در ادامه این یادداشت، می خوانیم: تا ۶ ماه قبل احتمال اینکه دونالد ترامپ بتواند برای دومین بار در رقابتهای انتخاباتی پیروز شود و تا سال ۲۰۲۵ رییسجمهور امریکا باشد بسیار زیاد بود؛ چراکه کارشناسان با توجه به تاریخچه انتخاباتهای قبلی معتقد بودند، سبد آرای جمهوریخواهان ثابت است و با گذشت زمان و تحت تاثیر اتفاقات مختلف تغییر چندانی در این سبد آرا پدید نمیآید. از همین رو تاکید داشتند با تداوم این روند ترامپ میتواند برای دومین دوره نیز به عنوان رییسجمهور ایالات متحده انتخاب شود. با این وجود اتفاقاتی نظیر اعتراضات سراسری در امریکا علیه نژادپرستی، شیوع ویروس کرونا، افزایش جمعیت بیکار و کاهش درآمد عمومی باعث شده که وضعیت ترامپ متزلزل شده و شانس و اقبال او برای پیروزی در انتخابات نوامبر کاهش یابد. بر اساس آخرین نظرسنجیها به طور میانگین اقبال عمومی به جو بایدن، کاندیدای دموکراتها حدود ۵۰ درصد و اقبال عمومی به دونالد ترامپ حدود ۴۰ درصد است که نشانگر اختلاف معنیدار میان آرای دو کاندیدا در مقطع زمانی فعلی است. در انتخابات امریکا فارغ از اختلاف آرای دو کاندیدا هر چه میزان حامیان کاندیداها بالاتر باشد، اهمیت آنها نیز بیشتر خواهد بود. هر چند دونالد ترامپ و برخی خبرگزاریهای راستگرا عنوان میکنند، نظرسنجیها چندان قابل اعتنا نیست و نمیتوان از روی آنها پیروز انتخابات را پیشبینی کرد اما رفتارهای آنها به ویژه درخواست ترامپ برای تعویق انتخابات ریاستجمهوری-که مغایر قانون اساسی امریکاست- نشان میدهد که او خود نیز خطر شکست را احساس کرده است.
بر اساس قانون اساسی در اولین دوشنبه ماه نوامبر انتخابات باید برگزار شود و در بیستم ژانویه سال آینده نیز رییسجمهور جدید، کار خود را در کاخ سفید آغاز خواهد کرد. هر چند که شرایطی برای تغییر تاریخ انتخابات در نظر گرفته شده اما این تاریخ تنها با تصویب کنگره قابل تغییر است که با توجه به اکثریت داشتن دموکراتها در مجلس نمایندگان، تصویب این موضوع بسیار بعید به نظر میرسد. تبعات بحران اقتصادی ۲۰۰۸ که دامن امریکا و اروپا را گرفت تا سالها در امریکا وجود داشت و ترامپ توانست، بخش زیادی از آنان را از بین ببرد اما شیوع کرونا و تبعات اقتصادی ناشی از آن سبب شد تا در نهایت تمام رشتههای او پنبه شوند و رییسجمهور امریکا عملا چیزی برای عرضه کردن در انتخابات نداشته باشد. رساندن نرخ بیکاری ۹ درصدی به ۴.۳ درصد و کاهش مالیات صاحبان صنایع توانسته بود، اقتصاد امریکا را در وضعیت خوبی قرار دهد اما در نهایت از اوایل سال ۲۰۲۰ شرایط و اتفاقات به نحوی رقم خورد که اکنون وضعیت اقتصادی به نقطه ضعف ترامپ تبدیل شده است. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که هر چند شواهد و ظواهر نشان میدهد، شکست ترامپ در انتخابات نزدیک است اما باید توجه داشت که در بازه ۳ ماهه پیش رو اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که بازی را به نفع جمهوریخواهان بازگرداند.
جمهوریخواهان به ویژه شخص ترامپ امیدوارند، تجربه سال ۲۰۱۶ تکرار شود اما نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد شرایط به کلی متفاوت است. بر خلاف سال ۲۰۱۶ در شرایط فعلی ترامپ یک برتری عمده خود را از دست داده و نتوانسته حمایت صددرصدی «تی پارتی» و برخی گروههای قدرت نظیر کوکلاس کلانها را به خود جلب کند. همینها در گذشته باعث شدند، ترامپ به پیروزی برسد اما وضعیت متزلزل ترامپ حتی در میان این گروههای قدرت باعث شده که عنوان کنیم شرایط با سال ۲۰۱۶ به کلی متفاوت است. در این میان اگر روند موجود تداوم داشته باشد حتی مناظرات انتخاباتی نیز نمیتواند ترامپ را نجات دهد. نمیتوانیم در حال حاضر به طور قطعی از شکست ترامپ بنویسیم اما با توجه به کارنامه نه چندان خوب او در سیاست داخلی و کارنامه بسیار بد او در سیاست خارجی، میتوان تاکید کرد که به نفع امریکا نیست که او بر سر کار باقی بماند.