تهران- ایرنا- محمد سریر آهنگساز، موسیقیدان و از چهره‌های برجسته اجرایی در حوزه موسیقی معاصر ایران به شمار می‌رود که عضویت در هیات علمی دانشگاه، هیات رییسهٔ آکادمی داوری خانهٔ سینما و کمیسیون ملی یونسکو تنها بخشی از مسوولیت‌های او محسوب می‌شوند.

محمد سریر آهنگساز و رییس وقت هیات‌مدیره خانه موسیقی است که شاید برای مخاطبان این گزارش جالب باشد که بدانند فردی با این جایگاه هنری در زمینه‌های اقتصاد و علوم سیاسی تحصیل‌کرده است. محمد سریر در ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران متولد شد. او مدارج علمی‌ را با دریافت دیپلم ریاضی و سپس لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران و فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشکده علوم سیاسی طی کرد و در نهایت موفق شد، دکتری اقتصاد خود را از دانشگاه اقتصاد وین (اتریش) دریافت کند.

محمد سریر همزمان با تحصیل در رشته‌ای غیر هنری به هنر موسیقی نیز علاقه‌مند می‌شود و از همان اوان نوجوانی به شکل پی‌گیر، موسیقی را نیز آموزش می‌بیند. او درباره گرایش به موسیقی در اوان کودکی و نوجوانی چنین گفته است: در هشت ‌سالگی موسیقی را با ساز آکاردئون شروع کردم که آن زمان در جامعه جاذبه بالایی داشت، چون اگر بتوانند از ظرفیت‌های وسیع آن استفاده کنند، ساز کاملی است. همین موجب شد بعد با پیانو آشنا شوم، اما احساس خاصی مرا به سمت سازهای زهی بخصوص ویلون می‌کشید؛ سازی که هیچ محل مشخصی برای انگشت روی دسته‌اش ندارد و تولید صوت خودش مساله و مشکل اول و اصلی است و بعد نوازندگی و تکنیک. بعدها در مطالعات و برخوردها دانستم تا چه اندازه نواختن این ساز در رشد و بالا بردن توانایی‌های ذهنی موثر است. بدون اطلاع خانواده رفتم یک ویلون خریدم. آن موقع ۱۳ سال داشتم. برادرم که پزشک بود، مشوق اصلی‌ام محسوب می‌شد، اما به تخصص معتقد بود و از این که من این همه ساز را تجربه می‌کنم، دلگیر بود، اما من چیز دیگری را جستجو می‌کردم. (۱)

سریر دوره دبیرستان هنرستان عالی موسیقی یا همان کنسرواتور آزاد را در  ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز کرد و ۱۳۴۳خورشیدی به پایان رساند. بعد از آن در ۱۳۵۱ خورشیدی در دوره کارشناسی رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران پذیرفته و ۱۳۵۴خورشیدی از آنجا فارغ‌التحصیل شد. او درباره این دوره از زندگی و مسیر پیشرفت در حوزه موسیقی و اساتید خود نیز چنین گفته است: نخستین معلمم که نوازنده برجسته ارکسترسمفونیک بود، مرا به هنرستان عالی موسیقی برد و به استاد حشمت سنجری که رهبر ارکسترسمفونیک و به نظر من یک مرجع موسیقی و اخلاق و دارای اهلیت واقعی برای تعلیم دادن بود، معرفی کرد. حالا افتاده بودم در یک بزرگراه و باید خودم را برای این مسیر آماده می‌کردم. این کار خیلی سخت بود، چون در دبیرستان می‌خواستم رشته ریاضی بخوانم و خودم درس آکاردئون می‌دادم. در یک کودکستان هم کار می‌کردم تا خرج رفت و آمد و هنرستان را هم بدهم چون هنرستان دوره شبانه بود و باید شهریه پرداخت می‌شد. وقتی دیپلم گرفتم می‌خواستم به هنرستان و کلاس‌های رسمی بروم و راهنمایی استاد سنجری با این جمله که «تو که هر دو رشته را داری با هم جلو می‌بری همین کار را ادامه بده که بتوانی درآمدی خارج از کار هنری داشته باشی» مرا به تلاش‌های دیگری رساند. (۲)

اخذ لیسانس آهنگسازی آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای وین در ۱۳۵۷خورشیدی و فوق لیسانس آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای وین در همین رشته در ۱۳۶۴خورشیدی از دیگر توفیق‌های علمی‌وی در رشته موسیقی به شمار می‌رود. او درباره مهاجرت برای ادامه تحصیل و بازگشت و کار در رادیو اینطور توضیح می دهد: در کنار تحصیل در رشته اقتصاد دانشگاه تهران و نوازندگی در ارکستر بزرگ رادیو و ارکستر جوانان دوره فوق‌لیسانس را نیز همزمان با دوره لیسانس موسیقی دانشگاه تهران طی کردم و بعد به آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای وین برای دوره آهنگسازی رفتم و در کنار آن دکتری اقتصاد را ادامه دادم. اما موضوع نواختن سه‌تار مربوط به دهه ۶۰ است و جنگ و فضایی که برای همه یک نوع تمایل بازگشت به خویش و نگاه به داشته‌های فرهنگ ملی بود. (۳)

سریر در ۱۳۸۱ خورشیدی دکتری شورای عالی ارزشیابی هنرمندان کشور را نیز به دست آورد. فعالیت‌ها و مسوولیت‌های هنری- موسیقایی محمد سریر در واقع  از ۱۳۴۴ خورشیدی آغاز می‌شود، زمانی که وی به عنوان آهنگساز و عضو ارکستر بزرگ رادیو پذیرفته‌ می‌شود. بعد از آن وی تدریس مربیان هنری وزارت آموزش و پرورش را در انستیتو مربیان هنری به عهده می‌گیرد. (۴)

جایگاه موسیقی امروز ایران از منظر محمد سریر

اغلب موسیقی‌هایی که امروزه ساخته می‌شود در مسیری حرکت می‌کند که نمی‌تواند پایایی و مانایی خود را در گذر زمان حفظ کند. در گذشته موسیقی‌هایی که معمول یا به نوعی موسیقی روز بودند، میان مردم محبوبیت داشتند. این موسیقی‌ها در همان دسته‌ای قرار داشتند که ریشه در موسیقی ردیف و دستگاهی ما داشته و از طریق همین، پیوندشان را با موسیقی و مردم حفظ می‌کردند. این روزها هم برخی آثاری که ماندگار می‌شوند در همین مسیر پیش رفته‌اند، اما متاسفانه اغلب موسیقی‌های امروز ما با الگوبرداری از موسیقی‌های یکبار مصرف غربی تولید می‌شود و عمر چند ماهه دارد.

متاسفانه نگاه ما به موسیقی غرب نادرست است و بجای این‌که به موسیقی علمی آنها توجه داشته باشیم در مسیر جریان‌هایی حرکت می‌کنیم که حتی در خود غرب هم آنها را به‌عنوان موسیقی قبول ندارند. متاسفانه ما در ایران از موسیقی غرب آنچه را گرامی می‌داریم و مورد تقلید قرار می‌دهیم که آنها خودشان هم آن را قبول ندارند.

قضیه این است که ما در گذشته ذهن ایرانی و به اصطلاح خواسته ایرانی در حوزه موسیقی به دنبال ملودی و بهتر بگوییم، نغمه بودیم. نغمه‌ها بودند که ارضای خاطر را در شنیدن فراهم می‌کردند و موسیقی ردیفی ما به نوعی این‌گونه است. یک نغمه کوتاه یا بلند که متشکل از جملات موسیقایی است می‌تواند به ما ‌التذاذ خاطر بدهد و در ذهن و ضمیر ما بنشیند. با شنیدنش هم احساس کنیم، موسیقی گوش کرده‌ایم. بتدریج و با ورود موسیقی‌هایی که در غرب معمول بوده و عموما از وجه نغمه دور است و بیشتر با ریتم ارتباط دارد. این موضوع در موسیقی ما نفوذ کرد و وقتی موسیقی را گوش می‌دهید، می‌بینید آنچه بیشتر برجسته است و شنیده می‌شود، یک ریتم است. یک ریتم مداوم و تکراری و نغمه در حقیقت در اینجا کمرنگ و بی‌رنگ شده ولی این هیچ چیزی در ذهن انسان باقی نمی‌گذارد جز یک حرکت مداوم و ریتمیک. (۵)

محمد سریر به روایت دیگران

حمیدرضا نوربخش‌ مدیرعامل وقت خانه موسیقی: ما در خانه موسیقی خیلی پیش از اینها تصمیم داشتیم، مراسم نکوداشتی برای استاد سریر برگزار کنیم که با مخالفت استاد سریر روبه‌رو شد؛ چرا که ایشان معتقد بود دست‌اندرکاران خانه موسیقی از خودشان تقدیر نکنند. سریر انسانی مهربان و صمیمی است که نه تنها در موسیقی، بلکه دارای شخصیت چندوجهی در زمینه‌های اخلاق، تواضع، وفا، محبت و انسانیت است. وجود او برای خانه موسیقی ارزنده و باارزش است.

هوشنگ کامکار ‌آهنگساز و نوازنده: از شاخصه‌های استاد سریر تنها هنرمندی در موسیقی نیست، بلکه مسوولیت‌پذیری اجتماعی او باعث شد، خدماتی شایسته به موسسه محک ـ که در حمایت از بیماران سرطانی فعالیت دارد ـ انجام دهد و این رفتار باید سرمشقی برای ما هنرمندان باشد.

شاهین فرهت‌ آهنگساز: مسوولیت‌پذیری یکی از ویژگی‌های خوب استاد سریر است که باید به آن اشاره کرد. آشنایی ما از بیست سالگی شروع شد و این آشنایی همیشه برای من پشتوانه‌ای بوده است.

ایرج نوذری‌ بازیگر: ما با دکتر سریر خویشاوند هستیم و در این ۵۰ سال شاهد تلاش‌های استاد سریر بوده‌ام. به اعتقاد من محمد سریر خود عشق است. وی در زمانی که تحصیل برای کسب مدرک دکتری سخت بود، موفق به طی‌کردن این مراحل علمی شد. تنها کاری که می‌توان برای این استاد عالیقدر انجام داد این است که در برابر هنر او سر تعظیم فرو آورد.

پرویز کلانتری‌ نقاش: محمد سریر در ۱۳۵۷ خورشیدی همزمان با شکل‌گیری انقلاب سرپرست کنسولگری ایران در وین را برعهده داشت. سریر که جوانی روشنفکر بود، انقلاب را بخوبی درک کرد و همه چیز را زیرنظر داشت. محمد سریر عملگرا، مصحلت‌اندیش، دارای تفکر عاقلانه و تجربه سیاسی است که سال‌ها درگیر مسایل هنری شده است. به نظر من هرکسی بود، استعفا می‌کرد و در این راه از خودش مایه نمی‌گذاشت. به نظر من مدیریت در حوزه هنری پیچیده است و سریر توانست سوءتفاهم‌های این عرصه را با گفت‌وگو حل کند. ما باید برای او احترام قائل شویم.

غلامحسین امیرخانی‌ ‌پیشکسوت خوشنویسی: به نظر من عاملی که باعث می‌شود این همه سرمایه‌های ذوق و اندیشه در یک جا جمع شوند، صدق و درستی است که این عوامل باعث ماندگاری آثار هنری هم می‌شوند و می‌توان گفت این خصوصیات در وجود استاد سریر نهفته است. در سرزمین‌ما دارایی‌های فراوانی وجود دارد و از آن جمله می‌توان به ظرفیت‌های هنری آن اشاره کرد. استاد محمد سریر یکی از این ظرفیت‌ها است که از سرمایه‌های مملکت ما به شمار می‌آید.

منابع:

۱.موسیقی ایرانیان: گفت وگوی زینب مرتضایی فرد با محمد سریر

۲. همان

۳. همان

۴.زندگینامه: محمد سریر (۱۳۲۳)؛ همشهری آنلاین

۵.گفت و گوی محمد سریر با روزنامه جام جم در ۱۳۹۲ خورشیدی