بخش خانگی همواره یکی از مصرف کنندگان عمده برق در مقایسه با سایر بخشها بوده است. به همین دلیل، این بخش نقش بسزایی در وضعیت مصرف انرژی برق و همچنین درآمدها و هزینههای صنعت برق دارد.
میزان مصرف برق به استثنای سال ۱۳۹۰ (پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها) همواره روندی صعودی داشته به طوری که مصرف برق طی سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ (برنامه چهارم توسعه) و سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ (برنامه پنجم توسعه) به ترتیب حدود ۶.۷ و ۴.۳ درصد و در سال ۱۳۹۷ نسبت به سال ۱۳۹۶ معادل ۵.۱ درصد رشد یافته است. شرایط مشابهی در خصوص متوسط مصرف ماهینه برق مشترکین خانگی نیز قابل مشاهده است.
سطح الگوی مصرف برق اقلیمهای مختلف که مبنای تفکیک خانوارها به پرمصرف و کم مصرف و همچنین تعیین کننده مشترکین مشمول حمایت و یا جریمه مصرف مازاد بر الگو بوده، در طول سالهای اخیر افزایش یافته، این در حالی است که متوسط مصرف ماهیانه مشترکین خانگی افزایش یافته است. در واقع این رفتار مصرفی باعث خنثی شدن سیاست کاهش مصرف و بهینگی مصرف برق در کشور شده است.
در گزارشی که به تازگی توسط مرکز پژوهش های مجلس منتشر شده، بررسی ابعاد مالی مصرف برق بخش خانگی مورد توجه قرار گرفته و در آن عنوان شده که منابع قابل وصول از محل آزادسازی نرخ برق یا یارانه پنهان مصرف برق در بخش خانگی در سال ۱۳۹۷ حدود ۴.۷ میلیارد دلار (با نرخ تسعیر دلار معادل ۱۱۰۰۰ تومان) معادل ۵۲ هزار میلیارد تومان برآورد میشود که در حدود یک سوم یارانه ضمنی انرژی برق در سال ۱۳۹۷ است.
همچنین شرایط اقلیمی اثر بسزایی در مقدار یارانه ضمنی خانوارها در مناطق مختلف کشور دارد. به طوری که در سال ۱۳۹۷ ، یارانه ضمنی متوسط مصرف برق ماهیانه در ماههای گرم مناطق گرمسیری نوع (۱)، حدود ۳.۵ برابر متوسط مصرف برق ماههای گرم مناطق عادی بوده است. از طرفی اعطای یارانه (پنهان) بر مصرف برق به گونهای است که توزیع یارانه ضمنی برق و هزینه برق میان خانوارها در اقلیمهای مختلف نابرابر بوده و از مبنای علمی و کارشناسی برخوردار نیست.
همچنین در این پژوهش به آسیبهای قابل پیش بینی توجه شده و اقداماتی در جهت رفع آنها به عنوان گامهای ابتدایی در جهت اصلاح نرخ فروش و تعرفه برق صورت گرفته است که از جمله آنها موارد زیر است.:
بررسی الگوی مصرف برق خانگی و تعیین الگوی بهینه مصرف
الگوی مصرف برق طی سالهای اخیر دچار تغییراتی شده که تغییر در سهم مصرف برق و تعداد مشترکین پر مصرف و کم مصرف را در پی داشته است. ضمن اینکه محدود کردن مشترکین به دو دسته پر مصرف و کم مصرف موجب عدم شناسایی خانوارهای مشمول حمایت و جریمه می شود. برای مثال در شرایط موجود، مصرف ماههای غیر گرم با الگوی مصرف ۲۰۰ کیلووات ساعت، خانوارها با مصرف ۱۹۹ و ۲۰۱ کیلو وات ساعت را کم مصرف و پر مصرف شناسایی می کند. به دنبال این، میزان مصرف برق معادل ۲۰۱ کیلو وات ساعت و یارانه ضمنی متناظر با آن در دسته پر مصرفها منظور میشود.
یکپارچه سازی اشتراکهای متعلق به هر خانوار
پایههای آماری برای بررسی وضعیت توزیع مصرف باید مربوط به خانوار باشد. زیرا ممکن است میزان مصرف انرژی برق خانوار میان اشتراک های برق تقسیم شود. در چنین شرایطی میزان مصرف واقعی خانوار و پر مصرف بودن وی قابل شناسایی نیست. در صورتی که مصرف برق اندازه گیری شده در تمامی اشتراکهای برق مورد استفاده، تجمیع شود وی به عنوان مشترک پر مصرف شناسایی شود.
تعیین میزان سهم هزینه برق از سبد هزینه خانوار
اصلاح نرخ فروش برق خانوار در سطح رفاه مختلف را متاثر میکند. ضمن اینکه شرایط آب و هوایی کشور در مناطق و فصول مختلف موجب شده مصرف انرژی برق بسیار متفاوتی را در پی داشته باشد. بنابراین مقدار هزینه برق از سبد هزینه خانوار مبنای تعیین نرخ در هر یک از پلههای مصرف و تمایز قیمتی میان مناطق مختلف کشور می شود. گفتنی است چنانچه هزینه برق و گاز در مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار گیرد، تنظیم تعرفه برق خانگی نتایج مالی متفاوتی برای صنعت برق به همراه خواهد داشت.
طراحی بازارهای قیمتی برای تشویق خوش مصرفی و اصلاح بدمصرفی
ضریب بار مصرفی مشترکین نقش موثری در هزینه تمام شده برق دارد. بهبود آن با هدایت مصرف خانوارها از زمان اوج به زمانهای غیر اوج است. شایان ذکر است تحقق این مهم نیازمند تجهیز کلیه اشتراکهای برق به دستگاههای اندازه گیری چند زمانه بوده که در حال حاضر برق مصرفی حدود نیمی از مشترکین بخش خانگی توسط این نوع از تجهیز اندازه گیری میشود.