خواهران برونته، امیلی، شارلوت و آن، نویسندگان صاحب نامی از دوره ادبی موسوم به ویکتوریایی در انگلستان هستند، سه زن که با وجود محدودیتهایی که به آن دچار بودند، توانستند چهره ادبی خود را نشان بدهند و در ادبیات رمانتیک، جایگاه مهمی را کسب کنند. به مناسبت تولد شارلوت برونته، میخواهیم بدانیم برای مطالعه آثار این سه خواهر از کجا باید آغاز کنیم و چگونه آثارشان را بخوانیم.
چرا برونتهها را بخوانیم؟
اهمیت خواهران برونته شاید به یک اندازه نباشد، چنان که از امیلی برونته تنها یک اثر منتشر شده است اما همان یک اثر نه تنها برای دیگر هنرمندان الهام بخش بوده، بلکه در دوران مدرن نیز فیلمهای بسیاری با اقتباس از این داستان ساخته شدهاند. از سوی دیگر آثار شارلوت برونته به متون پایه برای جنبشهای زنان تبدیل شدهاند و بسیاری از ارجاعات تاریخی عصر ویکتوریایی را در خود دارند. آن برونته نیز نویسندهای متفاوت و واقعگرا به شمار میآید که روایتگر رویدادهایی است که حقیقت زندگی او و خانوادهاش هستند.
چه چیزهایی را بدانیم؟
یکی از مهمترین ویژگیهایی که باید در آثار خواهران برونته در نظر داشت، ویژگیهای ادبی آن دوره تاریخی است.
عصر ملکه ویکتوریا، در انگلستان، دوره ادبی مهمی است که از آن به نام ادبیات ویکتوریایی یاد میشود. این دوره از حدود ۱۸۳۰ آغاز می شود و حوالی ۱۹۰۰ میلادی و درگذشت ملکه ویکتوریا، پایان میگیرد. این دوره شاهد رشد رماننویسی است، تا پیش از آن، نوشتن یا خواندن رمان کاری بیهوده به شمار میآمد و به طور کلی، موضوعی کم تاثیر و کم اهمیت دانسته میشد. ادبیات دوره ویکتوریایی به موضوعات روز میپردازد. جامعه، اقتصاد، مذهب، موضوعات و مشکلات انقلاب صنعتی، جنبشهای آغازین فمینیسم، اصلاحطلبی سیاسی و تاثیر نظریه داروین بر فلسفه و دین، از چیزهایی است که در ادبیات دوره ویکتوریا مطرح میشود.
از سوی دیگر نکته مهمی که در نقد ادبیات این دوره مطرح میشود این نکته است که با گسترش قالب ادبی رمان، افراد بسیاری به نوشتن پرداختند و امروز نیز در میان مشهورترین نویسندگان جهان قرار دارند اما رمان نویسان بزرگ قرن نوزدهم، ادیب به معنای واقع کلمه نبودند، از جهاتی کمتر و از لحاظی به مراتب بیشتر و برتر از ادیبان بودند. موقعیت اجتماعیشان نیز بر خلاف نویسندگان پیشین، علیرغم شهرت وسیعی که داشتند، نامشخص بود.
با اینکه ادبیات ویکتوریایی به وضوح پایان استیلای رمانتیکها برا ادبیات بریتانیاست، آثار خواهران برونته در حوزه رمانتیک جای میگیرد اما ویژگیهای آثار این دوره را نیز در خود دارد، آثار این نویسندگان، در عین عاشقانه بودن، اجتماعی است و حتی گاهی کنایههایی بر قواعد مذهبی مسیحی را نیز در خود دارد.
نکته دیگری که به درک کار برونتهها کمک میکند، آگاهی از وضعیت خانوادگی آنهاست، خانواده برونته ۵ دختر و یک پسر داشت که مادر خانواده پس از به دنیا آوردن آخرین فرزندش آن، از دنیا رفت. پدر خانواده کشیشی روستایی بود و خانواده برونته، گوشه کلیسا زندگی میکردند، برونتهها در فقر و سختی زندگی کردند و دو نفر از آنها در اوج جوانی، از برادر بیمار و معتادشان، سل گرفتند و درگذشتند اما نکته مهم این است که این نویسندگان، یک سال در مدرسه شبانه روزی درس خواندند و بعد از مرگ دو خواهر بزرگتر به دلیل سوتغذیه و بیماری به خانه بازگشتند و پدر سختگیر و منضبطشان به آنها خواندن و نوشتن را یاد داد. تخیل و رویا، تنها سرگرمی دخترانی بود که سرمشق جنش ادبی زنانه بسیاری شدند.
از کجا شروع کنیم؟
برای خواندن آثار این سه خواهر بهتر است از مستأجر وایلدفل هال اثر آن برونته آغاز کنید، داستان این رمان درباره دختری نقاش است که دل به آرتور میبازد و به قصر او میرود اما دنیای پر از عیش و نوش آرتور جای او نیست پس هلن راه وایلدفل هال زادگاهش را در پیش می گیرد. آن درباره این کتاب مینویسد: اگر جوان بیتجربهای به راهی نرود که شخصیتهای منفی کتابم رفتهاند، و اگر دوشیزهای احساساتی مرتکب خطایی نشود که قهرمان کتابم شده است، در این صورت کتابم فایدهای داشته است اما اگر خوانندهای بیشتر غم نصیبش شود تا شادی و با ذهنی ناراحت کتابم را ببندد، من فروتنانه از او عذر میخواهم، زیرا به هیچ وجه قصد نداشتهام که خوانندهام را غمگین یا ناراحت کنم.
مستأجر وایلدفل هال، با ترجمه رضا رضایی در ۶۱۶ صفحه، توسط نشر نی منتشر شده است.
برای قدم بعدی کتاب بلندیهای بادگیر تنها اثر امیلی برونته نیز کتاب مهمی به شمار میآید، شاید شما هم فیلمهای بسیاری که از این کتاب اقتباس شده را دیده باشید اما کتاب حرفهای دیگری برای گفتن دارد. این کتاب در فهرست ۱۰۰ رمان برتر جهان، جای گرفته است. داستان این کتاب روایتی از خانواده ارنشاو است، که دختری به نام کاترین و پسری به نام هیندلی دارند. پدر خانواده در زمان کودکی فرزندانش، بچهای را پیدا کرده و او را در خانه بزرگ میکند، این بچه هیتکلیف نام دارد. او و کاترین از کودکی رابطه صمیمانهای برقرار میکنند و میان آنها عشقی شکل میگیرد اما هیندلی از این پسر متنفر است و در نهایت نیز مانع عشق و او و خواهرش میشود. کاترین با مرد ثروتمندی ازدواج میکند اما هیتکلیف برای انتقام برمیگردد...
بلندیهای بادگیر با ترجمه نوشین ابراهیمی، در ۶۲۴ صفحه در مجموعه عاشقانههای کلاسیک نشر افق منتشر شده است.
کتاب دیگری که از خانواده اهمیت دارد، کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته است، روایت آن درباره جین است که در کودکی پدر و مادرش را از دست میدهد. در سالهای کودکی او همراه با اقوامش روزگار میگذراند، اما خاله و پسرخالهاش او را آزار میدهند و بالاخره جین را به یتیمخانهای به نام لوود میسپارند. لوود فضای غمباری است که در آن کوچکترین رسیدگیای به بچهها نمیشود. تعداد زیادی از دختران این یتیمخانه بر اثر تیفوس یا بیماریهای واگیردار دیگر میمیرند. جین در آنجا سالهای سختی را میگذراند. پس از ۸ سال زندگی در این محیط غمبار جین تصمیم میگیرد آنجا را ترک کند. در عمارت اشرافی تورنفیلد هال او را میپذیرند. جین به تورنفیلد هال میرود تا معلم دختر کوچکی به نام ادل باشد. آقای راچستر ارباب این خانه است و جین با ورود به این خانه درگیر احساسات و اتفاقات تازهای میشود.
جین ایر با ترجمه محمدتقی بهرامی حران، در ۶۵۸ صفحه توسط نشر جامی به چاپ رسیده است.
درباره خواهران برونته
شارلوت برونته، در ۲۱ آوریل ۱۸۱۶در تورنتن (برادفرد)، یورکشر، شمال انگستان، به دنیا آمد. او خواهر بزرگتر امیلی برونته و آن برونته بود که آنها نیز امروزه از بزرگترین نویسندگان کلاسیک جهان به حساب میآیند. شارلوت مانند خواهرش امیلی، در کاوِن بریج به مدرسهی مخصوص دختران کشیشها رفت. از ۱۸۳۵ تا ۱۸۳۸ معلم مدرسه بود و بعد هم مدتی در خانهها درس میداد. در سال ۱۸۴۲ برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و در سال ۱۸۴۳ همانجا بار دیگر به تدریس پرداخت. شارلوت در سال ۱۸۴۴ به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسهای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسهی آنها ثبت نام نکرد. اولین رمان شارلوت به نام پروفسور در سال ۱۸۵۷ پس از مرگش منتشر شد. شارلوت از اوت ۱۸۴۶ تا اوت ۱۸۴۷ روی رمان جین ایر کار کرد که در اکتبر ۱۸۴۷ با امضای مستعار کِرِر بِل چاپ شد. رمان شرلی در اکتبر ۱۸۴۹ و رمان ویلت در ژانویهی ۱۸۵۳منتشر شد. شارلوت که به خواستگارهایش جواب منفی میداد، سرانجام در ژوئن ۱۸۵۴ ازدواج کرد، اما یک سال بعد، در ۳۱ مارس ۱۸۵۵ از دنیا رفت.
امیلی برونته، در آوریل ۱۸۱۸ در عصر ویکتوریا در شمال انگلستان به دنیا آمد، امیلی مانند خواهرش شارلوت، در کاوِن بریج به مدرسهی مخصوص دختران کشیشها رفت. در سال ۱۸۳۸ معلم شد اما به سبب دشواری کارش آن را رها کرد. در سال ۱۸۴۲ برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و یک سال بعد به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسهای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسهی آنها ثبت نام نکرد. در سال ۱۸۴۶ کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و ان برونته با اسامی مستعار کِرِر، الیس و اکتن بِل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سروصدایی به پا کرد. رمان بلندیهای بادگیر در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان روبهرو نشد. یک سال بعد، در سال ۱۸۴۸، امیلی برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. بعد از انتشار موفقیتآمیز جین ایر اثر شارلوت برونته در تابستان ۱۸۴۷، بلندیهای بادگیر در زمستان همان سال منتشر شد، که بعداً کارشناسان و نقادان آن را یکی از بهترین رمانها در تاریخ ادبیات انگلیسی به شمار آوردند.
آن برونته، در ۱۷ ژانویه ۱۸۲۰ در یورکشایر انگلستان، به دنیا آمد. او ششمین فرزند خانواده بود. پدرش کشیشی ایرلندی بود. در سال ۱۸۲۰ افراد خانواده به هاوِرت کوچ کردند و پدر خانواده کشیش مقیم آن ناحیه شد و تا زمان مرگ (سال ۱۸۶۱) این مقام را حفظ کرد.
آن برخلاف شارلوت و امیلی به مدرسه نرفت و در خانه درس خواند اما از ۱۸۳۵ تا ۱۸۳۷ در آموزشگاهی نیز تحصیل کرد. از ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۵ معلم سرخانه بود و در نقاط مختلفی تدریس کرد. در سال ۱۸۴۴ همراه دو خواهرش در هاوِرت مدرسهای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسه آن ها ثبت نام نکرد.
در سال ۱۸۴۷، چند هفته بعد از انتشار جِین اِیر اثر شارلوت برونته، و همزمان با انتشار بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته، رمان اگنِس گرِی به قلم آن برونته نیز منتشر شد. رمان دوم آن برونته به نام مستاجر وایلْدفِل هال در سال ۱۸۴۸ چاپ شد. یک سال بعد، در ۲۸ مه ۱۸۴۹، آن برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت.