«مشکل زبانِ فارسی این نیست که با عربی آمیختهاست. بسیاری از زبانها با هم آمیختهاند، بلکه آنست که این آمیختگی چنان بیحساب و کتاب بودهاست که دستگاهِ صرفیِ زبانِ فارسی را از کارِ انداخته. فارسی و عربی چه به عنوانِ ۲ زبانِ همسایه چه به عنوانِ ۲ زبان در قلمروِ یک فرهنگِ دینی میبایست با یکدیگر رابطه و داد و ستد داشته باشند، چنانکه داشتهاند و میبایست بسیاری از واژهها را از یکدیگر بگیرند، چنانکه گرفتهاند. (۱)
اینها برشی از مقدمه کتاب «بازاندیشی زبان فارسی» نوشته داریوش آشوری نویسنده، مترجم، زبان شناس است. داریوش آشوری در ایران بیشتر به واسطه ترجمههایش شناخته میشود اما منتقدان ادبی، او را خدایگان سخن میدانند و خدمات بسیارش را در حوزههای ادب و زبان شناسی ارج مینهند. داریوش آشوری در میان دانشجویان بسیار شناخته شده است و مقالههایش در حوزههای علوم سیاسی، علوم اجتماعی، فلسفه و زبان شناسی در دانشگاه ها تدریس میشود.
داریوش آشوری در واقع متولد ۱۱ مرداد ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران است. او کودکی خود را در تهران گذرانده است و در محله بازار بزرگ نزدیک به سقاخانه نوروزخان به دنیا آمده است. زمان کودکی او دقیقا برابر با زمانی بوده است که تهران هنوز درگیر مدرنیته نشده بود و این ویژگی شهر را برای داریوش آشوری جذاب میکرد و باعث قلیان احساسات و عواطف شاعرانه در او میشد. او درباره کودکی خود مینویسد: «در آن فضا، که از نظرِ کالبد شهری و ریختِ معماری نیز چندان از روزگارِ قاجاریه دور نشده بود، هنوز آن ذوق و عادتِ دیرینه که همهچیز را به زبانِ شعر بیان میکرد، چیره بود. بر دیوارِ دکان بقالی و عطاری مینوشتند، «ای که در نسیهبری همچو گلِ خندانی/ پس سبب چیست که در دادنِ آن گریانی»! یا بر دیوارِ سربینه حمام عمومی هم مینوشتند، «هر که دارد امانتی موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود…» و اشخاصی نیز بودند که شعر بسیار از حفظ داشتند. مادر من هم از این جمله بود. با این که به مدرسه نرفته بود و درسِ رسمی نخوانده بود اما در حافظه نیرومندش دهها بیت شعر خانه داشت که به مناسبت میخواند.»
آشوری درباره نام خانوادگی خود گفته است: نامِ خانوادگیِ من (آشوری) برای بسیاری پرسشانگیز بودهاست. در آن دوران گذاشتنِ نامهای ایرانیِ باستان و شاهنامهای در میانِ طبقهٔ میانهٔ شهری، بهویژه تهرانی، باب بود. پدرم هم که در آن زمان ارتشی بود، نامِ مرا داریوش گذاشت. امّا، مادر بزرگِ مادریام، که این نام برایاش غریب بود و در دهاناش نمیچرخید، یک نامِ «اسلامی» روی من گذاشته بود و مرا تا پایانِ عمرش «محسن» مینامید. (۲)
داریوش آشوری تحصیلاتش را در مدارس ممتاز تهران مانند دبیرستان البرز و دارالفنون آغاز کرد و در ۱۳۳۷ خورشیدی وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اجتماعی دانشگاه تهران شد. داریوش آشوری مدرک لیسانس خود را در رشته اقتصاد از این دانشگاه گرفت. در دوران دکتری بود که آشوری نوشتن مقالات را آغاز کرد. (۳)
داریوش آشوری در آینه تالیفات و ترجمه ها
داریوش آشوری به باور بسیاری از زبان شناسان و مترجمان یکی از بهترین مترجمان زبان فارسی به شمار می رود؛ البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که به علت علم بالای این مترجم، بیشتر کتابهای ترجمه شده به وسیله او تاحدی ثقیل و با خوانش سختی همراه هستند و شاید به همین علت است که کتابهایش برای قشر معمولی جامعه خیلی دلنشین نیست.
نخستین کتاب داریوش آشوری فرهنگ سیاسی است که در دوران دانشجویی نگاشته شده است. اما این کتاب آنقدر کارا و کارآمد است که تا امروز هم یکی از کتابهای مرجع برای دانشجویان علوم سیاسی محسوب میشود. داریوش آشوری درباره نخستین تجربه ترجمه خود میگوید: نخستین ترجمههای من کارهای آزمایشیِ ادبی بود، برای بهتر آموختنِ زبانِ انگلیسی. به یاد دارم که در همان روزگار دانشجویی داستانی از چخوف و چند شعر از مائوتسه تونگ ترجمه کردم که در مجله علم و زندگی چاپ شد. همکاری با بهرام بیضایی برای ترجمه چند متنِ نمایشیِ ژاپنی و چینی که در ۲ مجموعه نمایش در ژاپن و چین در نیمه نخست دهه ۴۰ خورشیدی، منتشر شد از همین کارهای آغازین بود. در همین دوران هم کتابی در زمینه اقتصاد خاورمیانه برای مؤسسه فرانکلین ترجمه کردم که مؤلفِ آن یک استاد ایرانیِ دانشگاه در امریکا بود. از یکی از دوستان او در سالهای پسین شنیدم که آن ترجمه را دیده و پسندیده بود. در این میان کارهای سفارشی ویرایش هم برای فرانکلین و جاهای دیگر میکردم.
و اما، کارِ سرنوشتسازِ من در این زمینه درگیر شدن با ترجمه چنین گفت زرتشتِ نیچه بود در همان سالها در ۲۳ سالگی. کشتیگرفتنِ دور و دراز با این کتابِ شگفت و دشوار که با ویرایشهای پیاپی بیش از ۳۰ سال به درازا کشید، مرا در خط اصلی کارِ خود در زمینه تجربه در ترجمه انداخت به شیوهای و در میدانی که هم جسارت و هم پُرکاری و شکیباییِ بسیار میطلبید. سپس سه کتابِ دیگر از او را هم ترجمه کرده ام و چهارمی چند سالی ست که نیمهکاره مانده است. به سببِ همین کارهاست که در زبانِ فارسی نام من با نام نیچه گره خورده است.»
مجموعه آثار داریوش آشوری را میتوان به ۲ دسته آثار تالیفی و آثار ترجمه شده تقسیم کرد. این آثار عبارتند از:
از آثار تالیفی این نویسنده، می توان به تعریفها و مفهوم فرهنگ، عرفان و رندی در شعر حافظ، فرهنگ علوم انسانی، شعر و اندیشه، بازاندیشی زبان فارسی، ما و مدرنیت، نگاهی به تاریخ، تمدن و فرهنگ چین، درآمدی به جامعهشناسی سیاسی، دانشنامه سیاسی، زبان باز، پرسهها و پرسشها، پروژه ملتسازی و اسطوره فلسفه میان ما اشاره کرد.
آثار ترجمه ای این ادیب را «چنین گفت زرتشت از فردریش نیچه، فراسوی نیک و بد از فردریش نیچه، تبارشناسی اخلاق از فردریش نیچه، غروب بتها ار فردریش نیچه، مکبث از ویلیام شکسپیر، آرمانشهر از تاموس مور و شهریار از نیکولو ماکیاولی» در برمی گیرد.
فعالیت ها و دستاوردهای علمی و فرهنگی داریوش آشوری
یکی از اقدامات با اهمیت و ماندگار داریوش آشوری، تشکیل کانون نویسندگان ایران است. او همچنین عضو انتخاب شده نخستین هیات دبیران این کانون بود.
داریوش آشوری تاکنون در دانشگاههای مشهور جهان چون دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه آکسفورد در انگلیس و دانشگاه زبانهای خارجی توکیو تدریس کرده است.
او همچنین عضو هیات مولفان لغت نامه فارسی در مرکز لغت نامه دهخدا، عضو هیات ویراستاران دانشنامه ایرانیکا و سردبیر مجلههای زیادی نیز بوده است.
آشوری خدمت بزرگی در ساخت واژه در زبان فارسی داشته است، او مخترع واژگان زیادی در زبان فارسی بوده است. واژگانی مانند: گفتمان، همهپرسی، آرمانشهر، هرزهنگاری و درس گفتار. او درباره پسترش و ساخت واژگان و روند این فرآیند چنین گفته است: «بسیاری از کسانی که در زمینهٔ بهکرد و بازسازی زبانِ فارسی در این چند دهه گام زدهاند، دچارِ یک خطای بنیادی شدهاند و آن اینکه یکباره و یکسره با هر واژهٔ «بیگانه» به دشمنی برخاستهاند و چه بسا دست-و-پایی نیز زدهاند که برای یکایکِ آنها چارهای بیندیشند، امّا همیشه کامیاب نبودهاند و علّتِ آن نیز همین اندیشهٔ نادرست است که گمان میکنند تمامی واژههای زبان باید از ریشهٔ اصلی زبان باشند.»(۳)
داریوش آشوری سهم بزرگی در شناساندن زبان فارسی و فرهنگ ایرانی داشته و کتابهایی درباره فرهنگ و علوم انسانی به رشته تحریر درآورده است. کتابهای بازاندیشی زبان فارسی، شعر و اندیشه، تعریفها و مفهوم فرهنگ و فرهنگ علوم انسانی نوشته داریوش آشوری همه در این حوزه هستند.
منابع:
۱. آشوری، داریوش. بازاندیشی زبان فارسی. نشر مرکز.
۲.وبلاگ اختصاصی داریوش آشوری
۳.بازاندیشی زبان فارسی، نشر مرکز، ص ۱۱۲