حدود یک ماه قبل موضوع برنامه جامع همکاری ایران و چین به عنوان نخست رسانهها تبدیل شد و سپس کارشناسان از داخل و خارج ایران به بیان دیدگاههای مثبت و منفی نسبت به آن پرداختند.
جمهوری اسلامی ایران نقشه راهی را با جمهوری خلق چین پیریزی میکند که چارچوبهای کلی و اولیه پایهگذاری روابطی گسترده و راهبردی را مشخص میسازد. از نگاه بسیاری از ناظران مسائل بینالمللی، نیاز پکن به انرژی موجب میشود تا این کشور به فکر منبع مطمئن تامین نفت خام برای یک دوره طولانی باشد. از سوی دیگر فشارهای بین المللی سیاسی و اقتصادی به ویژه تحریمهای دولت «دونالد ترامپ» هم سبب میشود تا تهران برای ادامه تجارت خارجی، فروش نفت، تامین منابع مالی برای سرمایه گذاری در کنار جلب حمایت های دیپلماتیک به ایجاد روابطی ویژه با پکن علاقه نشان دهد.
تقریبا همزمان با موضوع فوق اعلام شد که تهران در تلاش است قرارداد ۲۰ ساله همکاری با مسکو را که یک سال دیگر به پایان میرسد، تمدید کند. معاهده روابط متقابل و اصول همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، از سال ۲۰۰۱ میلادی به اجرا در آمد؛ اکنون به نظر میرسد تحولات در عرصه بین الملل، عزم تهران و مسکو را به انعقاد قرارداد بلندمدت همکاری مشترک و همهجانبه، جدیتر ساختهاست. شایان ذکر است در قرارداد پیشین اگر هر یک از طرفین یک سال قبل از پایان اعتبار ۲۰ ساله آن به صورت کتبی تصمیم برای اتمام معاهده را اعلام نکنند این توافق به صورت خود به خود برای پنج سال تمدید میشود.
ائتلاف سهوجهی شرقی
در همین دوره کوتاه، ماوقع یادشده موجی از نگرانی را میان مقام های غربی به ویژه در واشنگتن به راه انداخت. بحث بیتاثیرشدن فشار و تحریمهای آمریکا، پیوستن دیگر کشورها به پکن و مسکو در کنار ایجاد یک ائتلاف پرقدرت سیاسی در مقابل یکجانبهگرایی کاخ سفید در سطح جهان از مهمترین مسائلی بودند که کارشناسان به بیان آنها میپرداختند.
نشریه «نیوزویک» در گزارشی انعقاد قراردادهای بلندمدت میان تهران با پکن و مسکو را تلاش برای تشکیل ائتلافی با هدف مقاومت در برابر ایالات متحده تفسیر کرد و نوشت: اعلام خبر تمدید قرار داد ۲۰ ساله با روسیه همزمان با مذاکرات توافق ۲۵ ساله با چین، پیامی از سوی ایران برای آمریکا درجهت ایجاد یک ائتلاف در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی واشنگتن است.
اگرچه محتوای توافق ایران و روسیه اعلام نشدهاست اما در ادامه توافق سال ۲۰۰۱ خواهد بود که مهمترین محورهای آن همکاری در حوزه های نفتی، تسلیحاتی و فعالیت هستهای بود. طبق گزارش این نشریه معتبر آمریکایی، پیش از سفر اخیر ظریف به روسیه و اعلام خبر تمدید معاهده، «ولادیمیر پوتین» با «حسن روحانی» همتای ایرانی خود گفت وگویی را با محوریت همهگیری کرونا، توافق هستهای ایران، شرایط در سوریه و مسائل مورد توجه دو طرف به ویژه اجرای پروژههای بزرگ مشترک در حوزهانرژی انجام داد.
نشریه «اورآسیا تایمز» (EurAsian Times) هم در گزارشی آورد: محور ایران، چین و روسیه در حال تشکیل است. توافق بلندمدت با روسیه پس از امضای قراردادی که میتواند سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران را به همراه داشته باشد از نشانههای تشکیل این محور سهگانه راهبردی در شرق ارزیابی شدهاست.
بهدنبال موازنه قدرت نوین
جمهوری اسلامی ایران مدتها است که هدف تحریمهای آمریکا قرار دارد و در سال های گذشته به رغم انعقاد توافق هستهای تحت فشار حداکثری واشنگتن قرار گرفت. روسیه و چین هم در دوره های اخیر به هدف حملات واشنگتن تبدیل شدهاند. ترس ایالات متحده از افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی پکن باعث شد تا دونالد ترامپ در سالهای اخیر مجموعه رویکردهای سختی را علیه چین اتخاذ کند. جنگ تجاری، دخالت در موضوع هنگ کنگ و تایوان و تحرکات نظامی واشنگتن در شرق آسیا در راستای محدودکردن تواناییهای چین ارزیابی میشود.
از سوی دیگر روسیه نیز به ویژه پس از تحولات چند سال قبل اوکراین به دشمن آمریکا تبدیل شد و مجموعه تحریمهای سختیی علیه این کشور برقرار شدهاست. موضوع دخالت مسکو در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا که به پیروزی ترامپ منجر شد هم یکی از دلایل اتخاذ رویکردهای سختگیرانه تصمیمسازان واشنگتن علیه مسکو بودهاست.
با توجه به مسائل فوق، تحلیلگر نیوزویک تصریح میکند: منافع تهران، مسکو و پکن از این نظر دارای همپوشانی است که میتواند برای تلاشهای ایالات متحده در تداوم سیطره بر نظم بین المللی، چالش ایجاد کند.
از اینرو تحلیلگران در غرب اعتقاد دارند سه کشور به دلایل راهبردی و عملگرایانهای به یکدیگر نزدیک میشوند. به صورت استراتژیکی آنها حس بیزاری مشترکی را نسبت به رهبری آمریکا در امور جهان دارند. از این جهت اقدام این سه کشور معقول است. البته بهاعتقاد کارشناس این نشریه، رویکردهای آمریکا تهران را به مسکو و پکن نزدیک ساخته و در دورهای رخ میدهد که نارضایتی و تنش سیاسی میان روسیه و چین هم با آمریکا شدت یافتهاست. ایران نیز خود را در موقعیتی مناسب در سطح بین المللی میبیند و به همین دلیل گونه تازهای از سیاست خارجی را دنبال میکند.
به همه ارزیابیهای فوق باید افزود که روسیه و چین در سالهای اخیر همکاری راهبردیشان را در حوزه های اقتصادی، دفاعی و انرژی تقویت کردهاند و با احساس نگرانی از اقدامات واشنگتن برای ایجاد موازنه قدرت در سطح بین المللی تلاش میکنند. البته این دو کشور برای گسترش نفوذ و نقش آفرینی در عرصه بین المللی به ویژه در خاورمیانه هم برنامهریزیهایی دارند و برای این منظور اقداماتی را شروع کردهاند. رزمایش نظامی سال گذشته چین و روسیه در کنار ایران که در تنگه هرمز و دریای عمان انجام شد در واقع پیش درآمدی برای این راهبرد کلان بودهاست.