودکی است و راهحل رفع آسیبهای اجتماعی، تلاش برای رفع آنها با برنامهریزی، همکاری و همیاری همه نهادهای مربوطه از جمله نهاد خانواده، آموزش و پرورش،رسانه و دستگاههای متولی انجام میشود.
نقش محوری نهادهای خانواده و دولت در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
یک جامعهشناس و استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز در رابطه با تعریف آسیبهای اجتماعی میگوید:آسیب اجتماعی به مجموعهای از رفتارهای نابسامان و نابهنجار گفته میشود که پیامدهای این آسیب نه تنها برای فرد بلکه برای جامعه است، این رفتارها در نتیجه ناهنجاریها و مشکلات جامعه به وجود میآیند.
حسین ملتفت در گفت و گو با ایرنا، در رابطه با تفاوت مشکلات با آسیبهای اجتماعی گفت: مشکلات میتوانند ریشه فردی داشته باشد، اما آسیب اجتماعی به خصوص در حوزه جامعهشناسی به مسائل و رفتارهایی گفته میشود، که منشاء اجتماعی دارند، نهادهای اجتماعی و جامعه در به وجود آمدن آنها دخیل هستند و پیامدهای این آسیبها هم به فرد و هم جامعه مرتبط میشود.
این استادیار دانشگاه چمران در ادامه گفت: منشاء آسیب اجتماعی را میتوان در جامعه پیدا کرد، یعنی با توجه به شرایطی که در جامعه وجود دارد، افراد و گروههای اجتماعی، رفتارهای ناهنجار و نامتعارفی از خود نشان میدهند که تحت عنوان رفتارهای آسیبزا و یا آسیبهای اجتماعی قلمداد میشوند.
این استاد دانشگاه در ارتباط با زمینههای آسیبپذیری جوانان اذعان داشت: جوانان با توجه به شرایط سنی خود در زمینههای مختلفی آسیب پذیرند و از جمله اعتیاد، بیکاری، خودکشی، مسائل خانوادگی، انحرافات مختلف آسیبها هستند که گروههای جوان و نوجوان را تهدید میکنند، اگر نهادهای مختلف از جمله خانوادهها در پرورش نوجوان و جوان موفق عمل نکند، زمینههای آسیبپذیری جوانان در جامعه امروزی زیاد است و نمیتوان این آسیبها را به یک جمله خلاصه کرد.
ملتفت، در ادامه به نقش نهادهای مانند خانواده و دولت در پیشگیری و شکلدهی به آسیبهای اجتماعی اشاره کرد و ادامه داد: از آنجا که منشاء آسیبهای اجتماعی در دل جامعه است و جامعه هم متشکل از نهادهای اصلی، سازمانها ،ارگانها و بخشهای مختلف است.
ملتفت ادامه داد: اما نهادهایی اصلی در یک جامعه هستند که نیازهای افراد جامعه را برطرف میکنند ۲ نهاد کلیدی جامعه یعنی نهاد خانواده و نهاد دولت، میتوانند هم در شکلگیری و هم پیشگیری آسیبهای اجتماعی اثر گذار باشند.
به گفته ملتفت،با توجه به نقش اساسی خانوده در رشد، پرورش و جامعهپذیری فرد، میتوان گفت نقش خانواده در پیشگیری و شکلگیری آسیبهای اجتماعی مشهودتر و پررنگتر است.
وی یادآور شد: در مرحله بعد، دولت نقش اساسی بر مسائلی که در جامعه بوجود میآید، دارد و با حمایتها و کاستیهایی که میتواند از افراد جامعه داشته باشد، منشا آسیبهای اجتماعی شود.
این جامعه شناس معتقد است: تفاوتی که بین فرهنگ غیررسمی که در خانودهها به جوان و نوجوان آموزش داده میشود با فرهنگ رسمی که در جامعه وجود دارد، خود میتواند منشا بخشی از آسیبهای اجتماعی جامعه باشد.
وی عنوان کرد: افراد در خانواده جامعهپذیر میشوند و یکسری مسائل اجتماعی و هنجارها را در نهاد خانواده یاد میگیرند، اما در بیرون از خانواده مسائلی که به نوجوان و جوان آموزش داده میشود، بخشی از آن متفاوت از هنجارها و مسائل درون خانواده است.
ملتفت در توضیح این مطلب ادامه داد:بنابراین در این میان شکاف اساسی بین ۲ فرهنگ، یعنی فرهنگی که به صورت رسمی در جامعه مثل صدا و سیما، آموزش و پرورش و به طور کلی دولت منتشر میشود و فرهنگ غیر رسمی که در خانوادههاست، وجود دارد، که این خود تبعیت از هنجارها را با چالش مواجه میکند.
این استاد دانشگاه، در رابطه با تاثیر فضای مجازی بر آسیبهای اجتماعی گفت: با توجه با شرایطی که در جامعه است و نیازهایی که در جامعه وجود دارد، باید با برنامهریزی از طرف دولت و بعد خانودهها، از این فضا به نحو درست و صحیح استفاده شود.
ملتفت ادامه داد: متاسفانه امروزه شاهد افراط و تفریط شدیدی در این مسائل هستیم، برخی از خانودهها فضای مجازی را برای فرزندان کامل آزاد میگذارند و در برخی خانودهها این فضا به طور کامل نهی میشود، که این ۲ رفتار پیامدهای اجتماعی خوبی را به همراه ندارند و خود منشا آسیبهای اجتماعی برای جوان و نوجوان خواهد شد.
این جامعهشناس معتقد است: تبعات آسیبهای اجتماعی که جوان و نوجوان را تهدید میکند، باید در جامعه برای خانودهها و جوانان تشریح شود و مشخص شود که این تبعات فرد، خانواده و همین طور جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند.
ملتفت در ادامه خاطر نشان کرد: بعد از تشریح تبعات این آسیبها، میتوان برای پیشگیری از این آسیبها به سراغ پویشهای اجتماعی رفت و گروههایی که برای جوان و نوجوان جامعه به عنوان الگو و مرجع به حساب میآیند، مانند ورزشکاران و بازیگران را درگیر این پویش اجتماعی کرد،بنابراین اگر این گروههای مرجع پیشرو باشند و جوانان را دعوت به مقابله با آسیبها کنند، شاید بتوان تا حدودی جلوی پیشروی آسیبهای اجتماعی در بین جوانان و نوجوان را گرفت.
خانوادهها آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی را از مدارس فرزندان خود مطالبه کنند
معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش چهارمحال و بختیاری نیز در همین ارتباط به خبرنگار ایرنا گفت: آسیب اجتماعی را میتوان همردیف و مترادف با انحراف اجتماعی قلمداد کرد، رفتارهایی که در جامعه، امر ناپسندی جلوه کنند و با هنجارها و رفتارهای جامعه همخوانی ندارند مانند اعتیاد، ترک تحصیل، فرار از خانه و مدرسه که امروز در بین برخی از نوجوانان و جود دارد.
سید فیروز عسکری در ادامه گفت:جوانان و نوجوانان در معرض آسیب اجتماعی به ۲ دسته تقسیم میشوند، جوانان گروههای که از دانشگاه و مدرسه فارغ التحصیل شدهاند و آماده ورود به کار و زندگی هستند، اما به علت مساعد نبودن شرایط کار و زندگی دچار افسردگی و خانهنشینی و در پی آن همنشینیهایی که منجر به آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، میشوند.
وی ادامه داد: نوجوانان چون هنوز در مدارس و دانشگاهها مشغول هستند، دچار آسیبهایی مانند افسردگی. سرخوردگی. در مواقعی اعتیاد به سیگار و مواد مخدر، در پی فقدان تمایل و دلبستگی به آینده میشوند.
عسکری در ارتباط با نقش مدارس در پیشگیری از این آسیبها گفت:آموزش و پرورش در همه امور حتی بیماریهای جسمی میتواند در حوزه پیشگیری به شدت فعال باشد، به همین علت در سیستم آموزش و پرورش اداره پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را داریم.
عسکری ادامه داد: با نخستین اتفاق و چالشی که در جامعه میافتد باید به فکر فرهنگسازی باشیم، که این فرهنگسازی هم مختص خانواده است و هم دانشآموز، که در این میان آموزش خانواده نیازمند توجه ویژهتری است.
به گفته این مسوول، متاسفانه برخی از بافتههای نهادهای دولتی به خصوص آموزش و پرورش توسط خانودههایی که آگاهی ندارند و یا به علت علاقه بیش از حد به فرزند خود، آسیبهایی را که فرزندشان را تهدید میکنند را نمیخواهند بپذیرند، رشته میشود، پس آموزش و پرورش باید در حوزه پیشگیری فعالیت کند و برای فعالیت در حوزه پیشگیری نیاز به حمایت مالی و معنوی از سوی دولت دارد.
عسکری عنوان کرد: دولت، آموزش و پرورش را باید به عنوان یک میدان برای انجام کارهای فرهنگی، زیربنایی و درونی کردن فرهنگ بداند، اگر دولت با این دیدگاه به سراغ آموزش و پرورش بروند،این نهاد میتواند در رابطه با راهکارهای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی فعالیت کند.
عسکری در رابطه با گروههای سنی دانشآموزان و چالشها و مشکلات پیش روی این گروهها گفت: متوسطه اول که شامل نوجوانهای ۱۲ تا ۱۶ سال هستند، دوره هویتیابی و مهارتیابی خود را طی میکنند، در اینجا میطلبد که آموزش و پرورش و همه نهادهای مربوطه به ارتقا آموزش مهارتهای اجتماعی و مهارتهای زندگی در بین این گروه سنی توجه ویژه داشته باشد.
معاون آموزش متوسطه چهارمحال و بختیاری در ادامه خاطر نشان کرد: اگر در مسیر دوستیابی و بالابردن عزت نفس دانشآموز را حمایت کنیم و همینطور احتراممندی را در بین نوجوانان اشاعه بدهیم و آنها را افراد با شخصیت و مورد احترام پرورش دهیم و به آنها یاد دهیم که توجه ویژه به ارزشهای دینی جامعه داشته باشند و نه گفتن را بیاموزند، این گروه سنی را خود به خود در مقابل آسیبهای که در آینده سد راهشان قرار میگیرد، را واکسینه کردیم.
وی ادامه داد: پس اگر این عوامل را در متوسطه اول پرورش دهیم، در متوسطه دوم این عوامل نهادینه خواهند شد و در نتیجه در دانشگاهها مشکلات این گروه سنی بسیار کمتر خواهد بود.
عسکری بیتوجهی خانوادهها را در رابطه با آموزش مهارتهای زندگی به دانش آموزان را خطری جدی تلقی کرد و گفت: متاسفانه خانودهها در برخی موارد به دلیل مدرکگرایی و کنکورزدگی، فرصت آموزش مهارتآموزی و هویتیابی دانش آموز را از نهاد آموزش و پرورش میگیرند.
وی ادامه داد: این خانودهها تنها به دنبال مهارت تستزنی فرزندان و استفاده از امکانات علمی مدارس خاص برای موفقیت فرزند خود در کنکور هستند، هیچگاه به دنبال مهارتآموزی فرزندان نیستند،به همین علت بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی ما مهارت زندگی و مهارت اجتماعی بودن را یاد نگرفتند و در نتیجه مهارت دوستیابی و نه گفتن را هم نمیدانند و دچار آسیبهای اجتماعی میشوند.
عسکری، در رابطه با حضور مددکار اجتماعی در مدارس استان نیز گفت: در آموزش و پرورش اگر یک فرد را به عنوان مددکار اجتماعی و یا مشاور استخدام کرد و این مبحث را به عنوان یک درس به دانشآموزان ارائه داد،بازخورد مناسبی نخواهد داشت.
این مسوول حوزه آموزش و پرورش استان ادامه داد: به نظر میرسد باید همه معلمان را در این خصوص توانمند کرد و در کنار همه دروس ارائه شده، مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی نیز تعلیم داده شود، باید همه معلمان در کنار تدریس دروس خاص به عنوان یک مددکار اجتماعی و مشاور زندگی فعالیت کنند و دانشآموز را به خوبی پرورش دهند.
به گفته عسکری، اگر در دانشگاه فرهنگیان قدم مثبتی در این راه برداشته شود و معلمان را به علم روز، دروس تربیتی، روانشناسی تربیتی و روانشناسی دینی جامعه مسلط کنند، یک معلم ریاضی میتواند یک معلم پرورشی، یک مددکار اجتماعی و یک مشاور خوب باشد، اگر آموزش و پرورش در این مسیر قدم بردارد به قطع در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی موفق خواهد بود.
عسکری معتقد است، که کنکور مخرب تمام مباحثی است که نوجوانان و جوانان باید برای آینده زندگی خود در اموزش و پرورش یاد بگیرند.
وی ادامه داد: کنکور به عنوان یک سد بازدارنده در برابر اهداف اساسی تعلیم و تربیت است که متاسفانه روز به روز با تبلیغات پررنگی که از سوی رسانههای جمعی با اسامی مختلف معرفی میشوند، بسیار مشکل آفرین شدند.
این مسوول آموزش و پرورش در ادامه عنوان کرد:خانوادهها از مدارس نمیخواهند که کارهای فرهنگی و پرورشی را در آموزشهای خود قرار دهند، تنها چیزی که بیشتر خانودهها در انتخاب مدارس و معلم فرزند خود مدنظر قرار میدهند، میزان تست زنی برای کنکور است.
عسکری ادامه داد:باید به دانشآموز یاد داد در پایان دیپلم همه راهها به کنکور ختم نمیشود، اما متاسفانه در کشور ما تنها راهی که احتمال دارد دانشآموز را به موفقیت برساند، مسیر کنکور است، که به طور کامل مسیر اشتباهی را به دانشآموزان یاد میدهیم.
به گفته عسکری، مسوولان باید با چارهاندیشی مناسب راههای مختلفی به جز کنکور را جلوی پای دانشآموزان قرار دهند.
این مسوول معتقد است:راه برونرفت از مسیر بیکاری و بسیاری از معضلات اجتماعی این است که جوانان را به سمت مهارت آموزی سوق دهیم، هنرستانها باید از بهترین مدارس باشند جوانان باید مهارتآموزی را در دوره دبیرستان یاد بگیرند و در دانشگاه این دوره را تکمیل کنند، تا بتوانند در آینده کارآفرین شوند و وارد اجتماع و محیط کار موفق شوند.
عسکری ادامه داد: متاسفانه جوان امروز ما تنها به یادگیری یک سری مطالب برای تستزنی عادت میکنند، که در مرحله بعد یعنی دانشگاه همه مطالب قبل را باید فراموش کند و در برخی موارد وارد رشتهای در دانشگاه شده که هیچ ارتباطی با مطالب خوانده شده قبل ندارد.
به گفته این مسوول، بلد کردن و درآمدزا بودن برخی رشتهها مانند پزشکی به آمال و ارزوی برای جوانان تبدیل شده،که نبود موفقیت در این رشته ضربههای جبران ناپذیری به جوانان میزند و خود منشاء آسیبهای مانند افسردگی سر خوردگی جامعهگریزی و در پی آن اعتیاد خواهد بود.
آموزش و پرورش پویشهای اجتماعی را در مقابله با آسیبهای اجتماعی برنامه ریزی کند
یک معلم پرورشی مدارس شهرکرد نیز در رابطه با آسیبهای اجتماعی که دانش آموزان را تهدید میکند، به خبرنگار ایرنا گفت: گرایش به مصرف مواد مخدر جدیترین و شایعترین آسیبی است که می تواند جوانان را تهدید کند و استفاده از قرصهایی که حتی سلامت بزرگسالان را به خطر میاندازد، دانش آموزان را می تواند در معرض تهدید قرار دهد.
زینب احمدی، با اشاره به اینکه اضطراب شایعترین عامل روانی آسیبزا در بین دانشآموزان است، گفت:طلاق، ارتباط با غیرهمسان و غیر همسالان، احساس ناامنی، اعتماد نداشتن به فرزندان، تلاش برای کنترل بیشتر و در نتیجه بالا رفتن هزینه زندگی خانوادهها از عوامل آسیبزایی است که امروز با آن درگیر هستیم و کمتر خانوادهای است که این مسائل و مشکلات را نداشته باشد.
احمدی در ادامه گفت: برخی از خانوادهها از اینکه نوجوانان ساعاتی را بیرون از خانواده و در بین دوستانشان در جامعه بگذرانند، احساس نگرانی میکنند و میترسند که مبادا در این بین آسیبی به آنها وارد شود.
این معلم پرورشی در ادامه عنوان کرد: مهمترین و اساسیترین پناهگاه برای مقابله با آسیبهای اجتماعی مدرسه و خانواده است که متاسفانه به واسطه همین آسیبها این ۲ نهاد هم مورد تهدید واقع شدهاند.
وی افزود: زیست جزیرهای بچهها به نحوی که هر کدام در یک اتاق با یک تلفن همراه اوقات خود را سپری میکنند و آینده خودشان را میسازند، حریم امن خانوادههای را هم ممکن است به چالش بکشید، والدین نمیدانند بچهها در این تلفنهای همراه چه مینویسند و چه میبینند و چه میکنند و همین اتفاقات باعث شده که حریم امن خانواده مورد تهدید قرار بگیرد.
احمدی تاکید کرد: باید یک پویش و چالش فراگیر و عمومی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی در بین تمامی آحاد جامعه به وجود بیاید، تا بتوانیم بستر بهتری برای سلامتی و ایمنی فرزندانمان و همچنین نسلهای بعدی فراهم کنیم.
به گفته این معلم پرورشی، همه معلمان و مدیران مدارس استان باید تلاش کنند و این پویش فراگیر را برای مقابله با آسیبهای اجتماعی در آموزش و پرورش جاری کنند و با رصد وضعیت آسیبهای اجتماعی، برای مقابله با آن برنامهریزی داشته باشند.
اورژانس اجتماعی راهی برای کاهش بحرانهای خانوادگی
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی چهارمحال و بختیاری نیز در همین باره به خبرنگار ایرنا گفت: سازمان بهزیستی به منظور فراهم کردن زمینه پیشگیری از بروز آسیب اجتماعی در افراد و یا بازگشت افراد آسیب دیده اجتماعی به کانون خانواده و جامعه و حفظ و ثبات و انسجام خانواده اقدام به راهاندازی مراکز و یا اجرای فعالیتهایی تحت عنوان اورژانس اجتماعی کرده است تا به واسطه آن بتوان گامهای مؤثری در کاهش بحرانهای خانوادگی و اجتماعی افراد برداشت.
جواد نجفی ادامه داد: گروههای هدف این برنامه نیز زوجین متقاضی طلاق و افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد، زنان و دختران آسیبدیده اجتماعی، کودکان کار و خیابان، همسران و کودکان آزاردیده، دختران و پسران فراری از منزل و سایر افرادی هستند، که به هر دلیل در شرایط بحرانی قرار گرفتهاند.
به گفته نجفی، خدمات تخصصی این برنامه نیز خدمات مددکاری، روانشناسی، تربیتی، حقوقی، فرهنگی و آموزشی است.
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان در ادامه به اصول شکلگیری اورژانس اجتماعی اشاره کرد و گفت: اصول اورژانس اجتماعی شامل مواردی از جمله، کمک به حذف آسیبهای اجتماعی، ارائه خدمات با سه ویژگی به موقع بودن، در دسترس بودن و تخصصی بودن، همکاری درون و برون سازمانی، انجام کار تیمی، رویکرد علمی در مداخلات، مسئلهیابی به موقع، توانمندسازی اجتماعی محور، فراهم کردن زمینه مشارکت برای مردم و سازمانهای مردم نهاد است.
به گفته نجفی، کنترل و کاهش بحرانهای فردی، خانوادگی و اجتماعی، جایگزینی مداخلات روانی و اجتماعی به جای مداخلات انتظامی و قضایی، پیشگیری از وقوع جرم، ارتقای توانمندی افراد در معرض آسیب نیز اهداف این طرح عنوان شده است.
نجفی، در خصوص فعالیتهای اورژانس اجتماعی اظهار داشت: فعالیتهای ما در چهار شکل مرکز مداخله در بحران فردی، اجتماعی خانوادگی با مراکز مستقر ثابت، خط تلفن ۱۲۳ ،خودروهای سیار و پایگاه خدمات اجتماعی انجام میشود. به گفته وی، مراکز ثابت در مناطق آسیبزا است که حداقل یک روانشناس و یک مددکار در آن مستقر بوده و با فعالیت مددکاری اجتماع محور برای کمک به حل مشکلات مردم اقدام میکند.
نجفی در ادامه گفت: یکی از موارد فعالیت سازمان بهزیستی استان در خصوص بازپروری دختران و زنان آسیب دیده اجتماعی است، که دختران و زنانی که نیاز به حمایت و بازپروری دارند ابتدا از طریق تیم تخصصی مرکز مداخله در بحران (فردی ، خانوادگی و اجتماعی ) ارزیابی شده و در صورت داشتن شرایط لازم به مرکز حمایت و بازپروری اعزام میشوند.
این مسوول بهزیستی استان عنوان کرد: این مراکز طبق وظایف قانونی دختران و زنان را نگهداری و یا به صورت غیر شبانهروزی تحت پوشش داشته و از طریق ارائه خدمات تخصصی نظیر مددکاری اجتماعی، روان شناسی،بهداشتی ( پزشکی و روانپزشکی) ، آموزشهای فنی و حرفهای و فرهنگی زمینههای بازگشت به زندگی سالم را از طریق پیوند مجدد با خانواده، آموزش و ایجاد استقلال و کسب درآمد مشروع، ازدواج و تشکیل خانواده فراهم آورده و در تامین حداقل نیازهای اقتصادی و حل مسائل و مشکلات یاری میکند.
وی، به تشریح فعالیت مرکز مداخله با بحران پرداخت و گفت:در مرکز مداخله در بحران(فردی ، خانوادگی ، اجتماعی) افراد میتوانند به صورت خود معرف و یا با معرفی توسط خدمات اجتماعی سیار و خط اورژانس اجتماعی و یا با معرفی از طریق از مراجع قضایی ، انتظامی، سازمانها و نهادهای ذیربط به مرکز مراجعه کرده و از خدمات این مرکز به صورت رایگان و شبانهروزی و به صورت سرپایی و نگهداری موقت، بهره مند شوند .
نجفی در توضیح بیشتر عنوان کرد: در این مرکز پس از پذیرش ارزیابیهای تخصصی اجتماعی ، روانشناختی ، بهداشتی و درمانی ، حقوقی تیم تخصصی مرکز ( متشکل از مسوول مرکز ، مددکار اجتماعی ، روانشناس ، روانپزشک ، مشاور حقوقی ) با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته و متناسب با نوع مشکل مراجع ، تصمیم گیری و سپس نسبت به ارایه خدمات تخصصی به افراد اقدام میشود.
به گفته نجفی، خدمات تخصصی مرکز شامل خدمات مددکاری اجتماعی، خدمات روانشناسی، خدمات روانپزشکی، خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات حقوقی و خدمات آموزشی و تربیتی می باشد.
نجفی، هدف از خدمات اجتماعی سیار را ارائه خدمات اجتماعی اولیه و سرپایی به افراد شامل خدمات مددکاری ، روان شناس، آموزشی، فرهنگی و نیازهای اولیه زیستی مانند تغذیه ، پوشاک عنوان کرد.
نجفی در پایان خاطر نشان کرد: هم استانیها نیاز است که شماره ۱۲۳ را به خاطر بسپارند و در صورت مشاهده کودک آزاری، همسر آزاری و سالمندآزاری به وظیفه انسانی خود عمل کنند و با شماره گیری خط ۱۲۳ از بروز چنین رفتارهایی در سطح جامعه جلوگیری کنند.