شاید هیچ موضوعی تا به اندازۀ کرونا نمیتوانست این چنین گسترۀ بزرگ جهان را به هم نزدیک سازد و همه انسانها را از هر رنگ و نژاد و زبان در یک نقطه به اشتراک برساند و آن ترس از دست دادن سلامتی، درگیر بیماری شدن و مرگ باشد.
یکی از گروههایی که شاید در این ایام اثربخش بودند و همواره مردم را به صبوری، رعایت و آرامش فراخواندند، هنرمندانی بودند که کوشیدند تا با حال خوب خود بجای تمرکز بر بیماری و فقدان بر فرصتهای ایجاد شده توجه کرده و کارهای نیمه تمام خویش را به پایان برسانند. البته که همچنان مبارزه با این ویروس ادامه دارد، همچنان نیاز داریم که صبور باشیم و همچنان نیاز داریم که توصیههایی چون زدن ماسک و رعایت بهداشت فردی را برای حفظ سلامتی خود و دیگران به کار ببندیم. قرار نیست به این موضوع عادت کنیم اما همین که بدانیم چطور باید با آن زندگی کنیم و زنده بمانیم کافی است.
فرهنگ ایرانی، موضوعی موثر در توجه نکردن به هشدارها
سیروس الوند نویسنده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در اشاره به مشغلههای شخصی خود در ایام شیوع کرونا، بیان کرد: در این مدت مشغول آماده کردن فیلم آنجا همان ساعتبودم و در حال حاضر فیلم تمام شده است و این مدت اخیر یک ترانه برای آن آماده کردهایم.
نویسندۀ فیلمهای سینمایی حیدر (۱۳۵۰)، مکافات (۱۳۵۲)، سلام بر عشق (۱۳۵۳)، تعصب (۱۳۵۴)، تکیه بر باد (۱۳۵۸)، فرار (۱۳۶۳) خاطرنشان کرد: پیشتر یک سناریو کار کردم و به تازگی برگزاری کلاسهایم را سر گرفته ام اما عمده زمان را در خانه بودم چرا که این بیماری به هر حال جدی است.
وی افزود: ما در فرهنگ خود ظرفیت پذیرش این شرایط و یک شکل جدید از زندگی را نداریم و اساسا قابل مقایسه با اروپا و آمریکا نیستیم. آنها به ویژه آمریکاییها، پنج روز در هفته کار میکنند و نهایتا دو روز آخر هفتهشان (شنبه و یکشنبه) را عمدتا پای تلویزیون می گذرانند.
وی افزود: اما ایرانیان رفت و آمدهای مکرر با همدیگر دارند و شرایط در اینجا فرق میکند. در امریکا وقتی کسی فوت می کند، مراسم به یک کلیسا ختم می شود اما ایرانیان تا ۴۰ روز با صاحب عزا ارتباط دارند؛ یا در مراسم عروسی آمریکاییها یک مراسم کلیسا دارند و پس از آن یک مهمانی شام؛ اما ایرانی ها تا یک ماه مراسم متعددی (همچون پاگشا و ...) دارند و این فرهنگ زندگی و ارتباط جمعی، در همه زمینه ها و جنبه های زندگی ما حضور دارد و این ارتباط جمعی جایگاه برجسته ای در فرهنگ ما دارد.
به دلیل همین خصلت زندگی جمعی ایرانی است که میبینیم امروز بخشی از جامعه کلافه شده و توصیهها را جدی نمی گیرد و بععضا در برابر آن مقاومت می کنند. بر این اساس اگر رسما اعلام شودکه ما به زندگی پیش از کرونا باز نمی گردیم، احتمالا مردم یک افسردگی جمعی پیدا می کنند.
الوند فیلمهای شب آفتابی (نویسنده و کارگردان، ۱۳۵۴)، فریاد زیر آب (نویسنده و کارگردان، ۱۳۵۶)، شب حادثه (نویسنده و کارگردان، ۱۳۶۷)، یکبار برای همیشه (نویسنده و کارگردان، ۱۳۷۱)، دستهای آلوده (نویسنده و کارگردان، ۱۳۷۸)، این سیب هم برای تو (نویسنده و کارگردان، ۱۳۹۳) را در کارنامۀ هنری دارد.
به روزهای کرونا عادت نکردهام
کارگردان فیلمهای سینمایی نفس بریده (۱۳۵۹)، محموله (۱۳۶۶)، ساغر (۱۳۷۶)، مزاحم (۱۳۸۰)، زن دوم (۱۳۸۵)، پرتقال خونی (۱۳۸۹)، آنجا همان ساعت (۱۳۹۷)، در اشاره به سختیهای روزهای گذشته و دلتنگی شخصی خود، گفت: این مدت دلتنگ رفتن به سینما و تئاتر شدم.
وی ادامه داد: هنوز با این شرایط سازگار نشدهام و به روزهای کرونا عادت نکردهام اما در این سالها یاد گرفتم چگونه با چیزهای زیادی که قبولشان ندارم، کنار بیایم. در حقیقت من با این شرایط صرفا کنار آمدهام؛ بدین معنا که این شرایط را نپذیرفتهام و صرفا به آن تن دادهام.
فرصت کردم در این مدت بخوانم و کتابهایی را دوباره خواندم؛ کتاب سینمای نئولاریزم ایتالیا و یکی دو فیلمنامه خواندم. ضمن این که روی فیلنامه خودم، کار کردم و فیلمم رابه اتمام رساندم.
الوند در انتها و در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری خود کدام آثار را بیشتر دوست دارد، یادآور شد: برخی از کارهایم را کمتر دوست دارم و برخی را بیشتر و از آنهایی که بیشتر دوست دارم فیلمهای یکبار برای همیشه (۱۳۷۱)، فریاد زیر آب (۱۳۵۶) و دست های آلوده (۱۳۷۸) هستند.
کارگردانی که زود شناخته شد
سیروس الوند در سال ۱۳۲۹ چشم به جهان گشود و فعالیت خود را به عنوان منتقد در سینمای قبل از انقلاب و در مجلات ستاره سینما و فردوسی آغاز کرد. از مهمترین آثار وی میتوان به فعالیت در فیلم دستهای آلوده، فیلم این سیب هم برای تو و چهره اشاره کرد.
الوند کار حرفهای خود را از سینما آغاز کرد و سال ۱۳۵۰ و در ۲۱ سالگی در فیلم میعادگاه خشم به کارگردانی سعید مطلبی به عنوان نویسنده فعالیت داشته است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدی وی مانند فیلم دستهای آلوده، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای سیروس الوند محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون محمدعلی فردین، داوود رشیدی، ایرج قادری و حامد حامدی را تجربه کرد.
او بعدها با فیلمنامهنویسی فعالیت خود را ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ موفق به ساخت اولین فیلم سینمایی بلند خود شد؛ وی در سال ۱۳۵۶ فیلمی با نام فریاد زیر آب ساخت که در آن سال استقبال زیادی از فیلم شد.
الوند پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۱ با فیلم یکبار برای همیشه موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ مراسم نکوداشتهای بیست و یکمین جشن سینمای ایران (خانه سینما) برای سیروس الوند به همراه ۳ هنرمند دیگر در تالار ایوان شمس تهران برگزار شد.